(ویدیو) جانسوز ترین شعرخوانی باران نیکراه/ در من نشسته کودکی از روز های دور، در انتظار هدیه‌ی روز تولدش...

  شنبه، 10 آبان 1404
(ویدیو) جانسوز ترین شعرخوانی باران نیکراه/ در من نشسته کودکی از روز های دور، در انتظار هدیه‌ی روز تولدش...
ساعدنیوز: باران نیکراه با صدایی پر از احساس، شعرهایی می‌خواند که قلب شنونده را لمس می‌کند و لحظاتی سرشار از حس و خیال خلق می‌کند.

به گزارش سرویس دانشگاه پایگاه خبری ساعدنیوز، باران نیکراه با نام واقعی محدثه نیکرا در تاریخ 20 شهریور سال 1367 در یک خانواده 5 نفره متولد شد. او یک خواهر و یک برادر دارد که برادرش بهتاش در عرصه موسیقی و خوانندگی مشغول به فعالیت است. پدر باران نیکراه، بهنام نیکراه بازنشسته اداره آب و فاضلاب بوده و مادرش مرضیه یزدانی هم شاغل بوده ولی در مورد جزئیات شغلش اطلاعاتی در دسترس نیست.

در من نشسته کودکی از روز های دور
در انتظار هدیه‌ی روز تولدش
می‌رقصد و بدون هیچ هدف چرخ می‌زند
بی اعتنا به زشتی و زیبایی خودش
هی شمع های رنگی اکلیل دار را
با ذوق و خنده روشن و خاموش می‌کند
ناگاه می‌رود به من چند سال بعد
باران کوچکی که فراموش می‌کند
در من نشسته دخترکی روبه‌روی شمع
درگیر فهم فرق عروس و عروسک است
دنیا برای آن‌همه رویا و آرزو
در چشم های تیره‌اش انگار کوچک است
در من نشسته‌است جوانی که سال هاست
جنگیده، زخم خورده، ولی متهم شده
هی میدود برای رسیدن به هیچ محض
در چشم های آیینه نا محترم شده
در من زنی نشسته در آغاز فصل درد
حس می‌کند که عمر بشر عادلانه نیست
آه بلند ان‌همه راه نرفته است
حسرت شمار ساعت دیوار زندگی‌ست
در من نشسته پیرزنی روبه آیینه
از ترس و ذوق و خشم جوانش گذشته است
گم کرده است روز و شب و ماه و سال را
با هر چروک از هیجانی گذشته است
آن کودک بدون غم، آن دخترک منم

برای مشاهده اخبار مرتبط با دانشگاه اینجا کلیک کنید


1 دیدگاه


  دیدگاه ها
علی
1 ماه پیش

عالی
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها