موافقت نامه قرارداد مهندسی , تأمین کالا و تجهیزات (E.P) برای پروژه های صنعتی
پروژههای بزرگ کشور در بخش انرژی، با الگوهای مختلفی دنبال میشوند. ملموسترین الگوی کار، پروژههای مطرح در صنایع پتروشیمی است که در آن شرکتهای ایرانی غالباً از الگوی طراحی + تأمین تجهیزات یا E.P استفاده میکنند.
الگوی مطرح دیگر برای اجرای پروژههای صنعتی، قراردادهای طراحی + تأمین تجهیزات + اجراء E.P.C میباشد. اگر چه قراردادهای در قالب E.P.C نسبت به قراردادهای نوع E.P.C برای کارفرما به لحاظ تداوم و پیوستگی مسئولیتهای پیمانکار، از ابتدا تا پایان کار، دارای مزیت بیشتری است. اما از طرف دیگر، با توجه به اینکه این قراردادها معمولاً بصورت (FINANCE) تأمین اعتبار و اجراء میگردند، تأمین هزینههای ریالی در این شکل برای پیمانکار همراه با مشکلات میباشد. لیکن اگر کارفرما تأمین مالی را رأساً عهدهدار شود، راه حل مناسب همان روش E.P.C است.
در پروژههای E.P.C - E.P چه برای ارائه قیمت و یا پس از آن جهت انجام کار طراحیهای بنیادی (basic design) لازم است مطالعات اولیه (Feasibility study) همراه با طراحیهای محتوایی (Conceptual design) انجام شده باشد. بدون وجود چنین مطالعات مقدماتی که براساس آن، شرح نیاز با طراحیهای محتوایی تثبیت گردیده باشد، ارائه قیمت در فرصت محدود مناقصهها میسر نمیشود. بعلاوه عدم تثبیت مبانی پروژه در مدارک مناقصه، منجر به ارائه پیشنهادات همسو توسط پیمانکاران نخواهد گردید که این وضعیت تصمیمگیری در مورد پیشنهادات دریافتی را برای کارفرما دشوار خواهد نمود. اگر چه مراحل اجرای کار بصورت مراحل متوالی میباشد، اما باید در نظر داشت که در پیمانهای E.P.C–E.P عملاً مراحل کار با یکدیگر همزمانی دارند. مهمترین وجه تفاوت در قراردادهای E.P-E.P.C در بخش عملیات ساختمانی است. در پیمانEPC، مسئولیت پیمانکار از ابتدا تا انتها یکسره و یکپارچه است که این موضوع، برای کارفرما بسیار حائز اهمیت است.
مسئولیت مدیریت اجرا، کنترل کیفی و کنترل پروژه در پیمان E.P.C بعهده پیمانکار است، در حالیکه این مسئولیت در پیمان E.P به عهده کارفرما میباشد. در چنین شرایطی، پیمانکار اصلی در انتخاب پیمانکاران جزء، دارای انعطاف بیشتری است در حالیکه کارفرمای دولتی معمولاً به روش مناقصه و انتخاب بر اساس حداقل قیمت طبق مقررات عمل مینماید.
یکی از فصل مشترکهای مهم که در پایان کار اجرایی پیمان E.P.C مطرح خواهد بود، نقطه بازگشت مسئولیتها به پیمانکار اصلی برای راهاندازی کار است. بنابراین تعیین نقطه ( Erection completion) و قبولاندن آن در عمل به پیمانکار اصلی براساس مدارک و مشخصات فنی پروژه، از مواردی است که طبیعتاً به سادگی تحقق نمییابد. مشارکت اعضا در مرحله راهاندازی پروژه در دو الگوی E.P - E.P.C میتواند متفاوت باشد. در پیمانهای E.P.C مشارکت پیمانکار اصلی (General Contractor) در کار ساختمان و نصب پروژه و آشنایی تیم اجرایی وی با جزئیات نصب سبب میشود که در مراحل پیش راهاندازی و راهاندازی پروژه مشارکت پیمانکار اصلی تداوم یابد، بخصوص وقتی که پیمانکار اصلی یک شرکت ایرانی است، بسیار حائز اهمیت خواهد بود، زیرا درگیری و بار مشارکت فنی- مدیریتی طرف ایرانی، بنحو مطلوبی تا پایان پروژه گسترش مییابد. از طرف دیگر نقش پیمانکار اصلی در مرحله راهاندازی پیمان E.P کاهش یافته و عمدتاً محدود به اعزام کارشناسان تکنولوژیک خواهد گردید.
شرکتی که مسوولیت اجرای پروژه به روش EP را بر عهده میگیرد متعهد به اجرای یک سلسله فعالیتهای موازی در قالب برنامه زمانبندی پروژه میگردد. اصلیترین ویژگی اجرای پروژه به این روش، انجام همزمان و سریع چندین بخش اصلی یک پروژه با حفظ کیفیت اجرا میباشد. این بخشها شامل اجراي:
1- طراحي مهندسي (E)
2- تامين تجهيزات پروژه (P)
هر یک از موارد ذکر شده نیازمند انجام مطالعات تخصصی و اجرا توسط گروههای با تجربه است.