به گزارش سرویس روانشناسی پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز، ورود به یک خانواده جدید از طریق ازدواج، همواره با چالشها و پیچیدگیهای خاص خود همراه است. در حالی که انتظار میرود روابط با خانواده همسر سرشار از احترام و محبت باشد، گاهی اوقات احساسات منفی مانند نارضایتی یا حتی تنفر، در زیر لایهای از سکوت و رفتارهای مبهم پنهان میشود. تشخیص این احساسات منفی بسیار دشوار است، زیرا اغلب به صورت مستقیم بیان نمیشوند و فرد را با احساس سردرگمی و تردید نسبت به جایگاه واقعی خود در خانواده جدید رها میکنند. علم روانشناسی با بررسی الگوهای رفتاری و ارتباطات غیرکلامی، به ما کمک میکند تا این نشانههای پنهان را شناسایی کرده و درک عمیقتری از دینامیک روابط خانوادگی به دست آوریم. در این مقاله، به بررسی 8 نشانه کلیدی میپردازیم که ممکن است بیانگر این باشد که خانواده همسرتان، در خفا، احساس مثبتی نسبت به شما ندارند.
یکی از اولین و واضحترین نشانهها، تلاش برای به حداقل رساندن ارتباط است. اگر خانواده همسرتان فقط در مواقع ضروری و به کوتاهترین شکل ممکن با شما صحبت میکنند و از هرگونه گفتگوی عمیق یا شخصی پرهیز دارند، این یک زنگ خطر است. روانشناسان معتقدند که اجتناب از برقراری ارتباط چشمی، پاسخ دادن به سوالات با جملات کوتاه و بیتفاوت، و عدم تمایل به شناختن شما به عنوان یک فرد، میتواند ریشه در عدم پذیرش و احساسات منفی داشته باشد. آنها مکالمه را در سطح نگه میدارند تا از ایجاد هرگونه صمیمیت جلوگیری کنند.

آیا تا به حال در یک جمع خانوادگی نظری دادهاید که کاملاً نادیده گرفته شده است؟ یا موفقیتی کسب کردهاید که با سکوت یا بیتوجهی خانواده همسرتان مواجه شده است؟ این رفتار که در روانشناسی به آن "طرد نامرئی" (Invisible Rejection) میگویند، روشی قدرتمند برای انتقال حس بیارزشی است. وقتی دستاوردها، نظرات و حتی حضور شما به طور مداوم نادیده گرفته میشود، این پیام را به شما منتقل میکند که شما به عنوان عضوی مهم و قابل احترام در خانواده پذیرفته نشدهاید.

به گفته دکتر آلبرت محرابیان، بخش بزرگی از ارتباطات ما غیرکلامی است. اگر خانواده همسرتان در حضور شما اغلب دست به سینه مینشینند، از تماس چشمی مستقیم خودداری میکنند، لبخندهای تصنعی میزنند یا به صورت فیزیکی از شما فاصله میگیرند، اینها همگی نشانههایی از گارد دفاعی و احساسات منفی پنهان است. بدن هرگز دروغ نمیگوید و این نشانههای غیرکلامی میتواند گویاتر از هر کلمهای باشد.

مقایسه کردن شما با افراد دیگر، به خصوص همسران سابق یا افراد دیگر فامیل، یکی از ابزارهای روانی برای تخریب اعتماد به نفس و ابراز نارضایتی است. جملاتی که با "همسر قبلی پسرم اینطور بود..." یا "عروس فلانی را ببین..." شروع میشود، صرفاً یک مقایسه ساده نیست؛ بلکه تلاشی پنهان برای القای این حس است که شما به اندازه کافی خوب نیستید و با استانداردهای آنها مطابقت ندارید.

فراموش کردن تاریخ تولد، سالگرد ازدواج یا سایر رویدادهای مهم زندگی شما، اگر به صورت مکرر اتفاق بیفتد، دیگر یک اتفاق ساده نیست. این رفتار میتواند نوعی "پرخاشگری منفعل" (Passive-Aggression) باشد. در روانشناسی، این نوع فراموشیهای گزینشی به عنوان راهی برای نشان دادن عدم اهمیت و بیتوجهی به فرد مقابل تعبیر میشود. آنها با این کار به طور غیرمستقیم میگویند که شما در اولویت فکری آنها قرار ندارید.

اگر در هر اختلاف نظر یا بحثی، حتی موارد جزئی، خانواده همسرتان به سرعت و بدون در نظر گرفتن منطق، جبههای متحد علیه شما تشکیل میدهند و از فرزند خود حمایت میکنند، این نشانه واضحی از عدم پذیرش شما به عنوان یک عضو "خودی" است. در یک خانواده سالم، تلاش میشود تا به دیدگاه همه اعضا گوش داده شود، اما در خانوادهای که شما را نپذیرفتهاند، شما همیشه "دیگری" یا "غریبه" محسوب میشوید.

مطلع شدن از دورهمیها، سفرها یا رویدادهای مهم خانوادگی از طریق دیگران یا پس از وقوع آن، یکی از دردناکترین نشانههای طرد شدن است. حذف کردن عامدانه شما از برنامهریزیها و گردهماییها، پیامی واضح و روشن دارد: "تو بخشی از دایره درونی خانواده ما نیستی". این رفتار نه تنها توهینآمیز است، بلکه تلاشی آشکار برای منزوی کردن شما از حلقه خانوادگی است.

انتقادهای تند و تیز که در لفافه شوخی یا "یک پیشنهاد دوستانه" بیان میشوند، یکی از مخربترین رفتارهاست. جملاتی مانند "شوخی میکنم، ولی این لباس اصلا به تو نمیآید" یا "من از روی دلسوزی میگویم، بهتر است در مورد فلان موضوع نظر ندهی" روشی برای تحقیر و کنترل فرد مقابل بدون پذیرش مسئولیت حرفهای آزاردهنده است. این رفتار مرز بین دلسوزی و تخریب را از بین میبرد و احساسات شما را هدف قرار میدهد.

تشخیص این نشانهها میتواند ناراحتکننده باشد، اما اولین قدم برای مدیریت یک رابطه پیچیده، درک واقعیت آن است. مهم است که این رفتارها را شخصی نکرده و به یاد داشته باشید که این احساسات منفی، بازتابی از مسائل درونی آنهاست، نه کمبودی در شما. بهترین رویکرد، گفتگوی صادقانه و آرام با همسرتان در مورد احساساتتان است. تعیین حد و مرزهای سالم و تمرکز بر تقویت رابطه با همسرتان، کلیدیترین استراتژی برای حفظ سلامت روان شما در مواجهه با یک خانواده غیرپذیرنده است. به یاد داشته باشید که شما نمیتوانید دیگران را تغییر دهید، اما میتوانید نحوه واکنش و محافظت از خود را کنترل کنید.
برای مشاهده سایر مطالب مرتبط با روانشناسی اینجا کلیک کنید