ساعدنیوز
ساعدنیوز

آداب ازدواج در میان اقوام مردم خراسان شمالی

  جمعه، 20 آبان 1401   زمان مطالعه 30 دقیقه
آداب ازدواج در میان اقوام مردم خراسان شمالی
دوستی دارم از میان مردم مهربان خراسان شمالی و شهرستان بجنورد. کنجکاوم آداب و رسوم ازدواج این مردم را از نزدیک ببینم. با ساعد نیوز همراه باشید برای آشنایی با آیین این مردم.

استان خراسان شمالی یکی از جدید ترین استان های ایران است که از تجزیه استان بزرگ خراسان (سابق) به وجود آمده است. این منطقه؛ شش شهرستان با نام های بجنورد جاجرم, اسفراین, فاروج, شیروان, مانه وسملقان را دربرمی گیرد. مرکزاین استان؛شهربجنورد است که در مرکز استان واقع شده است. استان خراسان شمالی از جاذبه های طبیعی و تاریخی با ارزشی برخوردار است که بیش ترین آن هادر شهرستان اسفراین قرار گرفته و شامل قلعه های متعدد, امام زاده ها و شهرهای تاریخی می شود. شهرستان های شیروان و بجنورد نیز در برگیرنده جاذبه های متعددتاریخی و طبیعی هستند و این منطقه را ازارزش های جهانگردی خاص خود برخوردار نموده است خراسان شمالی را اگر گنجینه فرهنگ ها لقب دهیم؛ گزافه گویی نکرده ایم. وجود قومیت های گوناگون کرمانج، فارس(تات)، ترک، ترکمن، کرد و اقلیت های بلوچ، عرب، لر و ترک ها با همه ویژگی های فرهنگی خاص خود شان سبب شده لقب ;گنجینه فرهنگ ها برازنده این خطه با اهمیت از جمهوری اسلامی ایران باشد.

آداب و رسوم ازدواج اقوام مختلف استان خراسان شمالی

هر از چندی، صدای سورنا و دهل در کوه و دشت می پیچد، ضرب آهنگ قلبی با قلب دیگر هم نوا می شود. شور، شادمانی و عشق درهم تنیده است. بوی اسپند، سرخی سیب و انار، لبخند بر لبها، نجابت اسب عروس، هلهله و شادی مرد و زن، پیر و جوان، دست های به شوق بالا رفته تا در گرفتن انار از هم سبقت بگیرند، همه و همه یعنی باز عروسی کرمانج ها است.«عامل ماندگاری فرهنگ کرمانج های شمال خراسان وجود عروسی های سنتی و موسیقی کردی است » علاوه بر حفظ زبان، برخی اصالت های فرهنگی نیز حفظ شده اند. و این اصالت کرمانج ها که ریشه در دیرینگی و اشتراک باورها دارد در عروسی ها بیشتر نمایان است و اینجاست که آن ها عروسی را عزیز می دارند و حرمت می نهند. و گاه عروسی های کردی سه شبانه روز به طول انجامیده است که امروزه به 24 ساعت کاهش یافته است. در اینجا به اختصار به آداب و رسوم در مراسم شیرینی خوری و عروسی در بین کردهای خراسان اشاره می شود.

عروسی در ميان ايلات کرد شمال خراسان

در خواستگاري رسمي، پدر داماد، همراه چند نفر از ريش سفيدان و بزرگتران فاميل براي گفتگو و قول و قرار گذاشتن به منزل پدر دختر رفته و موضوع خواستگاري را مطرح مي کنند. خواستگاران - که به اصطلاح، طرف هاي داماد هستند- از طرف هاي دختر-که پدر دختر براي مجلس دعوتشان کرده است- مي پرسند که شما مي خواهيد چگونه رفتار کنيد؟ چرا که جهيزيه و لوازم مورد نياز کلاً بر عهده خانواده داماد است يعني داماد بايد جهيزيه را تهيه کرده يا پولش را بدهد. در اين ارتباط معمولاً سه روش وجود دارد:
1-ممکن است خانواده دختر، قبلاً دختري شوهر داده باشند در اين صورت مي گويند: مثل فلان دختر که پيشتر شوهر کرده است. بنابراين هرچه در مورد دختر قبلي صورت گرفته در مورد اين دختر نيز انجام مي شود.
2-اگر پيش از آن، دختري شوهر نداده باشند به هم ترازان خود نگاه مي کنند که چگونه و با چه شرايطي دختر شوهر داده اند پس به همان طريق رفتار مي کنند.
3-در غيراين صورت، با بحث و گفتگو و چانه زني به تفاهم مي رسند تا به «ده ده» يا «پنج پنج» يا «شش شش» يا رقمي ديگر مي رسند.
مثلا اگر «پنج پنج» توافق کرده باشند منظور اين است که پنج من روغن، پنج دست رختخواب، پنج راس گوسفند، پانصد تومان پول، پنج مثقال طلا و جز آن.
اما چنانچه داماد متمکن بود، حتي پيشنهاد خانواده عروس را افزايش مي داد. سپس عده اي از خانواده دو طرف براي خريد اثاث و لوازم تعيين شده روانه شهر مي شدند. اگر در ده يا ايل، ملايي نبود، عروس و داماد را جهت عقد ازدواج به شهر مي برند. چيزهاي لازم را خريداري مي کردند و به ده يا ايل مي آوردند و لوازم خريداري شده را به منزل داماد مي بردند.
روز بعد، پدر يا بزرگتر داماد، دعوتنامه را براي مهمانان راه دور مي فرستاد يا پيکي را همراه با کاغذ روانه مي کرد و خود، مابقي مهمانان را دعوت مي نمود و براي اهالي کاسه اي پر از شيريني و آب نبات کرده، تک تک خانواده ها را جهت مراسم شيريني خوري (قند شکستن) دعوت مي کردند. سپس در روز موعود همه ي مهمانان به منزل پدر داماد مي آمدند. قبل از روز انجام مراسم، ابتدا از خانه داماد مقداري برنج، روغن، نان (يا آرد)، قند، چاي، شيريني و يک يا چند گوسفند به خانه پدر دختر فرستاده مي شود، تا براي شام آن شب مهمان دو طرف، تدارک لازم را ببينند.
در خانه داماد نيز شور و غوغايي به پا مي شد. مهمانان، در هنگام ورود به خانه داماد، با گفتن «مبارک باد! ميزبان خود را شاد مي کردند و در مقابل، ميزبانان هم با نقل و شيريني از آنان پذيرايي مي نمودند. آنگاه، مهمانان همراه با نوازندگان، دو تارچي ها (عاشق ها)، ساز و دهل و سرنا در پيش، و در حالي که زنان با لباس محلي و چادر سفيد و خنچه اي که در آن کله قندي قرار داده، و روي آن را با شال قرمز رنگي پوشانده و روي سرگذاشته، به دنبال هم و حدود ساعت سه، چهار بعدازظهر روانه ي منزل عروس مي شدند. در نزديکي خانه عروس، ريش سفيدان و بزرگان خانواده عروس، به پيشواز خانواده داماد مي آمدند و در برخي از ايلها گوسفندي نيز در پيش پاي ايشان قرباني مي کردند. سپس به همراه مهمانان به سوي منزل پدر عروس باز مي گشتند. در آستانه در منزل پدر عروس، خانمي با منقل برافروخته و اسفند در داخل سيني به انتظار مي ايستاد و به محض ورود مهمانان به آنان خوش آمد مي گفت.
مهمانان به فراخور حال، با اهداي مبلغي پول و تبريک گفتن، وارد منزل پدر عروس مي شدند. نوازندگان نيز به استقبال مهمانان تازه وارد رفته، انعامي از آنان مي گرفتند سپس به داخل منزل، دعوت و با نقل و شيريني و چاي پذيرايي مي شدند. بعد از پذيرايي، نوازندگان ساز و دهل، شروع به نواختن آهنگ هاي محل مي کردند. سپس ريش سفيدي که نقش بزرگتر را بر عهده داشت، دستور مي داد خوانچه ها را از اتاق ديگر به اتاق پذيرايي بياورند و به يکي از خدمتکاران اشاره مي کرد تا پوشش خوانچه را بردارد. پس از برداشتن خوانچه ها، ريش سفيد خانواده عروس، رو به مهمانان مي کرد و مي گفت: «اگر امانتي داريد تحويل بدهيد.»
يکي از اعضاي خانواده داماد که آورنده ي پول بود پيش مي رفت و پول را که در دستمال ابريشمي پيچيده، تقديم مي کرد. ريش سفيدان خانواده عروس، به رسم احترام سر فرود مي آوردند و دستمال پول را مي گرفتند و به شمارش آن مي پرداختند. بعد مبلغي از آن را در همان دستمال پيچيده برمي گرداندند. اين رسم و سنتي است ديرين که پدر عروس از مبلغ تعيين شده مقداري را تخفيف مي داد و در واقع نسبت به داماد خود گذشت مي کرد، ضمناً به اين طريق مي خواست دستمال را خالي برنگرداند. در واقع چنانکه مرسوم است، پولي که به عنوان هديه يا شيربها به پدر دختر داده مي شد بايد هزينه خريد جهيزيه لازم براي استقرار زوج جوان شود که معمولا وسايل يک زندگي عادي ايلياتي است. سپس دو نفر ملا از طرف عروس و داماد-اگر عروس و داماد از دو ده يا طايفه بودند- به ميان مجلس مي آمدند و پس از فرستادن چند صلوات، يکي از آنانکه از جهت علم، سن، مقام روحانيت يا سيد بودن بر ديگري مقدم بود، در آنجا مي ماند و ديگري به احترام ملاي اعلم کنار مي رفت و او دو کله قند را برداشته و سرآنها را طوي به هم مي زد تا بشکند. وقتي قند شکسته مي شد، حاضران در مجلس هلهله مي کنند و دست مي زنند. ملا، نخستين تکه قند را به داماد مي دهد. آنگاه چند نفر قندها را در تکه هاي بزرگ شکسته، در يک سيني مي گذارند و جلوي حاضرين مي گردانند. هرکس تکه اي برمي دارد. نوک قندها را نيز به عنوان تبرک به خانواده عروس و داماد مي دهند.
در حنابندان رسم اين است که در خانه داماد کمي از همان حنايي که براي داماد تهيه شده در ظرفي ريخته و يکي از زنان وابسته به خانواده، آن را به خانه عروس مي برد. اين ظرف حنا، بايد با چند هديه مناسب و قيمتي براي عروس، همراه باشد.
در شب حنابندان، تعدادي از همسالان و دوستان عروس به دور او جمع شده و شادي مي کنند. زنان خانواده داماد هم به اتاق دختر هدايت شده و با کسب اجازه از مادر عروس، حنابندان را شروع مي کنند. پيش از شروع حنابندان، عروس دست راست خود را در حالي که شال قرمز رنگي بر روي آن انداخته شده بالاي سر قرار مي دهد و حاضران، بخصوص زنان خانواده ي داماد، هريک به فراخور حال، هديه اي در کف دست او مي گذارند (قبلاً بيشتر سکه هاي طلا و نقره بود) بعد، يک نفر سکه ها را گوشه چارقد عروس مي بست و حنابندان آغاز مي شد.
در طول مدت زماني که حاضرين مشغول حنابستن به دست هاي عروس بودند، برخي از زنان آواز مي خواندند و شعرهايي که مي خواندند اغلب چند پهلو و طعنه آميز بود، مثلا خواهر عروس مي گفت: «دختر ما را به التماس برديد» و خواهر داماد مي گفت: «با التماس، دخترتان را به ما داديد.»
سپس به مهمانان شام داده مي شد و پس از حنابندان، دختر و پسر رسماً نامزد يکديگر به حساب مي آمدند و از همين روز عروس به رسم احترام، صورت خود را به هنگام روبه رو شدن با بستگان داماد مي پوشانيد و با آنان طرف صحبت نمي شد و هرگاه در کوچه کسي از خانواده داماد را مي ديد، چنانچه راه گريزي داشت، از چشم او دور مي شد و گوشه چادر خود را طوري روي سر قرار مي داد که صورتش معلوم نشود و در صورتي که سوالي از وي مي شد فردي را واسطه قرار مي داد و اگر به چنين کسي دسترسي نداشت، با اشاره به پرسش ها پاسخ مي داد. اين وضعيت، در گذشته گاهي تا تولد چندين فرزند نيز ادامه مي يافت و داماد نيز سعي مي کرد با پدر عروس مواجه نشود و چنانچه براي ديدن عروس به منزل آنها مي آمد مي بايست پاسي از شب گذشته به منزل يکي از نزديکان عروس مانند خاله يا خواهر او مي رفت. او هم به مادر عروس خبر مي داد تا جايي براي ديدن عروس و داماد تعيين مي کردند؛ آن هم به اين شرط که پدر و برادران عروس بويي از اين قضيه نبرند و قبل از اذان صبح نيز مي بايست داماد، عروس را ترک کرده و به منزل خود باز مي گشت. البته، گاهي داماد با انداختن چند پاره سنگ به پشت بام خانه يا چادر عروس، حضور خود را اعلام مي کرد. در فاصله نامزدي تا عروسي هر قدر هم طول کشد، داماد موظف است هنگام فرا رسيدن جشن هاي ملي و مذهبي چيزهايي از قبيل قند، برنج و روغن، همراه هداياي قيمتي به خانه عروس بفرستد. البته، خانواده عروس نيز خنچه داماد را خالي برنمي گرداندند و معمولاً يک قواره پارچه پيراهني براي داماد در آن مي گذاشتند. به اين ترتيب مراسم ازدواج يک زواج را انجام مي دادند.

کرد کرمانجی

عروسی کُرمانج

بخش اعظم فعالیت های عشایر کوچ نشین کُرمانج خراسان در دست زنان می باشد. از این رو، مردان کوچ نشین، بدون وجود همسر هرگز نمی تواند زندگی را اداره کنند. برای مرد کوچ نشین، ازدواج یا زندگی در خانواده ای که قبلاً تشکیل شده،یکی از ضروریات تداوم کوچ نشینی است وبا توجه به اهمیت نقش زن در زندگی عشایری، ازدواج مجدد مردانی که همسرشان فوت کرده، خیلی زودتر از آنچه میان شهرنشینان معمول است، انجام می گیرد. هرگاه هنگام ازدواج جوانی فرا برسد، نزدیکانش به فکر می افتند تا همسری برایش انتخاب کنند و چنانچه پدر و مادر در این زمینه کوتاهی کنند، خود جوان، مقصود خویش را از طریق دوستان، به گوش بزرگترها می رساند و آنان نیز، برای او آستین بالا می زنند.

زيباترين قسمت عروسي شايد، بخش آوردن عروس از خانه پدري به خانه داماد است. معمولا در نزديك هاي ظهر و پس از رقص و كشتي به سراغ عروس مي روند. داماد سوار بر اسب با تعدادي از جوانان به تاخت و تاز مي پردازد. مردم به سمت خانه عروس راهي مي شود. رقص زنان و مردان پيشاپيش مهمانان و جمعيت شيريني خاصي به اين مراسم مي دهد. نوازندگان و خوانندگان خوش قريحه نيز در مسير مشغول هنرنمايي هستند.

عروس آراسته است با لباس كردي برتن، با پارچه قرمز رنگي كه بر سرش افكنده اند و سنجاقش زده اند، عروس بايد خانه پدري را با تمام خاطراتش ترك كند.
معمولا در هنگام بردن عروس از خانه پدري رسم است كه ياران داماد شئي را از خانه عروس برمي دارند كه ممكن است ليوان، قاشق يا... باشد (اين رسم در برخي نقاط ايران از جمله در بين مردم استان فارس نيز رايج است).

قبل از بردن عروس معمولا پدر يا براكه دستمالي را كه در درون آن نان و پنير نهاده شده است بر كمر عروس مي بندد.
عبدا...مستوفي در مورد اين سنت مي نويسد:
«آقاي علي اكبر دهخدا، در يكي از چرندو پرندهاي صور اسرافيل اين كار را (نان و پنير به كمر عروس بستن) وظيفه پدرعروس نوشته اند ولي در طبقات بالاتر اين كار را به پسر بچه اي محول مي كردند... براي بستن نان و پنير به كمر عروس چيزهايي از قبيل بردن خير و بركت به خانه داماد ذكر مي كردند
مستوفي معتقد است «چون عروس تازه از راه رسيده و از سوراخ و سمبه هاي خانه خبري ندارد پس بهتر است كه اين اول غذاي داماد را از خانه خود همراه داشته باشد تا در ضمن تشكري هم از داماد به عمل آمده باشد.»
علاوه بر موارد فوق در مورد فلسفه نان پنير به كمر بستن مي توان به اين دو مورد اشاره كرد.
نخست اين كه خانواده عروس از سر نداري و فقر دخترشان را شوهر نداده اند و دوم اين كه بيانگر اين مفهوم باشد كه عروس از خانه پدري با يك لقمه نان ساده و پنير راهي خانه داماد شده است و غرور و تكبر و زياده خواهي را از خود دور كند و زندگي در كام خود و داماد تلخ نكند.
قبل از بيرون بردن عروس از خانه پدري بايد هديه اي به دايي داده شود تا اجازه خروج دهند. آنگاه عروس را بر اسب سوار مي كنند.
در جلوي عروس پسر بچه اي بر اسب سوار مي شود.«آنان معتقدند با اين كار نخستين فرزند عروس و داماد، پسر مي شود سپس داماد با اسب، به پيشواز عروس مي رود.»
مردم دست زنان و شادي كنان، همراه با آواي سرنا و دهل و كف هاي ممتد به طرف خانه داماد حركت مي كنند.
حالا عروس و داماد سوار بر دو اسبند. بالا بلندتر از همه پيش مي روند، مردم بر گردشان حلقه زده اند. معمولاًٌ قبل از رسيدن به خانه داماد در محلي وسيع و هموار عروس سوار بر اسب مي ماند. داماد از اسب به زير مي آيد و سيب و انار و قندهايي كه در يك سيني چيده شده است را در دست مي گيرد.
داماد انار يا سيب اول را بر مي دارد و در جيبش مي گذارد تا به عروس تقديم كند. براكه سيني پر از انار و سيب را در دست دارد. حالا داماد و براكه در كنار هم، عروس در ميانه، با فاصله اي 20 تا 30 متري سوار بر اسب ايستاده است و همه مردم آنسوتر از عروس منتظر گرفتن سيب و انار و قندهاي عروسي اند.
شوق جوانان براي گرفتن سيب و انارهاي عروسي تماشايي است.چون جوانان بر این باورند؛ آنان که انار را بگیرند زودتر داماد می شوند
.
عروس کرمانجی

آداب و رسوم عروسی ترکان

ترکهای خراسان نیز دیرینه دلدادگان و پرچمدار شکوه فرهنگی هستند که ، توانسته اند فرهنگ نیاکان خود را به زیبایی بر دوش بکشند و در خراسان بزرگ به ترک بودن خود ببالند و افتخار کنند.ترکهای خراسان، بذر افشانده شده تاریخند که در دل هر دشت و مزرعه ای، در ستیغ هر کوهی، در زلالی هر جویباری، هم نفس صادق خاک خود و خاطره بوده است.

هر ازچندی، صدای سورنا و دهل و قوشمه و تار در کوه و دشت می پیچد، ضرباهنگ قلبی با قلب دیگر هم نوا می شود. شور، شادمانی و عشق درهم تنیده است. بوی اسپند ، سرخی سیب و انار، لبخند بر لبها، نجابت اسب عروس، هلهله و شادی مرد و زن، پیر و جوان، دستهای به شوق بالا رفته تا در گرفتن انار از هم سبقت بگیرند، همه و همه یعنی باز عروسی ترکهای خراسان است.

قارداشلیق ( براکه در زبان کرمانجی) (پیمان برادری)

دربین ترکان خراسان رسم است که پسران قبل ازعروسی، با یکی از دوستان صمیمی خود پیمان اخوت و برادری می بندند و به اصطلاح با هم "قارداشلیق " می شوند. در تمام مراحل عروسی، تدارکات و به هنگام عروسی، هدایت کاروان عروس به عهده اوست.

ائلچي لیق (خواستگاري)

وقتي جواني قصد ازدواج داشته باشد به خاطر شرم و حيا و آداب خانوادگي نمي تواند، آن را با پدر و مادر خود در ميان بگذارد و آن را به خواهر، خاله، عمه و يا اقوام نزديك ديگر مي گويد و آنان قضيه را به پدر و مادر وي مي گويند. اگر پسر مشكلاتي از قبيل سربازي نداشته باشد، برايش آستين بالا مي زنند. پس ازجويا شدن نظرات پسر درباره دختر مورد نظر و مشورت با اقوام نزديك، مادر يا خواهر بزرگ وي به خواستگاري مي رود. فرد خواستگار كه به او «ائلچي» و مراسم خواستگاری را ائلچیلیق مي گويند با مخاطب قرار دادن مادر عروس آینده و با بيان اين مطلب:

- بيزيم اوغلومئزه نؤكرچيليغه قبول ائد یینگیز ( پسر ما را به نوكري قبول مي كنيد.). سر صحبت را باز مي كند. اگر مادر عروس با اين وصلت موافق باشد، با بيان اين مطلب:

- قيز دا ائززنگیزکی (اوزونیزیکی)، اوغلان دا ائززنگیزکی دی (دختر و پسر هر دو مال شماست).

مي گويد: اجازه بدهيد، ببينيم نظرخود دختر، پدر و برادرانش چيست. بعداً به شما جواب مي دهيم. در صورتي كه خانواده عروس ازبن و بيخ با اين وصلت مخالف باشند. مي گويند:

- بئزده قئز يوخدی (بیزدا قیز یوخدور) ( ما دختر نداريم! ).

پس ازدو سه بار رفت و آمداگر خانواده عروس جواب بله گفت، چند نفر از بزرگان خانواده ي داماد براي صحبت درباره باشلئق (مهريه و جهیزیه) و قرار مدار عروسي به خانه عروس مي روند.

شیربها

شیربها، قبلا رایج بود و الان به ندرت وجود دارد. هر چند گروهی آن را مذموم می دانند ولی این رسم در فرهنگ از یک دیرینگی برخوردار است. در عین حال بحث دفاع از این رسم مطرح نیست بحث رایج بودن آن است. پولی که به عنوان شیربها گرفته می شد صرف خرید جهیزیه عروس و لباس دامادی می شد.

قبلا در رسم و رسوم بعضي ازخانواده ها پس از مشخص شدن مهريه مقداري از آن را به عنوان شيربها تعيين مي كردند و بعضي ها شيربها را جدا تعيين كرده كه بايد خانواده داماد آن را براي كمك درتهيه جهيزيه به خانواده عروس بپردازد و آن هم به اقتصاد خانواده عروس بستگي داشت. اگر خانواده عروس از لحاظ اقتصادي غني بود زياد به شيربها اهميت نمي داد و يا اصلا آن را نمي گرفت. عده اي هم به جاي شيربها سه، چهار تكه از وسايل جهاز را مي خریدند. درحال حاضر شیربها مطرح نمی شود. اين حقير در مورد مهريه ها از حدود صد سال پيش تا حالا از پيرمردان و پيرزنان شنيده ام كه از چند تومان به صدها ميليون تومان رسيده است، درحال حاضر تعیین سکه طلا از چهارده عدد به بالا رایج است. در هيچ كدام از مراحل خواستگاري داماد و عروس خودشان حضور ندارند.

گلین نشان ائتماق(بله برون)

پس ازقرار و مدار و مشخص شدن وضعيت اين وصلت، خانواده داماد با دعوت ازاقوام و دوستان در يك شب معين مقداري مواد غذايي مثل برنج، روغن (سابق روغن زردحيواني بود )، قند و... به همراه مقداري شيرني جات و دوعدد «كله قند» به خانه عروس مي برند. دراين مراسم اگر عاقدحضور داشته باشد، پس از خواندن صيغه محرميّت و پس از تعیین شیربها، دو نفر از بزرگان طرف عروس و داماد در بالای مجلس می نشستند و پس از فرستادن صلوات بر محمد و آلش تا یکی از آنان که دارای کبر سن و تجربه بیشتر دارد، دو کله قند را در دست می گیرد و طوری دو کله قند را بر هم می زند که سر دو کله قند می شکند و در فاصله مناسب و یکسانی جدا شوند. طوری که دو سرکله قندها یکسان و یک اندازه از تنه کله قند جدا گردند. و با شكستن كله قند حاضران با كف زدن مي گويند:

- مبارك اولسون ( مبارك باد.) به این عمل «قند سينديرماق» ، گویند.

-فرد "قارداشلیق " که از دوستان صمیمی داماد است این دو تکه کله قندها را می گیرد . این تکه های کله قندها به عنوان مژدگانی به داماد و عروس داده می شوند و از داماد مژدگانی می گیرد.
با شکسته شدن کل قند هلهله و شادمانی و کف زدن ادامه می یابد. نخستین کار پس از آن تکه نمودن قندهاست که تکه های بزرگ بین مهمانان تقسیم می شود و تکه اول به داماد داده می شود. نوک قندها را نیز به خانواده عروس و داماد می دهند تا آن را به یادگار نگهدارند و شیرینی و حلاوت آن شب پرخاطره همواره در مقابل دیدگانشان باشد.

بعد ازآن با شيريني و ميوه ازحاضران پذيرايي مي كنند. اين مراسم را « شيرني یئماق» گويند. فرداي آن شب چند نفر از زنان خانواده داماد به همراه مقداري هدايا، يك انگشتري طلا براي عروس مي برند كه اصطلاحاً به آن « نشان ائتماق » به معني حلقه ازدواج و به اين مراسم « گلین نشان اتماق" مي گويند. از آن پس دختر را "نشانلي" و یا "گََِلئن " (عروس) و پسر را "کئره کن" (داماد) ، دختر و پسر را «آداخلي» ( نامزد ) و دوران نامزدي را «آداخلي ليق» مي نامند.

گلئن سالام(عروس سلام) و کئره کن سالام (داماد سلام )

چند روز پس ازجشن عقد کنان، خانواده های عروس و داماد فامیل نزدیک طرفین را به صرف شام دعوت می کنند و به عروس و داماد کادو هدیه می دهند به این مراسم ها اگر در منزل داماد صورت گیرد "گلئن سلام بیرماق"(عروس سلام) و اگر در منزل عروس صورت گیرد "کئرکن سلام بئرماق" ( داماد سلام ) گویند.

یاش توتماق

درگذشته تازه عروس ها به نشانه ی احترام به مردان فامیل داماد و زنان مسن خانواده آنها، بوسیله روسری بینی تا چانه خود را می پوشاندند. پوشاندن نیمه پایین صورت توسط زنان با استفاده از روسری و چادر را " پاشماق توتماق" گویند.

عروس به رسم احترام صورت خود را می پوشاند. چادری که معمولا سفید رنگ است و داماد برایش خریده است را تا آنجا پایین می آورد که صورتش دیده نشود. عروس حتی گاهی تا چند ماه با پدر و برادران داماد و حتی با مادر او حرف نمی زند و به ندرت با نزدیکان او سخن می گوید.
در قدیم هرگاه عروس، خانواده داماد را می دید سعی می کرد با آنان روبرو نشود و در صورتی که سوالی از او پرسیده می شد سعی می کرد با ایما و اشاره به سوال پاسخ دهد. این رسم نوعی احترام تلقی می شد. حسن کار این بود که تا مدتی ستیزه جویی لفظی، سخن چینی و ... به حداقل می رسید و عروس همچنان مورد احترام باقی می ماند.

اگر خانواده می خواستند که عروس با آنان هم سخن شود و از آنان روی نپوشاند باید هدیه ای به عروس می دادند. این رسم امروز در برخی روستاها رایج است و عروس حتی پس از مراسم عروسی و خانه شوهر رفتن به پدر داماد کلامی نمی گوید و از او روی می پوشاند.

در گذشته داماد نیزهرگاه می خواست به نامزدی برود و باید خواهر داماد یا یکی از نزدیکان قبلا موضوع را به خانواده عروس خبر می داد و داماد سعی می کرد پس از گذشت پاسی از شب و به طوری که با پدر و برادران عروس روبرو نشود درخانه ای که قبلا برایشان فراهم شده است به نامزدی می رفت و در تاریکی شب قبل از سپیده صبح نیز باید خانه عروس را ترک می کرد.

یووار
در دوران نامزدي خانواده داماد درانجام بعضي ازكارها به خانواده عروس كمك مي كند. يكي از اين كمك ها را «یو وار» مي گويند. درروستاها، اگر دوران نامزدي درفصل تابستان باشد، خانواده داماد عده اي را به عنوان كمك براي برداشت محصول خانواده عروس دعوت مي كند. تعداد اين افراد براساس تقاضاي خانواده عروس از 5 نفر به 30 نفر مي رسد. اين افراد پس از صرف صبحانه درخانه عروس راهي محل كار مي شوند. به خاطر اين كه افراد به صورت رايگان كار انجام مي دهند، خانواده داماد درقبال اين كار وظيفه دارد، در «یو وار» افراد شركت كننده كه درآينده عروسي خواهند كرد، شركت كنند. در اين مراسم سعي مي شود از فاميل هاي عروس مثل پدر بزرگ، عمو، دايي و .... دعوت نشود. اين مراسم همراه با شوخي بگو و بخند مي باشد. كسي كه صداي خوبي داشته باشند، ترانه ترکی و يا از داستان هاي آشقي براي حاضران مي خواند.

و افراد با گفتن: «ساغ اول/ زنده باشید» او را تشويق مي كنند. عصر پدر يا برادر عروس نيم الي يك ساعت زودتر از وقت معمول با گفتن:

« الاقات / آللاه كؤمگيز اولسون، آللرنیز آغريماسين / خدا قوت بدهد خدا کمک تان کند، دست و پنجه تون درد نكند». پايان كار را اعلام مي كند.

افراد با گفتن: «مبارك اولسون/ مبارك باد». محل كار را ترك مي كنند. اين افراد به پاس زحماتشان شام به خانه عروس دعوت مي شوند.

عه ییدلئق(بايراملئق)

اگر دوران نامزدي با يكي ازاعياد تلاقي كند. خانواده داماد چند نفر از زنان فاميل را براي عيدي بردن دعوت مي كنند. دراين مراسم مقداري شيريني، برنج، قند، روغن و... و هداياي مخصوص عروس مثل طلا، لباس وسايل آرايشي در مجمعه های مسی مي گذارند و پارچه قرمز رنگي روي آن مي كشند. مجمعه ها را دو سه نفر از تازه عروس ها و دختران دم بخت برمي دارند. معمولا با دست زدن و شادی کنان به طرف خانه عروس مي روند و هر يك ازحاضران نيز با توجه به بضاعت مالي خود هديه اي به عروس تقديم مي كنند. در قديم موادي سوختي از قبيل نفت و گاز در روستا ها كم استفاده مي شد و اكثر سوخت خانواد ها هيزم بود، دراعياد يك نفر ازخانواده داماد مقداري هيزم بار الاغ كرده به خانه عروس مي برد، خانواده عروس نيز با دادن هديه اي از او تشكر مي كردند، اين هدايا اكثراً جوراب پشمي دست باف و يا يك قواره پارچه مخصوص پيراهن مردانه و یا همان پارچه قرمزرنگ بود.

قربان عیدلئقی (عید قربان تازه عروسها)

در بین ترکان خراسان رسم براین است که درعید قربان خونچه ای تزیین شده به خانهٔ تازه عروس یا نامزد خانواده می فرستند. خانواده داماد درسینی خوانچه ای لباس های تازه تدارک دیده شده برای عروس را تزئین می کنند و علاوه برآنها برای عروس، شیرینی، و گوشت قربانی براطرافش می گذارند و به همراه مقداری روغن وکله فند به خانه عروس می فرستند. درقدیم درعيد قربان خانواده داماد يك گوسفندي را تزئين كرده به عنوان قرباني به خانه عروس مي فرستاد.

آخر چرشنبه لئق (جهار شنبه سوری برای تازه عروسها)

اگر دوران نامزدي با چهارشنبه سوري تداخل مي كرد، اول شب داماد به همراه دو سه نفر مقداري هدايا براي عروس مي برد كه اصطلاحاً به آن «عیدلئق » یا «بایراملئق » مي گفتند. يكي از مراسم چهارشنبه سوري در مناطق ترك نشين " خله خلته " یا کیسه پارچه ای از روزنه بام یا لای درب انداختن مي باشد. بچه ها و نوجوانان دراين شب از «روزنه» كه در سقف خانه ها درست مي شده و تهويه هواي خانه ازطريق آن انجام مي گرفت. و یا از لای درب فاميل خلته انداخته و صاحب خانه هدايايي از قبيل پول، جوراب، گردو بر آن مي بست.

چئلله لیق(چئلله تازه عروسها)

درمناطق ترک نشین خراسان رسم براین است که در شب چله خونچه ای تزیین شده به خانهٔ تازه عروس یا نامزد خانواده می فرستند. خانواده داماد در سینی خونچه ای هندوانه ها را تزئین می کنند و علاوه برهدایایی برای عروس، شیرینی، میوه های گوناگون را اطرافش می گذارند و به خانه عروس می برند. شب دور هم جمع شده و شب نشيني مي كنند.

توي(جشن عروسي)

يك عروسي چهار روز طول مي كشيد، روز اول « خوراتماق گئنی / روز دعوت کردن» و «لباس ائرتماق گئنی/ لباس بردن» روز دوم «حنا توتماق گئنی/ روز حنابندان» روز سوم «توي گئنی/ روز عروسي» روز چهارم «ایزگئرمیش / پاتختي». نام دارد.

مراسم عروسی مردم بلوچ

جُل بندی

جل پارچه ای دست دوز است که با سوزن دوزی و آینه تزیین می شود. معمولا عروسی هفت شبانه روز طول می کشد و روز اول مخصوص جل بندی ست که در آن به دیوارها پارچه های جل آویزان می کنند. این مراسم با حضور اقوام درجه یک عروس و داماد و قربانی گوسفندی انجام می شود. همچنین مکان یا اتاق یا پشه بندی را به عنوان حجله برای عروس جل بندی می کنند که تا روز عروسی در آن محل می ماند. اهالی براین باورند که با این حائل یا دیوار عروس از جادو و نظر دور می ماند.

مراسم عقد

در یکی از روزهای جشن همگی پس از خوردن ناهار، به مسجد می روند و نماز جماعت می خوانند. پس از بازگشت به محل برگزاری جشن، یک معتمد از طرف پدر عروس و معتمد دیگری از طرف پدر داماد وکیل می شود و نزد عروس می رود. عروس که داخل حجله نشسته است، منتظر می شود تا فرد وکیل از او بپرسد آیا داماد را به شوهری قبول دارد؟ این سوال سه بار تکرار می شود، در هر مرتبه عروس باید بله بگوید تا وکلا به مجلس برگردند. پس از آنکه صدای بله داماد نیز شنیده شد، صیغه عقد خوانده می شود. پس از جاری شدن صیغه عقد، مهمانان اسلحه دار، به شلیک گلوله می پردارند و سپس با فشردن دست مهمانان توسط داماد و گفتن تبریک، عقد پایان می یابد.

سرآپی

برای عروسی، داماد را به قنات و رودخانه جاری می برند و خانواده داماد در آنجا او را استحمام می کنند. آنها تمام مسیر تا رودخانه را شعر می خوانند و به پایکوبی می پردازند. امروزه حتی با وجود آرایشگاه ها باز هم داماد و همراهانش سری به رودخانه می زنند. مراسم به این صورت است که پس از عقد، داماد را سوار بر یک شتر تزئین شده می کنند و با صدای دهل و سرنا به کنار آب می برند. زنان در جلو شتر حرکت می کنند و چند نفر از آنها داماد را باد می زنند تا از گرما اذیت نشود. روی سر داماد چادر و یا تور زرد رنگی می اندازند تا با آفتاب نسوزد و گرد و خاک او را آزار ندهد. پسربچه ای نابالغ هم جلوی داماد می نشانند تا فرزند اولش پسر شود. در مسیر بارها توقف می کنند و به شادی و شلیک گلوله می پردازند و نقل و سکه بر سر داماد می پاشند. پس از رسیدن به آب، دو نفر داماد را از شتر پایین می آورند و به سمت آب می برند. در ابتدا موی سر و صورت داماد اصلاح می شود و سپس بدن او را می شویند. در نهایت لباس های نو بر تن داماد می کنند و لباس های قبلی را به کسی که او را اصلاح کرده هدیه می دهند. دونفر هم داماد را بغل کرده و روی شتر می گذارند و در آخر با شادی و هلهله به محل جشن باز می گردند.

حمام عروس

برای جشن عروسی، عروس را به گونه ای حمام می کنند که ستارگان را ببیند. بنابراین عروس در شب و در کنار پنجره که آسمان از آن دیده می شود، باید حمام کند.

مشاطه

مشاطه شکلی متفاوت از کلمه «مطاشه» به معنای آرایشگر و سلمانی در زبان عربی است. خانواده عروس طی این مراسم او را برای عروسی آماده می کنند و به آرایش او مشغول می شوند. مشاطه گر بعد از اتمام کار هدیه ای دریافت می کند و حجاب چهره عروس برمی دارد و دوره جل بندی عروس به پایان می رسد.

شب یکجایی

عروس و داماد در خانه پدرزن برای 4 روز یا بیشتر زندگی می کنند و شب یکجایی اولین شبی است که عروس و داماد در کنار هم هستند.

مراسم پس از عروسی مردم بلوچ

  • مبارکیان صبا : روز بعد از عروسی نوبت مراسم «مبارکیان صبا» می رسد که در آن اقوام برای تبریک گفتن به عروس و داماد در کنار آنها در خانه پدر عروس حاضر می شوند. بعد از گذشت 4 روز (در برخی منایع 7 روز) عروس و داماد به خانه پدر داماد می روند و در آنجا جشن و مهمانی برگزار می شود و زندگی مشترک خود را آغاز می کنند.البته ممکن است بسته به توانمندی داماد، ماندن عروس و داماد در خانه پدرزن مدت زمان بیشتری به طول بینجامد.
  • هفت روز: عروس و داماد برای رفتن به خانه پدر داماد، سوار بر شتر می شوند و با همراهی اقوام و صدای سرنا و دهل به راه می افتند. پس از رسیدن به منزلِ پدر داماد، هدیه ای به عنوان هفت روز به داماد داده می شود که می تواند شامل باغ، خانه یا چندین درخت خرما باشد. در اینجاست که مراسم عروسی پایان می یابد.

سخن آخر

از عروسی مردم خراسان شمالی لذت بردید؟ آیا تا به حال در عروسی این مردم حضور داشته اید؟ در مورد مراسم عروسی در میان اقوام دیگر چه می دانید؟

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
رهبر معظم انقلاب: از وقتی که رهبر شده‌ام آجیل نخوردم؛ چون رهبر باید مثل فقرا زندگی کند! (535 نظر) داریوش ارجمند: زنی که وزنه برداری می کند نه رَحِم دارد و نه تخمدان ریش درآورده نه می‌تواند شوهر کند و نه می‌تواند بچه داشته باشد! (258 نظر) مهران مدیری: من رفتم مسافرت و بهترین هتل اون شهر رو پیدا کردم ولی من رو نشناخت و گفت اتاقامون پُره، من هنوزم که هنوزه فکر میکنم دارم خواب میبینم+ویدیو (233 نظر) الهام چرخنده: من برای همه کسانی که کتکم زدند، باعث بیماری قلبی شدند نفرین ندارم اما الهی که به درد من دچار بشید+ویدیو (107 نظر) مازیار لرستانی: ای کاش به جای روز زن و روز مرد، روز شرف و انسانیت داشتیم+عکس (98 نظر) عرض ارادت فریبا نادری به امام خمینی(ره): مرد بزرگ جایت خالی است در میان مردمان سرزمینِ نور؛ ممنون که این انقلاب رو برایمان رقم زدی+ عکس (66 نظر) تذکر جدی علی دایی به اعجوبه طنز ایران: دفعه آخرت باشد که ادای من را درآوردی! (64 نظر) رونالدو: برای اولین بار جورجینا را برای شام دعوت کردم متعجب بود چون باورش نمی شد که به جای اتوبوس با بوگاتی به خانه برمی گردد+فیلم (62 نظر) علی دایی در واکنش به تقلید صدایش در مراسم استقلالی‌ها: در گذشته پادشاهان دلقک‌هایی داشتند که وظیفه‌شان تقلید صدا و خنداندن مردم بود+عکس (54 نظر) شعرخوانی زیبا و دلنشین رهبر معظم انقلاب: ای تکیه گاه و پناه زیباترین لحظه های پرعصمت و پر شکوه تنهایی و خلوت من+ویدیو (52 نظر) تعجب بازیگر مطرح ترکیه با دیدن خونه زندگیِ شاه‌نشین پوریا پورسرخ، آرش سریال کیمیا+ ویدیو/ میزبانی درجه یک در خانه‌ای درجه یک👌 (46 نظر) خلاقیت خنده دار پدر ایرانی با طراحی سینما در توالت خانه اش حماسه آفرید+عکس/ هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (44 نظر) مهران مدیری: شایعه نیست؛ هواپیمای شخصی دارم سوئیچ رو هم دادم به بچه‌های پشت صحنه! / برشی از برنامه تلویزیونی جذاب «دورهمی» با اجرای بی‌نظیر مهران مدیری (39 نظر) هانده ارچل؟ مرسی ما خودمون نرگس محمدی داریم/ نگاهی به استایل پوشیده نرگس محمدی در پاییز و زمستان (38 نظر) شیلا خداداد: موهامو رنگ نمیکنم چون همینجوری و نچرال بودن رو دوست دارم؛ وقتی عروسی برم لاک میزنم و برمیگردم پاک میکنم+ ویدیو (36 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
مشاغل جذاب و پرطرفدار در بین زنان ایرانی؛ شما برای ما بنویسید خانه‌دار هستید یا شاغل؟
ادعای قابل توجه رئیس فدراسیون فوتبال؛ ایران رتبه اول را از ژاپن پس گرفت/آیا ایران در رتبه اول تیم های آسیایی قرار گرفت؟!
مشاور ارشد رهبر معظم انقلاب: ایران در حال آماده‌سازی پاسخ به اسرائیل است
فال شمع روزانه امروز دوشنبه 5 آذر 1403
فال قهوه با نشان روز دوشنبه 5 آذر ماه 1403
استقلال با اسم رونالدو مهاجم می‌گیرد/النصر فرصتی استثنایی برای نیم فصل
فال روزانه امروز دوشنبه 5 آذر ماه 1403
فال ابجد روزانه دوشنبه 5 آذر 1403
به بهانه رشد انفجاری بیت کوین؛ آیا الان زمان سرمایه‌گذاری در ملکه ارزهای دیجیتال است؟
فال انبیاء روزانه دوشنبه 5 آذر 1403
فال حافظ با تفسیر امروز دوشنبه 5 آذر 1403 + فیلم
گوشت شترمرغ ارزانترین گوشت قرمز گرم در بازار: کیلویی 397 هزار تومان!
روش جدید کلاهبرداری با ترفند مهاجرت به کانادا
در گوشی غرق می‌شوید و کنترل زمان را از دست می‌دهید؟ اندروید به کمک شما می‌آید
آمار رسمی ضرر و زیان فیلترینگ به کسب و کارها بالاخره اعلام شد/ ضرر و زیان به 50 هزار میلیارد تومان رسید
منتخب روز   
حضور بی شرمانه احسان کرمی و برزو ارجمند در عروسی مختلط ساسی مانکن به بهانه پاشیدن نمک روی زخم آبادانی ها+عکس واضح وام 680 میلیارد تومانی آقای مدیرعامل از بانک خودش! نگاهی به چیدمان سنتی و شیک اتاق پذیرایی مسعود کیمیایی، کارگردان خائن‌کشی و برنده تندیس حافظ/ خودنمایی مبلمان چرمی و تابلوهای زیبای نقاشی ایده ست کردن ست چهارخانه‌ پاییزی با این بازیگران مشهور ایرانی / از الناز شاکردوست تا پریناز ایزدیار و سمیرا حسن پور + عکس (فیلم) توضیح قالیباف درباره توئیت عضو دفتر رهبر انقلاب / من از قبل در جریان بودم ... نگاهی به استایل پاییزی 4 زوج‌ جذاب سینمای ایران در جشن حافظ 1403/ از ست چرمی المیرا دهقانی و همسرش تا کت بته جقه‌ی سمانه پاکدل و استایل همیشه ترند سحر ولدبیگی اگر این کار را انجام دهید، 50 میلیون تومان پاداش نقدی از دولت می‌گیرید! جریمه سنگین قهرمان سرشناس به خاطر دست درازی به یک زن 5 منطقه گردشگری پاییزی اطراف تبریز/ جون میدن واسه گرفتن عکسهای جذاب پاییزی قتل در پارک قیطریه بخاطر متلک انداختن به نامزد مقتول مهران مدیری: بدترین 4 سال زندگیم حتی پول نان و پنیر نداشتم! پسرم فرهاد از گرسنگی بیهوش شد/عین جنازه شده بودم عوضش الان بادیگارد دارم+فیلم حضور پرانرژی قهرمانان جوکر، ناهید مسلمی و عمو رشید در وی‌آی‌پی کنسرت سهراب پاکزاد/ یویو گفتن ناهید مسلمی رو وسط کنسرت از دست ندید👌