شناخت عوامل موثر بر تعلق سازمانی برای هر مدیریتی لازم است. برای بسیاری از سازمان ها این موضوع حائز اهمیت است، که بدانند چه عواملی می تواند برمیزان تعلق کارمندان تاثیر گذار باشد. زیرا تعلق سازمانی، تعهد و وفاداری کارکنان را در جهت حفظ منافع سازمانی به دنبال خواهد داشت.
افزایش وفاداری کارکنان چه اهمیتی دارد؟
شاید بپرسید اساساً چرا افزایش وفاداری کارکنان مهم است؟ آیا وفاداری خودبه خود ایجاد می شود یا سازمان باید اقدامی در این زمینه انجام دهد؟ به طور خلاصه باید گفت که افزایش وفاداری کارکنان، با سطح بهره وری سازمان بیشترین ارتباط را دارد. بنابراین اگر می خواهید سازمان به حداکثر سطح بهره وری برسد، باید کارکنانی وفادار داشته باشید. داشتن کارکنان وفادار علاوه بر افزایش بهره وری، از جنبه های دیگری هم حائز اهمیت است که برخی از مهم ترین این جنبه ها عبارت اند از:
- ارزش آفرینی
- بهبود رضایت مشتری
- موفقیت سازمانی
- بهبود وفاداری مشتری
- افزایش نرخ حفظ کارکنان
- افزایش تعهد سازمانی کارکنان
افزایش وفاداری در کارکنان اتفاقی نیست که خودبه خود رخ دهد و همان طور که گفتیم، سازمان ها برای این منظور، برنامه های مختلفی را دنبال می کنند. هر سازمان با توجه به شرایط خاصی که دارد، می تواند انجام راهکارهای متفاوتی را برای این منظور در نظر بگیرد اما در این بین، راهکارهایی هم وجود دارند که ماهیت عمومی داشته و همه سازمان ها می توانند برای افزایش وفاداری کارکنان از آن ها استفاده کنند.
عوامل موثر بر تعلق سازمانی
در یک سازمان میزان وفاداری و تعهد کارمندان در انجام وظایف، همسو با منافع شرکت، تعلق سازمانی کارمندان را می رساند، که این موضوع به عوامل متعددی از قبیل سطح رضایت کارمندان و تامین نیازهای آنها و... بستگی دارد.
با توجه به برسی مدل های ارائه شده و نظریه های بسیار ارزشمندی (مدل موسسه گالوپ، مدل هدف گذاری، مدل پیش برنده های دلبستگی و انگیزه و...) در خصوص عوامل و راه های افزایش انگیزه کارمندان، به عنوان محرک های تعلق خاطر آن ها به سازمان، نتایج باارزش و یکسانی به دست آمده است، که تحت عنوان عوامل موثر بر تعلق سازمانی کارمندان، قابل ذکر است که عبارتند از:
1. آینده ی درخشان سازمان
در سازمان هایی که کارکنان، دورنمای سازمان را شفاف می بینند و نسبت به آن خوشبین هستند، نسبت به کار کردن در آن سازمان احساس رضایت دارند و نگران آینده ی شغلی خود نیستند. البته اغلب، این خوشبینی نتیجه ی عملکرد سازمان و مدیران و اهداف سازمان یافته ی آن نهاد است، که این اطمینان را به کارکنان سازمان می دهد، تا با خوش بینی برای آن مجموعه فعالیت کرده و به آن احساس تعلق داشته باشند.
2. مطلع بودن کارمندان از هدف و مسیر سازمان
مدیران سازمانی در صورتی که کارمندان را در جریان هدف و جهت سازمان قرار دهند، با شفاف سازی، به کار و فعالیت کارمندان جهت و انگیزه می بخشند و این از درایت مدیران سازمانی است، که به کارمندان احساس نزدیکی به مجموعه را می دهند و با مطلع نمودن آنها، به تعلق خاطر کارکنان سازمان کمک می کنند.
3. ایجاد فرصت های رشد شغلی
در سازمانی که با تلاش بیشتر بتوان به مراحل بهتری دست پیدا کرد و ظرفیت لازم برای رشد و پیشرفت کارمندان وجود داشته باشد، انگیزه و دلبستگی کارکنان افزایش پیدا می کند. زیرا مطمئن هستند با کار کردن در این سازمان وقت و عمر خود را تلف نخواهند کرد. بلکه می توانند امیدوار باشند، که درسایه ی تلاش برای پیشرفت سازمان، خواسته های آنها نیز محقق می شود و آینده برای شان مسیری به سوی ارتقا و رشد است.
4. حقوق و مزایای مناسب
یکی از راه کارهای مفید برای افزایش انگیزه ی کارمندان، تطمیع آنان از نظر حقوق و مزایای کافی در قبال تلاش های بی دریغ آن هاست. به این معنی که زحمات آنها عرفا با حقوق و مزایای مطلوب پاسخ داده شود و از فعالیت های مثمرثمر آنها قدردانی شود. این موضوع می تواند، به میزان بالایی بر انگیزه و حس تعلق کارمندان و همچنین بر رضایت شغلی تاثیرگذار باشد. کارمندانی که می دانند نتیجه ی زحمات خود را دریافت می کنند، تلاش آنها دیده می شود و همینطور نیازهای متعدد و مایجتاج شان برطرف خواهد شد، با اطمینان خاطر و تعلق به سازمان انجام وظیفه می کنند.
5. وجود سیستم ارزیابی عملکرد کارکنان
سیستم ارزیابی عملکرد کارمندان، به طور خودکار بر سطح عملکرد آن ها تاثیر می گذارد. ضمن این که اگر به درستی کار کند، اعتماد کارکنان را به سازمان و هدفمندی سازمانی افزایش می دهد. امید به نتیجه ی ارزیابی عملکرد کارکنان، محرک خوبی برای تلاش بیشتر و رشد خلاقیت آنها در مسیر پیشرفت سازمان است.
6. احترام و اهمیت کارمندان
از عوامل بسیار مهم برای انگیزه دادن به کارکنان این است، که احساس کنند از مهره های مهم شرکت در پیشبرد اهداف سازمان هستند. کارمندانی که حس مهم بودن می کنند، خود را جزئی از مجموعه دانسته، برای اهداف شرکت اهمیت قائل هستند. بنابراین دلسوزانه برای سازمان تلاش می کنند و به سازمان احساس تعلق خاطر دارند. ارج نهادن کرامت انسانها در تغییر روحیات آنها و افزایش وفاداری و صداقتشان بسیار مفید و موثر است.
7. سنخیت میان شغل و کارمندان
در مشاغلی که فرد احساس می کند، ارتباطی میان تخصص و تجربه ی او با شغل مورد نظر وجود ندارد، یا شغل انتخابی با روحیات او سازگار نیست، نمی تواند خود را نسبت به مجموعه و شغل مورد نظر متعهد بداند. زیرا دلگرمی به کار زمانی ایجاد می شود، که کارمند از بودن در یک محیط کاری و انجام کار احساس رضایت داشته باشد یا بداند در آن پیشرفت خواهد کرد. اما زمانی که تناسبی میان کار و تخصص خود نمی بیند؛ حس تعلقی نیز به کار ندارد. شغل مناسب برای هر فردی متفاوت است.
8. همکاری صمیمانه و توام با اعتماد
در سازمان اگر فضای همکاری مطلوبی برقرار باشد و افراد هنگام کار کردن در فضایی که ساعتها وقت آنها را می گیرد، احساس صمیمیت و همکاری نداشته باشند، به طور طبیعی خود را با آن مجموعه یکی نمی بینند و احساس راحتی نمی کنند. بنابراین از راه های ایجاد حس تعلق این است، که بین کارمندان و همچنین کارمندان و مدیرات روابط دوستانه و توام با اعتماد شکل بگیرد تا در سایه ی امنیت شغلی، کارمندان بتوانند با احساس تعلق خاطر برای اهداف شرکت تلاش کنند و تردیدی نسبت به کاری که انجام می دهند نداشته باشند. در این رابطه مطالعه مقاله کوچینگ شغلی مفید است.
9. مشارکت کارکنان در سود
اگر در سازمان، امکان سهیم شدن در سود شرکت یا سازمان وجود داشته باشد، راهی برای جذب همکاری بیشتر کارمندان و تعلق خاطر آنها فراهم می شود. زیرا کارمندی که خود را در سود شرکت سهیم بداند، برای اهداف آن تلاش می کند و خود را نسبت به منافع شرکت، مالک و مسئول می بیند. بدیهی است که فرد برای آنچه سهمی در آن دارد، انرژی و زمان بگذارد و نسبت به آن متعهد و متعلق باشد.
10. امکانات لازم و مطلوب برای کار کردن
فراهم کردن امکانات لازم و مطلوب برای انجام کار، از ضروریات محیط سازمان مربوطه است. اگر کارمندان برای دریافت امکانات لازم بارها و بارها به مشکل بیفتند و با درخواست های متوالی نتیجه ی لازم را دریافت نکنند، نسبت به کار کردن در چنین محیط بی نظمی، بی اعتماد شده و علاقه ی خود را به کار کردن برای این مجموعه از دست می دهند. بنابراین بسیار مهم است که شرایط محیط کاری و امکانات لازم مهیا باشد و کارمندان بدون کمی و کاستی و با خیالت راحت کار کنند.
11. مشارکت کارمندان در تصمیمات شرکت
در شرکت و سازمانی که تصمیمات، به رای گذاری و نظرخواهی انجام می شود، کارمندان در سرنوشت شرکت سهیم هستند و به معنای واقعی خود را سهیم در فعالیت ها و مجموعه کاری می دانند. این موضوع، همدلی کارمندان را برای رفع مشکلات سازمانی و ارائه ی راه حل های مفید برمی انگیزد. در این شرایط آنها برای ارتقای شرکت تمام تلاش خود را می کنند و خود را از مجموعه جدا نمی دانند.
12. شفاف و منطقی بودن انتظارات سازمان
زمانی که کارمندان با مجموعه ای فعالیت می کنند، که مدیران از آن ها انتظارات شفاف و معقولی دارند، در امنیت خاطر به ایفای وظایف خود می پردازند؛ اما اگر انتظارات مدیر یا مدیران سازمان شفاف نباشد و فرد نداند دقیقا چه شرح وظایفی دارد، حقوق دریافتی او در ازای انجام چه حجم از کار خواهد بود و به نوعی از کارمند مربوطه سوء استفاده می شود، انتظار این که کارمند به سازمان تعلق خاطر داشته باشد، امری بیهوده است. انسان به جایگاهی تعلق دارد، که در آنجا امنیت و صداقت تامین باشد.
13. فرصت رشد
فضای سازمانی باید به گونه ای باشد، که نوآوری و ابزار وجود کارمندان را تشویق و تامین کند. در شرکت ها و سازمان هایی که با این موضوع برخورد مناسب صورت نمی گیرد یا سازمان گنجایش پیشرفت بیشتر را ندارد و خلاقیت و نیروی فکری کارمندان هدر می رود، کارمندان دل به کار نمی دهند و انگیزه ای برای تلاش و پیشرفت بیشتر ندارند زیرا می دانند که ظرفیت پذیرش وجود ندارد، یا به لحاظ سیستم برخورد مدیریتی یا نبود امکانات.
14. چالش در شغل سازمانی
در شغل های یکنواخت، بدون چالش و بدون فرصت تکاپو و فعالیت های متفاوت، افراد خیلی زود نسبت به نوع کاری که انجام می دهند دچار دلزدگی و یکنواختی می شوند و علاقه ی خود را به فعالیت در سازمان از دست می دهند. شغل باید به گونه ای باشد، که فرصت فعالیت های متفاوت و در بخش های مختلف را به کارمند بدهد. کارهای پشت میز نشینی و استفاده از الگوهای تکراری فعالیت، به فرسوده شدن نیروی کار و از دست رفتن انرژی فکری و پتانسیل کارمندان می انجامد.
15. امنیت شغلی
داشتن امنیت شغلی برای کارکنان یک مجموعه اهمیت بسیار بالایی دارد. شغلی که درونمای خاصی ندارد، دوام و قوام زیادی ندارد و نمی توان با اطمینان به انجام آن ادامه داد، امنیت شغلی فرد را فراهم نمی کند. کارمندان باید بدانند وضعیت شغلی آن ها چقدر ثبات دارد و با خیال راحت می توانند در شغل مورد نظر باقی بمانند.
16. اعتبار اجتماعی سازمان
یک سازمان در صورتی می تواند اعتماد و تعلق خاطر کارمندان را داشته باشد که حاشیه نداشته باشد، خوشنام باشد و از اعتبار اجتماعی لازم برخوردارد باشد. کار کردن در سازمانی که از خوشنامی برخوردار نیست و اعتبار آن می تواند به لحاظ سیستم مدیریتی یا نوع فعالیت دیر یا زود خدشه دار شود، اعتماد کارمندان را جلب نخواهد کرد. آنها می خواهنند بدانند که در جای معتبر و برای مدت ثابتی می توانند، در یک شغل فعالیت کنند. بدون این که نگران آینده ی آن سازمان و امنیت شغلی خود باشند.
17. تامین بعضی نیازهای اجتماعی و خانوادگی
کار کردن در سازمان برای مدت طولانی، رسیدگی و تامین نیازهای خانوادگی و اجتماعی فرد را می طلبد تا او بتواند با دغدغه ی کمتری به کار بپردازد. عدم درنظر گرفتن برخی مزیت های اجتماعی و خانوادگی به کاهش اعتبار سازمان می انجامد و فرد با دلگرمی و اطمینان فعالیت نمی کند.
در یک سازمان برای جلب تعلق خاطر کارمندان ابتدا باید نیروی علاقه مند به آن حرفه را استخدام و پذیرش نمود، سپس به تامین نیازهای منطقی یک کارمند پرداخت، تا کارمندان در سایه امنیت خاطر بتوانند با خوشبینی به کار ادامه دهند و نسبت به ثبات وضعیت کاری و تامین نیازهایشان اطمینان خاطر داشته باشند.