به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، اختلال وسواسی جبری (OCD) نوعی اختلال اضطرابی است که بسیاری از کودکان به آن دچار می شوند. نشانه های وسواس کودکان شامل افکار و تصاویر تکراری است که به آنها وسواس گفته می شود و نشانه ی دیگر، رفتارهای اجباری است که بارهاوبارها کودک آن را تکرار می کند (رفتارهای آئینی). این اختلال می تواند بسیار ناتوان کننده باشد و در زندگی معمولی کودک اختلالات جدی به وجود بیاورد. بااین حال درمان های موجود برای وسواس کودکان می تواند تغییرات چشم گیری به وجود آورد و علائم وسواس را کنترل کند. همراه ما باشید، می خواهیم درباره ی علائم وسواس کودکان و راه های درمان آن اطلاعات بیشتری در اختیارتان بگذاریم.
انواع وسواس های کودکان
وسواس ها ترس هایی هستند که کودکان دارای این اختلال نمی توانند به آن فکر نکنند. آنها میدانند که این افکار منطقی نیست اما با این حال در مورد چیزهای خاص احساس اضطراب می کنند.
این ترس ها ممکن است شامل موارد زیر باشد:
• خودشان یا شخص دیگری مریض خواهد شد، آسیب خواهند دید یا خواهند مرد
• آن ها حرف های منفی می زنند، افکار بدی دارند یا اشتباهی می کنند
• قانون شکنی می کنند، کار بد یا گناهی انجام می دهند
• آیا چیزی تمیز یا کثیف یا دارای میکروب است
• آیا چیزی درست است یا در مسیر درستی قرار گرفته است
• آیا چیزی خوش شانس یا بد شانس است، خوب یا بد است یا بی خطر و مضر است
علائم وسواس در کودکان
وسواس کودکان معمولا با بروز نشانه های موقعیتی آغاز می شود. والدین در این زمان گمان می کنند که فرزندشان بزرگ می شود و رفتار مشاهده شده در او از بین می رود. در مرحله ی بعد با گذشت ماه ها و سال ها والدین شاهد وخامت نشانه ها خواهند بود. کودکی که به وسواس دچار است، علائم وسواس را روزانه حداقل به مدت یک ساعت و اغلب بیشتر از این تجربه می کند.
همان گونه که از اسم اختلال وسواس جبری برمی آید، این اختلال دو عنصر دارد: وسواس و اجبار.
۱. وسواس
وسواس ها افکار ناخواسته ای هستند که به ذهن کودک وارد می شوند و پریشانی و اضطراب فراوانی ایجاد می کنند. برای مثال کودک ممکن است باور داشته باشد که یک مهاجم از پنجره ی بسته به خانه وارد می شود و به او یا نزدیکان وی آسیب می رساند یا ممکن است گمان کند که میکروب ها او را مریض خواهند کرد.
۲. اجبار
اجبارها کارهایی هستند که کودک آن را برای رهاشدن از افکار وسواسی اش انجام می دهد. مثل این است که پشه نیش تان زده است و جای گزش آن (نیش پشه) می خارد. بنابراین شروع به خاراندن پوست تان می کنید. ابتدا احساس بهتری پیدا می کنید، اما وقتی دیگر خود را نمی خارانید، احساس سوزش بیشتر می شود. آن وقت دوباره شروع به خاراندن می کنید. کودکی که فکر می کند مهاجمان به اعضای خانواده اش آسیب خواهند رساند، ممکن است مکررا پنجره را کنترل کند که بسته باشد. کودکی که فکر می کند میکروب ها او را مریض خواهد کرد به صورت دائم دست هایش را می شوید.
البته همیشه این طور نیست که رابطه ی میان وسواس و اجبار مشاهده شده، واضح باشد: ممکن است کودکی فکر کند، اگر همیشه با پای راست راه رفتن را آغاز نکند، کسی را که دوست دارد، می میرد. یک اجبار شایع دیگر (که به نام رفتارهای آئینی شناخته می شوند) شامل ضربه زدن به یک شی یا بخشی از بدن است. تصور کنید کودکی این گونه فکر کند: «من باید ۴ بار به پایم ضربه بزنم و اگر وقفه ای بیفتد باید از اول شروع کنم». کودکی ممکن است احساس اجبار مکرر به حمام کردن یا مسواک زدن داشته باشد. ممکن است هنگام غذاخوردن ۴ بار با سمت راست و ۴ بار با سمت چپ غذا را بجود. الگوهای متفاوتی وجود دارد که کودک نسبت به انجام آن احساس اجبار می کند تا احساس بد خود را از بین ببرد.
کودکان اغلب درباره ی وسواس خود دچار شرم و خجالت زدگی هستند و سعی می کنند رفتارهای اجباری شان را از سایرین مخفی کنند. اگر والدین متوجه ی این رفتارهای کودک شوند (که اغلب والدین سرانجام متوجه خواهند شد) و از او بپرسند که چه کار می کند، به احتمال زیاد کودک پاسخ می دهد: «نمی دانم»؛ که واقعا هم همین طور است. والدین می خواهند سر در بیاورند که کودک شان چه می کند و چرا. اما کودک ممکن است از چرایی انجام اجبارها اطلاعی نداشته باشد. او تنها می داند اگر این کار را نکند، احساس خوبی نخواهد داشت. برای کودک دچار وسواس، بسیار دشوار است که رفتارهای اجباری اش را به ناگاه کنار بگذارد.
چگونه وسواس های کودکان را بشناسیم؟
برای تشخیص این اختلال، شما به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه خواهید کرد که با شما و فرزندتان صحبت خواهد کرد تا جزئیات بیشتری بداند. شاید لازم باشد یک فرم چک لیست و سوالی را نیز پر کنید. این کار به روانشناس کمک خواهد کرد تا تشخیص خوبی دهد. هیچ آزمایش آزمایشگاهی برای تشخیص این اختلال وجود ندارد.
وقتی این اختلال تشخیص داده شد، بچه ها و والدین آسوده خاطر می شوند. این اختلال می تواند با توجه درست و مراقبت بهتر شود.
چگونه اختلال وسواسی اجباری درمان می شود؟
این اختلال با دارو و معالجه درمان می شود. برای کودکانی که نیاز به دارو دارند دکتر به آن ها داروهای بازدارنده های بازجذب سروتونین همانند سرترالین، فلوکستین، و فلووکسامین می دهد.
پزشکان این اختلال را با رفتار درمانی نیز معالجه می کنند. در طول درمان های گفتاری، بچه ها در مورد این اختلال یاد می گیرند و شروع به بهتر شدن می کنند. آن ها یاد می گیرند که انجام تشریفات فقط باعث تشدید اختلال در آن ها می شود و انجام ندادن آن ها باعث تضعیف اختلال می شود. آن ها راه هایی یاد می گیرند تا با ترس هایشان مواجهه شوند، با آن ها کنار بیایند و در برابر تشریفات مقاومت کنند. یادگیری این مهارت ها کمک می کند تا دوره ی این اختلال قطع شود.
بخشی از درمان این است که به والدین آموزش داده شود چطور به بچه ها کمک کنند تا بهتر شوند. والدین یاد می گیرند چطور به شرایط این اختلال پاسخ بدهند و چطور از پیشرفت کودک حمایت کنند بدون اینکه کودک مجبور باشد تشریفات خاصی انجام دهد.
والدین چه کار می توانند انجام دهند؟
با کودک خود در مورد اتفاقاتی که در پیش است صحبت کنید. حمایتگرانه با او صحبت کنید، شنوا باشید و عشق و علاقه خود را به او نشان دهید. حرفی بزنید که به درد شرایط او بخورد همانند” من توجه کردم که تو یکسره نگران این هستی که صفحات موسیقی ات صاف و منظم باشد، جوراب هایت جفت باشد و کفش هایت منظم باشد. دیدم اگر منظم نباشد استرس میگیری اما اگر اینطور نبود ولش کن” گفتن چیزی مثل اختلال وسواسی شاید باعث شود بیشتر نگران شوند.
به آن ها بگویید که این چک لیستی است که دکتر انجام می دهد تا ببیند آیا مشکلی وجود دارد یا نه. بچه خود را مطمئن سازید که این کار باعث بهتر شدن او می شود و شما می خواهید به او کمک کنید.
یک وقت ملاقات از یک روانپزشک یا روانشناس بگیرید. پزشک کودک شما می تواند به شما در پیدا کردن دکتر مورد نظر کمک کند.
در روند درمان کودک خود شرکت داشته باشید. تمام کارهایی که والدین برای کمک به کودک دارای این اختلال می توانند انجام دهند را یاد بگیرید. غلبه بر این اختلال یک فرآیند است. جلسات درمانی زیادی وجود دارد و ضروری است که در تمام آن ها حضور داشته باشید. تمام چیزهایی که پزشک توصیه می کند را تمرین کنید و کودک خود را تشویق کنید.
حمایت دیگران را داشته باشید و بقیه را حمایت کنید. منابع و کمک های زیادی برای والدین و خانواده ها وجود دارد تا با این اختلال مواجهه شوند. دانستن اینکه تنها نیستید می تواند به شما کمک کند بیشتر طاقت بیاورید. به اشتراک گذاشتن داستان های موفقیتتان با دیگر والدین می تواند به شما امید و اعتماد بدهد..