به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از همشهری آنلاین، حدود ساعت 17 عصر روز پنج شنبه بیستم اردیبهشت ماه، مردی با پلیس تماس گرفت و گفت همسر و دخترش در دام یک گروگانگیر خطرناک گرفتار شده اند. وی توضیح داد: همسرم و دختر 10 ساله سوار بر ماشین شاسی بلند نیسان خود شدند تا برای خرید به مجتمع تجاری پالادیوم بروند. دقایقی قبل موبایلم به صدا در آمد و با دیدن شماره همسرم، پاسخ دادم. اما به جای شنیدن صدای همسرم، مردی پشت خط بود که می گفت همسر و دختر 13 ساله ام را گروگان گرفته است. او خودش را معرفی کرد و گفت برای انتقام از من برگشته است. مرد گروگانگیر می گفت هرچه سکه و دلار دارم را باید تحویل او بدهم تا همسر و دخترم را آزاد کند در غیراینصورت آنها را به آتش می کشد و جانشان را می گیرد. مرد گروگانگیر تهدید کرد که اگر پای پلیس را به ماجرا باز کنم دیگر هرگز روی همسر و دخترم را نخواهم دید اما برای من در این شرایط، فقط پلیس فرشته نجات همسر و دخترم است و می تواند آنها را از دست گروگانگیر خطرناک نجات بدهد.
شاکی که مرد کارخانه داری است، در ادامه گفت: من مرد گروگانگیر را می شناسم، او مهدی نام دارد و 12 سال قبل به صورت مسلحانه وارد خانه ام شد و دست به سرقت زد. پلیس او را دستگیر کرد و به زندان محکوم شد. حالا برگشته تا از من انتقام بگیرد.
دلهره
پس از این تماس و اعلام این گزارش، ماموران کلانتری 122 دربند به سرعت راهی محل زندگی شاکی شدند. با توجه به حساسیت موضوع جست و جوهای پلیسی آغاز شد. شماره پلاک خودروی مادر و دختر در اختیار همه واحد های گشتی قرار گرفت و طرح مهار توسط واحد های عملیاتی سرکلانتری یکم پلیس پیشگیری پایتخت آغاز شد. زمان زیادی طول نکشید که خودرو در خیابان مقدسی اردبیلی، روبه روی مجتمع تجاری پالادیوم شناسایی شد. گروگانگیر چاقو در دست داشت و وحشت در چهره مادر و دخترنیز دیده می شد. کار پلیس دشوار و حساس بود که در آن شرایط باید تلاش خود را می کردند تا مادر و دختر را بدون کوچکترین آسیبی نجات بدهند و مرد گروگانگیر را نیز دستگیر کنند. او شیشه های ماشین را بالا کشیده و درها را قفل کرده بود. به محض دیدن گشت پلیس نیز، ظرف 4 لیتری بنزین را به آنها نشان داد. او علاوه بر چاقو، ظرف بنزین هم با خودش برده بود که روی خودش و مادر و دختر ریخت و این یعنی تهدید کرد که هم خودش و هم مادر و دختر را به آتش خواهد کشید. لحظات دلهره آور و نفسگیری حکمفرما بود و در این شرایط ماموران پلیس با اسلحه، شیشه خودرو را نشانه گرفته و اقدام به شلیک گلوله کردند تا شیشه را تخریب کنند. در همان لحظه بود که مرد گروگانگیرفندک کشید و خودش دچار سوختگی شد. ماموران در همان لحظه موفق شدند وی را با توجه به شکسته شدن شیشه ماشین، بیرون بکشند. همچنین مادر و دختر را نیز نجات دادند و این گروگانگیری نفسگیر در کمتر از نیم ساعت پایان یافت.
انتقام
در جریان این حادثه، مرد گروگانگیر دچار 40 درصد سوختگی شد که برای درمان به بیمارستان انتقال یافت. همچنین دختر 13 ساله نیز که به صورت سطحی از ناحیه صورت و دست آسیب دیده بود که او هم برای درمان به مرکز درمانی منتقل شد.
سردار عباسعلی محمدیان فرمانده انتظامی تهران با بیان این خبر گفت: متهم در تحقیقات اولیه اعتراف کرد که انگیزه اش از گروگانگیری، انتقام از پدر خانواده و اخاذی از وی بوده است اما با اقدام به موقع ماموران پلیس در نقشه خود ناکام ماند. همچنین مادر و دختر که جانشان در خطر بود با اقدام به موقع همکارانم، نجات یافتند.
فرمانده انتظامی تهران ادامه داد: تحقیقات تکمیلی از متهم ادامه دارد.
چرا می خواستم انتقام بگیرم؟
مرد گروگانگیر یک مجرم سابقه دار در زمینه سرقت منزل است. ماموران دقایقی پس از حادثه، بالای سر او در بیمارستان حاضر شدند و به گفت و گو با وی پرداختند تا انگیزه اش از این گروگانگیری و انتقام هولناک مشخص شود. گفت و گو با او را بخوانید.
مرد کارخانه دار را چطور می شناختی؟
او زندگی مرا نابود کرد. 12 سال از عمر و زندگیم تباه شد و در همه این سالها او را مسبب این تباهی می دانستم. او گفت من اسلحه داشتم درصورتیکه اسلحه من قلابی بود.
توضیح بده؟
12 سال قبل به صورت اتفاقی وارد خانه ای در شمال پایتخت شدم. فکر می کنم نیمه های شب بود و از طریق بالکن موفق شدم به خانه ورود کنم. در بالکن را که باز کردم متوجه شدم اتاق یک کودک است. چشمم افتاد به اسلحه اسباب بازی که روی زمین افتاده بود. آن را برداشتم تا اگر صاحبخانه داخل منزل بود تهدیدش کنم. آنجا خانه مرد کارخانه دار بود که با شنیدن سر و صدا بیدار شد. من هم با همان اسلحه قلابی تهدیدش کردم و دست به سرقت زدم. او هم مرا به پلیس لو داد ودستگیر شدم.
چطور دستگیر شدی؟
چند ساعت بعد از سرقت دستگیر شدم. چون ماشین پژوی مرد کارخانه دار را هم سرقت کردم اما طرح مهار اجرا شد و ماموران دستگیرم کردند.
به جز ماشین، وسیله دیگری هم سرقت کردی؟
مقداری دلار به ارزش حدود 40 میلیون تومان. سوئیچ ماشینش را هم از او گرفتم به همراه ریموت پارکینگ اما خب خیلی زود دستگیر شدم.
و بعد محکوم شدی به زندان؟
در دادگاه محاکمه شدم و چون اتهامم سرقت مسلحانه بود، حکم سنگینی برایم صادر کردند؛ 12 سال زندان.
شبانه وارد خانه مردم شدی و اموالش را به سرقت بردی، توقع داشتی یک ساله آزاد شوی؟
من ساعتی بعد از سرقت دستگیر شدم. اموال سرقتی به شاکی برگردانده شد. 12 سال حبس خیلی برایم سنگین بود. در تمام این سالها، لحظه شماری می کردم برای آزادی. به خودم قول دادم پس از آزادی به سراغ مرد کارخانه دار بروم و انتقام ازاو بگیرم.
اما پرونده ات نشان می دهد که سارق منزلی و خانه های مردم را خالی می کردی؟
متهم سکوت می کند.
برگردیم به روز گروگانگیری، چرا به سراغ همسر و دختر مرد کارخانه دار رفتی؟
به هرحال عزیزان زندگی مرد کارخانه دار بودند و هم جان نزدیک ترین افراد زندگی این مرد در خطر بود و او حاضر می شد برای آزادی آنها دست به هرکاری بزند اما فکرش را نمی کردم که پای پلیس به ماجرا را باز کند.
نقشه ات قتل آنها بود؟
نه. هدف من این بود دلار و سکه ها را از مرد کارخانه دار بگیرم و بعد همسر و دخترش را رها کنم. وقتی دیدم پای پلیس به ماجرا باز شده، به سراغ نقشه بعدی خود رفتم تا با تهدید به آتش سوزی گروگان ها بتوانم از دست پلیس فرار کنم اما خب نشد و در نهایت دستگیر شدم.
اگر پول ها را می گرفتی چه کار می کردی؟
نمی دانم. شاید از کشور خارج می شدم یا شاید هم می رفتم یک جای دور و مخفیانه زندگی می کردم. از زندگی در زندان خسته شده ام. وقتی به این فکر می کنم که دوباره باید به زندان بروم، وحشت سرتاپای وجودم را فرا می گیرد. زندگی در زندان خیلی سخت است، خیلی...