چشم گردون در عزای موسی جعفر گریست
دیده ی خورشید بر آن ماه خوش منظر گریست
او که خود مظلوم و در بند ستمگر بود اسیر
بر غریبی شهید کربلا یک سر گریست
شهادت غریبانه امام کاظم(ع) تسلیت باد
یا حضرت معصومه، ای یادگار زهرا
بزم عزا به پا کن امشب برای بابا
ای شیعیان بیارید عطر و گلاب و قرآن
موسی بن جعفر آزاد، گردد ز کنج زندان
شهادت غریبانه امام کاظم (ع) تسلیت باد
کاش می شد، اشک ریزان، بی قرارت همچو شمع شعله گیرم من بسوزم در جوارت همچو شمع ؛ شهادت باب الوائج را تسلیت عرض می کنم
پسرش نیست، که تا گریه کند بر پدرش / پس شما گریه بر آن کشته بیداد کنید
نگذارید که معصومه خبردار شود / رحم بر حال دل دختر ناشاد کنید
شهادت حضرت موسی بن جعفر تسلیت باد
ای کاش طاقهای آسمان می شکست و باران بلا بر زمین نازل می شد و این اتفاق ناگوار نمی افتاد! ؛ شهادت حضرت موسی بن جعفر تسلیت باد
از جهان رفته با قلب خسته
نزد زهرای پهلو شکسته
راحت از جور و زنجیر کین شد
خاک غم بر سر مسلمین شد
خدایا! به حق تن رنجور موسی بن جعفر
فرج مهدی منتظَر را برسان
شهادت حضرت موسی بن جعفر تسلیت باد
در عزايت شده، فاطمه نوحه گر
بر دل دخترت، رفتنت زد شرر
فداى تو، كه زندگى ات پر بلاست
آخر سر، گريه كنِ تو امام رضاست
شهادت حضرت موسی بن جعفر تسلیت باد
راحت شدى اى مولاى من! از «این گرداب هایلى که هیچش کناره نیست» ؛ شهادت امام کاظم تسلیت عرض می کنم
در كنج سيه چال بلا غرق دعايي
جان از غم مادر دهي و سوى خدايي
عمرت شده طى گوشه ى زندان و به غربت
عالم شده مبهوت تو از اين همه محنت
شهادت حضرت موسی بن جعفر تسلیت باد
مهدى بيا از گوشه ى زندان نظر كن
با ديده گريان عيادت از پدر كن
برگو به زهرا مادرت سرت سلامت
ديدار موسى و تو در روز قيامت
وارث غربت حسين
بى تو هستم به شور و شين
قبله ى قلب من كجاست
حرم عشق كاظمين
شهادت غريبانه امام موسي کاظم
عليه السلام تسليت باد
چو باغبان درغم گل ، زهجروسنگینی غل
خمیده گردیده ، قدّ رسای موسی ابن جعفر
رضا کند آه و زاری به موج غم گشته جاری
ز چشم معصومه ، اشگ عزای موسی ابن جعفر
شهادت امام موسي کاظم عليه السلام تسليت باد