کشور پهناور ایران دارای جشن های گوناگونیست که در پس هرکدام پیشینه و فلسفه های خاصی قرار دارد. چهارشنبه سوری یکی از مهیج ترین آیین های باستانی ایران است، روزی که در نوستالژی خاطرات کودکی ما پر از شور و شوق پریدن از دل آتش بوده و هست. روزی که همگی به دنبال جمع کردن هیزم می رفتیم و چند آتش برپا می کردیم. در کنار خوردن آش و آجیل، از روی آتش ها می پریدیم و می خواندیم زردی من از تو، سرخی تو از من! در این مطلب می خواهیم درباره ی یکی از زیباترین و جالب ترین جشن های ایرانی یعنی چهارشنبه سوری صحبت کنیم. پس همراه ما باشید.
تاریخچه چهارشنبه سوری
درباره ی فلسفه و قدمت چهارشنبه سوری به طور دقیق اطلاعاتی در دسترس نیست. طبق نظر برخی از پژوهشگران، این جشن در دوران پیش از اسلام در یکی از روزهای آخر زمستان و در زمان گرم شدن زمین صورت می گرفت.
پس از اسلام این جشن به آخرین چهارشنبه سال منتقل شد (که در واقع سه شنبه شب برگزار می گردد) زیرا روز چهارشنبه از نظر اعراب روزی بد شگون و نحس است.
از طرفی هم در کتاب پژوهشگری زرتشتی به نام کتایون مزداپور، آورده شده که این جشن متعلق به تمامی ایرانیان بوده و هرگز جشنی صرفا زرتشتی نبوده است. برخی اعتقاد دارند که چهارشنبه سوری پیش از اسلام، بنا به یاد بود پریدن سیاوش از روی آتش صورت می گرفته است.
نظافت و گندزدایی از جمله اهداف غیرآیینی برای این جشن هستند. به هر روی در ایران پیش از اسلام جشن های زیادی تحت عنوان سور در هر ماه انجام می گرفته اند، که چهارشنبه سوری باستانی هم یکی از آن ها بوده است و در حال حاضر سرتاسر ایران این جشن را برگزار می کنند.
آداب و رسوم چهارشنبه سوری در تبریز
در تبریز صبح روز سه شنبه( یک روز قبل از چهارشنبه آخر سال) جوانان از طلوع آفتاب به کوچه ها می رفتند و هفت بار از روی جوی آب یا چشمه آب می پریدند و در همان حال می خوانند: آتیل ماتیل چهارشنبه، آینا تکین بختیم آچیل چهارشنبه.
از دیگر رسوم های این دیار این بود که مردم همراه اعضای خانواده روز سه شنبه به خصوص عصر روز سه شنبه برای خرید به چهارشنبه بازاری می رفتند و خوردنی هایی همانند آجیل، شیرینی تهیه می کردند و به آن آجیل چهارشنبه یمیشی که ترکیب آن عبارت بود از مغز گردو، بادام، فندق، کشمش، نخود و ... می گفتند.
یکی از مراسم های دیگر، خرید لباس نو برای بچه ها بود و به آن بچه ها ( چهارشنبه بالالاری) می گفتند، در واقع چهارشنبه سوری جشن کودکان بود به طوریکه مردم به طنز و ظرافت می گفتند چهارشنبه اوشاغی بشی بیر شاهی.
ارسال چهارشنبه لیخ از دیگر مراسمات این روز در تبریز بود که به خانه عروسی که تازه به خانه بخت رفته از طرف پدر و مادرش انجام می گرفت؛ چهارشنبه لیق بیشتر از پارچه برای عروس، پیراهن برای داماد و آجیل چهارشنبه سوری تشکیل می شود.
همچنین ارسال چهارشنبه لیق از طرف داماد به عروس که هنوز به بخت نرفته و در خانه پدر زندگی می کند رایج بود.
از رسوم قدیمی دیگر می توان به آتش روشن کردن در پشت بام خانه ها اشاره کرد و بچه ها هنگام پریدن از آتش می خوانند: آتیل ماتیل چهارشنبه، بختیم آچیل چهارشنبه که معادل فارسی آن زردی من از تو سرخی تو از من است.
همچنین تبریزی ها در این روز به یکدیگر آب یا گلاب می پاشیدند و معتقدند که آب پاشیدن، زندگی را با آن سعادت قرین می کند.
بعضی از این مراسم ها همچنان در بین برخی از مردم تبریز انجام می گیرد و مردم این دیار به رسم قدیم و به ید آن روز ها هنوز هم بعضی از آن مراسم ها را اجرا می کنند.
نتیجه آداب پذیرایی از ارواح مردگان و یادآوری آنان از جمله آیین های مربوط به پایان سال و آغاز سال نو است که در میان بیشتر قوم کاربرد دارد. در آئین ها و جشن های قومی و مذهبی در ایران، به ویژه در آئین های مربوط به جشن سده، شب چهارشنبه سوری و شب نوروز. آتش همچنان که شرحش آمد حضور و نقشی برجسته و نمادین داشته و دارد.
ایرانیان از دیرباز آتش را پاس می داشتند و حرمت می نهادند و آنرا منبع نیرو و روشنایی و زداینده تاریکی و سیاهی و پاک کننده پلیدی و آلودگی می انگاشتند. آتش مراسم آئینی – عبادی را که برای آن خاصیت قدسیانه قابل بودند، حرمت می نهاند و فقط با آب خاموش می کردند و خاکسترش را به آب روان می دانند.
آتش از خانه بیرون دادن در شب را هم ناروا و بدشگون می شمردند و معتقد بودند که روشنایی خانه هایشان را می برد.
همچنان که آتش افروزی در شب نوروز و راه افتادن دسته های آتش افروز از چند روز مانده به نوشدگی سال، نشانه و نماد پایان سیاهی موسم سرما و مظهر مرگ زمستان و آمدن خورشید بهاری و زندگی دوباره طبیعت است، افروختن آتش بر سر بام هارو در گذر ها و روشن نگه داشتن چراغ خانه ها در شب نوروز هم ظاهرا مظهری از استقبال از ارواح مردگان در شب سال نو و روشن کردن راه گذر آنها به خانه و کاشانه هاشان است.
از ترانه های خوانده شده در این روز می توان به این شعر اشاره کرد:
آتیل ماتیل چرشنبه
بختیم آچیل چرشنبه
آغریم اوغروم تؤکولسون
اودا توشوب کول اولسون
یانسین اَلُو ساچیلسین
منیم بختیم آچیلسین
آغیرلیغیم، اوغورلوغوم گِئت
قادا بالام، یورقونلوقوم گِئت
دختران و پسران جوان در شب چهارشنبه نیت کرده و پشت در خانه ها فالگوش می ایستادند. بسته به لحن و کلام اهالی خانه، فالشان خوب و یا بد می آمد. درست به همین دلیل است که همه در این شب با ترانه ها مکالمه می کنند، سخن بد نمی گویند، کثیف نمی مانند و رفتار بد نمی کنند.
برافروختن آتش
در حقیقت این مراسم زیباترین و به یاد ماندنی ترین آداب و رسوم ایرانیان در چهارشنبه سوری است. از چند روز قبل مردم بوته، هیزم، خار و خاشاک جمع می کنند و در حیاط خود یا مکانی مشخص در محله شان قرار می دهند. با تاریک شدن هوا و پس از برپا کردن آتش، اعضای خانواده در حالی که می گویند "زردی من از تو سرخی تو از من"، یکی یکی از روی آتش می پرند. ایرانیان معتقدند این کار باعث دور شدن بیماری و ناراحتی از آن ها می گردد. در انتها پس از خاموش کردن آتش، خاکستر را به دیوار می زنند یا یک نفر آن را به محل انباشت خاکستر می ریزد زیرا معتقدند این خاکستر نحس است. سپس فرد موقع برگشت به خانه در می زند و از او سوال می کنند که کیست، از کجا آمده و چه چیزی با خود آورده؟ او خودش را معرفی می کند، می گوید منم، از عروسی آمده ام و تندرستی آورده ام.