وطن، زادگاه، اصل و ریشه همچون پدر و مادر جزء جدایی ناپذیر شخصیت هر انسان است و هر گاه جامعه خط اتصال هویت خویش را حفظ و تقویت و به اصالت خویش افتخار کند به اوج کمال و رشد مدنی و جامعه آرمانی خواهد رسید.همچنین علل و ریشه ناهنجاری های اجتماعی بی هویتی فرهنگی؛ غربت و عدم شناخت افراد جامعه از یکدیگر است.آنچه که اکنون در روستا شاهد آن هستیم تغییر نسل و تغییر بافت اجتماعی روستا به سبب خویشاندی بومیان روستا با غیر بومیان و حضور خوبانی با تفاوت های فرهنگی است.
دست بوسي
اگر فردي از راه دوري آمده و مدتي است طرفين همديگر را نديده اند مانند اين که شخصي از زيارت آمده يا در جاي ديگري زندگي مي کند وقتي يکديگر را ملاقات کردند، اگر آن شخص پدربزرگ، مادربزرگ، پدر، مادر، عمو يا عمه يا دايي يا اين که برادر بزرگ باشد دست او را مي بوسند و آن شخص هم متقابلا صورت ودیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.پيشاني طرف را مي بوسد.
همچنين در آداب معاشرت روستاييان است که وقتي کسي به طور رسمي از نقطه اي به نقطه ديگري براي ملاقات و ديدار مي رود، نبايد دست خالي باشد در صورت امکان بايد چيز مناسبي با خود به عنوان هديه و تحفه ببرد که معمولا خوراکي مي باشد مانند: ميوه، کله قند و... که آن را در سفره يا بقچه اي گذاشته برايدیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.ميزبان مي برد و آن را سوغاتي گويند.در هنگام بازگشت، ميزبان نيز جواب مي گويد و همان ظروف را که خالي کرده از اشياي ديگري که از لحاظ ارزش در همان حدود باشد، پر کرده جلوي ميهمان مي گذارد.
سلام کردن
عادت مردم فهیم و ساده روستا این است که هر فرد کوچک تر باید بر فردی که از لحاظ سن و سال از او بزرگ تر است، سلام کند، مگر در مورد افراد روحانی معمم که در این مورد وقتی شخصی روحانی باشد بهتر آن می دانند که دیگران بر او سلام کنند. هر چند که از حیث سن و سال از وی بزرگ تر باشند، اگر آن ها همدیگر را نشناسندعادت و رسم آن ها این است که بر روحانی و معمم باید سلام کرد. به خاطر علم، سواد، آگاهی و دانش و لباس مقدسی که پوشیده است.
می گویند زنان، هر چند هم که مسن باشند بر مردی که نوجوانی را پشت سر گذاشته باید سلام کنند مگر در مورد کودکان و نوجوانان کم سن و سال که آنان بر زنان پیر باید سلام کنند. دیگر این که مردم روستا هنوز هم عادت دارند به محض این که از در وارد شدند بر حاضران سلام کنند و این سنت از لحاظ تربیتی و خانوادگی رواج کامل دارد تا جایی که ممکن است اگر میهمانی یا بزرگ تری چند بار به داخل حیاط رفت و برگشت، هر بار بر او سلام می کنند هر چند فاصله زمانی اندک باشد.
ویژگی های مراسم آیینی :
1. به کار گرفتن تن انسان و اشیا در انجام دادن مراسم ( مثل سینه زنی ، نخل گردانی ، زنجیر زنی )
2. " برهم کنش " یا تاثیر متقابل مردم در طول مراسم
3. استفاده از اشیا که جنبه ی نمادین دارند . ( مانند صلیب ، علم و نخل )
4. استفاده از ادبیات خاص
5. ارتباط و پیوند مراسم آیینی با زمان و مکان خاص
6. زمینه ی بسیاری از این مراسم ها ، موضوعات غیر تجربی و موجودات فوق طبیعی است .
کارکردها ی مراسم آیینی :
1. گردهم آوردن مردم در فواصل زمانی منظم و حفظ خطوط ازتباط و همکاری آنها
2. از طریق یکپارچه سازی جامعه ، باعث اعتبار بخشیدن به وضع موجود و ثبات اجتماعی می شود
3. فراهم آوردن زمینه تقویت و تأیید دوباره پایبندی جامعه به یک رشته ارزش ها و باورداشت های خاص که ممکن است فراموش یا کم رنگ شده باشند.
4. کاهش کشمکش های اجتماعی در بین اعضای جامعه
5. انتقال غیر مستقیم ارزش ها و آداب و رسوم از نسلی به نسل دیگر در جریان برگزاری مراسم.
6. ایجاد تعادل اخلاقی در سطح جامعه
تحلیل برخی آیین روستاییان :
1-آیین تکچی (تکمچی) :
هر ساله قبل از فرا رسیدن نوروز در شهرهای آذری زبان تبریز و بویزه اردبیل افرادی عروسکی شبیه بز را تزیین می نمایند و با آن بر در منازل می روند و بدین طریق فرا رسیدن نوروز را خبر می دهند. این افراد تکمچی و عروسک ان ها تکم نام دارد. تکمچی بر در هر منزل که می رود مقداری انعام دریافت می دارد. و اینکه آیا پول نقد بگیرد یا مواد غذایی بستگی به وضعیت اقتصادی خانواده دارد. تکمچی به زبان اذری شروع به خواندن شعر می نماید و عروسک خود را روی دستان خود به رقص در می اورد.
تکم یک عروسک چوبی سنتی است و واژه تکم از دو بخش " تک " و "م " تشکیل شده است. " تک " ینی " بز نر قوی هیکل که همیشه در راس گله حرکت می کند و گله را به چراگاه ها و محل های معین هدایت می کند. و چون حالت رهبری مانند را برای گله دارد و در راس است عنوان عروسکی که خبررسان عید است را " تک " می گذارند. "م" ضمیر ملکی اول شخص مفرد است؛ یعنی " بز نر قوی هیکل من ". تکم عروسکی است که روی آن را با پارچه های قرمز رنگ می پوشانند و پولک، سکه ، زنگوله و ایینه به آن نصب می نمایند.
زنگوله و سکه برای ایجاد سرو صدا است تا مردم را از خانه به بیرون بکشاند و در عین حال یک ضربباهنگ برای تکم بوجود می آورد، آیینه نیز نشانگر روشنایی است ؛ البته باید این را نیز گفت که از رنگ قرمز استفاده می شود ؛ زیرا در قدیم لباس و توری سر عروس به رنگ قرمز بوده و با انتخاب این رنگ مردم خواسته اند تا تکم را مانند یک عروس که مظهر شادی و خوشی است بدانند.در اشعار تکمچی افراد به پاک کردن سینه ها از کینه و کدورت خوانده می شوند و همچنین نام حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع ) زیاد تکرا ر می شود ؛ زیرا مردم این نواحی معتقدند که عید سعید غدیر خم با نوروز باستانی مصادف بوده است. در ناحیه شمالی ایران و کناره های دریای خزر نیز عروسکی به نام تکم وجود دارد که موجودی افسانه ای بوده با سه پا و دو شاخ بر سر به شکل دیو که با تکم آذربایجان متفاوت است، رگه هایی از این نمایش عروسکی در اراک و ملایر نیز دیده شده است. اما باید بدانیم که خاستگاه اصلی ان آذربایجان است.
این آیین مزایای بسیاری دارد که مزایای آن ناگفته پیداست اما یکی از معایبی که می تواند داشته باشد همین بحث گرفتن انعام است زیرا ممکن است خانواده ای از نظر مالی آنچنان مشکل داشته باشند که نتوانند به سهولت چیزی را به تکمچی دهند و به دشواری بیافتند.
2-رسم الاوه کردن :
رسم الاوه کردن رمی است که بیشتر در شمال رایج است؛ در واقع همان مالیدن گل به دیوارها توسط روستاییان است که می توان گفت همان حکم نقاشی کردن دیوارها در شهرها را دارد که افراد با این کار فرا رسیدن نوروز را خبر می دهند؛ البته در روستاهای شهرهای دیگر نیز این رسم به گونه های دیگری وجود دارد ؛ مثلا در روستاهای استان همدان آّ گل سفید را به دیوارها می مالند.
در شمال افرادی که سالخورده هستند این کار را به افراد جوان تر می سپارند و و انعامی را به آنان می دهند. این آیین بر خلاف ایین تکمچی انعام را به اجبار بر خاناده ها تحمیل نمی دارد و سالمنی که توان مالی نداشته باشد می تواند از گل مالی دیوارها خودداری نماید و اما اینکه از مزایای دیگر آن این است که دیوار ها تمیز تر می شوند و به نحوی نشاط به خانواده ها داده می شود و افراد سالمند مطمئنا خرسند خواهند بود ازاینکه ببیند هنوز تنها نیستند و افرادی وجود دارند که می توانند به آنان تکیه کنند.
3-مراسم مردگان :
مراسم مردگان از دیگر مراسمی است که در روستاهای شمال برگزار می گردد.بر اساس سنت رایج و باورهای مردم در زمان های قدیم فریدون پادشاه پیشدادی به خونخواهی پدرش جمشید شاه ، ضحاک را در سرزمین مازندران و در دماوند کوه به بند می کشد، مردم خبر این پیروزی را در شب با آتش زدن بوته ها به یکدیگر اطلاع می دهند و فردای آن روز با برپایی جشن و مسابقه کشتی این پیروزی را گرامی می دارند. امروزه مردم روستاهای اطراف امامزاده حسن به امامزاده حسن واقع در سوادکوه می روند و علاوه بر خیرات کردن برای اموات خود و روشن کردن شمع روی مزارها، تماشاگر مسابقه کشتی سنتی لوچر می شوند. در این روز کشتی گیران سوادکوه در این محوطه گرد می آیند و به مصاف هم می روند.در مناطق جلگه ای جشن مردگان در آرامگاه ها برگزار می شود.
مردم عدالتخواه هستند و با این کار نشان می دهند که عدالتخواهی از گذشته تاکنون در رگ و خون آن ها بوده و هست.خیرات دادن برای مردگان چند مزیت دارد هم برای فرد فوت شده خب است و هم اینکه افرادی که خیرات می دهند به یاد مرگ و آخرت می افتند و هم اینکه دل های مردم را به یکدیگر نزدیک می گرداند. با انجام مراسم کشتی هم هیجانات کشتی گیران و هم تماشاچیان تخلیه شده و سرگرم می گردند.
4- مراسم شال اندازی :
شال اندازی از دیگر مراسم شب چهارشنبه سوری است که تاکنون اعتبار خود را در شهرها و روستاهای آذربایجان غربی حفظ کرده است. پس از خاموشی آتش و کوزه شکستن و فالگوشی و گره گشایی و قاشق زنی جوانان نوبت به شال اندازی می رسد. جوانان چندین دستمال حریر و ابریشمی را به یکدیگر گره زده، از آن طنابی رنگین به بلندی سه متر می ساختند.
آنگاه از راه پلکان خانه ها یا از روی دیوار، آنرا از روزنه دودکش وارد منزل می کنند و یک سر آن را خود در بالای بام در دست می گرفتند، آنگاه با چند سرفه بلند صاحبخانه را متوجه ورودشان می سازند. صاحبخانه که منتظر آویختن چنین شال هایی هستند، به محض مشاهده طناب رنگین، آنچه قبلاً آماده کرده، در گوشه شال می ریزند و گره ای بر آن زده، با یک تکان ملایم، صاحب شال را آگاه می سازند که هدیه سوری آماده است.
آنگاه شال انداز شال را بالا می کشد. آنچه در شال است هم هدیه چهارشنبه سوری است و هم فال. اگر هدیه نان باشد آن نشانه نعمت است، اگر شیرینی نشانه شیرین کامی و شادمانی، انار نشانه کسرت اولاد در آینده و گردو نشان طول عمر، بادام و فندق نشانه استقامت و بردباری در برابر دشواری ها، کشمش نشانه پرآبی و پربارانی سال نو و اگر سکه نقره باشد نشانه سپیدبختی است.
البته باید این را بگوییم که شال اندازی مراسمی نیست که صرفا جهت شاد کردن کودکان و جوانان و جهت سرگرمی به و جود امده باشد بلکه در گذشته های دور هدف از این کار کمک به مستمندان بوده است و امروزه است که کارکرد اصلی خود را از دست داده است.
افراد مستمند شالی را از پشت بام بر خانه های مردم آویزان می کردند تا صاحبخانه در حد توان خود مواد غذایی به ان ببندد و انان نیز در شب های عید شاد باشند و اینکه شال واسط انان می شد ازین جهت بسیار خوب بود که چهره فرد مستمند توسط صاحبخانه دیده نمی شدو بدین سبب علاوه بر تامین شدن مایحتاج شب عید ابروی وی نیز حفظ می گردید.
5- مراسم شیلون :
مراسم شیلون در واقع مراسم « باران خواهی » در شمال است که اهالی روستا طی آن برای طلب باران به امامزاده ، مسجد ، میدان بزرگ روستا و یا چمنزار رفته و به همراه خود برنج و شیر برده و شیر برنج درست کرده و مقداری از آن را روی پشت بام می پاشند. در این روستاها اگر خشکسالی طولانی شود و یا احتمال خشکسالی وجود داشته باشد افراد ، مراسم بزرگ باران خواهی را انجام می دهند که به آن شیلون ، شیلان و یا شلم کشی گفته می شود.
اینکه افراد یاد خدا باشند و در مکان های مذهبی به صورت جمعی حضور یابند نوید خوبی ، را می دهد . موجب نزدیک شدن دلها به یکدیگر می گردد .پاشیدن برنج و.. در پشت بام ها می تواند فلسفه ی خاص خود را داشته باشد ، شاید مردم معتقد باشند که با این کار پرندگان از گرسنگی نجات می بابند و به همین واسطه رحمت خداوند بیشتر شامل حال انان می گردد و بر آنان نعمت باران را دریغ نمی نماید.