جشن های ایرانی به جشن هایی ملی و مردمی گفته می شود که دارای ریشه تاریخی ایرانی هستند و از دوران باستان تا به امروز رسیده اند. برخی از این جشن ها کم و بیش زنده هستند. جشن های زنده به جشن هایی اطلاق می شود که بنا به سنت تاریخی در میان مردم رایج است (مانند جشن نوروز). جشن های فراموش شده به جشن هایی اطلاق می شود که بنا به سنت تاریخی برگزار نمی شوند (مانند جشن بهاربد)، اما ممکن است کوشش هایی برای احیای آنها برخی از آنها رواج داشته باشد.
ریشه شناسی بهمنگان
بهمن از واژه اوستایی وهومن Vohumana گرفته شده که با «اندیشه نیک»، «منش نیک» و «خرد سپندینه» (: «خرد مقدس») برابر نهاده شده است. ایرانیان، دهمین ماه سال و دومین روز از هر ماه را به نام وهومن نامگذاری کرده اند و آن را جشن می گیرند.
جشن بهمنگان در نوشته های کهن
اسدی طوسی در سده ی پنجم، در کتاب «لغت فرس» در باره ی جشن بهمنگان، که آن را «بَهمَنجَنه» نامیده، می نویسد:
«جشنی است که دوم روز از بهمن ماه کنند و طعام ها سازند و بهمن سرخ و زرد بر سر کاسه ها نهند و ماهی و تره و ماست آرند.»
ابوریحان بیرونى در «آثار الباقیه عن القرون الخالیه» در مورد جشن بهمنجه چنین مى نویسد:
«روز دوم آن روز بهمن عید است که براى توافق دو نام آن را بهمنجه نامیده اند؛ بهمن نام فرشته ی موکل بر بهایم است که بشر به آنها براى عمارت زمین و رفع حوایج نیازمند است و مردم فارس در دیگ هایى از جمیع دانه هاى مأکول با گوشت غذایى مى پزند و آن را با شیر خالص مى خورند و مى گویند که حافظه را این غذا زیاد مى کند و این روز را در چیدن گیاهان و کنار رودخانه ها و جوى ها و روغن گرفتن و تهیه بخور و سوزاندنى ها خاصیتى مخصوص است و بر این گمانند که جاماسب وزیر گشتاسب این کارها را در این روز انجام مى داد و سود این اشیاء در این روز بیشتر از دیگر روزها است.»
نام این جشن را در سروده های فرخی سیستانی و منوچهری دامغانی می توان یافت. فرخی می سراید:
فرخش باد و خداوندش فرخنده کناد
عید فرخنده و بهمنجنه و بهمن ماه
منوچهری نیز می سراید:
اورمزد و بهمن و بهمنجنه فرخ بود
فرخت باد اورمزد و بهمن و بهمنجنه
و نیز، در جای دیگری می سراید:
رسم بهمن گیر و از سر تازه کن بهمنجنه
ای درخت ملک بارت عز و بیداری تنه
پرنده و گل ویژه بهمنگان
خروس پرنده ی ویژه ی بهمن؛ رنگ سپید، رنگ ویژه و گل یاسمن سپید هم گل ویژه ی امشاسپند بهمن است.
هدف از برگزاری جشن بهمنگان
جشن بهمنگان نیز همچون جشن آذرگان و جشن خرم روز از جشن های باستانی ایرانیان است که به مناسبت مقارن شدن نام روز و ماه برگزار می گردد و فرصتی برای شکرگزاری و شادی است.این روز نیز آداب مخصوص به خودش را دارد. یکی از ویژگی های مثبت جشن بهمنگان، تاکید بر همیاری و تعاون است که گویا به ویژگی یاری رسانی بهمن یا وهومن به زرتشت در رسیدن به پیامبری اشاره دارد. در این روز برای پختن آش بهمنگان هر کدام از همسایگان “دانگ” خود را به خانه ای که آش در آن پخته می شده می دانند و همه در پخت این آش سهم داشتند که به آن «آش هفت دانه» نیز می گفتند.
برگزاری جشن بهمنگان
این روز آداب مخصوص به خودش را دارد. ابوریحان بیرونی در «آثار الباقیه عن القرون الخالیه» در مورد جشن بهمنجنه چنین می نویسد:
روز دوم آن روز بهمن عید است که برای توافق دو نام آن را بهمنجه نامیده اند؛ بهمن نام فرشتهٔ موکل بر بهایم است که بشر به آنها برای عمارت زمین و رفع حوایج نیازمند است و مردم پارس در دیگ هایی از جمیع دانه های مأکول با گوشت غذایی می پزند و آن را با شیر خالص می خورند و می گویند که حافظه را این غذا زیاد می کند و این روز را در چیدن گیاهان و کنار رودخانه ها و جوی ها و روغن گرفتن و تهیه بخور و سوزاندنی ها خاصیتی مخصوص است و بر این گمانند که جاماسب وزیر گشتاسب این کارها را در این روز انجام می داد و سود این اشیاء در این روز بیشتر از دیگر روزها است.
در روز جشن بهمنگان دوم بهمن ماه طعام می پختند و بهمن سرخ و بهمن زرد بر کاسه ها می افشاندند و تره و ماست و ماهی می خوردند. زرتشتیان در جشن بهمنگان یا بهمنجه از کشتار حیوانات سودمند و خوردن گوشت آنان خودداری می کردند و برخی زرتشتیان، تمام روزهای بهمن از خوردن و کشتار خودداری می کردند.
در این روز همسایه ها هر کدام دانگ خود را برای پختن آش بهمنگان به خانه ای که آش در آن پخته می شده می دادند و همه در پخت این آش سهم داشتند که به آن «آش هفت دانه» می گفتند.