ضرب المثل های فرانسوی
ضرب المثل ها آیینه تمام نمای اعتقادات و روحیه یک ملت است و در اغلب آنها حکمت فراوانی نهفته است. ضرب المثل های زیادی در زبان فرانسه وجود دارد .بعضی از این عبارت ها قرن هاست که مورد استفاده می باشند. استفاده کردن از این عبارت ها در هنگام صحبت کردن باعث می شود که شما همچون یک کسی که زبان مادری یا بومی اش فرانسه است، صحبت کنید البته سعی کنیدکه در استفاده از آنها زیاده روی نکنید . استفاده زیاد از این عبارت ها باعث می شود که در بهترین حالت ،صحبت کردن شما عجیب به نظر بیاید و در بدترین حالت صحبت کردن شما باعث اعتراض دیگران شود زیرا که آنها شاید متوجه همه حرف های شما نشوند.
Faire d’une pierre deux coups
ترجمه: دو پرنده را با يک سنگ شکار کردن. (نظیر: با يک تير دو نشان زدن.)
Chacun voit midi à sa porte
ترجمه: هر کس در ظهر چهره خود را می بیند.
Fou advise bien une sage
ترجمه: عاقل ممکن است از دیوانه پند بگیرد.
Heureux au jeu, malheureux en amour
ترجمه: در بازی ورق خوش اقبال، در عشق بداقبال.
Mieux vaut prévenir que guérir
ترجمه: پیش گیری بهتر از درمان است.
Tenir mieux que courir
ترجمه: داشتن، بهتر از امیدوار بودن است.
Petit a petit, l’oiseau fait son nid
ترجمه: کمی طول می کشد تا پرنده لانه اش را بسازد.
Heureux au jeu, malheureux en amour.
ترجمه: چيزی به نام نمی توانم وجود ندارد.
Qui court deux lievres a la fois, n’en prend aucun
ترجمه: هیچ وقت کسی دو کار را در یک زمان اجرا نمی کند. (نظیر: با یک دست نمی شود دو تا هندوانه را بلند کرد.)
Brebi s qui bele perd sa gouleé
ترجمه: آدم پر حرف فرصت را از دست می دهد.
Qui n’avance pas, recule
ترجمه: کسی که گام بر نمی دارد، همیشه عقب است.
Tourner sept fois sa langue dans sa bouche.
ترجمه: قبل از سخن گفتن به مقدار طولانی فکر کن.
Quand on a pas ce que l’on aime, il faut aimer ce que l’on a
ترجمه: وقتی ما چیزی را که دوست داریم نداریم، مجبوریم عاشق آنچه که داریم باشیم .
Il faut hurler avec Les loups
(نظیر: خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو)
Il n’y a pas plus sourd que celui qui ne veut pas entendre
ترجمه: ناشنوا تر از کسی که نمی خواهد بشنود، وجود ندارد .
Un tiens vaut mieux que deux tu l’auras.
ترجمه: يک پرنده در دست، بهتر از دو پرنده در شاخ و برگ. (نظیر: سرکه نقد به از حلوای نسیه.)
Avoir les nerfs d’acier
ترجمه: اعصاب پولادین داشتن
On n’a rien pour rien
ترجمه: آدم هیچی برای هیچی ندارد. (نظیر: نابرده رنج گنج میسر نمی شود، مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد)
Votre langue ne vous coupe pas LA gorge
(نظیر: زبان سرخ، سر سبز می دهد بر باد.)
Il faut hurler avec les loups.
ترجمه: باید با گرگها زوزه کشید. (نظیر: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.)
Tout ce qui brille n’est pas or
ترجمه: آن چه برق می زند الزاما طلا نيست (نظیر: هر گردی گردو نیست.)
Qui se ressemble s’assemble
ترجمه: آن هایی که به هم شبیه هستند، با هم همراه هستند. (نظیر: کبوتر با کبوتر باز با باز)
Le ver est dans le fruit
ترجمه: کرم داخل میوه است. (کار از کار گذشته است.)
Bonne renommée vaut mieux que ceinture dorée
ترجمه :نام نیک بهتر از کمربند طلا است.
Bon chien chasse de race
ترجمه: سگ خوب به دنبال نژاد خود می رود.
Bon sang ne peut mentir
ترجمه:خون خوب نمی تواند دروغ بگوید.
C’est au fruit qu’on connait l’arbre
ترجمه : از میوه است که می توان درخت را شناخت.
Bien mal acquis ne profite jamais
ترجمه: مال حرام برکت ندارد.
Assez de baratin
ترجمه : اینقدر خود شیرینی نکن.