ضرب المثل گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری
ضرب المثل گونه ای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن ها نهفته است. بسیاری از این داستان ها از یاد رفته اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با این حال، در سخن به کار می رود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارتِ دیگر، «ضرب المثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی: داستان زدن) است.در همه زبانهاي دنيا ضرب المثل فراوان است . بعضي از مثل ها در همه زبانها به هم شباهت دارند .هر قدر تاريخ تمدن ملتي درازتر باشد بيشتر حادثه در آن پيدا شده و مثل هاي بيشتري در آن وجود دارد و در زبان فارسي نيز ده ها هزار ضرب المثل وجود دارد .کوتاه، ضربه زننده و مؤثر؛ این ها سه ویژگی جملات و عباراتی به نام ضرب المثل است. زبان و ادبیات فارسی، بخشی از شیرینی و روانی اش را مدیون همین ضرب المثل هاست که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. در ادامه با داستان و کاربرد ضرب المثل گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری آشنا می شوید.
داستان ضرب المثل گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری
در تاریخ داستان های ایرانی آهنگران همیشه نقش های مهمی داشته اند، در این داستان نیز اینگونه است. به این صورت که در گذشته آهنگری در بلخ زندگی می کرده که همیشه مخالف نظرهای حاکم بوده است.حاکم نیز بخاطر این رفتارهای آهنگر از دست او خسته شده بود، به همین خاطر نامه ای به مرکز می نویسد و درخواست حکم حکومتی برای تنبیه او می خواهد و طبق معمول داستان را یک کلاغ چهل کلاغ می شود.پادشاه که حال بررسی کردن نامه را نداشت، نخوانده و ندانسته یک خط فرمان برای زدن گردن آهنگر می نویسد تا درس عبرتی برا همگان شود. سپس این حکم را به پای کبوتری بسته روانه می کنند ، کبوتر نامه بر بجای اینکه به بلخ پرواز بکند بطرف شوشتر حرکت می کند.وقتی که نامه به اشتباه به شوشتر می رسد حاکم این شهر پس از خواندن این نامه با تعجب به اطرافش خوب نگاه می کند و با خود می گوید شوشتر که آهنگر ندارد و از طرفی این حکم حاکم است! پس نتیجه می گیرد شاید در مرکز به مس ، آهن می گویند و برای همین تنها مسگر شهر را احضار و حکم حاکم را در مورد او اجرا می کنند.ضرب المثل گنه کرد در بلخ آهنگری یکی از محبوب ترین مثل های ایرانی می باشد.
کاربرد ضرب المثل گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری
ضرب المثل گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری به معنای گناه کسی را بر گردن دیگری انداختن می باشد. از این مثل زمانی استفاده می شود که گناه کسی بر گردن کس دیگری انداخته شود. به عبارت دیگر کسانی که در کارهای خود ناموفق بوده اند و در مسیر باز مانده اند، در مبرا دانستن خود از هر کوتاهی و دیگران را مقصّر جلوه می دهند.
تاریخچه ضرب المثل ها
منشأ اصلی خیلی از ضرب المثل ها مشخص نیست؛ به عبارت بهتر، اولین کسی که یک عبارت مثلی را به کار برده، به همان اندازه ناشناس است که شاعران و نویسندگان ادبیات فولکلور و عامیانه. معلوم نیست اولین بار چه کسی «هر که بامش بیش برفش بیشتر» را به کار برده یا چه کسی اولین بار «جوجه هایش را آخر پاییز شمرده» است. دکتر حسن ذوالفقاری در کتاب «داستان های امثال»، داستان حدود ۲۵۰۰ ضرب المثل را از ۱۳۰ منبع، گرد آورده است. تعدادی از مثل ها، ریشه در متون ادبی نظم و نثر فارسی دارند. متونی که در دوره های آغازین شعر و نثر فارسی تا قرن هفتم هجری نوشته شده، بیشترین مثل ها را در خود جای داده است.