ضرب المثل لوطی خور كردن
در زمان گذشته افرادی بودند که به آنها "لوطی" می گفتند، این لوطی ها یا به زبان دیگر" داش مشدیها" افراد ساده و بی آلایشی بودند که هر آنچه را که از راه کسب حلال در آورده بودند با کسانی که با آنها هم سفره می شدند، بدون هیچ انتظار و شرطی شریک شده و مرام آنها حمایت از زیردستان و احترام به بزرگان و سالمندان بود. لوطی ها در تاریخ ایران لات جوانمرد در اصل صورت دگردیسه لوطی است، همان عیار و جوانمردی که در دل تاریخ کهن ایران بر آمده و ریشه در فرهنگ و سنت ها و باورهای مردمان این قوم دارد، اگرچه در دهه های اخیر رشد خزنده و ناگزیر تجدد، کارویژه های این سنت را از میان برده و همسو با این اضمحلال، لوطی را به لات و بدتر از آن لُمپن، بدل کرده است.
ریشه تاریخی ضرب المثل لوطی خور كردن
فرهنگ نویسان لغت لوطی را منسوب به قوم لوط می دانند و از آن معانی و مفاهیم نامناسب از قبیل: لواطه كار، غلامباره، كودك باز، قمارباز، و شرابخواره استنباط می كنند. بعضی ها آن را با لغت هندی بانكا مرادف می شمارند كه قومی بی باك نامقید و رند و حریف و شوخ هستند و در هندوستان زندگی می كنند ولی با آشنایی و اطلاعی كه از لوطیان داریم به قول علامه دهخدا: «این بعید است و ممكن است با تاء منقوط بوده است كه معنی اولی آن شكمخواره و مانند آن است و سپس معانی دیگر گرفته.»
لوطیان كه به اصطلاح دیگر همان داش مشدیهای ایران هستند مردمی ساده و بی آلایشند كه نان از دسترنج خویش می خورند و مرام و شعار آنان احترام نسبت به بزرگان و سالمندان و دستگیری از ضعفا و زیردستان می باشد. شادروان عبدالله مستوفی خصائل و ممیزات لوطیان را این طور شرح می دهد: ... تعصب كشی از افراد جمعیت و اهل كوچه و محله و بالاخره شهر و ولایت و كشور، فداكاری و ركی و بی پروایی، حقگویی و حمایت از حق، بی اعتنایی به ماده، عدم تحمل تعدی و بی حسابی اخلاق خاصه داشی بود. لوطی نباید در مقابل هر پنطی سر تعظیم فرود آورد و حرف كلفت از هر كس باشد بی جواب بگذارد و دست خود را برای جیفه دنیا پیش این و آن دراز كند. لوطی در مقابل رفیق باید از مال و جان دریغ نداشته باشد. از بچه های محل هر كس بیش و كم دارای این مزایای اخلاقی می شد بدون هیچ تشریفات جزو داشها محسوب می گردید.
هفت وصله از لوازم لوطی گری و آن: زنجیر بی سوسه یزدیف جام برنجی كرمانی، دستمال بزرگ ابریشمی كاشانی، چاقوی اصفهانی، چپق چوب عناب یا آلوبالو، شال لام الف لا «لا» و گیوه تخت نازك، كه چهار تای اولی حتمی وسه تای آخری در درجه دوم بود.
هیچ وقت یك نفر داش به كسب حلاجی، دلاكی، مقنی گری، كناسی و حمالی مشغول نمی شد، اینها مشاغل پنطی ها بود. در عوض طبق كشی، توت فروشی، چغاله فروشی، بادبادك و فرفره سازی پالوده ریزی، دوغ فروشی و گردوی تازه فروشی از مشاغل خاص جوانهای این طبقه به شمار می آمد. مسن ترها كه سرمایه ای داشتند دكانی باز كرده به همه كسبی مشغول می شدند مع هذا فرنی فروشی و میوه فروشی و آجیل فروشی از مشاغل مرحج آنها بود. هر داشی باید شناوری بداند. از شهدای كربلا به حضرت عباس (ع) و حر بسیار معتقد بودند و بزرگترین قسم آنها به حضرت عباس و به كمربند حر بود و این ارادت خاص از این بود كه حضرت عباس (ع) امان نامه ابن زیاد را به وسیله شمر برای آن بزرگوار فرستاده شده بود رد كرده او را بور كرده بود و حر از مقام ریاست و سركردگی و وجاهت در نزد ابن زیاد صرف نظر كرده نزد امام حسین (ع) آمده جان خود را فدا كرده است.
فداكاری این دو بزرگوار با طبع این مردمان ساده بی آلایش متناسب و ارادت خاص آنها به این دو جوانمرد برای فداكاری یا به اصطلاح خودشان لوطی گری آنها بوده است. لوطیان مانند عیاران سابق هر چه به دست می آوردند به قدر حاجت برای خود و عائله شان برمی داشتند و بقیه را بین ضعفا و مستمندان تقسیم می كردند به همین جهت لوطی مرداف با جوانمرد و لوطی گری مرادف با جوانمردی و بخشندگی آمده است. در مرام و مسلك لوطی نظم و نسقی وجود نداشت. عواید حوصله از هر محل و مأخذ را با دیگران می خوردند و در این كار قانون و قاعده كلی را رعایت نمی كردند. به عبارت آخری هر چه داشت و آنچه به دست می آمد همه را می خورد و می خورانید. به این علت و سبب عبارات لوطی خور كردن و لوطی خور شدن بر سر زبانها افتاده به صورت ضرب المثل درآمده است.
ضمناً باید دانست كه در قرن معاصر به معركه گیران و تردستان و شعبده بازان نیز لوطی می گفتند مانند لوطی غلامحسین و لوطی عظیم و لوطی رحیم و غیره. در خاتمه این نكته ناگفته نماند كه ضرب المثل لوطی خور از اصطلاحات قاپ بازی هم هست به این شرح كه:
هر وقت بازیكن قاپها را حساب شده اما خیلی بلند بریزد می گویند رسا می ریزد، و چون این بلند ریختن حریفش را هر قدر هم زرنگ باشد گول می زند می گویند: «لوطی خور می ریزد.»
کاربرد ضرب المثل لوطی خور كردن
اصطلاح" لوطی خور کردن" که به معنای بدست آوردن مال بدون زحمت و مفت است، از اخلاق لوطی ها ریشه گرفته است که هر آنچه را که بدست می آورند در اختیار همگان می گذاشتند. در کل لوطی ها افراد جوانمردی بودند که در دفاع از مظلوم از جان و مال خویش می گذشتند.
لوطی در اشعار فارسی
در بلخ ایمنند ز هر شری
می خوار و دزد و لوطی و زن باره.
ناصرخسرو
... به گرو کردن با لوطیان
باید پرسید از اهل بصر
تا ز خرد باشد یا از سفه
تا بود از آهویا از هنر.
سوزنی
کنده ای رالوطیی در خانه برد
سرنگون افکند و در وی می فشرد
... گفت لوطی حمد را که من
بد نیندیشیده ام با تو به فن.
مولوی
گفت شوهر را که ای مأبون رد
کیست آن لوطی که بر تو می فتد.
مولوی
همچو لوطی کاسه گردانا.
( عبید زاکانی )
خَرِ مرکوب لوطیان قدیم
بی جو و جفر و جوبه و شلماب.
سوزنی
خرسواران لوطیش کردند
پای بی پنجه در دهان رکاب.
سوزنی