به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، دخالت والدین در زندگی زناشویی و نحوه مواجه با آن یکی از دغدغه های مهم زوج های جوان در زمان نامزدی و بعد از ازدواج است و البته یکی از عوامل مهم در اختلافات زناشویی بین زوج های جوان نیز، همین مداخله های نابجا است. گرچه معمولا والدین و اطرافیان گمان می کنند که این دخالت ها با نیت خیر خواهی، سعادت و خوشبختی صورت میگیرید ولی اکثر مواقع تاثیرات منفی بر روابط بر جای می گذارد و ممکن است حتی به طلاق زوجین هم منجر شود. وجود اختلاف و درگیری بین خانواده ها، فاش کردن اسرار زندگی زناشویی، عدم آشنایی تازه عروس و داماد ها با مهارت های مدیریت زندگی، وابستگی های بیش از حد عاطفی به والدین، نداشتن استقلال مالی و... از مهم ترین دلایل دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی زوجین است. در این مقاله به بررسی مقوله دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی، پیامد ها و راه حل های موجود برای مقابله با دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی زوج ها داریم.
شیوه ابراز عشق و محبت
پدر و مادر ها از همان دوران کودکیِ فرزند خود، جنبه عشقی و عاطفی زندگی آینده او را شکل می دهند. شیوه ای که پرورش یافته اید و محیطی که در آن بزرگ شده اید، بر نحوه ابراز عشق، احساسات و درک تان از عشق و محبت اثر می گذارد. ما عشق را از پدر و مادر خود فرا می گیریم و این بخشی از اختیار والدین است که فرزند خود را چگونه با عشق آشنا کنند و تعلیم دهند. ما چه از الگوی عشق پدر و مادر خود پیروی کنیم و چه از این الگو فاصله بگیریم، باز هم بر اساس همین الگو، فرضیه ساخته ایم و استنباط کرده ایم.
برای اینکه موضوع تاثیر پدر و مادر در برداشت شما از عشق آشکارتر شود، دو نمونه از چگونگی تاثیر الگوی عشق والدین به شما ارائه می دهیم: دختر جوانی از بچه گی از مادر خود یاد گرفته که همیشه و به هر قیمتی باید مردی در زندگی اش باشد تا به او تکیه کند و عشق بورزد. همین باعث می شود دختر جوان پیوسته در رابطه های جورواجور با جنس مخالف قرار بگیرد، حتی اگر سالم و مناسب نباشند. حالت دیگری را فرض کنید که یک دختر جوان از دوران کودکی عادت کرده است که مدام از پدرش هدیه دریافت کند و اکنون هم انتظار دارد مردی که به زندگی اش وارد شده، عشق خود را فقط به همین طریق به او نشان بدهد و هیچ زبان دیگری در ابراز عشق را نمی شناسد و قبول ندارد.
طبیعی است که به احتمال زیاد مرد مقابل این زن چنین فکر نمی کند و در نتیجه رابطه شان تقریبا نابود خواهد شد؛ بنابراین توصیه ی ما به شما این است که هر چند نمی توانستید به عنوان یک کودک، شیوه تاثیر پذیری تان از والدین تان را تغییر دهید، اما اکنون به عنوان یک بزرگسال و فرد بالغ می توانید نسبت به آن آگاه باشید و تصمیم بگیرید چگونه رابطه ای سالم، قوی و منطقی برقرار کنید.
زیر پا گذاشتن حریم ها در ارتباط
یکی از راه هایی که پدر و مادر ها در زندگی مشترک فرزند خود دخالت می کنند، نادیده گرفتن و زیر پا گذاشتن حد و حدود های ارتباطی است، مثلا مستقیما به همسر فرزند خود مراجعه می کنند تا در مورد رابطه زناشویی آن ها نظر بدهند، یا حتی خانواده همسر فرزند خود را وارد و با آن ها موضوع را مطرح می کنند. هر زمان که پدر یا مادر سراغ همسر فرزند خود یا خانواده او می روند تا در مورد مسئله ای که در رابطه آن ها به وجود آمده نظر بدهند، حریم ها را زیر پا گذاشته اند. اگر والدین هر گونه نگرانی در مورد زندگی مشترک فرزند خود دارند باید این مسئله را فقط با فرزند خود مطرح نمایند، نه همسر فرزندشان.
هر چند این کاملا طبیعی است که پدر و مادر، توصیه هایی به فرزند خود بکنند، اما فراتر از این رفتن صحیح نیست. در یک رابطه زناشویی، فقط خود زوجین باید برای تقویت و بهبود رابطه خود تلاش کنند، نه والدین شان. پدر یا مادر ممکن است قصد خوبی از پند و اندرز دادن داشته باشند، اما باز هم این کار، آسیب زننده است و سبب ناراحتی می شود. اگر احساس می کنید والدین همسرتان بیش از حد در زندگی شما دخالت می کنند، در موردش با همسرتان حرف بزنید، اگر این مشکل را مطرح نکنید، همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.
وابستگی بیش از حد
بدترین چیز ها «بچه ننه» بودن است، دست کم، روان شناس هایی که سال های سال تجربه برخورد با زوج ها را داشته اند که اینطور می گویند. هر کسی که تجربه رابطه با یک فرد کاملا وابسته با خانواده را دارد می داند که این خصوصیت چقدر می تواند آزاردهنده باشد. این اصلا بد نیست که یک مرد یا زن، رابطه ای صمیمی و گرم با مادرش داشته باشد، اما اگر این ارتباطِ بیش از حد نزدیک، تبدیل به وابستگی شود و در زندگی زناشویی، اختلال ایجاد کند، هر اتفاقی می تواند بیفتد.
بدترین حالت این است که مرد، بیش از اندازه به مادرش وابسته باشد (بچه ننه باشد) و مادر نیز احساس کند باید با عروسش رقابت کند! چنین مادری به جای اینکه پسرش را تشویق کند که به زندگی مشترکش رسیدگی و رابطه شان را تقویت کند، عروسش را تهدیدی برای رابطه مادر و فرزندی خودشان تلقی می کند.
وقتی یک مادر تا این حد در زندگی مشترک فرزندش داخل می شود، نه تنها مزاحمت آمیز است بلکه بسیار ناخوشایند است. این وابستگی بیش از حد در رابطه پدر و دختری هم می تواند وجود داشته باشد. چنین رابطه های زناشویی نهایتا به شکست ختم خواهند شد.
توقعات خانواده از همسر فرزندشان
اگر همسر شما فرهنگ متفاوتی با شما دارد، یا والدینش نسبت به سبک زندگی شان متعصب اند و توقعات نابجایی از شما دارند، پس رابطه ای را شروع کرده اید که از اول اشتباه بوده است. این اتفاقی است که وقتی افراد از فرهنگ ها، طبقات اجتماعی ویا مذهب های متفاوت با هم ازدواج می کنند روی می دهد. متاسفانه بعضی از خانواده ها، تعصب و پافشاری بر باور ها را حق خود می دانند و این مسئله را بر زندگی فرزندان خود نیز به شدت اعمال می کنند.
البته منظور ما این نیست که همه ازدواج هایی که بین دو فرهنگ و نژاد و … متفاوت روی می دهند محکوم به نابودی اند و موفق نیستند. شاید در برخی موارد، انعطاف طرفین به خوبی هم صورت بگیرد و هیچ مسئله ای از این بابت کام زن و شوهر را تلخ نکند. مهم این است که پیش از ازدواج این موضوع را به خوبی بررسی و حل و فصل کنید.
پدر و مادر هایی که بار مشکلات خود را بر دوش فرزندان می گذارند
وقتی پدر و مادر همسر شما (یا شما) دچار اختلافات زناشویی می شوند، این مسئله می تواند از جهاتی بر رابطه ی شما نیز اثر بگذارد. مثلا طلاق پدر و مادر شما می تواند باعث شود همسرتان از شما بخواهد ارتباط خود را با پدرتان قطع کنید یا با مرد هایی شبیه پدرتان ارتباط نداشته باشید، چون نسبت به یک سری از ویژگی ها حالت دفاعی گرفته است. خیلی مهم است که پدر و مادر بار مشکلات خود را بر دوش فرزندان نگذارند و به رابطه آن ها آسیب و تنش وارد نکنند. چون ممکن است فرزندشان احساس کند وظیفه دارد کنار پدر و مادرش باشد و در حل مسائل شان به آن ها کمک کند و حتی ممکن است این نیاز را بیشتر از نیاز همسرش به خودش بداند.
اگر پدر و مادر شما دچار اختلاف شده اند، شما باید بتوانید راهی برای ایجاد تعادل در زندگی تان بیابید و مسائل والدین تان را از زندگی خودتان جدا کنید. نیازی نیست با پدر و مادرتان قطع ارتباط کنید، بلکه باید بتوانید تفاوت میان این دو رابطه را به خوبی مشخص کنید. اگر رابطه پدر و مادرتان با شکست روبرو شده، دلیل ندارد رابطه شما و همسرتان نیز چنین سرانجامی پیدا کند.
فریب دادن با پول
مسائل مالی می توانند عامل بسیار بزرگ و مهمی در روابط زناشویی باشند. درآمد کافی نداشتن و درگیر مسائل مالی بودن، فشار زیادی به افراد وارد می کند، اما اگر پای پدر و مادر ها نیز به این مسائل کشیده شود، مشکل پیچیده تر نیز خواهد شد. مثلا اگر والدین همسر شما مدام به همسرتان پول بدهند و سعی کنند با کمک های مالی، فرزندشان دوباره به آن ها پناه ببرد، یعنی به طریقی، کنترل زندگی شما را به دست می گیرند.
پول، راهی بزرگ برای دخالت پدر و مادرهاست، که البته بیشتر اوقات این کمک به قصد بدی انجام نمی شود، اما گاهی این اتفاق می افتد. پدر شما به شما پولی می دهد و می گوید: «تا زمانی که من از تو حمایت مالی می کنم، باید همان کاری را بکنی که من می گویم». دخالت های مالی می توانند منجر به انواع دیگر دخالت نیز شوند و بر زندگی شما به عنوان یک زوج اثر بگذارند. تا زمانی که همسر شما از پدر و مادرش پول می گیرد، ناچارا مجبور است تمام انتخاب ها و تصمیم های زندگی تان را با آن ها درمیان بگذارد.
بهترین و فوری ترین راه حل برای این مسئله این است که راهی پیدا کنید تا بتوانید بدون کمک والدین تان روی پای خودتان بایستید. شما چه بخواهید و چه نخواهید رابطه ی زناشویی و زندگی مشترک تان مستقیما و عمیقا تحت تاثیر مسائل مالی و اقتصادی تان است. شما نباید خودتان را در وضعیتی قرار دهید که همیشه مدیون والدین خودتان یا والدین همسرتان باشید. خودکفایی، کلید استقلال شماست.
دردسر های تعطیلات
تعطیلات ظاهرا قرار است روز هایی برای استراحت و تفریح و لذت بردن باشند، اما گاهی از جهاتی تبدیل به سخت ترین روز های سال می شوند. تمام روز های تعطیل را با کُل خانواده سپری کردن، برنامه ریزی برای سفر و تفریح و … خودش به اندازه کافی خسته کننده است، اما برای همسران دردسر های دیگری نیز دارد. مثلا شاید شما فکر کنید باید تعطیلات را با همسرتان بگذرانید، اما خانواده همسر شما ممکن است اصرار داشته باشند فرزندشان تمام تعطیلات را نزد آن ها باشد.
برای یک زوج، تعطیلات می تواند فرصتی برای تقویت ارتباط و تجربه های جدید باشد، اما اگر جدا از هم تعطیلات را سپری کنند یا مدام در تنش و کشمکش بابت خواسته های خانواده ها باشند، این فرصت را از دست خواهند داد.
طبیعی و درست این است که همسران با هم در کنار خانواده های شان وقت بگذرانند، و اگر خانواده ی همسرتان اصرار دارند همسر شما به تنهایی در کنارشان باشد، یک زنگ خطر جدی است. چون نشان می دهد شما را نپذیرفته اند و جزئی از خانواده ی خود محسوب نمی کنند. چنین چیزی مطمئنا بحث های پرتنش و جدی میان شما و همسرتان ایجاد خواهد کرد.
رفت و آمد بیش از حد
همسران نیاز دارند اوقات با کیفیتی را با هم بگذرانند تا رابطه خود را تقویت کنند. اما اگر پدر و مادر ها با تماس ها و رفت و آمد های مکرر این اوقات را بهم بزنند، به کیفیت رابطه ی زن و شوهر لطمه خواهند زد. این اتفاق مخصوصا برای زن و شوهر هایی که با خانواده ی یکی از آن ها زندگی می کنند بیشتر هم می تواند روی بدهد. شاید روزی به نظرتان برسد تحت هیچ شرایطی نمی توانید یک روز، بدون هیچ مزاحمی با همسرتان تنها باشید. زمان هایی که اصلا انتظارش را ندارید سروکله شان پیدا می شود و حتی ممکن است برنامه های تان بهم بخورد.
کارشناسان می گویند پدر و مادر هایی که بیش از اندازه حمایت گرند، مدام نگران فرزندشان هستند، و حتی ممکن است احساس کنند باید مدام مراقب باشند اتفاق بدی در زندگی مشترک فرزند شان نیفتد. به هر حال دلیل نگرانی و حمایت و … هر چه که باشد، دخالت آمیز است و می تواند به رابطه آسیب بزند. اگر شما و همسرتان احساس کنید به اندازه کافی آزادی ندارید و مدام تحت کنترل اید، چگونه خواهید توانست لحظات خوشی را با هم بگذارنید؟
گاهی ناخودآگاه است
پیش از اینکه نسبت به پدر و مادر همسرتان حس بدی پیدا کنید، لحظه ای مکث کنید و به این فکر کنید که آن ها حتی ممکن است ندانند شما را به چه دردسری انداخته اند. ممکن است آن ها اینطور تصور می کنند که رفتارشان کاملا طبیعی است. آن ها واقعا قصد بدی ندارند و نمی خواهند مزاحمتی برای شما ایجاد کنند.
ضمنا موضوع فقط پدر و مادر همسرتان نیستند؛ همسر شما نیز ممکن است شدیدا عادت کرده باشد که در هر زمینه ای از زندگی اش، پدر و مادرش را نیز وارد کند و او نیز حتی شاید نداند که این رفتار او برای زندگی زناشویی اش مشکل ساز است؛ بنابراین چیزی که به نظر شما عجیب و نادرست و مضر می رسد، حتی به ذهن همسرتان خطور هم نمی کند که ممکن است مسئله ساز باشد.
چه باید کرد؟
باید بدانید که این مسائل تنها نیمی از چالش شما هستند. چیزی که واقعا اهمیت دارد این است که شما به عنوان یک زوج، به درستی با آن برخورد کنید. به گفته کارشناسان، راه حل چنین مسائلی این است که هر دو طرف، یاد بگیرند مستقل و خودکفا باشند. شما و همسرتان باید فراز و نشیب های زندگی را ازسر بگذرانید و تجربه کنید و یاد بگیرید، و اشتباه کردن، بخشی از این پروسه است. شما باید یاد بگیرید چگونه حریم های زندگی تان را مشخص و از آن ها نگهداری کنید. شما باید بدانید پدر و مادر شما تا چه اندازه مجازند به زندگی شما وارد شوند. حریم های درست در خانواده ها باعث می شود روابط بهتری میان افراد برقرار باشد و بچه ها نیز این اصول را یاد بگیرند و در زندگی آینده خود به کار ببرند.
اگر نسبت به دخالت والدین همسرتان در زندگی مشترک خود تردید دارید از خودتان بپرسید، آیا همسر شما بابت هر چیزی پدر و مادرش را خبردار می کند و آن ها را درگیر هر مسئله ی کوچکی در زندگی تان می کند؟ آیا والدین همسر شما اولین کسانی هستند که همسر شما، خبر های خوب را به آن ها می دهد یا برای نظر خواستن و توصیه گرفتن به سراغ شان می رود؟ اگر پاسخ شما به این سوال ها مثبت است پس باید روی رابطه تان کار کنید. اگر همسر شما توانست تدریجا، از وابستگی اش کم کند و به شما نزدیک تر شود، پس قطعا می توانید رابطه و زندگی مشترک تان را نجات دهید و قوی ترش کنید. هر وقت احساس کردید به کمک یک زوج درمانگر نیاز دارید، تردید نکنید و حتما زودتر اقدام کنید.