افراد زودباور به کسانی گفته می شود که بدون هیچ مدرک و سندی حرف های اطرافیان خود را باور می کنند و هر کس هر سخنی به آن ها بگوید آن ها آن حرف را باور می کنند و این یکی از ویژگی های آدم های ساده لوح است که باعث می شود از آن ها سواستفاده های فراوانی بشود این ویژگی خوبی برای افراد نیست که در زندگی هر چه می شنوند باور کنند و هیچ شکی به اطرافیان خود نداشته باشند . در ادامه ویژگی های افراد ساده لوح و نحوه رفتار با همسر ساده لوح را بررسی می کنیم.
ویژگی های افراد زودباور و ساده لوح
در واژه ی مرکبِ «ساده لوح» لوح به معنای نهاد و ضمیر است. نهادی که در تشخیص، ساده بین باشد، نتواند پیچیدگی های واقعیتِ برنهاده را دریابد، کارِ جهان را ساده گیرد و پندارد نیتِ نیک نیکی می آورد، ساده طبع است. ساده لوح پیاپی شگفت زده می شود. هر بار می پرسد: مگر می شود؟ و ناباورانه می گوید که گویا شدنی است.افراد سطحی نگر، بسیار زود باورند و به راحتی می توان فضای ذهنی آنها را اشغال کرد و زمام اندیشه شان را به دست گرفت. آنها به دلیل اینکه به معضلات هر مساله توجه ندارند و از تجربه و تحلیل عمیق و همه جانبه مسایل زندگی عاجزند، به سرعت و به سهولت، به «یقین» و اطمینان می رسند.
احتیاط بیش از حد که گاهی جنبه بدگمانی به خود می گیرد یا ناشی از تجربیات ناخوشایند از دیگران است و گاهی نیز جنبه نوعی بیماری روانپزشکی دارد. اما پذیرش بی چون و چرای گفته دیگران نیز کار صحیحی نیست البته در دوران کودکی، کودک گفته های افراد بزرگتر را بدون چون و چرا به عنوان واقعیت قبول می کندکه در نتیجه اهمیت دارد بزرگترها جز با راستگویی با آنان رفتار نکنند اگر پذیرش بی قید و شرط گفته دیگران به دوران جوانی و بزرگسالی هم تداوم بیابد یا ناشی از مشکلات هوشی و کارکرد پائین تر از طبیعی ذهنی است و یا ناشی از ساده دلی فرد است که به طور احتمالی در محیط ساده و صمیمی بار آمده استو از رفتار جوامع پیچیده شهری که گاهی نیز منطبق با درستکاری و صداقت کامل نیست بی خبر است.ا افراد تلقین پذیر و زودباور همان کسانی هستند که به سهولت نیز هیپنوتیزم می شوند زیرا قدرت مقاومت در برابر گفته ها و القائات دیگران را ندارند.
چگونه با همسر ساده لوح و زودباور خود برخورد کنم؟
این افراد اغلب تجربیات کمی در زندگی دارند و چیز زیادی از زندگی نمی دانند. به همین دلیل هم زود تحت تاثیر حرف های دیگران قرار می گیرند. این افراد آن قدر دانسته هایشان کم است که کوچک ترین حرف دیگران را سریع قبول می کنند و فکر می کنند دیگران حرف درست را می زنند. در ادامه به شما میگوییم با شوهر ساده لوح خود چه کنید.
با او آموزش ببینید
تشویقش کنید کتاب های زیادی بخواند یا پیج های مفیدی دنبال کند که به او اطلاعات درست و مفید را منتقل می کنند. اگر او به تنهایی این کارها را انجام نمی دهد، خوب است اگر با او همکاری کنید و شما هم در کنارش آموزش ببینید. این کار باعث می شود تجربیات زندگی و دانشش بیشتر شود و به سادگی فریب نخورد یا اینقدر هر حرف را درست تلقی نکند.
کمکش کنید از اشتباهاتش درس بگیرد
وقتی اشتباهی مرتکب می شود یا در زمینه ای شکست می خورد و ناامید می شود، کمکش کنید دوباره سرپا شود و انگیزه پیدا کند برای ادامه مسیر. به او یاد بدهید که سعی کند از اشتباهاتش درس بگیرد و به او بگویید که اشتباهات و شکست ها باعث می شوند چیزهای جدیدی یاد بگیرد و از آنها استفاده کند تا در آینده مجدد این اشتباهات تکرار نشوند.
درباره اعتماد کردن به افراد با او صحبت کنید
با همسرتان صحبت کنید و بگویید که نباید به همه اعتماد کند. توضیح بدهید که خوب و بد در آدم ها وجود دارد و بهتر است اول طرف مقابل را بشناسد و بعد به او اعتماد کند. از پیامدهای زود اعتماد کردن برایش صحبت کنید. سعی کنید این باور را در او ایجاد کنید که نباید کورکورانه اعتماد کند. اعتماد بی جا به آدم های اشتباه در زندگی اشتباه محض است.
بگویید که نباید با هر کسی ارتباطاتش را حفظ کند
به دلیل خوب یا بد بودن آدم ها توضیح بدهید که برخی از آدم ها سمی و آسیب زننده هستند و نباید با هم ارتباطش را حفظ کند. دلیل را هم توضیح بدهید و اینکه چه آسیب هایی ممکن است به سلامت روان خودش و یا به زندگی مشترک تان وارد شود.اگر شوهرتان به هر دلیلی همکاری نمی کند که به کمک مشاور این موضوع را در خودش برطرف کند، شما می توانید به تنهایی از زوج درمانگر کمک بگیرید تا روش های تخصصی تری به شما آموزش بدهد که بتوانید به همسرتان کمک کنید این مشکل حل شود.
تشویقش کنید خودش تصمیم گیری کند
یادتان باشد این یک اصل خیلی مهم است که تصمیم گیری منطقی را به او آموزش بدهید و خودتان هم در این زمینه آموزش ببینید. سپس تشویقش کنید که به تنهایی تصمیم گیری کند. به او اعتماد به نفس بدهید و بگویید که می تواند از پس چنین موقعیت هایی بربیاید و لزوما نباید از افراد زیادی نظرخواهی کند.
با هم فعالیت های جدید انجام بدهید
برای اینکه از منطقه امنش خارج شود و تجربیاتش بیشتر شود، با هم همکاری کنید تا مثلا هر هفته یک کار جدید انجام بدهید. مثلا سفر کنید به مناطقی که تا به حال نرفته اید، با هم ورزش کنید، به شهربازی بروید و بازی های هیجان انگیز را انجام بدهید و…. وقتی او از منطقه امنش خارج شود می تواند دیدگاه و ذهن بازتری نسبت به آدم ها و جهان اطراف داشته باشد.