به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، در همه ی کشورهای جهان کودکان بسیاری از بی توجهی و کم توجهی والدین خود رنج می برند. البته باید دقت شود که بی توجهی به کودک یا Child Neglect، با نادیده گرفتن رفتارهای منفی او تفاوت بسیاری دارد. اگر بخواهیم یک تعریف کلی کنیم، بی توجهی به فرزندان به عدم و یا ناتوانی والدین یا پرستار کودک در بر آورده کردن نیاز های کودکان از جمله غذا و مواد خوراکی، خانه، لباس و پوشاک، مراقبت های پزشکی و سلامتی کودکان است، به طوری که سلامت و زندگی کودک را مورد تهدید قرار دهد.
اکثر بزرگسالان در تشخیص اینکه کودکشان دچار کم توجهی و یا بی توجهی شده است، دچار مشکل هستند. با این حال، میلیون ها کودک در سر تا سر دنیا از بی توجهی و کم توجهی والدینشان رنج میبرند.
تأثیر بی توجهی به کودک بر روان و آینده او چیست؟
تأثیر نبود والدین در زندگی کودک و بی توجهی آنان به فرزندشان می تواند در موارد زیر دیده شود:
- در نبود مادر/پدر، کودک رفتارهای مناسب جنسیت خود را فرانمی گیرد و خود به والدی ضعیف تر تبدیل می شود.
- کودک روابط قوی ندارد، همیشه به دنبال تائید دیگران است و به فردی ضعیف به لحاظ عاطفی و اعتمادبه نفس تبدیل می شود.
- به دلیل فقدان محبت، همیشه در جستجوی عشق است و در روابط عاطفی خود شکست می خورد.
- دچار بحران هویت می شود.
- مهارت های اجتماعی را نمی آموزد و تفاوت بین درست و غلط را نمی شناسد.
همچنین، عوارض و خطرات زیر نیز برای سلامت روان کودکان و نوجوانان شمرده شده است، از جمله:
احساس دوست داشتنی نبودن
داشتن والدین بی توجه باعث می شود که کودک احساس طرد شدن و فقدان محبت کند. این تأثیر عمیقی در رشد عاطفی و روانی کودک دارد.
بی هدف بودن
در اثر بی توجهی به کودک او نمی تواند مسیر درست را پیدا کند. در نهایت کودک سردرگم شده و از دیگران برای تصمیم گیری استفاده می کند. فقدان مرزبندی و حریم از کودک یک فرد ضداجتماعی می سازد.
ناتوانی در دنبال کردن دستورات و قوانین
کودک در خانواده آموزش ندیده است که باید از قانونی تبعیت کند. این باعث می شود او در مدرسه، جامعه و در بزرگسالی در محل کار نیز به فردی تبدیل شود که به قوانین بی احترام است.
مصرف مواد مخدر
بی توجهی به کودک از او شکار مناسبی برای مصرف مواد مخدر می سازد. در بسیاری از موارد، والدین خود به چیزی اعتیاد دارند که این امر ریسک اعتیاد را در کودک بالاتر می برد.
تبدیل شدن به والد و قبول مسئولیت های او
کودک خیلی زود بزرگ می شود و باید از دیگر خواهر و برادر کوچک تر خود نیز مراقبت کند. نداشتن دوره کودکی خوب از او یک فرد خشن و درون گرا می سازد.
احساسات منفی
بی توجهی به کودک باعث می شود آن ها نتوانند احساسات خود را کنترل کنند و دچار ترس، اضطراب و استرس بیش ازحد شوند.
اختلالات روانی
همچنین بی توجهی به کودک عملکرد مغز او را در این مدت به شدت تغییر می دهد. این باعث ابتلا به افسردگی و ابتلا به دیگر بیماری های روانی مانند اختلال پانیک، استرس پس از سانحه، و اختلال نقص توجه-بیش فعالی می شود.
دلایل بی توجهی به کودک در برخی از والدین چیست؟
محققان این سبک از فرزند پروری را به دلایل مختلف از جمله وضعیت مالی، زمینه تحصیلی، مسائل فرهنگی، و سنت های خانوادگی ارتباط می دهند. همچنین این دلایل نیز برای بی توجهی والدین به کودک برشمرده می شود:
خودشان نیز همین مشکل را دارند
بی توجهی به کودک می تواند در اثر یادگیری باشد. والدین با سناریوهای مشابهی در کودکی شان برخورد داشته و بدین ترتیب، دلیلی نمی بینند که با فرزندشان ارتباط برقرار کنند.
شکستن این چرخه معیوب دشوار است.
سبک زندگی
برخی از والدین به دلیل سبک زندگی خود به طور کامل مشغول هستند و زمانی برای خانواده و فرزندان باقی نمی ماند. برخی دیگر نیز مایل به این کار نیستند، اما مجبور شده اند، مهاجرت، زندانی شدن، داشتن مشاغل اقماری و کار کردن دور از خانه می تواند از دلایل آن باشد.
مشکلات شخصیتی
برخی از افراد تنهایی و دوری را ترجیح می دهند. آن ها آن قدر در خود فرورفته اند که به کسی توجه ندارند. هر چیزی را نادیده می گیرند و فقط به خود توجه دارند.
نیت خوب
همان طور که گفتیم بی توجهی به فرزند درجاتی دارد. برخی از والدین به این خاطر نیازهای فرزندشان را نادیده می گیرند که به او یاد بدهند مستقل باشد. اما در این کار افراط کرده و مسیر نادرستی را انتخاب کرده اند.
بی خبری از الگوهای درست فرزند پروری
الگوها و روش های زیادی برای فرزند پروری وجود دارد که سالم تر از روش بی توجهی به کودک است. برخی از والدین بدون مطالعه اقدام به تربیت فرزند می کنند و این ناآگاهی موجب شکست خوردن در تربیت فرزند می شود.
نکاتی برای پرهیز از الگوی بی توجهی به فرزند
هرچند ممکن است برای شما دشوار باشد که دست از سبک فرزند پروری خود بکشید، اما باید آگاه باشید که مسئولیتی را در قبال فرزند خود دارید. راهکارهای زیر به شما کمک می کند که استراتژی رفتاری خود را با فرزندتان تغییر دهید و دست به بی توجهی به کودک نزنید:
- با فرزندتان ارتباط برقرار کنید. حتی اگر نمی خواهید خودتان را درگیر کنید، کمی زمان در روز اختصاص دهید و شروعی آهسته داشته باشید. به تدریج به حرف زدن با فرزندتان عادت خواهید کرد.
- دانش خود را از رفتارها، رشد، و انتظارات معقول در هر سن کودک افزایش دهید. اگر انتظارات معقولی از فرزندتان داشته باشید یا بر اساس سنش از او انتظار داشته باشید، می توانید از دام ناامیدی و خشم نسبت به رفتارهای فرزندتان خلاص شوید. برای مثال، یک نوپا نمی تواند ساعت ها یک جا ساکت بنشیند. این باعث می شود که با درک بهتر با رفتارهای او روبه رو شوید و کمتر از او دوری کنید.
- آگاهی خود را نسبت به سبک های فرزند پروری افزایش دهید. روش های زیادی برای تربیت فرزند وجود دارد که برخی از آنان مانند بی توجهی به کودک ناسالم و برخی دیگر سالم هستند. یادگیری مهارت های درست در تربیت فرزند، به شما کمک می کند که مرزهای درستی برای فرزندتان تعیین کنید و عکس العمل درستی در قبال او داشته باشید.
- به سلامت جسمی و روحی او توجه داشته باشید. روز خاصی از ماه را به بررسی نیازهای پزشکی، دندانپزشکی و آزمایش ها فرزندتان اختصاص دهید و در صورت لزوم آن ها را انجام دهید. همچنین، به دنبال علت تغییر رفتارهای ناگهانی و خارج از روتین در او باشید. در صورت لزوم با مشاور کودک و نوجوان مشورت کنید.
- به او کمک کنید تصمیم گیری کند. فقط به حرف هایش گوش دهید. گاهی حتی نیاز نیست راهکار بدهید، همین که گوش کنید راهکار خودش به ذهنش خطور می کند. به او مسئولیت های مناسب سنش بدهید و درعین حال در مشکلات همراه و همدل باشید.
- مهار احساساتتان را به دست بگیرید. یک والد ناکافی فقط کسی نیست که کنترل خشمش را در دست ندارد و کودک را کتک می زند. برخی از والدین به جای کتک زدن کودک او را به طور کامل نادیده می گیرند. اگر بتوانید به احساسات خود غلبه کنید، به جای سرکوب، نفی و نادیده گرفتن کودک، او را در آغوش می گیرید و به او توجه می کنید.
- اگر مشغول کاری هستید، به او اطلاع دهید چه زمانی می توانید با او وقت بگذرانید. وجود مشغولیت های کاری، مالی و گرفتارهای روزمره برای والدین طبیعی است. شاید شما برای رفاه او تلاش می کنید و همین باعث بی توجهی به کودک شده است. برای جبران این مشکل، باید تعادلی بین کار و خانواده برقرار کنید. دقیقاً برای فرزندتان مشخص کنید که تا چه ساعتی گرفتار هستید؛ به وعده خود در پایان این ساعت پایبند باشید و ساعتی را کاملاً به او اختصاص دهید.
- اگر احساس می کنید به کمک های روانشناسی، پزشکی یا هر نوع کمک تخصصی دیگر برای رفع مشکل شخصی خود نیاز دارید، از آن استفاده کنید تا بهتر بتوانید به فرزندتان رسیدگی کنید. شما زمانی می توانید بیشترین توجه را به فرزندتان داشته باشید که خودتان از نظر روحی و جسمی در سلامت کافی باشید.