پلاسیبو نوعی روش صوری برای تسکین درد در بیماران است. در طی فرایند اثرگذاری پلاسیبو داروهایی به بیمار تزریق می شود که خاصیت درمانی ندارند اما مغز با دریافت آغاز روتین درمان فرمان آزاد سازی هورمون های کاهش درد را صادر می کند. بدین جهت احساس درد بیمار از بین می رود.
در پلاسیبو با ایجاد یک تصور ذهنی صوری و تلقینی تأثیر مثبتی را در روند بهبودی بیمار ایجاد می کنند. به عبارتی دیگر پزشکان به وسیله ی اثر پلاسیبو به نتایج مفیدی در درمان های تقلبی و مصنوعی دست می یابند.لذا می توان گفت: "در روند بهبود و ارتقای سطح سلامتی نقش باور های فرد بسیار بیشتر از تأثیر روند درمان است."
اصطلاح پلاسیبو ریشه ی لاتین دارد و در معنی «خوب خواهم شد» به کار می رود. این واژه از مناجات عبادتگاهی مزامیر در هنگام شبانه برگرفته شده است.برای شکل گیری اثر پلاسیبو از جراحی های تصنعی و دارونما استفاده می شود. ذهن انسان قدرت بسیاربالایی بر بدن دارد. به گونه ای که می تواند فرد را فریب دهد و او را تحریک به پذیرش درمان های تقلبی کند که هیچ گونه اثر درمانی واقعی ندارند. در علم پزشکی به این پدیده، اثر دارونما یا پلاسیبو می گویند.
تاکنون هیچ گونه اطلاع دقیقی از نحوه ی عملکرد پلاسیبو در بدن و مغز ارائه نشده است. اما با پیشرفت های محققین در حوزه ی سیستم عصبی، اطلاعاتی از نحوه ی فریب خوردن مغز به دست آمده است.
محققان اکثرا از شبه دارو در تحقیقات آزمایشگاهی خود استفاده میکنند تا اثر واقعی یک داروی جدید را مورد آزمایش قرار دهند. برای مثال، در یک مطالعه برای کاهش کلسترول، به گروهی از افراد داروی جدید داده میشود و به گروهی دیگر از شبه دارو استفاده میشود. و هیچکدام از افراد حاضر در مطالعه نمیدانند که آیا درمان واقعی دریافت کردهاند یا دارونما نیز وجود دارد. سپس محققان اثرات دارو و شبه دارو را در افراد مورد مطالعه مقایسه میکنند. به این ترتیب، آنها میتوانند اثربخشی دارو جدید را تعیین کرده و عوارض جانبی را بررسی کنند.
در یک پژوهش پزشکی، برخی از بیماران با تجویز شبه دارو به مبارزه با بیماری خود میپردازند در حالی که دیگر شرکت کنندگان با داروهای معمولی درمان میشوند. هدف از انجام این پژوهش؛ تعیین این موضوع است که آیا دارونماها دارای قدرت درمان واقعی هستند یا خیر. اگر مصرف کنندگانِ داروهای معمولی نشانی از بهبود قابل توجه بیش از مصرف کنندگان شبه دارو بدست آورند، این مطالعه میتواند کمک موثری در پشتیبانی از ادعای اثربخشی داروها به شمار رود.
گاهی اوقات فرد میتواند پاسخ مثبت یا منفی به پلاسیبو یا دارونما داشته باشد. به عنوان مثال، علائم شخص ممکن است بهبود یابد. یا فرد ممکن است آنچه را که به نظر میرسد عوارض جانبی از داروست را تجربه کند. این پاسخها به عنوان “اثر پلاسیبو” شناخته میشود. برخی از شرایط نیز وجود دارد که در آن یک شبه دارو میتواند نتایجی در پی داشته باشد، حتی زمانی که مردم میدانند که در حال مصرف دارونما هستند. مطالعات نشان میدهد که این مکانیسم اثرگذاری مخصوصا بر روی شرایطی نظیر موارد زیر زیادتر است:
افسردگی
درد
اختلالات خواب
سندرم روده تحریک پذیر
یائسگی
بعضی بر این باورند که تاثیرات پلاسیبو یا دارونما برای بیماریهای روانی موثرتر از بیماریهای جسمی است. اخیرا نتایج یک تحقیق مهم نشان داد، نزدیک به 60 درصد از بیمارانی که شبه دارو دریافت کردهاند از متوسط بیماران گروهی که هیچ دارویی دریافت نکردهاند، بهتر شدهاند که این نشاندهنده قدرت دارونما است.
تحقیق بر روی اثر پلاسیبو بر ارتباط ذهن و بدن متمرکز است. یکی از رایجترین نظریهها این است که اثر آن به دلیل انتظارات فرد است. اگر یک فرد انتظار دارد با مصرف یک قرص به نتیجه خاصی برسد، باعث میشود در شیمی بدن وی اثرات مشابه آنچه که ممکن است دارو ایجاد کند، به وجود بیاید. یا اگر مردم انتظار داشته باشند که عوارض جانبی مانند سردرد، حالت تهوع یا خواب آلودگی داشته باشند، احتمال بیشتری وجود دارد که این واکنشها را نشان دهند. به عنوان مثال، در یک مطالعه، مردم یک شبه دارو را به جای یک داروی محرک دریافت کردند. پس از مصرف قرص، میزان پالس و فشار خون آنها افزایش یافت و سرعت واکنش آنها بهبود پیدا کرد. و هنگامی که به آنها گفته شده بود داروی خوابآور مصرف کردهاند، آنها اثرات متضاد با داروی محرک را تجربه کردند.
واقعیت این است که اثر پلاسیبو یا دارونما به انتظارات متصل است. برخی مطالعات نشان میدهد که تغییرات فیزیکی واقعی وجود دارد که با اثر شبه دارو رخ میدهد. به عنوان مثال، برخی مطالعات نشان دادهاند که استفاده از شبه دارو موجب افزایش تولید اندورفین بدن، که یکی از داروهای ضد درد طبیعی بدن است، میشود. تعامل بین بیمار و درمانگر او نیز در این زمینه تاثیر عمیقی دارد. ظاهرا سبک اجرای درمان و خصوصیات درمانگر به میزان چشمگیری در تأثیر درمان را کم و زیاد میکند. درمانگرانی که علاقه بیشتری را به بیماران خود نشان میدهند، اطمینان بیشتری به درمانشان دارند و وجهه بالای حرفهای دارند، تأثیرات دارونمایی قویتری را در بیمارانشان ایجاد میکنند.
به طور کلی در مورد مکاننیسم اثرگذاری شبه دارو فرضیههای مختلفی مطرح شدهاست، از جمله شرطیسازی کنشگر، شرطیسازی کلاسیک، کاهش احساس گناه، انتقال، تلقین، ترغیب، اقتضای وظیفه، ایمان، امید، نظریهسازی فرد، کاهش اضطراب، تاثیرات انتظار و آزادسازی اندورفین.
کاربرد دارونما با چالش اخلاقی مواجه است. بطور سنتی فرض بر آن بوده است که فریب جز ضروری به کارگیری موفق دارونما است. بنابراین کاربرد دارونماها مورد اعتراض قرار گرفته و یک عمل غیر اخلاقی دانسته شده است؛ اما برخی در دفاع از آن معتقدند فریب عنوان گمراه کننده ای است و نیت فایده رساندن توسط پزشک، عمل فریب او را توجیه می کند. برخی نیز راه میانه ای در پیش گرفته و معتقدند که فریب نقش ذاتی در درمان با دارونما ندارد. پزشک با کاربرد ابزار غیرفریبکارانه می تواند پاسخ مثبت دارونما را در بیماران ایجاد کند.
کاربرد فریبکارانه دارونما تنها در صورتی جایز است که نجات جان بیمار یا دفع خطر و ضرر جانی از او متوقف بر آن باشد.
کاربرد غیرفریبکارانه دارونما با اطلاع بیمار و با انگیزه خیرخواهانه در هر صورتی جایز است.
کاربرد فریبکارانه دارونما در تحقیقات پزشکی برای بررسی اثرات داوهای جدید، بشرط اطلاع بیمار و کسب رضایت او جایز است؛ وگرنه مصداق فریب مذموم و سوء استفاده از اعتماد بیمار است که جهت درمان به بیمارستان مراجعه کرده است نه تحت آزمایش قرار گرفتن.