اعتراض ثالث به چه معناست؟
اصولاً حکم دادگاه اثر نسبی دارد؛ یعنی تنها بر طرفین و اصحاب دعوا، خواهان و خوانده که برای گرفتن حق خود و دفاع از حق خود به دادگاه مراجعه کرده اند، اثرگذار است و شامل حال دیگران (اشخاص ثالث) نمی شود. با وجود این، در مواردی ممکن است حکم دعوایی که میان دو نفر صادر شده باشد، بر حقوق دیگرانی هم که در آن دعوا و شکایت دخالت مستقیم نداشته اند، مؤثر باشد. به عنوان مثال فرض کنید که آقای «الف» علیه آقای «ب» به دادگاه شکایت کرده و ادعا کرده است که مالکیت خانه ای که «ب» در آن ساکن است، به او تعلق دارد. دادگاه هم پرونده را بررسی کرده است و به نفع «الف» حکم صادر کرده و خانه را متعلق به «الف» دانسته است. در این میان خانم «ج» که خواهر «الف» است، متوجه می شود چنین حکمی صادر شده و ادعا می کند که این خانه، ارث پدری او و برادرش بوده و بخشی از خانه موردنظر به او تعلق دارد. درست است که دادگاه بین «الف» و «ب» داوری کرده است و رأیی که صادر کرده بر این دو نفر تاثیر داشته است، اما در عمل رأی دادگاه بر حقوق «ج» هم اثرگذار بوده است و اکنون «ج» احساس می کند که با این رأی صادرشده بخشی از حقوق او پایمال شده است. حال «ج» چه می تواند بکند؟ در این حالت «ج» می تواند به رأیی که دادگاه صادر کرده، «اعتراض ثالث» کند. اعتراض در اینجا به معنای شکایت از رأی صادرشده است. منظور از ثالث هم هر شخصی است که طرف دعوا، خواهان یا خوانده، نباشد. اعتراض ثالث یکی از راه های پیش بینی شده در قانون آیین دادرسی مدنی ایران برای شکایت از آرای صادره از دادگاه هاست. حال باید دید چه کسی و در چه شرایطی می تواند از اعتراض ثالث استفاده کند.
اعتراض شخص ثالث
ماده ۴۱۹: اعتراض شخص ثالث بر دو قسم است :
- اعتراض اصلی عبارتست از اعتراضی که ابتدا از طرف شخص ثالث صورت گرفته باشد .
- اعتراض طاری ( غیراصلی ) عبارتست از اعتراض یکی از طرفین دعوا به رایی که سابقا دریک دادگاه صادر شده و طرف دیگر برای اثبات مدعای خود ، در اثنای دادرسی آن رای را ابرازنموده است .
ماده ۴۲۰: اعتراض اصلی باید به موجب دادخواست و به طرفیت محکوم له و محکوم علیه رای مورد اعتراض باشد . این دادخواست به دادگاهی تقدیم می شود که رای قطعی معترض عنه راصادر کرده است . ترتیب دادرسی مانند دادرسی نخستین خواهد بود .
ماده ۴۲۱: اعتراض طاری در دادگاهی که دعوا در آن مطرح است بدون تقدیم دادخواست به عمل خواهد آمد ، ولی اگر درجه دادگاه پایین تر از دادگاهی باشد که رای معترض عنه را صادر کرده ، معترض دادخواست خود را به دادگاهی که رای را صادر کرده است تقدیم می نماید و موافق اصول ، در آن دادگاه رسیدگی خواهدشد .
ماده ۴۲۲: اعتراض شخص ثالث قبل از اجرای حکم مورد اعتراض ، قابل طرح است و بعد ازاجرای آن درصورتی می توان اعتراض نمود که ثابت شود حقوقی که اساس و ماخذ اعتراض است به جهتی از جهات قانونی ساقط نشده باشد .
ماده ۴۲۳: درصورت وصول اعتراض طاری از طرف شخص ثالث چنانچه دادگاه تشخیص دهد حکمی که درخصوص اعتراض یادشده صادر می شود موثر در اصل دعوا خواهد بود ، تاحصول نتیجه اعتراض ، رسیدگی به دعوا را به تاخیر می اندازد . در غیر این صورت به دعوای اصلی رسیدگی کرده رای می دهد و اگر رسیدگی به اعتراض برابر ماده با دادگاه دیگری باشدبه مدت بیست روز به اعتراض کننده مهلت داده می شود که دادخواست خود را به دادگاه مربوط تقدیم نماید .
چنانچه در مهلت مقرر اقدام نکند دادگاه رسیدگی به دعوا را ادامه خواهد داد .
ماده ۴۲۴: اعتراض ثالث موجب تاخیر اجرای حکم قطعی نمی باشد . در مواردی که جبران ضرر و زیان ناشی از اجرای حکم ممکن نباشد دادگاه رسیدگی کننده به اعتراض ثالث به درخواست معترض ثالث پس از اخذ تامین مناسب قرار تاخیر اجرای حکم را برای مدت معین صادر می کند .
ماده ۴۲۵: چنانچه دادگاه پس از رسیدگی ، اعتراض ثالث را وارد تشخیص دهد ، آن قسمت از حکم را که مورد اعتراض قرار گرفته نقض می نماید و اگر مفاد حکم غیرقابل تفکیک باشد ، تمام آن الغاء خواهد شد .
اعتراض ثالث اصلی
دعوای اعتراض ثالث اصلی زمانی مطرح می شود که شخص ثالثی از صدور رأیی که به حقوق او خلل وارد می کند در هنگام اجرا یا قبل از آن به هر طریقی مطلع شود و درصدد اعتراض به آن برآید. در این صورت اعتراض ثالث اصلی برابر ماده ۴۲۰ قانون آیین دادرسی مدنی بایستی شرایط ذیل را داشته باشد:
- لزوم تقدیم دادخواست جهت اعتراض؛
- خوانده اعتراض ثالث بایستی محکوم له و محکوم علیه هر دو باشد؛
- ترتیب رسیدگی به این اعتراض مانند دادرسی نخستین خواهد بود؛
- دادگاه صالح به رسیدگی، دادگاه صادرکننده رأی قطعی است.
- اعتراض ثالث طاری
تفاوت بین اعتراض ثالث طاری و اعتراض ثالث اصلی کدام است؟
در اعتراض ثالث اصلی حکم مورد استفاده در دعوای اصلی، علیه همان شخصی صادر شده که علیه او نیز مورد استناد قرار می گیرد، در اعتراض ثالث طاری، رای مورد اعتراض بین دیگران صادر شده ولی علیه معترض مورد استفاده قرار می گیرد.
چه کسی می تواند اعتراض ثالث کند؟
برای اینکه درخواست اعتراض ثالث شخصی پذیرفته شود، شخص ثالث باید دارای چند ویژگی باشد:
- معترض باید ثالث باشد و معترض نباید یکی از اصحاب دعوا (خواهان و خوانده) باشد که در دادرسی دخالت داشته است. اصحاب دعوا می توانند اعتراض خود را از طریق دادگاه تجدید نظر پیگیری نمایند. اعتراض ثالث حقی است که تنها برای اشخاص ثالث شناخته شده است؛ یعنی شخصی که به طور مستقیم در دعوا و شکایت حضور و دخالت نداشته است.
- معترض باید ذی نفع باشد؛ رأی دادگاه در صورتی می تواند مورد اعتراض واقع شود که به حقوق شخص ثالث خللی وارد آورده باشد. مانند هر دعوای حقوقی دیگر، فرد در صورتی می تواند به دادگاه مراجعه کند که در پرونده، نفعی برای او متصور باشد. وگرنه هر کسی نمی تواند نسبت به هر رأیی اعتراض ثالث کند.
اثرات جانبی اعتراض ثالث
پرسشی که مطرح می شود، این است که زمانی که دادگاهی رای خود را صادر می کند و شخص ثالث نسبت به آن معترض شده و پرونده دوباره وارد پروسه بررسی می شود، رای نهایی هرگز به مرحله اجرا در نمی آید؟
در پاسخ باید گفت: به لحاظ حقوقی، نظر شخص معترض نسبت به رای دادگاه تاثیری ندارد و آن را معلق نمی کند. بدین معنی که اعتراض شخص ثالث هرگز باعث به اجرا در نیامدن رای دادگاه نمی شود و فقط باید منتظر بماند تا نتیجه اعتراض وی مشخص شود. حکم دادگاه اجرا می شود و به تبع آن نتیجه و اثر اعتراض شخص ثالث نیز مشخص می شود. البته دادگاه می تواند با دریافت تضمین قابل قبولی مانند سند اموال غیرقابل انتقال یا ضمانت نامه بانکی اجرای حکم دادگاه را تا زمانی به تعویق بیندازد تا خسارتی بر شخص ثالث وارد نشود و در نهایت نتیجه اعتراض مشخص شود. دادگاه می تواند بنا به صلاحدید خود بخشی از حکم را که به شخص ثالث خسارتی وارد می کند، لغو کند؛ بنابراین متوقف کردن اجرای کل حکم در صورتی که تفکیک آن ممکن نباشد، لازم و ضروری است.
مهلت اعتراض
در حقوق ایران برای طرح اعتراض شخص ثالث مهلتی تعیین نشده است. بنابراین آرای دادگاه ها بدون محدودیت زمانی قابل اعتراض ثالث است و آگاهی یا عدم آگاهی شخص ثالث از رای دادگاه اهمیتی ندارد.
نحوه رسیدگی به اعتراض شخص ثالث
دادگاه در رسیدگی به اعتراض شخص ثالث به حکم صادره، به ترتیب زیر عمل می نماید:
- چنان چه پس از رسیدگی، اعتراض شخص ثالث را وارد تشخیص داد آن قسمت از حکم را که مورد اعتراض قرار گرفته، لغو می نماید.
- اگر مفاد حکم غیر قابل تفکیک باشد تمام آن الغا خواهد شد.
در صورتی که اعتراض شخص ثالث به هر علت وارد دانسته نشود، حکم بطلان و یا عدم ورود آن صادر می شود. رأیی که بر اساس اعتراض شخص ثالث صادر می شود باید به اصحاب دعوا ابلاغ شود، بنابراین باید به صورت دادنامه درآید و تصحیح آن نیز مانند تصحیح سایرآرای قاطع محاکم است.آرای صادره براساس اعتراض ثالث نیز از حیث شکایت، تابع مقررات مربوط خواهد بود. رای مزبور می تواند در صورتی که مقررات مربوط به طرق شکایات اجازه دهد، قابل تجدیدنظر، فرجام، اعاده دادرسی و حتی اعتراض ثالث باشد.