موفقیت در لغت نامه، به معنی «تحقق هدف یا مقصودی خاص» است. برای موفق بودن، باید بتوانید به یک هدفِ از پیش تعیین شده دست پیدا کنید و از نتیجه ی نهایی خشنود باشید.تعریف موفقیت کار آسانی نیست، چرا که موفقیت نزد هر شخصی می تواند معنای متفاوتی داشته باشد. وبسایت Bayt.com در ژوئن 2016 اقدام به برگزاری یک نظرسنجی تحت عنوان” اسرار موفقیت شغلی در خاورمیانه و آفریقای شمالی” نمود. نتایج به دست آمده حاکی از ارتباط تنگاتنگ عوامل موثر بر موفقیت شغلی بود. فرد موفق از نظر شرکت کنندگان در این نظرسنجی فردی است که خلاق، مبدع و پیشگام باشد.
همچنین 25 درصد از این افراد عامل دستیابی به موفقیت شغلی شان را فعالیت در زمینه مورد علاقه خود میدانستند و عده بسیار کمی در حدود 6/5 درصد از شرکت کنندگان نیز ثروت و دارایی را ابزاری مهم برای رسیدن به موفقیت عنوان کردند.
ما دراینجا به برخی از عوامل که در موفقیت شغلی دخیل اند اشاره کرده ایم:
نقش تمرکز در موفقیت شغلی و کسب و کار
امروزه در کتب، مقالات، کارگاه های آموزشی و غیره زیاد در مورد اهمیت انگیزه، مدیریت، رهبری، فرهنگ سازمانی و … می شونیم اما این در حالی است که به بحث تمرکز آن طور که باید و شاید پرداخته نمی شود. Focus (تمرکز) چیزی است اگر به مصاحبه های مدیران موفق دنیای بیزینس -چه در داخل ایران و چه در خارج- نگاه کنیم، می بینیم که درصد قابل توجهی از ایشان «تمرکز» را به عنوان یکی از اصلی ترین دلایل موفقیت خود قلمداد می کنند.
پیش از هر چیز، می بایست ببنیم که معنی تمرکز در فضای کسب وکار به چه معنا است. اگر بخواهیم به ساده ترین شکل ممکن توضیح دهیم، تمرکز عبارت است از:
توانایی توجه به چیز/چیزهایی که به مدیران کمک می کند تا از هرگونه انحراف از مسیر اصلی کسب وکارشان ممانعت به عمل آورند.
با این تعریف، می توان گفت که اگر ما نتوانیم به شکلی بهینه تمرکز کنیم، نمی توانیم به شکلی بهینه فکر کنیم و اگر نتوانیم این گونه فکر کنیم، نمی توانیم خدمات و یا محصولات منحصر به فردی به بازار عرضه کنیم. با این تفاسیر، می بینیم که اگر تمرکز وجود نداشته باشد، به سادگی یک ایدهٔ خوب می تواند محکوم به فنا گردد. در همین راستا، باید پیش از هر چیز تعدادی سؤال در مورد کسب وکارمان از خود بپرسیم که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از:
- مشتریان کلیدی کسب وکار ما چه کسانی هستند؟
- مزیت رقابتی کسب وکار ما نسبت به رقبا چیست؟
- مهم ترین سرویس/محصول استارتاپ ما چیست؟
مدیران، رهبران و بنیان گذاران کسب وکارهای مختلف می بایست هر روز تمرکز را به عنوان آلارمی به خود گوشزد کنند. به عبارت دیگر، ایشان می بایست هر روز مأموریتی که کسب وکارشان دارا است را مرور کرده و بسنجند ببینند که آیا تمرکز خود را از دست داده اند یا خیر و چگونه می توانند روی مزیت رقابتی خود بیشتر متمرکز شوند. برخی از مهم ترین حوزه هایی که می توان بحث تمرکز را در آنها مد نظر قرار داد عبارتند از:
- مشتریان
- راه کارها
- منابع مالی
- تیم اجرایی
- فرایندهای کاری
اهمیت تمرکز روی مشتریان
همان طور که اگر یک هنرمند/خواننده/بازیگر و دیگر فعالان این صنعت مخاطب نداشته باشند نابود خواهند شد، کسب وکارها هم برای بقا نیاز به مخاطب/مشتری/کاربر دارند (به طور مثال، در فضای کسب وکار آنلاین مشتری می شود کاربر). در حقیقت، این مشتریان ما هستند که با پرداخت هزینه برای خدمات/محصولات ما، برایمان جریان درآمدی ایجاد می کنند.
در همین راستا، تمرکز روی این بخش بسیار حائز اهمیت است. به عبارت دیگر، مدیران باید هر روز زمان قابل توجهی را به گوش کردن به صحبت های مشتریان، نیازهای ایشان و دغدغه هایشان اختصاص دهند.
تمرکز روی راه کارها
برای خوشحال نگاه داشتن مخاطب/مشتری/کاربر بایستی به قول معروف دردی را از ایشان دوا کنیم. به عبارت دیگر، خدمات/محصولات ما باید پاسخ به یکی از نیازهای اصلی ایشان باشد و صرفاً در این صورت است که مخاطب/مشتری/کاربر خوشحال خواهد شد.
در همین راستا، باتوجه به اینکه امروزه با وجود تعداد زیاد رقبا، خوشحال کردن مخاطب/مشتری/کاربر اصلاً کار ساده ای نیست، نیاز است تا ما با تمرکز روی نیازهای مخاطبین خود از یک سو و همچنین طراحی خدمات یا محصولاتی که پاسخی به این نیاز مخاطبین باشد از سوی دیگر، احتمال خوشحال کردن مخاطب/مشتری/کاربر را دوچندان سازیم.
در واقع، ما در مجموعهٔ خود بایستی لیستی از بایدها داشته باشیم که هم در معرض دید مدیران ارشد، مدیران میانی و اعضای تیم باشد و در پیاده سازی آن بایدها نظم و تعهد داشته باشیم تا در نهایت به خلق محصولی خوب منجر گردد.
علاوه بر این، رهبران موفق کسانی هستند که یک الگوریتم، نقشهٔ راه و یا مسیر گام به گامی برای خود و دیگر اعضای تیم ترسیم می کنند تا همه در جریان باشند که در حال حاضر کجا هستند و در آینده به کجا خواهند رسید و طی کردن این مسیر به چه شکلی باید باشد. همچنین این طی طریق را باید به صورت اصطلاحاً Real-time (در لحظه) مانیتور کرد تا در صورت نیاز، افراد آموزش دیده، راهنمایی شوند و یا با اعضای بهتری جایگزین گردند!
تمرکز روی منابع مالی
مدیران موفق همواره کسانی هستند که روی جریان مالی کسب وکار خود تمرکز دارند. به عبارت دیگر، ما همواره بایستی روی درآمدها، حاشیهٔ سود، هزینه ها و پس انداز خود تمرکز کنیم که در غیر این صورت، هرگز قادر نخواهیم بود تا هزینه های پیش رو را پیش بینی کنیم و در صورتی که نیاز به تزریق بودجه در بخشی از کسب وکارمان داشته باشیم، با مشکل مواجه خواهیم شد.
تمرکز روی تیم
هر کسب وکاری برای این که بتواند خدمات یا محصولاتی در اختیار مخاطب/مشتری/کاربر قرار دهد، نیاز به یک تیم حرفه ای دارد. در همین راستا، باید روی جذب اعضای تیم، نگهداری ایشان، ارتقاء علمی و انگیزهٔ ایشان متمرکز باشیم .
چنین تمرکزی این امکان را به ما می دهد تا بتوانیم اعضای شاخص تیم را شناخته و اعضایی هم که نیاز به راهنمایی بیشتری دارند را رصد کنیم. نیاز به توضیح نیست که علاوه بر تمرکز، یکی از اِلِمان های کلیدی موفقیت کسب وکارها اعضای تیم است که برای آشنایی بیشتر پیرامون این موضوع، می توانید به مقالهٔ استارتاپ شما شبیه به یک ظرف میوه است، در انتخاب میوه ها شدیداً دقت کنید! مراجعه نمایید.
روی هم رفته، اگر بخواهیم آنچه تاکنون مطرح کرده ایم را خلاصه کنیم، به این نتیجه می رسیم که در کسب وکارمان باید بتوانیم با تمرکز روی هر چیزی، آن را قابل اندازه گیری کنیم به طوری که Peter Drucker -پدر علم مدیریت- می فرماید:
چیزی که قابل اندازه گیری نباشد را نمی توان توسعه داد.
تمرکز اصلاً به معنی بله گفتن نیست بلکه شرکتی تمرکز دارد که بتواند به راحتی به هرآنچه که هم سو با مأموریت و چشم اندازش نیست نه بگوید و نتیجهٔ این نه گفتن ها می شود یک محصول عالی!
نقش اخلاق در موفقیت شغلی
واقعیت اینجاست که کار، بدون چاشنی اخلاق راه به جایی نخواهد برد! در محیط کاری خود، اخلاق حرفه ای را رعایت کنید تا درهای موفقیت به رویتان گشوده شود؛ تنها با همین یک واژه پنج حرفی: «اخلاق». اخلاقیات در کار عبارت است از: «دیدگاهی درباره زندگی که سبب افزایش سختکوشی و بالا بردن انضباط فردی می شود و شما را به سمت موفقیت و کامیابی عمومی سوق می دهد.کامیابی جز در سایه خداوند به دست نخواهد آمد و نشانه ای از الطاف الهی است». چه چیز سبب وجود یا فقدان «وجدان کاری» می شود؟ نحوه نگرش افراد نسبت به دیگران و حتی نسبت به خودشان و نسبت به مفاهیمی چون تاثیرگذاری، ارتباطات، اعتماد، نحوه اجرا و ارزشیابی افراد چگونه است؟ دین اسلام که هدف و غایت دین را در «اتمام و اکمال مکارم اخلاق» عنوان نموده است، توجهی عمیق و دیدگاهی وسیع نسبت به مساله اخلاق به طور عام و رعایت اصول اخلاقی در امور حرفه ای به طور خاص دارد. علم پزشکی، طبابت جسم انسان را به عهده دارد و علم اخلاق، طبابت روح آدمی. نباید به اشتباه تصور کنید که اخلاقیات در کار یک تعریف کلی از کار، تعیین اهداف شغلی و نحوه عملکرد اجرایی شماست. اخلاقیات کاری در حقیقت قسمتی از نظام باورهای شخصی شما هستند که در طرز برخورد و رفتارتان نمودار می شوند. یک نظام اخلاقی که تعیین کننده رفتار شماست و طبق آن می توانید تصمیم بگیرید که آیا لازم است سخت کار کنید یا نه.
این نظام به ویژه زمانی فعال می شود که شما تنها هستید و کسی کارهایتان را زیرنظر ندارد. احساس شما نسبت به موفقیت های دیگران نیز در سایه این نظام اخلاقی نمود پیدا می کند. مولفه هایی که در نظام اخلاقی شغلی شما نقش دارند به شرح زیر هستند: محیطی که در آن کار می کنید (دفتر کار، مدرسه، خانه، اجتماع، سیاست و ...، عزت نفس فردی و انگیزه های شخصی، آموزش هایی که به شما داده می شود و دانش و مهارت هایی که کسب می کنید، نوع تربیت خانوادگی و نگرش شما نسبت به ارتباط تلاش و موفقیت را چگونه تعریف می کنید و چه نگرشی نسبت به آنها دارید، آیا قلبا تایید می کنید که سختکوشی اثرات مثبتی به دنبال خواهد داشت، در اختیار داشتن اخلاقیات مثبت امری است که از برخی رفتارهای پیچیده و باورهای مرکب نشات می گیرد. شاید برخی ها تصور کنند زمانی که میانبرهای راحت تری نیز برای رسیدن به موفقیت وجود دارد، برای چه خودمان را آزار دهیم و به اخلاق کاری فکر کنیم؟ اینجا دقیقا همان جایی است که عمق باورها و میزان تعهد فردی شما نسبت به آنها معنا پیدا می کند. همه افراد در برهه های مختلف زندگی خود زمانی که با مشکلات بزرگی مواجه می شوند، این سوال را از خود می پرسند؛ اما باید بدانید که همین اعتقاد و نظام ارزش های اخلاقی هستند که می توانند شما را از سد مشکلات بزرگ زندگی عبور دهند.
اگر اعتقاد شدیدی نسبت به اخلاق کاری داشته باشید، آن وقت اعتبار شما از جایی که خودتان هم نمی دانید، همه جا گیر می شود و دیگران برای شما احترام قائل می شوند. فرصت های مختلف در مقابل شما خودنمایی می کنند و احساس می کنید که دنیا نعمت های کوچک و بزرگ خود را به شما عرضه می دارد و در موقعیتی قرار می گیرید که «شانس» با قاعده و بی قاعده به سراغتان می آید و در همان چارچوبی که «موفقیت» را تعریف کرده اید به موفقیت دست پیدا می کنید.
نقش لباس درموفقیت شغلی
نگرش لباس برای موفقیت بیان می کند لباس، کسب و کار یک فرد است که هویت و شخصیت او را به علاوه هویت و چگونگی کسب و کارش و عملکر فردی و افرادی که با آنها ارتباط دارد را نشان می دهد. درواقع آنچه شما می پوشید کارت ویزیت شماست. یکی از موارد با اهمیت ارائه تصویرخوب در محیط کار است. لباس شما بخش بزرگی از این تصویر است، بنابراین پوشش مناسب، نقش کلیدی دارد. متناسب با شغل مورد علاقه تان لباس بپوشید، مناسب با شغل و جایگاهی که همیشه دوست داشته اید و فکر می کنید باید داشته باشید، نه شغلی که دارید. تحقیقات نشان داده کسانی که در محل کار لباس های شیک می پوشند اعتماد به نفس بیشتر و عملکرد بهتری داشته اند. بهتر است در انتخاب لباسی که برای محل کار خود می پوشیدحساسیت بیشتری داشته باشید. حتما نباید لباس هایی که می پوشید طرح خاص یا برندخاصی باشند.
این نکته در زمانی که کار جدیدی را شروع می کنید یا به مصاحبه کاری می روید، اهمیت بیشتری دارد. باید بدانید که تأثیر اولیه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. ظاهر شما یکی از عواملی است که افراد براساس آن درمورد شما قضاوت می کنند و دیدگاه اولیه آنها در مورد شما شکل می گیرد. اگر می خواهید ظاهر حرفه ای داشته باشید، پس باید لباسهای خود را با دقت انتخاب کنید.
لباس آراسته و همیشه اتو کشیده داشته باشید
ظاهرشدن با لباس چروک برای ملاقات و جلسه کاری یا مصاحبه شغلی، شما را فردی شلخته نشان می دهد که علاقه چندانی به کار خود ندارید و طبیعتا به دنبال این نیستید که درحرفه تان دقیق و زیرک باشید. این توجه به جزئیات لباس ها روی دیگران تاثیرخواهد گذاشت و باعث می شود تا به شما به عنوان همکار یا کارمند احترام بیشتری بگذارند. اگر برای مصاحبه کاری می روید، مصاحبه کننده حتما به شیوه پوشش و لباس تان توجه خواهد کرد و بعد از این که جلسه مصاحبه را ترک کردید هم سبک پوشش شما را در نظر خواهد داشت.
پوشش به سبک مدیران به شما اعتبار می بخشد
یکی از باورهایی که درمورد نقش لباس در موفقیت وجود دارد، این است که باید همیشه کت و شلوارگران قیمت پوشید درحالی که این موضوع درست نیست. اگر کار شما به گونه ای است که باید لباس غیررسمی بپوشید، باز هم می توانید خوشتیپ باشید. لباس پوشیدن مانند مدیران برای شما اعتبار به همراه دارد و این بدین معنی نیست که باید برای خرید لباس های جدید پول زیادی خرج کنید. نکته ی مهم این است که توجه داشته باشید برای ارتقای شرایط کاری خود به چه لباس هایی احتیاج دارید، در واقع به دنبال لباس های مناسب شرایط خود باشید نه لباس هایی که گران قیمت هستند.
مشخص بودن قسمت هایی از بدن اشتباه است
این اشتباه در پوشش را افراد جوان تر بیشتر انجام می دهند که ممکن است عادت به پوشیدن لباس مخصوص کار را نداشته باشند. نشان دادن بدن، در قسمت بالاتنه و یا پایین تنه، رفتاری کاملا غیرحرفه ای است و این پیام را به همکاران و مدیران می رساند که برای پیوستن به نیروی کار آماده نیستید و ممکن است نتوانید کار و مسئولیت خود را جدی بگیرید، شاید این موضوع حقیقت نداشته باشد و شما واقعأ توانمند و ماهر باشید اما انتخاب نحوه پوشش شما، بازتابی از مهارت ها و شایستگی های حرفه ای شماست.
پوشش مناسب اعتماد به نفس را افزایش می دهد
پوشیدن لباس مناسب باعث افزایش اعتماد به نفس افراد می شود. اگرخوب لباس بپوشید، احساس خوبی خواهید داشت و این زمینه ساز اعتماد به نفس است همچنین پوشش شما اعتماد بنفس شما را منعکس می کند و این نکته تاثیرگزاری است که اطرافیان تان کاملا متوجهش خواهند شد. همچنین اگر احساس خوبی داشته باشید، پیامدهای خوب دیگری هم با آن خواهند آمد، فقط چیزی را بپوشید که حس خوب را به شما بدهد تا اعتماد بنفس تان بیشتر شود و هنگام صحبت با کارفرمای آینده این اعتماد بنفس مطلوب به کمک تان بیاید.
نقش صداقت در موفقیت شغلی
اگر صادق باشید، دیگران نسبت به شما این برداشت را پیدا می کنند که همیشه با مشتری ها و مراجعین صادق هستید. اگر هم آنها در مورد شما یک چنین برداشتی ندارند، باید کاری کنید تا این عقیده در ذهن آنها ایجاد شود. به هر حال رعایت صداقت در عرصه ی کار و تجارت همیشه حاکی از این امر است که به موفقیت بیشتری دست پیدا خواهید کرد. اما چرا صداقت؟
در تجارت، صداقت بدان معناست که شما هر کسی را که با او تعامل دارید، در جریان تمام امور قرار داده و اطلاعات کافی در مورد موضوع مورد بحث در اختیار او قرار میدهید. این امر نه تنها می تواند سطح انتظار طرف مقابل را در حد کاملاً مقبولی قرار دهد، بلکه شما نیز می توانید با قاطعیت تصمیم بگیرید که آیا آماده ی انجام تجارت مورد نظر هستید یا نه.
البته همانطور که مطلع هستید امروزه برخی از تجارت ها به صورت آن لاین انجام میپذیرد و در چنین شرایطی ایجاد اعتماد و اطمینان امر دشواری به نظر می رسد. به این منظور باید سعی کنید درک صحیح از توانایی های خودتان ارائه دهید. از اینرو باید سعی کنید تا با صداقت کامل دید شخصی طرف مقابل را نسبت به خودتان بهبود ببخشید.
زمانیکه فرد از چیزی که شما به او ارائه می دهید، قدر دانی نمی کند، می توانید به این نتیجه برسید که او تمایلی نسبت به مشارکت با شما را ندارد. اگر در مورد خودتان و چیزی که پیشنهاد کرده اید، حقیقت را بازگو کرده باشید، به هر حال باز هم این احتمال وجود دارد که خدمات ارائه شده از جانب شما مورد قبول طرف مقابل واقع نگردد. به این معنا که شما تجارت را از دست می دهید. شاید هم دلیلش این باشد که موفق نشده اید تصویر مناسبی در نظر فرد مقابل ایجاد نمایید و یا اینکه شاید انتظارا طرف مقابل قدری زیاد به نظر برسد. به هر حال روند زندگی به این شکل است و شما می توانید با کسانی کار کنید که ارزش خدمات شما را به خوبی می دانند و قدردان هستند.حالا چگونه می توان صادق بود؟
زمانیکه شما تمام اطلاعات را در اختیار مشتری خود قرار بدهید، او می تواند با آگاهی کامل، بهترین گزینه را انتخاب کند. البته شاید گاهی سخت باشد و نتوانید اغراق و مبالغه در کار خود نکنید؛ اما اگر شما تصمیم می گیرید که صادق باشید، باید به دنبال ویژگی های منحصر بفردی در خدمات خود باشید و آنها را به مشتری گوشزد کنید. در این میان هیچ وقت نباید صمیمت و خلوص نیت را فراموش کنید.
باید توجه داشت که یکی از مزایای بزرگ صداقت این است که به سرعت می توانید متوجه این امر بشوید که چه کسی به خدمات شما علاقه دارد و می توانید با او کار کنید به هیمن دلیل دیگر وقتتان را با افرادیکه از خدمات شما لذت نمی برند تلف نمیکنید. در عوض با کار کردن با افردی که آنها هم به کار کردن با شما تمایل دارند، لذت خواهید برد.
صحبت صادقه در این میان از اهمیت بالایی برخوردار است و نیز یکی دیگر از زوایای الماس موفقیت است که باید در این قسمت در نظر گرفت.
اما به هر حال الزام و اجبار در تمام زوایای زندگی وجود دارد. یکی از نادر مواردی که شما می توانید حقیقت را بازگو نکنید (دقت داشته باشید که عدم اعلام حقیقت به معنای دروغ گقتن و یا مبالغه کردن نیست) زمانی است که شدیداً به پول نیاز دارید و حاضرید تحت هر شرایطی کار کنید. به این معنا که شما هر یک از خواست های مشتری را براورده می کنید. حالا بپردازیم به مثال های عینی
شاید برخی از افراد تا کنون در حرفه ی خود صادقانه با مشتری ها برخورد نکرده باشند وبا خواندن این مقاله بگویند: "من نمی خواهم تجارت خودم را با چند جمله ای که در این مقاله میخوانم به خطر بیندازم."
شما مطمئن باشید که اگر من نمی توانستم از حرف هایم دفاع کنم، هیچ گاه یک چنین مسائلی را مطرح نمی کردم.
خوب اجازه دهید یکی از مواردی را که خودم به شخصه با آن مواجه شدم را برایتان بازگو کنم: چند وقت پیش مشتری هایی داشتم که می خواستند به سرعت به نتیجه برسند، و در عین حال هزینه بالایی پرداخت نکنند و من نیز مطابق میلشان کار را انجام دهم. زمانیکه به آنها گفتم این پروژه ی آن لاین در حدود ۳ تا ۱۲ ماه به طول می انجامد، شوکه شدند. من تبدیل به فردی شده بودم که حامل خبرهای بدی برای آنها بودم، به همین دلیل بعد از این اتفاق آنها به تدریج شروع کردند به توجهی نسبت به من.
آیا من ناامید شدم؟ البته که نه. منطقی بودن و صداقت داشتن مسئله مهمی است اما باعث شده بود من پروژه ی جدید را از دست بدهم. این امر واقعاً گیج کننده بود.
سپس تصمیم گرفتم بر روی نتیجه ی کار آنها تمرکز کنم. آیا آنها نتیجه می خواستند؟ البته؛ اما آیا به آنها گفتم که من پروژه های دیگری را نیز در دست دارم و کار کردن با آنها خیلی برایم سخت است؟ بله؛ اما این حرف من اصلاً آنها را نترساند و باعث نشد که بروند و کارشان را به کس دیگری ارجاع دهند. به محض اینکه گفتم آنها را به نتیجه دلخواه خواهم رساند، کاملاً منطقی برخورد کردند و توانستم منظور خودم را به آنها تفهیم کنم.
همه این مسائل به این معناست که:
- ▪ نهایتاً مشتری را جذب می کنید
- ▪ می توانید بهترین مشتری ها را برای خود داشته باشید
- ▪ باید صبور و مصر باشید و به خودتان ایمان داشته باشید
به همین دلیل هم هست که باید سعی کنید مشتری های قدیمی را برای خود حفظ کنید، چرا که نیمی از کار را قبلاً برای آنها انجام داده اید، به شما اعتماد دارند .
همچنین باید در کار خود اصل شفافیت را نیز رعایت کنید. اگر این اصل را رعایت کنید مشتری ها از کار کردن با شما خوشحال و راضی خواهند بود و شما نیز از آنها راضی می شوید. اگر این کار را انجام دهید، مشتری ها به راحتی متوجه می شوند که شما در حال انجام چه کاری برای آنها هستید و به همین دلیل با اعتماد و اطمینان بیشتری قدم به جلو می گذارند.
البته در این سایت مقالات متنوعی در مورد روش های موفقیت ذکر شده است که با مطالعه ی آنها می توانید اطلاعات دقیق تری در مورد اینکه چگونه می توانید تجارت موفق تری داشته باشید بدست آورید.
یکی دیگر از مواردی که باید همیشه به آن توجه داشته باشید، مسئله تبلیغات است. به جای اینکه بخواهید برای مردم تاثیر "وای شگفت انگیز است" بگذارید سعی کنید تاثیر منطقی روی آنها بگذارید و اهداف و خدمات خود را به طور معقول برای آنها توضیح دهید. زمانیکه به شروع کاری اقدام می نمایید: باید با خودتان بگویید که چالش های بسیار زیادی در پیش روی شما و تشکیلاتتان قرار خواهد داشت، مقام های ارشد چه کارهای ارزشمندی که انجام نمی دهد، چقدر خوب است که در آنجا کار می کنید، و چه مزایایی به همراه دارد.
موفقیت های نرم در موفقیت شغلی
مهارت های نرم یا Soft Skills به آن دسته از توانائی های فردی می گویند که به شما و شخصیت شما کمک می کنند که در تعامل با دیگران به بهترین شکل عمل کنید. اگر بخواهیم صادق باشیم باید گفت این مهارت ها در شیوه و روش تربیت شما و به طرز دید و نگاه شما به زندگی بستگی دارد.در ادامه با مهم ترین مهارت های نرم که می توانند در موفقیت شغلی شما تاثیر گذار باشند اشاره می کنیم و هر کدام را بررسی خواهیم نمود. مهم ترین مهارت های نرم کدام هستند ؟
- قدرت حل مسئله
- رهبری
- کار گروهی
- ارتباطات
- خلاقیت
- مسئولیت پذیری
- انعطاف پذیری و سازگاری
- مهارت های بین فردی
- توجه به جزئیات
- مدیریت زمان
در بالا به مهم ترین مهارت های نرم که می توانند هر فردی را در یک شغل به جایگاه های مناسبی برسانند اشاره کردیم و در ادامه به بررسی هر کدام از این موارد خواهیم پرداخت.
1. ارتباطات
مهارت های ارتباطی شیوه های موثر شفاهی یا نوشتاری است که شما در محیط کار بیان می کنید. برقراری ارتباط مهارت مهمی در فروش است و در صنایع مختلف - از منابع انسانی گرفته تا مدیریت - مفید است.برخی از نمونه های مهارت های ارتباطی عبارتند از:
- مهارت های ارائه
- اعتماد به نفس
- احترام متقابل
- یکدلی
- گوش دادن فعال
- ارتباط کلامی
- ارتباط غیر کلامی
- ارتباط نوشتاری
- بازخورد سازنده
- دوستی
2. کار گروهی
کارفرمایان همیشه به دنبال افرادی هستند که در همکاری با یک تیم عالی باشند. مهارت های کار گروهی به شما کمک می کند تا به خوبی در یک گروه فعالیت کنید و وظایف را به سرعت و به طور موثر انجام دهید. در واقع، کار گروهی برای مشاغل بازار ، هماهنگی رویدادها و مهندسی نرم افزار بسیار مهم است.برخی از نمونه های مهارت های مربوط به کار گروهی عبارتند از:
- مدیریت تعارض
- نمایندگی
- استماع
- گوش دادن فعال
- همکاری
- مشارکت
- هماهنگی
- تبادل ایده
- پادرمیانی
- مذاکره
3. سازگاری
سازگاری و انعطاف پذیری مهارتهای اساسی برای همراهی با تغییرات است (مانند آنچه در سال 2020 با آن روبرو بودیم و در حال حاضر در سال 2021 با آن روبرو هستیم). این مهارت های نرم به ویژه هنگام کار در محیط های کاری سریع، یا در حال پیشرفت مداوم مانند روابط عمومی، مدیریت رویدادها، فناوری، پرستاری و تبلیغات بسیار مهم هستند.برخی از نمونه های مهارت های مربوط به سازگاری عبارتند از:
- کنجکاوی
- خودمدیریتی
- تصمیم گیری
- آرامش
- خوش بینی
- ذهن باز
- تحلیل و بررسی
- اعتماد به نفس
- سازمان
- خود انگیزش
4. حل مسئله
مهارت حل مسئله به توانایی شما در استفاده از تفکر تحلیلی و خلاق برای یافتن راه حل بستگی دارد. مهم نیست که در کدام صنعت کار می کنید، مهارت های حل مسئله همیشه در برخی از سطوح با ارزش خواهد بود زیرا هر شغلی دارای موضوعاتی است که باید برطرف شوند. در نهایت، داوطلبانی که می توانند با مشکلات مقابله کنند و راه حل های شهودی پیدا کنند، همیشه تقاضای زیادی دارند.
مشاغلی که حل مسئله در آنها بسیار حیاتی است شامل اجرای قانون، فناوری اطلاعات و زمینه های مرتبط با پزشکی است.انواع مهارت های حل مسئله عبارتند از:
- تحلیل و بررسی
- تفکر جانبی
- استدلال منطقی
- ابتکار عمل
- ماندگاری
- مشاهده
- اقناع
- مذاکره
- طوفان مغزی
- تصمیم گیری
5. خلاقیت
خلاقیت یک مهارت نرم گسترده است که می تواند از کمک به شما در ایجاد راه حل های ابتکاری تا یک طراح گرافیک موثر باشد. در حقیقت، برخی از متخصصان، خلاقیت را مهمترین مهارت نرم آینده می دانند. گرچه خلاقیت برای هر صنعتی ارزشمند است، اما به ویژه برای طراحان آموزشی، معماران و هنرمندان بسیار مهم است.انواع مهارت های خلاقانه عبارتند از:
- تفکر واگرا
- الهام
- خیال پردازی
- تغییر شکل
- نقشه برداری ذهن
- بینش، بصیرت، درون بینی
- نوآوری
- در حال آزمایش کردن
- سوال کردن
- طراحی
6. اخلاق کار
اخلاق کار یکی از اساسی ترین مهارت های نرم است که به طور گسترده قابل انتقال است. با به نمایش گذاشتن اخلاق کاری خود، با کارفرمایان ارتباط برقرار می کنید که به اهمیت کار و ارزش تلاش بیشتر خود اعتقاد دارید.
نشان دادن اخلاق کاری باید در هر شغلی مهم باشد ، اما برای مشاغل دارای استرس بالا مانند پشتیبان ها، معلمان و پرستاران امری حیاتی است.مثالهای مهارت نرم مربوط به اخلاق کاری عبارتند از:
- تمامیت
- مسئوليت
- انضباط
- ابتکار عمل
- قابل اعتماد بودن
- تعهد
- خود انگیزه
- حرفه ای گری
- کار گروهی
- مدیریت زمان
7. مهارتهای بین فردی
مهارت های بین فردی به توانایی شما در برقراری ارتباط خوب و تعامل با دیگران ، حفظ روابط و فراتر از آن تأثیر مثبت بر افراد اشاره دارد. در تعامل و برقراری ارتباط با همکاران و مدیریت، مهارت های بین فردی در بیشتر صنایع هر روز استفاده می شود. با این حال، آنها به ویژه برای افرادی که در صنایعی مانند خدمات مشتری، املاک یا برنامه ریزی مالی کار می کنند بسیار حیاتی است.نمونه هایی از مهارت های مربوط به مهارت های بین فردی عبارتند از:
- یکدلی
- شوخ طبعی
- راهنمایی
- شبکه سازی
- حساسیت
- صبر
- تحمل
- سخنرانی عمومی
- تقویت مثبت
- دیپلماسی
8. مدیریت زمان
مهارت های مدیریت زمان با استفاده هوشمندانه از وقت ، توانایی شما در کار کارآمد و مولد را توصیف می کند. اکثر کارفرمایان از این مهارت نرم استقبال می کنند، اما اگر در زمینه های پیشگیری از ضرر یا زمینه های حقوقی فعالیت می کنید این مهارت می تواند برایتان بسیار مهم تر و با ارزش تر باشد.برخی از مهارت های مربوط به مهارت های مدیریت زمان عبارتند از:
- تعیین هدف
- اولویت بندی
- خود راه انداز
- برنامه ریزی
- تصمیم گیری
- تمرکز
- نمایندگی
- مدیریت استرس
- کنار آمدن
- سازمان
9. رهبری
مهارت های رهبری به توانایی شما در راهنمایی دیگران، آموزش استخدام های جدید و راهنمایی تیم ها اشاره دارد. مهارت های قدرتمند رهبری نیز یکی از اساسی ترین ویژگی ها در هنگام مسئولیت پذیری و ارتقا سطح در یک شرکت است. کارفرمایان همیشه به دنبال افرادی قابل اعتماد با مهارت های رهبری قوی هستند تا به آنها در رشد شرکت های خود کمک کنند.
مهارت های رهبری برای کارآفرینان، انواع مدیریت ها و حتی مشاغل در امر آموزش بسیار مهم است.برخی دیگر از مهارت های مرتبط با رهبری عبارتند از:
- مدیریت پروژه
- یکدلی
- از خودگذشتگی
- استماع
- فروتنی
- مهارتهای مدیریتی
- هوش فرهنگی
- اعتبار
- تطبیق پذیری
- سخاوت
- اعتماد کنید
- راهنمایی
- استخدام کردن
10. توجه به جزئیات
توجه به جزئیات به توانایی شما در دقیق بودن در کار اشاره دارد و باعث می شود که در مواجه به موارد و مسائل جزئی نیز شما تیزبین باشید. مشاغل مناسب افراد جزئی گرا شامل حسابداری، داروسازی و مهندسی است.برخی از مهارت های نرم اضافی مربوط به توجه به جزئیات عبارتند از:
- مشاهده انتقادی
- استماع
- سازمان
- برنامه ریزی
- تحلیل و بررسی
- درون نگری
- حافظه
- دقت
- به خاطر آوردن
- سوال کردن