مثبت اندیشی
فردی را در نظر بگیرید که ذهن او به طور مداوم بر زیبایی های زندگیش تمرکز می کند و قادر است در شرایط به ظاهر سخت و ناخواسته نیز کنترل ذهن خود را با مثبت اندیشی و دیدن نیمه ی پر لیوان در دست بگیرد. چنین فردی به دلیل قدرت ذهنی و تمرکز بالایی که کسب می کند می تواند در شرایط سخت نیز زندگی خود را به خوبی اداره کند و با صبر و تلاش خود از شرایط ناخواسته خارج شود.
در مقابل فردی که منفی نگر است. زمانی که اتفاق ناخوشایندی برای او ایجاد می شود که با نوعی چالش در زندگی خود روبرو می شود به دلیل این که تمرکز او روی نکات منفی و جوانب منفی موضوع است، توانایی حل مسئله و یافتن راه برون رفت از شرایط سخت را از دست می دهد و با منفی نگری خویش، خود را در شرایط ناخواسته زندانی می کند. گویی که هیچ راه فراری از آن شرایط نخواهد داشت.
در واقع این ذهن خود اوست که با دیدن شرایط منفی و تمرکز طولانی مدت بر روی نکات منفی برای همیشه او را در شرایط سخت نگه می دارد. افراد موفق کسانی نیستند که هیچ چالشی در زندگی خود نداشته و با هیچ مشکلی روبرو نبوده اند بلکه آنان افرادی هستند که به هنگام رویارویی با شرایط منفی و چالش های سخت زندگی قادر هستند بر خلاف سایرین از قدرت ذهن خود به نفع خودشان استفاده کرده و با دیدن کورسویی از امید تمام توجه و تمرکز خود را روی همان عامل مثبت متمرکز کرده و آن را به عنوان یک برگ برنده در نظر می گیرند.
این مسئله درباره ی تربیت کودکان نیز صادق است. با ایجاد مثبت اندیشی در کودکان، آنها با نگرش مثبت نسبت به زندگی رشد می کنند و با نهادینه شدن مثبت اندیشی، این رویکرد به بخشی طبیعی از زندگی آنها بدل خواهد شد.
اولین و مهم ترین گام در ایجاد مثبت اندیشی در کودکان این است که والدین و سرپرست کودک تلاش کنند نگرش و رفتار مثبت را آموزش بدهند. کودکان به تقلید از بزرگسالان علاقه مندند. آنها به ما گوش می کنند و به دقت رفتارمان را نظاره می کنند. اگر والدین و بزرگ ترها رفتار و نگرش مثبتی داشته باشند، امکان ایجاد و تلقین مثبت اندیشی در کودکان بیشتر خواهد شد.
رفتارها و نگرش های منفی ما نیز چنین حالاتی را در کودکان ایجاد می کند. در ادامه راه حل هایی برای ایجاد مثبت اندیشی در کودکان مطرح شده است با به کارگیری این روش ها می توانید رفتار و نگرش مثبت را به کودک دلبند خود بیاموزید. با ما همراه باشید.
نحوه ایجاد منفی نگری در کودک
پیش از آن که به دنبال یافتن راهکارهایی برای تربیت کودک مثبت نگر و قدرتمند باشید ابتدا بهتر است از عواملی که منجر به منفی گرایی شخصیت و طرز فکر کودک می شود آگاه شوید. به راستی چه اتفاقی می افتد که یک کودک مثبت اندیش می شود و در تمام کارهای خود به خود متکی بار می آید و کودکی دیگر کاملا رفتاری برعکس داشته و منفی نگر تربیت می شود؟ پاسخ این است: رفتارهای خود شما و شیوه ی غالب فکری پدر و مادر!
مواردی وجود دارد که انجام آن توسط پدر و مادر و قرار گرفتن کودک در چنین شرایطی باعث می شود کودکتان به سوی منفی بافی و تلخ شدن پیش رود. برخی از این شرایط و رفتارها شامل موارد زیر هستند:
منفی نگری با رفتارهایی ازین قبیل ایجاد می شود:
- زمانی که پدر و مادر کودک افرادی منفی نگر باشند.
- اگر آرامش و حس امنیت و صلح در خانه برقرار نباشد.
- اگر تمرکز شما روی عادات منفی فرزندتان باشد.
- اگر به صورت مداوم از فرزندتان یا پدرش و یا از دیگران انتقاد می کنید.
- اگر کودک توسط شما تایید، تحسین و تشویق نشود.
- اگر به طور مکرر فرزندتان را به خاطر کارهای اشتباهش سرزنش می کنید.
- اگر از اطرافیان و دوستان او بد می گویید.
- اگر این چنین به او القا شده است که جامعه به او آسیب می زند.
- اگر او را بیش از محدود می کنید یا در اجرای قوانین سختگیری می کنید.
- اگر بیش از حد از او مراقبت شود.
در همه این موارد، احتمال این که کودک در آینده نگاهی منفی نسبت به هر چیزی پیدا کند، خود را فردی مغموم و شکست خورده و ناتوان بداند و توان حل مسائل و مشکلات خود را نداشته باشد بسیار زیاد است. در صورتی که هر کدام از این رفتارها را در حق فرزند خود به صورت ناآگاهانه انجام داده اید و از نتایج منفی اعمال خود اطلاعی نداشته اید لازم است بدانید که اکنون احساس گناه و عذاب وجدان در قبال فرزندتان هیچ مشکلی از او حل نمی کند. بهتر است احساس گناه و پشیمانی را از خود دور کرده و با استفاده از راهکارهای زیر گام بزرگی در سوق دادن فرزندتان به سمت مثبت نگری بردارید.
ترفندهای کاربردی برای مثبت اندیشی کودکان
رعایت توصیه های زیر می تواند کمک کند تا شما فرزندتان را در جهتی رشد دهید که حتی اگر سرشتی دشوار و ناسازگار داشته، اندکی تعدیل شود و برداشت هایش از حوادث و اتفاقات مثبت و واقع بینانه باشد. البته این بدان معنا نیست که واقعیت های منفی پیرامونش را نبیند:
- کودکان از ما الگو می گیرند. سعی کنید در حضور آنها حرف ها و صحبت هایی که پس زمینه منفی و بدبینانه دارد، محدود کنید و مواظب رفتارها و تعبیرهای منفی خود از وقایع باشید؛ مثلا اگر هنگام رانندگی ماشینی جلوی شما پیچید، بلافاصله بر سرعت خود نیفزایید تا بخواهید درسی به طرف مقابل بدهید و نگویید می خواهد حال مرا بگیرد، حق با من بود، مراعات حق دیگران را نمی کند بلکه این پیام را منتقل کنید که حتما عجله دارد. در ضمن در زمان رانندگی نباید لج و لجبازی کرد.
- نگرش های منفی و بدبینانه کودک خود را اصلاح کنید. مثلا چنانچه فرزند شما شکایت داشت که دوستش جامدادی نو خریده و آن را به مدرسه آورده تا فخرفروشی کند و دل بچه های دیگر را بسوزاند، به او بگویید:«نه فکر نمی کنم این طور باشد. او از اینکه وسیله نویی خریده خوشحال و ذوق زده است و می خواهد شما را هم در این احساس خود شریک کند.»
- سعی کنید اعتماد به نفس کودک خود را تقویت کنید. کودکانی که اعتماد به نفس خوبی دارند معمولا شرایط را طوری تعبیر نمی کنند که در آن مفهوم حقارت، سرشکستگی و بدبینی وجود داشته باشد. کودکانی که اعتماد به نفس پایینی دارند معمولا برداشتی منفی و تحقیرآمیز نسبت به خود دارند و رفتار و برخورد دیگران را منفی تعبیر می کنند مثل:مرا مسخره می کند، می خواست مرا خرد و تحقیر کند، می خواست مرا جلوی دیگران کوچک کند، هیچ کس مرا دوست ندارد، من به درد هیچ کاری نمی خورم.
- مواظب کلماتی که مفاهیمی مطلق دارند، در مکالمات و ارتباطات خود باشید؛ کلماتی مانند همیشه، هیچ وقت، اصلا، به هیچ وجه و... اگر کودک شما خطایی می کند، هرگز با این کلمات او را توصیف نکنید:«تو چرا هیچ وقت به بزرگ ترهات سلام نمیدی، همیشه همین طور بدخط می نوشتی... تو هیچ وقت یاد نگرفتی چطوری از خودت دفاع کنی.» چون دقیقا پس از مدتی آنها به همین باور در مورد خود می رسند که من هیچ وقت نمی توانم درست عمل کنم و بعد از مدتی همین برداشت را به رفتار دیگران هم تعمیم می دهند که منظور معلمم از اینکه چنین حرفی را زد این است که من دانش آموز کندذهنی هستم و هیچ چیز را درست یاد نمی گیرم.
- کودکانی که با استرس ها، سختی ها و ناملایمات زیادی روبرو می شوند ممکن است بعد از مدتی به این نتیجه برسند که همه چیز سخت، بد و نامناسب است. پس سعی کنید زیبایی ها را به فرزندتان نشان بدهید. استرس های محیطی او را کم کنید. بعضی از وقایع اجتناب ناپذیر هستند ولی می توانیم کاری کنیم که برخی از آنها به وجود نیایند یا به شکل خفیف تری تجربه شوند.
- از تنبیه کودک بپرهیزید و با او بدرفتاری نکنید. وقتی کودکان مورد اذیت و آزار قرار می گیرند، جهان را تهدیدکننده و ناامن درک می کنند.
- برخی از واقعیت های منفی و تلخ در زندگی وجود دارد. فرزندان ما باید به طور واقع بینانه با حوادث و وقایع برخورد کنند. واقعا قلدری در مدارس وجود دارد. کودک باید واقعیت این مفهوم را درک کند و راه های مقابله با آن را بیاموزد. اگر دانش آموز دیگری بخواهد او را مجبور به انجام کاری کند یا به زور خوراکی هایش را بگیرد او باید بیاموزد که این شخص قلدر و هدفش تعرض به حدود دیگران است. پس من در مقابل این قلدری می ایستم. تحلیل درست واقعیت ها و برخورد منطقی با آنها جزو بدبینی نیست.
- سعی کنید عشق و مهرورزی به دیگران را به کودک بیاموزید. بیاموزید که انسان ها به کمک یکدیگر نیاز دارند. ما باید به همنوعان خود خدمت کنیم و آنها را دوست داشته باشیم.
- به کودکان بیاموزید که حتی از چیزهای کوچک هم می توان لذت برد و شاد شد. برای شادی لازم نیست حتما ما یک موفقیت بزرگ یا اتفاق بسیار بزرگ و مثبت را تجربه کنیم. لذت ها و شادی های ساده زندگی کم نیست. درک خوشبختی از طریق درک همین شادی ها و لذت های دم دستی زندگی امکان پذیر است.
- به کودکان بیاموزید خوبی های حتی کوچک و اندک دیگران را ببینند و بازخورد مثبت بدهند. این رفتار باعث می شود تا دیگران نیز به ما بازخورد مثبت بدهند. فراموش نکنید که گاهی دید منفی و بدبینانه، نشانه ای از یک اختلال اعصاب و روان مانند افسردگی، اضطراب، اختلال سلوک و شخصیت یا مشکل و اختلال دیگری است و چنانچه نمی توانید شیوه نگرش منفی کودک خود را اصلاح کنید، شاید روان پزشک یا روان شناس کودک بتواند به شما کمک کند.
نتیجه گیری
آموزش مثبت اندیشی به کودکان مسیر موفقیت و پیروزی در زندگی آینده را برای آنان تا حد زیادی هموار می کند. کودک مثبت اندیش به دلیل قدرت ذهنی و تمرکز بالایی که کسب می کند می تواند در شرایط سخت نیز زندگی خود را به خوبی اداره کند و با صبر و تلاش خود از شرایط ناخواسته خارج شود. با روش های کاربردی آسانی که در بالا گفته شد می توانید کودکان مثبت اندیش تربیت کنید.
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش