به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز، پیش از اینکه مدیر تی.آر.تی لب به سخن باز کند و از ناراحتی و خشم دولت ایران بهخاطر ایجاد شبکه فارسیزبان حرف بزند از لزوم گسترش شبکههای این رسانه و نفوذ فرهنگ طیب و طاهر ترکیه به زندگی 5 میلیارد انسان در سراسر جهان صحبت کرده بود. زاهد سوباجی با بیان اینکه پلتفرمهای دیجیتال آغشته به فرهنگ غربیاند از وظیفه کشور خود برای زدودن آثار مخرب تولیدات غربی پرده برداشت و بدون اینکه خندهاش بگیرد گفت رسانههای عمومی ترکیه و در رأس آنها تی.آر.تی برای برپایی جهانی عادلانهتر در حوزه پلتفرمها تلاش میکنند. اما واقعیت میدان چیز دیگری میگوید، فقط کافی است گوش شنوا و چشم بینایی برای پذیرش ادله موجود و رد حرفهای بیپایه و اساس این مدیر ترکیهای وجود داشته باشد. ماهواره به جزء لاینفکی از خانه بسیاری از ایرانیان تبدیل شده و به همین واسطه مردم کشور ما بهخوبی نسبت به کانسپت اصلی آثار نمایشی ترکیهای آگاهی دارند.
راهبرد اصلی سیاست خارجی ترکیه تا سال 2002 میلادی بر محور کمالیسم میچرخید ولی تحولات اجتماعی و سیاسی این کشور در دهه نود میلادی باعث شد گفتمان کمالیسم مثل چرم ساغری آب برود و جای آن را گفتمان موسوم به پساکمالیسم بگیرد. این تغییر و تحول سبب شد ترکیه از نگاه یکسویه و همهجانبه به غرب دست بردارد و توجهش را به خاورمیانه بهعنوان تنها نقطهای که این کشور بههمراه کارگزارانش میتواند سیاستهای امپریالیستیاش را پیش ببرد معطوف کند. ترکیه یا از طریق مداخله نظامی به شمال عراق و حمله نظامی به سوریه اقدامات بنیانکنش را پیش میبرد یا در صورت عدم موفقیت در این زمینه کالای فرهنگیاش را روانه خانه مردم این منطقه، بالاخص ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس و مدیترانه میکند. به عبارت دیگر هرجایی که حزب اعتدال و توسعه نتواند پروژه نفوذ را با حمله نظامی به دیگر کشورها جلو ببرد از قدرت نرمش استفاده میکند.
«مؤسسه یونس امره» در سال 2007 با همین هدف یعنی نفوذ فرهنگی ترکیه به کشورهای منطقه بهویژه ایران، لبنان، سوریه، مصر و اردن ایجاد شد و به مرور فعالیتهایش را در قالبهای متعددی نظیر آموزش زبان ترکی، معرفی فرهنگ و هنر این کشور به مردم دیگر نقاط جهان و... گستردهتر کرد. ولی این سریالهای ترکیهای همچون «نور» (گوموش)، «حریم سلطان»، «عشق ممنوع» و... بودند که پروژه نفوذ فرهنگی به همسایگان را شدت بخشیدند. این سریالها اخلاق عرفی شهروندان عربزبان را نشانه میگرفتند. برای مثال تعداد قابلتوجهی فتوا رأی به قبح تماشای مجموعههای تلویزیونی ترکیهای در عربستان سعودی داده بود. حتی رئیس دادگاههای شرعی این کشور به مدیران شبکههای تلویزیونی هشدار داد سریالهای تولید ترکیه را بهخاطر ترویج فساد پخش نکنند والا با مجازات اعدام روبهرو میشوند! حتی ناسیونالیستهای عرب هم چندان دل خوشی از این سریالها نداشتند و مدام از آن بهعنوان «قرار گرفتن در آغوش فرهنگ بیگانه ترک» که درصدد حذف فرهنگ اصیل عربی است یاد میکردند. ولی تمامی این انتقادات موجب نشد که مردم کشورهای عربی نسبت به آن موضع منفی بگیرند و به سراغ تماشای آنها نروند.
در حال حاضر دامنه مخاطبان سریالهای ترکیهای بهقدری گسترش یافته که این کشور را بعد از آمریکا با تعداد مخاطبانی بالغ بر 650 میلیون نفر به دومین صادرکننده مجموعههای تلویزیونی در جهان تبدیل کرده است. آنها حتی برای رقابت با پلتفرم نتفلیکس، پلتفرمهایی نظیر puhtv، Tabii (وابسته به شرکت رادیو و تلویزیون ملی ترکیه یا همان تی.آر.تی)، Gain و blutv را راهاندازی کردهاند و برای ایجاد شکافهای عمیق فرهنگی و اجتماعی میان دولتها و ملتهایشان سخت تلاش میکنند.