به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، كودكان آینه رفتار شما هستند در زمان بروز مشكلات: داد زدن ، گریه ، احساس شكست و درماندگی، ضعف در انتقال احساسات شما را میفهمند بجای صحبت با او: دیدی بابات چكار كرد؟ دیدی مامانت منو نمیخواد؟ با مراجعه به مشاور و مشورت گرفتن ، سلامت خود و فرزند خود را تضمین نمایید.
درد و دل با کودکان
كودكان سنگ صبور شما نیستند، درد و دل با كودك یا تحریك كودك به انجام رفتاری علیه والد دیگر، یكی از مصادیق تجاوز میباشد. طبق تحقیقات در جلسات روانكاوی این كودكان عكس العمل هایی شبیه كودكانی كه به آنها تجاوز جنسی شده نشان میدهند. حال آنكه این كودك در بزرگسالی دارای ناهنجاری من جمله زن-مرد آزاری یا زن-مرد گریزی و مشكلات زناشویی فراوان و به نظر بنده زمینه ابتلا به پارانویید و شك را خواهند داشت. جهت درمان چنین افرادی از طریق روانكاوی اقدام میشود كه با برخورد به مقاومت در یادآوری خاطرات و رفع مقاومت عقده مربوطه باز میشود و فرد میتواند زندگی سالم را تجربه كند و مشكل را هضم كند. البته انجام روانكاوی بسیار هزینه بر و دوره درمانی آن گاها دو سال است.
برخی والدین از مسائل و روابط عاطفی خود با کودکان شان سخن می گویند. این والدین درک لازم را ندارند که این عمل چه آسیبی بر روان و تربیت کودک وارد می کند.
از آنجا که کودکان توانایی درک و حل کردن مشکلات بزرگسالان را ندارند، درد دل کردن بزرگسالان تنها موجب می شود کودک در یک صعود ناگهانی وارد دنیای بزرگسالی شود و این امر آسیب بسیار جدی ای بر روان کودک وارد می کند.
ممکن است کودک بین همسالان خود در ظاهر بازی کند، اما لذت چندانی از بودن در بین آنان نمی برد.
از آنجا که کودکان مرز بین واقعیت و دروغ را نمی شناسند و این درد دل را دروغ نمی دانند، تمایل دارند آن را افشا کنند که در برخی موارد این مساله منجر به رازافشایی از ناحیه کودکان در محافل می شود و بر مشکلات خانواده دامن می زند.
والدین با درد دل کردن شان نوعی عذاب وجدان به کودک منتقل می کنند. استفاده از جملاتی نظیر «بابات منو خیلی اذیت می کنه» یا «اگر تو نبودی من تا حالا از بابات جدا شده بودم» بر ذهنیت کودکان تاثیر منفی می گذارد.
کودک چنین تصور می کند که منشاء تمام مشکلات پدر و مادرشان به سبب وجود اوست، این آسیب ها ممکن است تا بزرگسالی نیز او را همراهی کند.
کودکانی که بار سنگین چنین سخنانی را به دوش می کشند همیشه مضطرب هستند حتی در زمانی که تصور می شود این کودکان در حال بازی هستند، برخی از آنان هوشیارانه به سخنان بزرگ ترهای خود گوش می دهند و همواره منتظرند اتفاقات بدتری رخ دهد. چنین کودکانی گمان می کنند آنان مسئول حل کردن مشکلات والدین خود هستند و چون توانایی حل این مساله را ندارند خود را فردی ناتوان قلمداد می کنند.