هدف از مذاکرات دقیقاً رسیدن به نقطه ای است که در آنجا، امنیت کشورمان تأمین می شود و معیشت مردم سر و سامان می گیرد و منافع ملی به صورت حداکثری تأمین می شود. این باید به عنوان فانوس دریایی ما در دریای پرتلاطم مذاکرات راهنمای تیم مذاکره کننده باشد.
ساعد نیوز: دور جدید مذاکرات احیای برجام در وین از هشتم آذرماه به صورت رسمی آغاز شد و در نهایت با ارائه دو بسته مکتوب پیشنهادی ایران به 1+4 و واکنش منفی طرف غربی به پایان رسید. تیم جدید دیپلماسی ما در این مذاکرات رویکرد متفاوتی با تیم قبلی مذاکره کننده داشت. مبنای رویکرد جدید تیم مذاکره کننده ایران به نظر حضرتعالی چیست؟
دکتر شهرام فتاحی: بسم الله الرحمن الرحیم؛ من در ابتدا می خواهم نکته ای درباره هدف ما از مذاکره به طور کلی عرض کنم. هدف ما از این مذاکرات چیست؟ آیا هدفی غیر از تأمین و تداوم بقای نظام جمهوری اسلامی و حداکثرسازی منافع ملی و امنیت کشور و مردم داریم؟ هدف دقیقاً رسیدن به نقطه ای است که در آنجا، امنیت کشورمان تأمین می شود و معیشت مردم سر و سامان می گیرد و منافع ملی به صورت حداکثری تأمین می شود. این باید به عنوان فانوس دریایی ما در دریای پرتلاطم مذاکرات راهنمای تیم مذاکره کننده باشد. درباره نوع رویکرد تیم مذاکره کننده جدید هسته ای کشورمان باید بگویم که به اعتقاد من، این تیم به رهبری آقای باقری کنی، با چند پیش فرض وارد مذاکرات شده است و دقیقاً نوع رویکرد و عملکرد این تیم نیز از همین پیش فرض ها مایه می گیرد. البته، این تحلیل شخص بنده به عنوان یک معلم روابط بین الملل است. پیش فرض نخست تیم مذاکره کننده ما این است که آمریکا امروز به دلایل مختلف از ظرفیت ساختاری و ساختارسازی اوایل قرن بیست و یکم دیگر برخوردار نیست و در عین حال، نگاه آمریکا به آسیای غربی امروز یک نگاه راهبردی نیست. دلیل این امر هم دقیقاً تغییر میدان اصلی مناقشه برای آمریکا است. امروز ایالات متحده آمریکا تمرکز خودش را بر روی مناقشه در شرق آسیا و تقابل تمام عیار با چین گذاشته است. بنابراین، تلاش می کند تا مناقشات و منازعات و حواشی دیگر را آرام آرام کنار نهد و تا با تمام ظرفیت خودش وارد میدان نبرد با چین در شرق آسیا شود. یک پیش بینی هم در این میان وجود دارد که به زودی منازعه ای در آسیای شرقی و اروپا کلید خواهد خورد. روسیه صد هزار سرباز در مرز اوکراین پیاده کرده است و حتی مقامات اوکراین به صراحت اعلام کرده اند که روسیه قصد دارد در اواخر ژانویه به این کشور حمله کند. ناتو و آمریکا به روسیه در این باره هشدار می دهند. از طرف دیگر، چینش نیروهای چینی نیز به گونه ای است که احساس می شود که چین تصمیم گرفته است تا یک بار برای همیشه به مناقشه تایوان پایان دهد و این استان دور افتاده را به خاک خودش منضم کند.
آیا چین، هند و روسیه می توانند سرمایه، تکنولوژی و امکانات تجاری لازم را برای توسعه کشور ما فراهم کنند؟ من درباره این موضوع تردید دارم! اگر این کشورها واقعاً تأثیرگذاری مد نظر ما را دارند چرا پول های بلوکه شده ما را نمی دهند؟!
در چنین فضایی، تیم مذاکره کننده ما این طور تصور می کند که آمریکا با این چالش های بین المللی ضعیف شده و قدرتش تحلیل رفته است و دیگر نمی تواند زمان و انرژی خودش را در غرب آسیا صرف تقابل و چالش با ایران کند. بنابراین، این استخوان لای زخم توافق هسته ای با ایران باید برداشته شود و برای همیشه حل و فصل شود. در چنین شرایطی، ما فکر می کنیم که با ارائه بسته جدید پیشنهادی می توانیم امتیازات بیشتری را از ایالات متحده آمریکا بگیریم. پیش فرض دوم در اینجا آن است که اگر ما به این خواسته های خودمان رسیدیم که فبها المراد! در غیراینصورت اتفاقی نیفتاده است و ما پلن B خودمان را اجرایی می کنیم. یعنی به جای تمرکز بر برجام سعی می کنیم با تعامل سازنده با کشورهای همسایه و ابرقدرت های دیگری مثل چین و روسیه منافع ملی مان را تأمین کنیم. بخشی از این پلن B واقعاً تحسین برانگیز است و آن اجرای طرح تنش صفر با همسایگان با ابتکار دولت سیزدهم است. ما امروز مذاکرات سازنده ای با عربستان و امارات متحده عربی به عنوان دو بازیگر مؤثر پیرامونی داریم. ما با این کشورها همه نوع مناقشه اعم از ایدئولوژیک، سیاسی، نظامی و فرهنگی داریم. بنابراین، رساندن تنش با همسایگان به نقطه صفر یک تصمیم فوق العاده ای است که آقای رئیسی گرفته اند. از منظر استراتژی به مثابه یک علم حتی بزرگترین بازیگران هم نباید همزمان در بیش از یک جبهه درگیر شوند. تقلیل تنش ها و کانتکست های منازعه برای ایران بسیار تصمیم درستی است. پیش فرض سوم، عملیاتی شدن عضویت ما در سازمان شانگهای و تجارت مؤثر با سه کشور چین، روسیه و هند است. دقت داشته باشید که امروز ما هنوز عضو پیمان شانگهای نیستیم بلکه فقط درخواست عضویت مان پذیرفته شده است و اجرایی شدن عضویت ما حداقل تا اکتبر 2022 طول می کشد. فرض را بر این بگذاریم که اصلاً ما عضو پیمان شانگهای هستیم. آیا چین، هند و روسیه می توانند سرمایه، تکنولوژی و امکانات تجاری لازم را برای توسعه کشور ما فراهم کنند؟ من درباره این موضوع تردید دارم! اگر این کشورها واقعاً تأثیرگذاری مد نظر ما را دارند چرا پول های بلوکه شده ما را نمی دهند؟!
سخن گفتن از معامله تهاتری در سال 2022 واقعاً خنده دار است. تهاتر برای دو هزار سال پیش است. ما یک کالای استراتژیک مانند نفت را میدهیم و در مقابل اش برنج بی کیفیت پاکستانی یا چای بُنجل دریافت می کنیم.
ما بیست میلیارد دلار پول بلوکه شده فقط در چین داریم! دادن واکسن را نمی توان دلیلی بر باز بودن پنجره تجارت واقعی با چین قلمداد کرد. روسیه در زمینه تکنولوژی هیچ حرفی برای گفتن ندارد و نمیتواند در زمینه تکنولوژی نیازهای ما را تأمین کند. آیا چین این تکنولوژی را به ما خواهد داد؟ امروز چین، 1400 میلیارد دلار مبادله تجاری با شرکت های آمریکایی و اروپایی دارد! آیا ما انتظار داریم که چین این 1400 میلیارد دلار را قربانی تجارت با ما بکند؟! ما پنجمین کشور بالقوه ثروتمند در دنیا هستیم. ما گابن، تانزانیا یا اوگاندا نیستیم. ظرفیت های ترانزیتی و ژئوپلتیک ما متأسفانه مغفول مانده است. نباید از فرصت دیپلماتیک موجود غافل شویم. سخن گفتن از معامله تهاتری در سال 2022 واقعاً خنده دار است. تهاتر برای دو هزار سال پیش است. ما یک کالای استراتژیک مانند نفت را میدهیم و در مقابل اش برنج بی کیفیت پاکستانی یا چای بُنجل دریافت می کنیم.
حرفهای رهبری آن قدر روشن و واضح است که هر کس بخواهد از در تفسیر سخنان ایشان برای مردم درآید، هدفی جز تأمین منافع باندی و حزبی خودش را دنبال نمی کند.
خرج کردن از رهبری برای پیشبرد اهداف باندی و حزبی یک خیانت مسلم است. رهبر انقلاب هدفشان چیزی جز تأمین منافع ملی ایران نیست و این کار با هر شکل و روشی از دیپلماسی مبتنی بر عزت، مصلحت و حکمت انجام پذیرد مورد تأئید رهبر انقلاب است. دغدغه رهبری چیزی جز موجودیت کشور، منافع ملی و معیشت مردم نیست. هر جا کم آوردیم پای رهبری را پیش بکشیم این کار درستی نیست. مهم رسیدن به نتیجه مطلوب ما است. حتی زمانی که رهبری با شکل و روش تیم قبلی مذاکره کننده موافق نبودند باز به خاطر تأمین منافع ملی از مذاکره کنندگان حمایت می کردند. امروز سید علی خامنه ای یکی از بهترین خطیبان دنیای سیاست است و نیازی به هیچ مفسری ندارد. آنقدر حرف های رهبری روشن و واضح است که هر کس بخواهد از در تفسیر سخنان ایشان برای مردم درآید، هدفی جز تأمین منافع باندی و حزبی خودش را دنبال نمی کند.
امروز همه می دانیم که در وین یک مذاکره نیابتی در جریان است. اروپایی ها و طرف های دیگر به نیابت از آمریکا با ما مذاکره می کنند. شکست ساز و کار اینستکس اروپایی ها کاملاً نشان داد که اروپا کاره ای نیست.
ساعدنیوز: ما در وین با 1+4 مذاکرات احیای برجام را انجام دادیم و خُب دور اول این مذاکرات که در اصل دور هفتم مذاکرات احیای برجام از زمان استقرار بایدن در کاخ سفید است، نتیجه مطلوبی نداشت و بسیاری از رسانه های دنیا خبر از شکست این دور از مذاکرات داده اند. سؤالی که بسیار در محافل مطرح می شود این است که مگر طرف اصلی ما در برجام آمریکا نیست! چرا ما به جای گفتگوی مستقیم با آمریکا وقت خودمان را برای گفتگو با واسطه ها تلف می کنیم؟
دکتر شهرام فتاحی: واقع مطلب این است که طرف اصلی ما در برجام، ایالات متحده آمریکا است و بقیه کشورها به نوعی واسطه ما با آمریکا هستند. آمریکا کشوری است که قوانین فرامرزی تصویب میکند و تنها کشوری است که چنین قدرتی دارد. در ابتدا باید ببینیم که برجام برای آمریکایی ها چه ماهیتی دارد؟ برجام برای آمریکایی ها همان برنامه جامع اقدام مشترک است نه چیزی بیشتر یا کمتر از این؛ اما در ایران برجام در مجلس تصویب شد و به قانون تبدیل شد و خُب، نظرات مخالف و موافقی که در مجلس درباره این قانون وجود داشت و دارد که به نوبه خود قابل بحث هستند. بنابراین، وقتی در سال، ۲۰۱۸ ترامپ از برجام خارج شد به زعم خود فقط از یک تفاهم نامه خارج شده بود چرا که باید در کنگره تصویب می شد که با توجه به لزوم دو سوم رای مثبت اعضا این اتفاق نیفتاد و شاید هرگز هم نیفتد! برجام در آمریکا یک قانون نبود. این حرکت ترامپ و نگاه قانون محور ما به برجام باعث فرسایش اعتبار بازیگران در جریان مذاکرات شد. ترامپ فقط از برجام خارج نشد بلکه در دوره ترامپ آمریکا از پیمان های بین المللی و حتی سازمان های قدر قدرت بین المللی خارج شد تا جایی که ریچارد هاس از این رفتار ترامپ به دکترین خروج تعبیر کرد.
امروز همه می دانیم که در وین یک مذاکره نیابتی در جریان است. اروپایی ها و طرف های دیگر به نیابت از آمریکا با ما مذاکره می کنند. شکست ساز و کار اینستکس اروپایی ها کاملاً نشان داد که اروپا کاره ای نیست. درباره چین نیز، اگر واقعاً چین توانش را دارد همین اول کار 20 میلیارد دلار ما را که در این کشور بلوکه است، آزاد کند! روس ها چقدر از این منازعه به وجود آمده از زمان خروج ایالات متحده آمریکا از برجام سود برده اند؟! بنابراین، این را ما باید بپذیریم که طرف واقعی ما در برجام آمریکا است و دیگر کشورها همه دنبال منافع خودشان هستند. هر مذاکره ای یا توافقی بدون امضای آمریکا هیچ وجاهت عملیاتی نخواهد داشت.
در عرصه روابط بین الملل ما با تعاملات اخلاقی مواجه نیستیم بلکه همان فضای لویاتان هابز بر مناسبات بین المللی حاکم است. میزان برخورداری شما از منافع و امنیت در عرصه بین الملل تابعی است از مؤلفه هایی که سطح قدرت شما را تعیین می کنند.
ساعد نیوز: ارائه دو بسته مکتوب پیشنهادی به طرف های غربی در گفتگوهای وین واقعاً مایه تعجب بسیاری از تحلیلگران بود؛ اصولاً مذاکره در عرف بین الملل به معنای این است که شما با طرف مقابل دور یک میز می نشینید و با همدیگر گفتگو می کنید؛ جمع بندی این گفتگوها در قالب یک پیشنویس آماده می شود و طرف ها برای اتخاذ تصمیم حاکمیتی درباره این پیشنویس به پایتخت های کشورهای متبوع می روند. اما ما امروز شاهد یک روند دیگری هستیم. نظرتانن در این خصوص چیست؟
دکتر شهرام فتاحی: با این حرف شما کاملاً موافقم. در دیپلماسی چند جانبه، حاصل مذاکرات می شود پیش نویس؛ یعنی شما با مذاکره به یک متن می رسید؛ برای نهایی شدن این متن، یک پاراف اولیه مورد نیاز است و بعد از آن متن در فرایند امضای نهایی قرار می گیرد. ما 6 دور پیشتر در وین برای احیای برجام با طرف های غربی مذاکره کرده ایم. تیم 40 نفره! مذاکره کننده ما با دو بسته پیشنهادی در دور هفتم مذاکرات احیای برجام حاضر شد. یکی از این بسته ها مربوط به چگونگی رفع تحریم ها به دست آمریکا است و بسته دیگر، درباره نحوه ادامه غنی سازی است. ما درباره محتوای این بسته های پیشنهادی هیچ چیزی نمی دانیم. واقعیت داستان این است که در عرصه روابط بین الملل ما با تعاملات اخلاقی مواجه نیستیم بلکه همان فضای لویاتان هابز بر مناسبات بین المللی حاکم است. میزان برخورداری شما از منافع و امنیت در عرصه بین الملل تابعی است از مؤلفه هایی که سطح قدرت شما را تعیین می کند. یک بازیگری که در عرف بین الملل، بازیگر چندان بزرگی محسوب نمی شود وقتی یک طرف میز می نشیند و قدرت های دنیا در طرف دیگر این خودش به اندازه کافی اعتبار برای ما محسوب می شود. بنابراین، با در نظر گرفتن این نکات، باید نگاه رئالیستی به روند مذاکرات وین داشته باشیم. یک مشکلی که از گذشته در دستگاه دیپلماسی ما وجود داشته و همچنان شاهد آن هستیم، این است که با تغییر دولت ها گویی یک شیفت پارادایمی در وزارت خارجه رخ می دهد!
به نظر می آید که تیم مذاکره کننده با رویکردی مدعیانه وارد مذاکرات شده است. 6 دور مذاکره قبلی کنار گذاشته شده و قرار است از موضعی نو مذاکرات صورت بگیرد. کشورهای غربی و وزیر امور خارجه آمریکا این دور مذاکرات را بسیار ناامیدکننده ارزیابی کرده اند.
ما نباید فراموش کنیم که این آمریکا بود که زیر میز زد و غیراخلاقی رفتار کرد و از موضعی جابرانه بقیه کشورها را تهدید کرد که با ایران معامله نکنند. آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا در اشاره به همین رویداد، گفت که خروج ترامپ از برجام برای آمریکا خسارت محض بوده است. ایران با ارائه دو بسته پیشنهادی در اصل دارد یک نگاه تجدیدنظرطلبانه و تهاجمی را در این مذاکرات به نمایش میگذارد. تو گویی عمارتی که تا سقف ساخته شده قرار است کوبیده شود و از نو عمارتی جدید بنا شود. همین مسأله مایه آزردگی خاطر طرف های غربی شده است. بسیار بعید است که از این دودکش به این زودی دود سفید بیرون بیاید. به نظر می آید که تیم مذاکره کننده با رویکردی مدعیانه وارد مذاکرات شده است. 6 دور مذاکره قبلی کنار گذاشته شده و قرار است از موضعی نو مذاکرات صورت بگیرد. کشورهای غربی و وزیر امور خارجه آمریکا این دور مذاکرات را بسیار ناامیدکننده ارزیابی کرده اند. آقای باقری کنی در گفتگوهای خبری خودشان گفته اند که آمریکا شروط ایران را پذیرفته است و این حرف ایشان با اظهارنظرهای طرف های غربی همخوانی ندارد مگر این که در پشت پرده، آمریکا خواسته های ایران را پذیرفته باشد. بازار یک ماهیت ارگانیک دارد و واکنش منفی بازارهای ایران به نتیجه مذاکرات پیام دیگری را مخابره می کند. من فکر نمی کنم در ایران هیچ یک از هموطنان ما شکی به مستکبر بودن آمریکا داشته باشند. بنابراین، نیازی برای اثبات موضع استکباری آمریکا نیست. شاید بهتر بود مذاکرات از همان جایی پیگیری شود که متوقف شده بود. بنابراین، من باور دارم که از این کوزه شکسته آبی بیرون نخواهد تراوید.
متأسفانه اقتصاد ما با همین فشار حداکثری در معیت هیولای کرونا تا مرز اضمحلال پیش رفته است. معیشت مردم نابود شده است. کشور را نمی شود جزیره ای مدیریت کرد. ایران بین المللی ترین کشور در بین المللی ترین نقطه ژئوپلتیک در دنیا است.
ساعد نیوز: بسیاری از رسانه ها از پیشنهاد آمریکا مبنی بر توافق گام به گام و موقت خبر دادند در حالی که موضع تیم مذاکره کننده ما مبتنی بر فرمول همه یا هیچ است. یعنی دیپلمات های ما اعلام میکنند که یا همه تحریم ها به یکباره برداشته می شود یا هیچ توافقی صورت نمی گیرد. نظر حضرتعالی به عنوان استاد روابط بین الملل چیست؟
دکتر شهرام فتاحی: آن چیزی که ما از دیپلماسی می فهمیم این است که دیپلماسی راهی است برای سازش. ذات دیپلماسی پیشرفت گام به گام برای رسیدن به یک نقطه نظر مشترک است. من و شما هم باور داریم که ایران در قضیه برجام کاملاً مظلوم واقع شده است. طرف مقابل ما تعهدات خودش را انجام نداده است. واقع مطلب این است که ما امروز در ایالات متحده آمریکا با یک رئیس جمهور ضعیف مواجهیم و این فرصتی است برای ما تا بار و فشار تحریم ها را از جامعه برداریم حتی با روندی گام به گام. در روابط بین الملل چیزی به نام اعتماد معنا ندارد. جوهر روابط بین الملل آنارشی است. آن چیزی که شما در روابط انسانی از آن به اعتماد تعبیر می کنید در روابط بین الملل بی معنی است. تحلیل های ما نباید عامیانه باشد. بازیگران حاضر در یک مذاکره در ظرف زمان اکنون مذاکره می کنند. حقیقت این است که فشارحداکثری آمریکا برای هر دو طرف جز خسارت به همراه نداشته است. متأسفانه اقتصاد ما با همین فشار حداکثری در معیت هیولای کرونا تا مرز اضمحلال پیش رفته است. معیشت مردم نابود شده است. کشور را نمی شود جزیره ای مدیریت کرد. ایران بین المللی ترین کشور در بین المللی ترین نقطه ژئوپلتیک در دنیا است. برای مدیریت چنین کشوری شما به مراودات بین المللی نیاز دارید. به نظر من رویکرد گام به گام به توافق رویکرد درستی است. بعضی ها در داخل آدرس غلط می دهند. بازنده و برنده مطلق در دیپلماسی معنی ندارد. هنر دیپلماسی این است که شما از حداقل ظرفیت، حداکثر بهره برداری را داشته باشید. این بهترین رویکرد است.
امروز اگر پرونده ایران در شورای حکام باشد فردا در شورای امنیت است و آیا ما روی وتوی روسیه وچین حساب باز کردیم؟! مگر قبلاً وتو کرده اند که الان چنین انتظاری داریم. 7 قطعنامه در شورای امنیت با امضای همین چین و روسیه به تصویب رسیده است.
نباید فرصتی به آمریکا و هم پیمانانش برای جعل تصاویر مطلوب رژیم صهیونیستی از ایران به عنوان کشوری که علاقه به تعامل با دنیا را ندارد، داده شود. نباید اجازه دهیم که جامعه جهانی چنین تصور کند که ما کشوری هستیم که بنایی برای تعامل نداریم. برگ برنده را به دست رقیب ندهیم. تا این لحظه کار غیرقانونی نکردیم. در عرصه روابط بین الملل حدود حقوق بازیگران را فضای لویاتانی قدرت تعیین می کند. هیجان الکی دادن به جامعه دردی را دوا نمی کند. قرار نیست کسی به عنوان یک قهرمان و اسطوره در جامعه معرفی شود. همه مذاکره کننده گان چه قبلی چه کنونی همه فرزندان ایران زمین هستند. با تمام وجود کار می کنند. نباید فضای دیپلماسی را از دست بدهیم. به قول روبرت جرویس، تصاویر در روابط بین الملل مهمتر از واقعیات هستند. یعنی طرف مقابل می تواند با استفاده از فضای به وجود آمده چنان تصاویری از شما بسازد که ابتکار عمل از دست تان برود و شما به عنوان یک بازیگر یاغی معرفی شوید و آن وقت شما دچار فرسایش اعتبار می شوید و ظرفیت دیپلماتیک شما در تعاملات بین المللی به شدت تقلیل پیدا می کند! ما زیر میز نزدیم! این آمریکا است که زیر میز زده است. امروز اگر پرونده ایران در شورای حکام باشد فردا در شورای امنیت است و آیا ما روی وتوی روسیه وچین حساب باز کردیم؟! مگر قبلاً وتو کرده اند که الان چنین انتظاری داریم. 7 قطعنامه در شورای امنیت با امضای همین چین و روسیه به تصویب رسیده است. بنابراین، عاقلانه ترین کار این است که اجازه ندهیم که طرف مقابل تصاویر جعلی از ما به دنیا مخابره کند؛ با رسانه های دنیا بیشتر مراوده کنیم تا جفای آمریکا را برجسته سازم. ما مردم بسیار عزیز و صبور و نجیبی داریم. در این سالهای سخت تحریم مردم این را ثابت کرده اند. حق مردم ما بهترین ها است؛ و به خاطر این مردم باید منطقی تر و به دور از هیجان عمل کنیم.