دستگاه چهارگاه یکی از اصلیترین دستگاه های هفتگانه موسیقی ایرانی است. گفته میشود دستگاه چهارگاه با درجات اصلی مقامهای موسیقایی ایرانی نسبتی مستقیم ندارد، اما برگرفته از شعبات بیست و چهارگانه مقامهای موسیقی قدیم ایرانی است که یکی از آنها چهارگاه نام داشته است. در حقیقت، مقام زنگوله دو شعبه داشته که یکی از آنها چهارگاه بوده است و پس از تحول مقام های موسیقی به دستگاه ها نام چهارگاه بر جای مانده است. البته دستگاه چهارگاه دارای ویژگی های مختص خود است و به لحاظ فواصل مطابق بر دانگ چهارگاه قدیم نیست. این دانگ بیات ترک است که بر دانگ چهارگاه انطباق پذیر است. برخلاف نظر غالب که دستگاه شور را اصلی ترین و مهم ترین دستگاه موسیقی ایرانی میداند، برخی صاحب نظران از جمله داریوش صفوت و هرمز فرهت دستگاه چهارگاه را به علت دارا بودن دو دانگ کاملا متقارن دستگاه اصلی موسیقی دستگاهی ایران دانسته و قدمت آن را بیشتر از شور میدانند. در کتاب «تحلیل ردیف» نیز که چهار دانگ اصلی موسیقی ایرانی در آن تحلیل شده اند، داریوش طلایی دانگ اول چهارگاه را یکی از چهار دانگ اصلی موسیقی دستگاهی ایران معرفی کرده است.
اهمیت:
اگرچه تقریباً تمام صاحب نظران معاصر، دستگاه شور را مهم ترین دستگاه موسیقی ایرانی می دانند و به آن «مادر همهٔ دستگاه ها» می گویند، اما عده ای، همچون هرمز فرهت و داریوش صفوت، دستگاه شور را به خاطر قدمت کمترش اصلی نمی دانند و در مقابل، دستگاه چهارگاه را به خاطر این که دو دانگ متقارن دارد، دستگاه اصلی می دانند.
ویژگی های علمی:
این دستگاه، از نظر علم موسیقی یکی از مهم ترین و زیباترین مقامات ایرانی است. گام آن مانند شور و همایون، پایین رونده و مثل گام ماهور و اصفهان بالارونده می باشد، چرا که در دو حالت محسوس است. یعنی می توان گفت که این گام، مخلوطی از گام سه گاه و همایون است و اگر نت دوم و ششم گام ماهور را ربع پرده کم کنیم، تبدیل به چهارگاه می شود.
در گام چهارگاه همیشه دو علامت نیم پرده برشو و دو علامت ربعی فرو شو با هم وارد شده اند و فواصل درجات این گام نسبت به نت پایه عبارت اند از: دو نیم بزرگ، سوم بزرگ، چهارم درست، پنجم درست، ششم نیم بزرگ، هفتم بزرگ و هنگام، که دانگ های آن هم با یکدیگر برابرند. نت شاهد این دستگاه نیز در راست کوک «دو» است. حالت آغازین درآمدهای چهارگاه، با نت «لا» بسیار واضح و مشخص است و به این وسیله به راحتی می توان آن را از سایر گام ها تشخیص داد.
از میان مقامات ایرانی و به خصوص موسیقی مشرق زمین، شور، سه گاه و چهارگاه هستند که از این میان، مقام چهارگاه از همه مهم تر است. چهارگاه را گامی کاملاً ایرانی و خالص می دانند. این گام با گام بزرگ (ماژور) ارتباط دارد چرا که مانند گام بزرگ بالا رونده است. سوم بزرگ مانند گام بزرگ است (دانگ هایش مثل گام بزرگ (ماژور) مساوی بوده و فاصلهٔ آخر آنها نیم پرده است) و همین طور فاصلهٔ هفتم آن مانند هفتم گام بزرگ است و فاصلهٔ محسوس تا نت پایه نیم پرده می باشد.
از طرف دیگر این چهارگاه با گام کوچک (مینور) نیز ارتباط دارد و به طریقی تمامی گام های مختلف در یک جا جمع شده اند و بهترین صفات هر گام را انتخاب کرده تا گام چهارگاه را با صفات عالی تشکیل دهد. گام چهارگاه هم از نظر آوایی و هم گوشه های مشترک، شباهت زیادی با گام سه گاه دارد.
چهارگاه در گوشه زابل، کمی به اوج می رود. این گوشه با وجود اینکه نت شاهد و ایست ثابتی ندارد، ولی از حالت ریتمیک و ضربی بالایی برخوردار است ولی از این نظر، هیچ وقت به پای گوشه مخالف نمی رسد. مخالف اوج زیبایی چهارگاه است. حصار گوشه ای است که در عین زیبایی، کمی از نظر کوک برای نوازندگان به خصوص سنتورنوازان، مشکل ساز می شود. زیرا برای اجرای این گوشه در ادامه ردیف چهارگاه، بایستی نت «فا» را دیز کوک کرد (البته در راست کوک). یعنی نت فا، نیم پرده زیر می شود. این گوشه تا حدودی معادلات چهارگاه را به هم می ریزد و برای اینکه بتوان به ادامه ردیف پرداخت، بایستی فرودی مجدد به درآمد داشته باشیم. گوشه منصوری نیز معمولاً پایان بخش دستگاه چهارگاه است. حالات کرشمه، بسته نگار، حزین و زنگ شتر، به زیبایی در تمام چهارگاه، خودنمایی می کنند.
ویژگی های موسیقایی:
آواز چهارگاه نمونه جامع و کاملی از تمام حالات و صفات موسیقی ملی ماست. چرا که درآمد آن مانند ماهور، موقر و متین است و شادی و خرمی خاصی دارد. در ضمن آواز زابل در همه دستگاه ها و در اینجا حزن و اندوه درونی در آواز ما دارد. آوازی نصیحتگر، تجربه آموز و توانا مانند همایون دارد و آواز مویه و منصوری غم انگیز و حزین است. پس این دستگاه نیز به دلیل کمال خود هم گریه و زاری می کند و هم شادی می آفریند و گاهی مسرور و شادمان است و گاهی نیز غم انگیز و دل شکسته و با توشه ای از متانت و وقار عارفانه شرقی.
اما روی هم رفته چهارگاه را می توان دستگاهی محسوب کرد که مانند پیری فرزانه دارای روحی بلند و عرفانی است و احساسات عالی انسانی را در کنار خصایص و محسنات انسانی صبور و شکیبا داراست. از ناکامی ها و ناامیدی ها اشک غم می ریزد و در شادی ها و خوشی ها اشک شوق و سرور. این دستگاه، بهترین گزینه برای ساخت قطعات و تصانیف ملی میهنی و حماسی است به طوری که به زیبایی می تواند حالت شوق و افتخار وصف ناپذیری را در شنونده به وجود آورد.
دستگاه چهارگاه ضمن دارا بودن شخصیت مستقل از بعضی جهات به دستگاه سه گاه شبیه است. نت های «ر کرن» و «لا کرن» مشخصه اصلی این دستگاه است. بدیهی است با جابجایی فواصل می توان این نت ها را تغییر داد.
«دخترک ژولیده» و «رنگ مبارک باد» از جمله آثاری است که در چهارگاه ساخته شده اند.
گوشه «مخالف» اوج این دستگاه به شمار می آید. دستگاه چهارگاه در بین پاره ای از قدما به «دستگاه ملوک و سلاطین» نیز شهرت داشته است. دلیل این نام گذاری شاید به حالت رزمی و در عین حال فرح انگیز چهارگاه ارتباط داشته باشد.
به لحاظ حس شناسی مطابق نظر استاد مجید کیانی «چهارگاه» برآمدن آفتاب، سرآغاز زندگی، تابش نور، دیدن و شناختن و معرفت است. (مقام معرفت در وادی های هفت گانهٔ عرفان)
تحلیل ردیف:
در ردیف موسیقی ایرانی، ترتیب گوشه های دستگاه چهارگاه کمابیش به این شکل است: ابتدا گوشه های درآمد و پس از آن گوشه زابل قرار دارند، گوشه های حصار و مخالف معمولاً یکی پس از دیگری می آیند، مغلوب بعد از مخالف می آید و منصوری پس از آن. این ترتیب، به شکلی است که گوشه ها به تدریج تمرکزشان روی درجه های بالاتر دستگاه خواهد بود: درآمد روی نت پایه متمرکز است، زابل روی درجهٔ سوم، حصار روی درجهٔ پنجم، مخالف روی درجهٔ ششم، و مغلوب و منصوری روی درجهٔ اکتاو (هشتم). استثنای این قاعده، گوشهٔ مویه و سه گوشهٔ دیگری است که با این ترتیب ناسازگارند و عبارتند از حُدی، پهلوی و رجز. در ردیف های قدیمی مویه بعد از زابل بوده اما در ردیف های جدید یا دیرتر مطرح می شود یا به کل مطرح نمی شود (مثلاً در ردیف آوازی دوامی مویه در چهارگاه کلا مطرح نمی شود اگر چه در سه گاه مطرح می شود). گوشه های سه گانهٔ حدی، پهلوی و رجز که ساختار ریتمیک تری هم دارند، معمولاً همراه هم در ردیف می آیند و گاهی به کل در ردیف نیامده اند (مثلاً در ردیف صبا).
تحقیقات برونو نتل روی چهل و چهار اجرای ضبط شده از دستگاه چهارگاه نشان داد که گوشه های درآمد، زابل و مخالف تقریباً در تمام اجراها به کار رفته بودند، در حالی گوشه های حصار، منصوری، مویه و مغلوب تنها در نیمی از اجراها یافت می شدند و گوشه های حدی و رجز به همراه گوشه هایی که از دستگاه های دیگری آمده اند یا در ردیف وجود ندارند (نظیر شاه خطایی و چهاربیتی) تنها در یک یا دو مورد از اجراها وجود داشت. همچنین بیشتر اجراهای چهارگاه تنها سه گوشه را پوشش می دادند. از همین رو او سه گوشهٔ درآمد، زابل و مخالف را قلب دستگاه چهارگاه می نامد.
گوشه های دستگاه چهارگاه
برای آشنایی با دستگاه چهارگاه ابتدا لازم است گوشه های این دستگاه را بشناسیم. دستگاه چهارگاه گوشه های متعددی را داراست که از منظر تاثیر عاطفی طیف گسترده ای دارند. برخی گوشه ها غم افزا و بعضی دیگر نشاط آور و فرحناک توصیف شدهاند. بر این مبنا، چهارگاه را درخور همگی احساسات و احوال انسانی دانسته اند. روح الله خالقی در کتاب خود «نظری به موسیقی» دستگاه چهارگاه را در برگیرنده تمامی کیفیتها، حالتها، و صفات دانسته است. فهرست گوشههای دستگاه چهارگاه بدون در نظر گرفتن ترتیب اجرا بر این قرارند: زابل، حصار، مویه، مغلوب، منصوری، حزین و مخالف. اوج دستگاه چهارگاه در گوشه مغلوب اجرا میشود و منصوری نیز آخرین گوشه ای است که به اجرا درمیآید. اما دیگر گوشه های چهارگاه که در روایت های گوناگون ردیف به آنها اشاره شده است عبارتند از: درآمد، نغمه، زنگوله، پیش زنگوله، کرشمه، زنگ شتر، رنگ شهرآشوب، بسته نگار، حاجی حسنی، نغمه، فرود، لزگی، حُدی، رجز، متن و حاشیه، پهلوی. اما همچنان که در دستگاه های دیگر نیز صادق است، برخی گوشه ها در بعضی روایتهای ردیف ذکر نشده اند. برای نمونه در ردیف آوازی عبدالله دوامی گوشه «مویه» در گروه گوشه های دستگاه سه گاه آمده و در چهارگاه غایب است. در ردیف استاد ابوالحسن صبا نیز از سه گوشه رجز، حدی و پهلوی که غالبا همراه یکدیگر اجرا میشوند، اساسا ذکری به میان نیامده است. در میان گوشه های دستگاه چهارگاه، داریوش طلایی پنج گوشه مخالف، مویه، منصوری، زابل و حصار را به دلیل اهمیت آنها به لحاظ مُد «گوشه های درجه یک» چهارگاه نام داده است.
افزون بر گوشه های یاد شده، منابعی نیز از گوشه های دیگری ندرتاً نام بردهاند که چهار پاره، رهامی، ناقوس، شب فرح و شاه ختایی از آن نمونه اند. از سوی دیگر ساختار ردیف و گوشه های دستگاه چهارگاه ارتباطی تنگا تنگ با دستگاه سه گاه برقرار میکنند. بر این مبنا این دو دستگاه را برادر میدانند. از دلایل اخوت این دو دستگاه هم نامی شماری از گوشه های آنهاست که به رغم پیروی از دستگاه های متفاوت ملودی هایی شبیه به یکدیگر دارند. نمونه بارز آنها گوشه های مخالف و مغلوب است که از گوشه های پر اهمیت هر دو دستگاه چهارگاه و سه گاه به شمار میآیند. به باور هرمز فرهت قطعات موسیقایی دستگاه سه گاه به تمامی قابلیت اجرا در چهارگاه را نیز دارند اما به دلیل وجود گوشه هایی خاص چهارگاه، تمامی قطعات این دستگاه اجرا پذیر در دستگاه سه گاه نیستند. گوشه هایی نیز پرده گردانی را در دستگاه چهارگاه ممکن می سازند. پژوهش های برونو نتل بر ده ها اجرای مختلف دستگاه چهارگاه حاکی از آن است که سه گوشه زابل، درآمد و مخالف در همه اجراها نواخته شده اند. به همین علت نتل این سه گوشه را «قلب دستگاه چهارگاه» نامگذاری کرده است.
مخالف چهارگاه
از اصلی ترین گوشه های دستگاه چهارگاه مخالف چهارگاه است که اوج زیبایی این دستگاه نیز نام گرفته و نقش برجسته ای در ردیف این دستگاه دارد. از مهم ترین ویژگیهای مخالف چهارگاه این است که پرده را از چهارگاه به همایون می گرداند و به اصطلاح امکان پرده گردانی را ایجاد می کند. نت شاهد مخالف چهارگاه بر درجه ششم این دستگاه است و گفته میشود وسعت صوتی بسیار گسترده ای دارد. این گوشه را به مخالف سه گاه نیز شبیه دانسته اند به ویژه از آن جهت که هر دو به درجه ششم دستگاه تغییر مایه می دهند که در اثر آن در سه گاه پرده گردانی در بیات اصفهان اتفاق میافتد و در چهارگاه پرده گردانی به دستگاه همایون. مخالف و حصار گوشه هایی هستند که معمولا در پی یکدیگر اجرا میشوند و جای گوشه مغلوب همواره پس از مخالف چهارگاه است.
ارتباط دستگاه چهارگاه با موسیقی عربی و ترکی
چهارگاه با نگارش معرب آن «جهارکاه» در موسیقی عربی ذیل شعبات خانواده عجم دسته بندی شده است. نت چهارم در گام پایه آن نیز چهارگاه نام دارد. لازم به ذکر است که مقام چهارگاه از اهمیت چشمگیری در قرائت قرآن بر خوردار است و در موسیقی عربی زیر عنوان «مقام های مکی» دسته بندی شده است. مقام چهارگاه ترکی نیز که از خانواده حجاز است یکی از سیزده مقام موسیقی ترکی است و مقام اصلی این موسیقی اطلاق شده است. از میان شش دانگ تعریف شده در موسیقی ترکی، دانگ چهارگاه جایگاهی ویژه دارد و چه بسا دانگ اصلی موسیقی ترکی به شمار آمده است. از سوی دیگر، با توجه به این نکته که چهارگاه در موسیقی قدیم ایرانی از شعبات مقام زنگوله بوده، و موسیقی ترکی امروزه نیز مقامی به نام زنگوله دارد، میبینیم که دانگ اول مقام زنگوله در موسیقی ترکی به لحاظ فواصل منطبق بر درآمد دستگاه چهارگاه است. با این حال، به رغم یکسانی در نام و نسبت هایی قدیمی، چهارگاه در جهان موسیقایی ایرانی، ترکی و عربی به هیچ وجه یکی نیست.
کوک دستگاه چهارگاه
گام دستگاه چهارگاه را ترکیبی از گام های همایون و سه گاه دانسته اند. از سوی دیگر با کم کردن ربع پرده از نت دوم و نت ششم گام ماهور نیز به گام چهارگاه دست خواهیم یافت. نت شاهد دستگاه چهارگاه در کوک راست، نت «دو» است. درجات گام چهارگاه به لحاظ فواصل و نسبت به نت پایه از این قرارند: 1. دو نیم بزرگ، 2. سوم بزرگ، 3. چهارم درست، 4. پنجم درست، 5. ششم نیم بزرگ، 6. هفتم بزرگ و 7. هنگام. درجات گام چهارگاه بر پایه دو عبارتند از: دو، ر کرون، می، فا، سل، لا کرون، سی، دو. پژوهش گران موسیقی افزون بر آن که چهارگاه را با گام مینور مربوط دانسته اند، بیشترین نسبت را میان گام چهارگاه و گام ماژور تشخیص داده اند. بر این مبنا کوک دستگاه چهارگاه و گام ماژور نسبت مستقیم دارند. در چهارگاه نیز مانند گام ماژور دانگ ها مساوی هستند و فاصله پایانی در هر دو آنها نیم پرده است. همچنین، فاصله هفتم در هر دو همانند است و نیم پرده نیز فاصله محسوس آنها تا نت پایه است.
آهنگ هایی در دستگاه چهارگاه
قطعات دستگاه چهارگاه از حیث تنوع حسی از منحصر به فردترین در نوع خود به شمار می آیند. از آهنگ های حماسی و میهنی تا قطعات شوقانگیز و سرورآور و حتی نوحه خوانی و تعزیه خوانی به دستگاه چهارگاه در موسیقی ایرانی جایگاهی ویژه بخشیده است. برخی نمونه های ماندگار قطعات طربناک موسیقی ایرانی آهنگ هایی در دستگاه چهارگاه هستند. برای مثال قطعه «مبارک باد» که در مراسم شادی و ازدواج اجرا میشود و ترانه «باباکرم» از قطعات قدیمی رقص ایرانی از آن دسته اند. جالب توجه است که نخستین سرود ملی ایران با نام «ایران جوان» با آهنگسازی موسیو لومر که اخیرا توسط سالار عقیلی اجرا شد نیز در دستگاه چهارگاه ساخته شده است. از دیگر نمونه آهنگ های ملی و مردمی قطعه «میهن» در آلبوم چاوش 7 با آهنگسازی حسین علیزاده و صدای شجریان است. اما اجرای درخشان استاد بنان از آواز چهارگاه با نوای پیانوی مرتضی محجوبی و ویولون علی تجویدی از قدیمیترین قطعات آوازی به جا مانده در دستگاه چهارگاه است. همچنین تکنوازی سه تار داریوش طلایی در آلبومی به نام چهارگاه، ساخت و پرداخت چهار مضراب چهارگاه، چهار مضراب زابل، چهار مضراب مخالف و قطعه «پرواز» از استاد فرامرز پایور در آلبوم «سی قطعه چهار مضراب برای سنتور» و «ردیف آوازی دستگاه چهارگاه» در آلبومی به همین نام گنجینه هایی برای آشنایی با دستگاه چهارگاه به شمار می آیند.
اما چهارگاه را در کنار اهمیت محوریاش در موسیقی ایرانی، دارای دشوارترین گوشه های دستگاه های موسیقی نیز دانسته اند که به ویژه گوشه حصار و مخالف چهارگاه از آن نمونه اند. در میان آثار نه چندان پرشماری که در دهه های اخیر در دستگاه چهارگاه ساخته شده اند، بیگمان آلبوم «دستان» ساخته پرویز مشکاتیان با اشعاری از حافظ و سعدی، اجرای گروه عارف و با صدای محمدرضا شجریان جایگاهی بی بدیل دارد. «دستان» با قطعاتی مانند «چکاد» و «صبح است ساقیا» همراه با باز اجرای قطعه «دخترک ژولیده» ساخته استاد علینقی وزیری مجموعه ای از ماندگارترین قطعات دستگاه چهارگاه را به علاقه مندان موسیقی پیشکش کرده است. اما دیگر آلبوم برجسته در دستگاه چهارگاه آلبومی با نام «چهارگاه» ساخته و نواختهی استاد محمدرضا لطفی است که از یگانه ترین قطعات و تجربه های بداهه نوازی تار در دستگاه چهارگاه در تاریخ معاصر موسیقی ایرانی محسوب میشود. همچنین، آلبوم «چهارگاه – بیات ترک» ساخته حسین علیزاده و با نوازندگی او، اجرایی کامل از برخی گوشه های چهارگاه از جمله زنگوله، مخالف، زابل، لزگی و ... به دست میدهد. «هفت ضربی» چهارگاه در آلبوم «پایکوبی» نیز از دیگر آثار شناخته شده و پرطرفدار حسین علیزاده در این دستگاه است. شماری از تصنیف های گوش آشنای چهارگاه نیز از این قرارند: تصنیف «سفر کرده» با صدای دلکش، «بیا بیا» با صدای مرضیه، تصنیف های «شباهنگام» و «وای به دل» با صدای زنده یاد ایرج بسطامی، «از دلم بیخبری» ساخته سلطان خانم و «بُتا بُتا» که در آلبوم «شش تصنیف قدیمی» بازخوانی شده اند، و همچنین تصنیف «خزان»، «بوی باران» و «هزار دستان» با صدای محمدرضا شجریان از نمونه های تصنیف های این دستگاه اند.
رابطه با دیگر دستگاه ها:
دستگاه چهارگاه و دستگاه سه گاه با هم «برادر» دانسته می شوند؛ این به خاطر ارتباط زیاد این دو دستگاه است، چنان که هر دو تعداد گوشهٔ هم نام دارند که اگر چه در هر دستگاه از گام آن دستگاه تبعیت می کنند اما ملودی مشابهی دارند. برای مثال در ردیف موسی معروفی، گوشه های زابل و حصار برای هر دوی این دستگاه ها آمده است؛ همچنین هر دو دستگاه گوشه هایی به نام مغلوب و مخالف دارند که نقش مهمی در ردیف آن ها دارند اگر چه نقش گوشهٔ مخالف در دستگاه سه گاه کمتر چشمگیر است تا در چهارگاه.
گام های چهارگاه
دستگاه چهارگاه از نظر علم موسیقی یکی از مهمترین و زیباترین مقامات ایرانی است. گام آن مانند شور و همایون پایین رونده و مثل گام ماهور و اصفهان بالارونده می باشد، چرا که در دو حالت محسوس است. یعنی می توان گفت که این گام، مخلوطی از گام سه گاه و همایون است و اگر نت دوم و ششم گام ماهور را ربع پرده کم کنیم، ماهور تبدیل به چهارگاه می شود.
در گام چهارگاه همیشه دو علامت نیم پرده برشو و دو علامت ربعی فرو شو با هم وارد شده اند و فواصل درجات این گام نسبت به تونیک عبارتند از :
دو نیم بزرگ
سوم بزرگ
چهارم درست
پنجم درست
ششم نیم بزرگ
هفتم بزرگ و هنگام
که دانگهای آن هم با یکدیگر برابر است. نت شاهد (تونیک) این دستگاه نیز در راست کوک «دو» است. حالت آغازین درآمدهای چهارگاه، با نت «لا» بسیار واضح و مشخص است و به این وسیله به راحتی می توان آن را از سایر گامها تشخیص داد.
از میان مقامات ایرانی و بخصوص موسیقی مشرق زمین، شور، سه گاه و چهارگاه هستند که از این میان، مقام چهارگاه از همه مهمتر است. چهارگاه را گامی کاملاً ایرانی و خالص می دانند. این گام با گام بزرگ (ماژور) ارتباط دارد چرا که مانند گام بزرگ بالا رونده است. سوم بزرگ مانند گام بزرگ است_ دانگهایش مثل گام بزرگ (ماژور) مساوی بوده و فاصله ی آخر آنها نیم پرده است_ و همین طور فاصله ی هفتم آن مانند هفتم گام بزرگ است و فاصله ی محسوس تا تونیک نیم پرده می باشد.
آواز چهارگاه نمونه جامع و کاملی از تمام حالات و صفات موسیقی ملی ماست. چرا که درآمد آن مانند ماهور، موقر و متین است و شادی و خرمی خاصی دارد. در ضمنی که آواز زابل در همه دستگاه ها و در اینجا حزن و اندوه درونی در آواز ما دارد. آوازی نصیحتگر ، تجربه آموز و توانا مانند همایون دارد و آواز مویه و منصوری غم انگیز و حزین است. پس این دستگاه نیز به دلیل کمال خود هم گریه و زاری می کند و هم شادی می آفریند و گاهی مسرور و شادمان است و گاهی نیز غم انگیز و دلشکسته و با توشه ای از متانت و وقار عارفانه شرقی.
اما روی هم رفته چهارگاه را می توان دستگاهی محسوب کرد که مانند پیری فرزانه دارای روحی بلند و عرفانی است و احساسات عالی انسانی را در کنار خصایص و محسنات انسانی صبور و شکیبا دار است.از ناکامی ها و نا امیدی ها اشک غم می ریزد و در شادی ها و خوشی ها اشک شوق و سرور. این دستگاه، بهترین گزینه برای ساخت قطعات و تصانیف ملی میهنی و حماسی است به طوریکه به زیبایی می تواند حالت شوق و افتخار وصف ناپذیری را در شنونده بوجود آورد. نوازندگی در این دستگاه با هر یک از سازهای ایرانی، زیبایی خاص خود را دارد ولی هنگامی که تارنوازی به اجرای چهارگاه می پردازد، چیز دیگری است.