غالب آوازهایی که خواننده آموزش ندیده ایرانی می خواند و بیشتر آوازهای محلی از مناطق مختلف ایران در یکی از مایه های این دستگاه و یا گوشه ها و دستگاه های مشتق شده از آن می گنجد، از این رو این دستگاه را مادر موسیقی ایرانی هم خوانده اند.
در میان دستگاه های ایرانی شور از همه بزرگ تر است. زیرا هر یک از دستگاه ها دارای یک عده آوازها و الحان فرعی ست ولی شور غیر از آوازهای فرعی دارای ملحقاتیست که هر یک به تنهایی استقلال دارد. آوازهای مستقلی که جزء شور محسوب می شود و هر یک استقلال دارد از این قرار است: ابوعطا، بیات ترک، افشاری و دشتی.
آواز بیات ترک در پرده های شور نواخته می شود و جزو ملحقات آن طبقه بندی می شود، ولی چون از نظر شنوایی حسی شبیه دستگاه ماهور ایجاد می کند، برخی قایل به طبقه بندی آن تحت دستگاه ماهور هستند.در مکتب آوازی اصفهان آواز بیات ترک در مشتقات دستگاه ماهور به حساب می آید اما در مکتب تهران، مایه بیات ترک را جزء دستگاه شور به حساب می آورند.
دستگاه شور پس از ماهور ساده ترین دستگاه در موسیقی ایرانی است که دارای چهار آواز ( ابوعطا، بیات ترک، افشاری و دشتی) و تعدادی گوشه می باشد.
تاریخچه دستگاه شور چیست؟
در نواحی مختلف ایران، فواصل شور قابل مشاهده بوده و از رواج و اهمیت ویژه ای برخوردار است. شور به لحاظ فواصل، با مقام حسینی مطابقت داشته و در محور فرعی دانگ دوم با مقام جان فزا تطبیق و مشابهت دارد. به عقیده ی فرهاد فخرالدینی، شور ریشه ی عبری داشته و به معنای آواز و سرود است و به قول عباس اقبال آشتیانی، معرب واژه ی “شیر” است.
در مقایسه ای ظاهری، شور با گام مینور غربی قابل مقایسه است که البته برخلاف وجود فواصل سی بمل و می بمل و فا در مقایسه با سل، موسیقی ایرانی تابع تغییرات مدال بوده و ابدا از تنالیته ی واحد گام غربی پیروی نمی کند. شور را شاید بتوان با دوگاه(دوکاه) عرب منطبق دانست. در واقع دوگاه که همان جایگاه دوم انگشت گذاری بر روی وتر یا سیم است، اساس تشکیل گام شور می باشد. گوشه ی دوگاه در آواز بیات ترک شاید نمونه ی خوبی برای این نظر باشد.
در سنت عملی نوازندگی و خوانندگی، نت چهارم دانگ یا تتراکورد اول(do) شروع شور دیگری در مبدا do است که خود ایست موقتی است برای گوشه هایی نظیر دوبیتی، قجر و فرود.
چگونه دستگاه شور به وجود آمد؟
اگر درجه چهارم گامهای ماهور را ربع پرده افزایش دهیم به شور تبدیل می شود که تنیک گام شور حاصل ، درجه سوم ماهور است. بنابراین فواصل گام شور نسبت به تنیک این چنین است:دوم نیم بزرگ-سوم کوچک-چهارم و پنجم درست-ششم و هفتم کوچک و اکتاو درست.
با توجه به فاصله های موجود دانگهای این گام بر هم منطبق نیستند.چون :
دانگ اول:از دو فاصله دوم نیم بزرگ و یک فاصله دوم بزرگ تشکیل شده است.
دانگ دوم: از یک فاصله دوم بزرگ،یک فاصله دوم کوچک و دو فاصله دوم بزرگ تشکیل شده است.
برای پیدایش گامهای شور دیگر در ردیف بمل ها اولین گام شور" لا "می شود با احتساب (سی کرن) با فواصل چهارم درست بالارفته همه گامها به دست می آید. و برای ردیف دیزها اولین گام شور "می" می شود و با احتساب فا دیز ، از شور می با فاصله پنجم درست بالا می رویم بقیه گامهای شور به دست می آید.
با حذف گامهای مترادف (سی بمل با لا دیز)و (می بمل با ردیز)،دوازده گام شور خواهیم داشت. تشکیل گام شور با تنیک ربع پرده متداول نیست.با توجه به گامهای به دست آمده باید دقت کرد که علامت ربع پرده ای دراین گامها آخرین علامت بعد از کلید در ردیف بملها و دیزهاست و این نکته در پیدایش گام (علامت ترکیبی بعد ازکلید( سلاح))و پیدا کردن تنیک از روی سلاح کلید به ما کمک می کند.
گام شور را پایین رونده می نامیم چون فاصله درجه هفتم و هشتم گام شور یک پرده ایست(دوم بزرگ)،بنابراین فاقد محسوس است. عموما برای بدست آوردن محسوس درجه ششم را در حالت بالارونده افزایش ربع پرده ای می دهند.ولی این حالت در موقع پایین رفتن بیشتر محسوس است چون درجه دوم شور با درجه اول بیشتر به نیم پرده شباهت دارد ( فا سری به می) بنابراین گام شور را پایین رونده می گوییم.
دستگاه شور، اصولا شامل سه جایگاه اجرایی می باشد:
بالا دسته( محدوده ی دانگ اول)
وسط دسته( محدوده ی دانگ دوم)
پایین دسته( منطقه ی دانگ سوم در ناحیه ی اکتاو)
در میان گوشه های دستگاه شور گاه به نام هایی بر می خوریم که در نظام موسیقی مقامی قدیم، خود مقام یا شعبه ای مستقل به حساب می آمدند مثل رهاوی، سلمک و شهناز.
بررسی دستگاه شور نشان گر آن است که در خلال دستگاه، مدولاسیون یا پرده گردانی به دیگر دستگاه ها صورت نمی پذیرد. در مقابل، هنگام نواختن دیگر دستگاه ها و آوازها نظیر ماهور، همایون و اصفهان گرایش عملی و نظری قابل توجهی برای ورود به شور دیده می شود.
شور در کوک های متنوعی اجرا می شود که رایج ترین آن ها، شور سل و لا(راست کوک) و شور دو و ر(چپ کوک) می باشندکه البته شور در مبنای سی و می نیز قابل اجرا می باشد.
شناخت گامهای شور:
در هرکدام از گامهای شور آخرین علامت، کرن یا سری است بنابراین علامات قبل از کرن در ردیف بملها و علامت قبل از سری درردیف دیزهاست.با توجه به این نکته علامت ربع پرده ای، درجه دوم گام شور است، اگر یک فاصله دوم نیم بزرگ از آخرین علامت ترکیبی پایین برویم، به تنیک گام شور می رسیم و بالعکس،اگر از تنیک یک فاصله دوم نیم بزرگ بالا برویم آخرین علامت ترکیبی پیدا می شود.اگر کرن بود توالی بمل ها و اگر سری بود توالی دیزها را می نویسیم و بدین طریق سلاح کلید مشخص می شود.
گوشه های دستگاه شور چیست؟
گوشه های دستگاه شور به شرح زیر است:
درآمد اول – درآمددوم یا پنجه شعری – کرشمه – رهاوی – درآمد پنجم یا اوج – ملا نازی – نغمه ی اول – نغمه ی دوم – زیر کش اول و دوم سلمک – سلمک – ملانیازی – گلریز – مجلس افروز- عزال – صفا – بزرگ – کوچک – دو بیتی- خارا- قجر – فرود – حزین – درآمد شور پایین دسته – رهاب – چهار گوشه – مقدمه ی گریلی – شهناز – قرچه – رضوی – شهنازکت یا عاشق کش – قطعات ضربی: گریلی – گریلی شستی – رنگ اصول – رنگ شهرآشوب – رنگ هشتری
درآمد اول و دوم در محدوده ی دانگ اول جریان دارند با این تفاوت که درآمد دوم یا پنجه شعری بر اساس وزن شعری هزج (مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل) شکل گرفته و ساختاری شعری دارد (اگر مستم من از عشق تو مستم/بیا بنشین که دل بردی ز دستم).
کرشمه با وزن شعری مجتث(مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن یا فعلن) تا دانگ دوم گسترش می یابد. گوشه ی رهاب بر روی درجه ی سوم یا سارنگ تاکید داشته و دارای مقدمه و تحریر است. درآمد پنجم یا اوج مانند سلمک در ردیف آوازی دوامی، بر روی درجه ی پنجم تاکید داشته و به لحاظ فیگوراتیو نیز در سرعت و مضراب و نواخت، حس اوج را القا می کند. ملودی در این گوشه تا انتهای دانگ دوم پیش می رود. درآمد ششم به لحاظ گسترش ملودیک، حرکت جدیدی نداشته و بیشتر واریاسیونی از گردش ملودی در محدوده ی درآمد است. گوشه ی نغمه ی اول و دوم بر اساس دور ثقیل (تنن تنن تن) شکل گرفته و از طریق محور فرعی شور یا همان مقام جانفزا (دو ربکار می بمل فا) بر روی نت پایه فرود می آید. زیرکش های سلمک همان طور که از نامشان برمی آید، ملودی را به سوی اوج و فاصله ی اکتاو هدایت کرده و دارای نقشی ساختاری هستند. به نظر می رسد سلمک در گذشته دارای تفصیل بیشتری بوده باشد گوشه ی گلریز نیز به نوعی ادامه س سلمک به حساب آمده و فضا را برای مجلس افروز مهیا می سازد. مجلس افروز، قطعه ای سازی است که دارای ریتمی پویا می باشد. گوشه ی عزال دارای تحریرهایی است که بیشتر شبیه مقدمه ای برای شهناز به نظر می رسد. در هر حال مجلس افروز و عزال، علی رغم سکانس پایانی خودشان که فضا را برای شور پایین دسته مهیا می کنند اما به دنبال خود گوشه هایی را معرفی می کنند که ضمن ایست موقت بر روی نت دو یا درجه ی چهارم دانگ اول، دارای فضایی متفاوت از تراکم مضرابی و شور و غوغای گوشه های اولیه می باشند.
در شور پایین دسته شاهد گوشه های مفصل و مهمی مثل شهناز، قرچه، رضوی و حسینی هستیم. شهناز از طریق تاکید بر درجه ی چهارم اکتاو تشکیل شده و قرچه بر روی درجه ی ششم تاکید دارد. رضوی بر روی نت فا در محدوده ی اکتاو شکل گرفته و نهایتا گوشه ی حسینی که اوج شور نیز به حساب می آید بر سل اکتاو تاکید کرده ولی عملا اکثر خوانندگان آنرا در اکتاو پایین تر اجرا می کنند.
سلمک از درجه ششم شروع می شودو با تغییر مد نسبت به شهناز و قجر در درجه پنجم بکار است.در فرود مجددا درجه پنجم کاهش ربع پرده ای پیدا می کند و ایست هم درجه چهارم است.
ملانازی از درجه سوم گام شور شروع می شود،کاهش ربع پرده ای در فرود بکار می شود.در همان درجه سوم ایست دارد و در فرود کامل به تنیک می رسد.
در گوشه حسینی شاهد آن درجه هشتم و ایست آن درجه چهارم است.همه گوشه ها یی که در دانگ دوم با تغییر کاهش ربع پرده ای در درجه پنجم اجرا شدند ، در فرود به دانگ اول درجه پنجم بکار می شود.شور سل ولا در ردیف راست کوک ها و شور می و ر در ردیف چپ کوک هاست.
رنگ شهرآشوب شور از مفصل ترین شهرآشوبها در موسیقی دستگاهی به شمار می آید. محمد رضا لطفی عقیده دارد که شهرآشوب فرمی بلند است که هر بخش آن به نوعی رقص اختصاص دارد برای همین تندا و ضرباهنگ هر بخش متفاوت است.
فرامرز پایور نیز برای هر بخش شهرآشوب در دستگاه شور، نامی اختصاصی در نظر گرفته است.
رنگ اصول نیز اگرچه به لحاظ ضرباهنگ با شهرآشوب برابر نیست اما ازآنجا که در قدیم کلیه ی ضربی ها در انتهای دستگاه در گروه رنگ ها قرار می گرفته اند، امروز شاهد نام رنگ بدان هستیم.
متعلقات شور یا همان آوازهای دستگاه شور کدام است؟
آوازهای شور از کمرکش دستگاه آغاز شده و هر کدام با ایست و تاکید بر درجه ای خاص شکل گرفته و به لحاظ فضای نغمگی و سیر مدال، استقلال اجرایی خاص خود را دارا می باشند. این آوازها هر کدام به نوعی با جغرافیا و فرهنگی خاص در ارتباط است و اگرچه در موسیقی قدیم ایران فاقد سابقه هستند اما امروزه به طور چشم گیری مورد استفاده موسیقی دانان و مخاطبان واقع می شوند.
علی رغم مطابقت فواصل متعلقات شور با دستگاه مادر، اما ویژگی مدال بودن موسیقی ایران و نقش پر رنگ نغمات ایست و شاهد و الگوهای ملودیک باعث شده تا آنها استقلال اجرایی داشته باشند. محدوده ی صوتی آوازهای شور کمی بیشتر از دو دانگ بوده و معمولا دارای اوجی هستند که در دانگ دوم اجرا می شود. اغلب دارای گوشه های محدودی بوده و بیشتر به لحاظ شیوه ی بیان و نظام آوایی- موسیقایی، مطرح هستند.
آواز ابوعطا
به دستان العرب نیز معروف است که البته وجود گوشه هایی نظیر حجاز و یقولون و تحریر بغدادی این وجه تسمیه را قوت می بخشد. اگر شور را در مبدا سل در نظر بگیریم، ابوعطا بر روی درجه ی دوم یعنی لاکرن شکل می گیرد. درجه ی دوم به نوعی نت شروع و نت ایست است و نت چهارم یا نت do نت شاهد است که البته امروزه در درآمد ابوعطا نت آغاز هم هست. نقطه ی اوج ابوعطا گوشه ی حجاز است که بر روی درجه ی پنجم تاکید دارد. اوج ابوعطا مثل دیگر آوازهای شور، عملادر دانگ دوم اکتاو اجرا می شود. گبری، سیخی، بسته نگار و چهارپاره از دیگر گوشه های ابوعطا به شمار می روند.
آواز بیات ترک
این آواز بر روی درجه ی سوم یا نت سی بمل ایست و تاکید دارد. فرودها اغلب بر روی نت سل یا سی بمل صورت می گیرند.. برخلاف نام ظاهری این آواز، واژه ی ترک به قوم قشقایی اشاره دارد برای همین گاهی به آن بیات زند هم گفته می شود. این آواز سه درآمد داشته و با دستگاه ماهور نیز گوشه های مشترکی نظیر زنگوله، فیلی، شکسته و خسروانی دارد. از دیگر گوشه های آن می توان به دوگاه، مهدی ضرابی، مهربانی، جامه دران و روح الارواح اشاره کرد.
آواز افشاری
بر اساس درجه ی چهارم یا نت do شکل می گیرد. ایست موقت بر روی درجه ی دوم و ایست کامل بر روی نت زیر پایه ی شور صورت می گیرد. به بیان دیگر آواز افشاری در زمره ی نغمه های دوقراره می باشد. درجه ی پنجم در این آواز متغیر است. درآمد، بسته نگار و عراق از گوشه های آن محسوب شده و اوج آن نیز همان گوشه ی عراق است. این آواز به لحاظ فضای ملودیک، گاهی با نغمات دستگاه نوا هم پوشانی دارد.
آواز دشتی
این آواز از درجه ی سوم آغاز شده و با تاکید بر درجه ی پنجم شکل می گیرد. البته درجه ی پنجم متغیر بوده و اساس حالت کلی این آواز نیز به همین تغییر ربع پرده بستگی دارد. فرودهای دشتی بر روی نت سل یا همان پایه ی شور صورت می گیرد. امروزه مدل ملودی دشتی در دو ناحیه ی گیلان و دشتستان بوشهر قابل مشاهده است که به جز نحوه ی شروع و بعضی ویژگی های آوایی، تفاوت ماهوی ندارند. حاجیانی و بیدگانی از گوشه های آن بوده و انگاره ی اوج در دو منطقه زیر و بم اجرا می شوند.
آواز بیات کرد
بعضی این آواز را ادامه ی شور می دانند اما امروزه تقریبا به بیان هنری مستقلی رسیده است. بر روی درجه ی پنجم شکل می گیرد. قطار و قرایی ازگوشه های آن به حساب می آیند ضمن آنکه این آواز علی رغم کوچکی دارای چند درآمد است که البته بیشتر واریاسیون هایی از فضای کلی آواز بیات کرد هستند.
مبناهای مختلف دستگاه شور
همۀ دستگاه ها و آوازها بر مبنای شاهد آنها نامگذاری می شوند، مثل « شور سل» که شاهد آن سل است. دستگاه شور می تواند از مبناهای لا و ر و گاهی از دو و می و سی (دو رایجتر از می و سی است) نیز اجرا شود.به این معنی که دانگ های فوق، به ترتیب، به فاصله های دوم بزرگ، پنجم درست، چهارم درست،ششم بزرگ و سوم بزرگ بالاتر منتقل می شوند. ایراندخت در این صورت، از آنجا که شاهد آنها به نغمه های لا، ر، دو، می و سی انتقال می یابند آنها را شور لا،شور ر، شور دو، شور می و ِشور سی می نامند.
توجه :
کوک سازها، بسته به مبناهای مختلف، تغییر می کند. به صورت دو، سل، دو، فا (از پایین به بالا) و برای ِشور لا، به صورت دو، سل، ر، ر یا دو، سل، لا، ر کوک می شود.در ضمن باید توجه داشت که وجود مبناهای مختلف بستگی به امکانات ساز دارد. فقط از بعضی مبناها