تعریف اعاده دادرسی:
در طول فرایند دادرسی همواره ممکن است اشتباهی سبب شود تا فرایند دادرسی و در نهایت صدور حکم با مشکل مواجه بشود. به همین دلیل در قانون آیین دادرسی مدنی روشهای شکایت از احکام صادره از دادگاه ها پیش بینی شده است . یکی از این روش ها ، اعاده دادرسی است . اعاده دادرسی بعنوان یکی از طرق فوق العاده شکایت از احکام صادره از دادگاه ها شناخته میشود و تنها در شرایط استثنایی مجاز است، در قانون مواردی پیش بینی شده است که به موجب آنها می توان تقاضای اعاده دادرسی نمود.
انواع اعاده دادرسی:
اعاده دادرسی با توجه به نحوه اقامه آن به دو نوع تقسیم می شود:
- اعاده دادرسی اصلی: برابر بند الف ماده 432 قانون آیین دادرسی مدنی، اگر متقاضی اعاده دادرسی به طور مستقل آن را درخواست کند، این درخواست، اعاده دادرسی اصلی محسوب می شود. یعنی چنانچه بدون اینکه دعوایی در جریان رسیدگی باشد، یکی از طرفین حکمی که سابقا صادر شده است، درخواستی را به عنوان اعاده دادرسی مطرح کند، این درخواست، اعاده دادرسی اصلی خواهد بود که باید ضمن دادخواست به دادگاه صلاحیت دار تقدیم شود.
- اعاده دادرسی طاری: که در بند ب ماده 432 قانون آیین دادرسی مدنی به آن اشاره شده است. اعاده دادرسی طاری در ضمن دادرسی مطرح می شود؛ این در حالی است که در اعاده دادرسی اصلی پرونده ای در حال رسیدگی نیست تا ضمن آن اعاده دادرسی مطرح شود.
اعاده دادرسی به دو شکل انجام می شود:
- اعاده دادرسی کیفری
- اعاده دادرسی مدنی
هدف از اعاده دادرسی چیست؟
هدف اصلی از دادرسی حفظ حق و اجرای عدالت است و دادرس نیز مانند سایرین در معرض خطا و اشتباه قرار دارد. در صورتی که در نتیجه دادرسی حکمی صادر شود که با خطا همراه باشد، تردیدی نیست که باید به طور مجدد مورد رسیدگی قضایی قرار گیرد. بنابراین برای اینکه رأی دادگاه ها مصون از خطا باشد، اعاده دادرسی پیش بینی شده است.
تفاوت های اعاده دادرسی مدنی با اعاده دادرسی کیفری، در چیست؟
- مرجع رسیدگی: درخواست اعاده دادرسی مدنی به دادگاهی داده می شود که حکم را صادر کرده ولی درخواست اعاده دادرسی کیفری به شعب تشخیص دیوانعالی کشور داده می شود.
- جنبه معلق کردن حکم: اعاده دادرسی مدنی فقط طبق بند الف ماده ۴۳۷ قانون آیین دادرسی مدنی در دعاوی غیرمالی است که با پذیرش اعاده دادرسی حکم متوقف می شود و در دعاوی مالی این امر استثنا است و مربوط به زمانیست که امکان اخذ تامین و جبران خسارت احتمالی وجود نداشته باشد و در سایر دعاوی مالی حکم معلق نمی شود. این در حال استکه، در اعاده دادرسی کیفری صرف پذیرش درخواست، اجرای حکم کیفری را معلق می نماید.
- مهلت اعاده دادرسی: بر اساس ماده ۴۲۷ قانون آیین دادرسی مدنی برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه بدین شرح می باشد: نسبت به آرای حضوری قطعی از تاریخ ابلاغ نسبت به ارای غیابی از تاریخ انقضای مهلت واخواهی و درخواست تجدید نظر.(مواد ۴۲۹ و ۴۳۰ نیز به بیان زمان اعاده دادرسی پرداخته). اما در امر کیفری قانونگذار هیچگونه مهلتی را پیش بینی ننموده زیرا مجازات فرد بیگناه قابل جبران نیست.
- اشخاص درخواست کننده: در امر مدنی صرفا طرفین دعوی و افرادی که در جریان رسیدگی به دعوی اصلی حضور داشته اند وحکم علیه آنها بوده می توانند درخواست رسیدگی نمایند حال آنکه در امر کیفری به برخی از مقامات قضایی و در برخی موارد به خویشاوندان فرد محکوم علیه که نفع شخصی نداشته اند حق در خواست اعاده دادرسی داده شده است.
جهات اعاده دادرسی مدنی:
به موجب ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی، نسبت به احکامی که قطعیت یافته می توان به جهات ذیل درخواست اعاده دادرسی شود:
- موضوع حکم، مورد ادعای خواهان نبوده باشد.
- حکم به میزان بیشتر از خواسته صادر شده باشد.
- وجود تضاد در مفاد یک حکم که ناشی از استناد به اصول یا به مواد متضاد باشد.
- حکم صادره با حکم دیگری در خصوص همان دعوا و اصحاب آن که قبلاً توسط همان دادگاه صادر شده است، متضاد باشد، بدون آنکه سبب قانونی موجب این مغایرت باشد.
- طرف مقابل درخواست کننده اعاده دادرسی، حیله و تقلبی به کار برده که در حکم دادگاه موثر بوده است.
- حکم دادگاه مستند به اسنادی بودکه که پس از صدور حکم، جعلی بودن آنها ثابت شده باشد.
- پس از صدور حکم، اسناد و مدارکی به دست آید که دلیل حقانیت درخواست کننده اعاده دادرسی باشد و ثابت شود اسناد و مدارک یاد شده در جریان دادرسی مکتوم بوده و در اختیار متقاضی نبوده است.
از چه آرائی می توان اعاده دادرسی نمود:
بر اساس ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی ، " نسبت به احکامی که قطعیت یافته ... ممکن است درخواست اعاده دادرسی شود " . با توجه به این ماده ، درخواست اعاده دادرسی صرفا نسبت به حکم دادگاه امکانپذیر است . بنابراین ، قرارهای دادگاه حتی قرارهای قاطع دعوا و قرارهای تأمینی قابل اعاده دادرسی نمی باشند . علاوه بر احکامی که به صورت قطعی صادر شده اند ، ( احکام دادگاه تجدید نظر استان ، احکام حضوری دادگاه های نخستین که در دعاوی مالی با خواسته تا سه میلیون ریال صادر شده اند ) ، احکامی نیز که به صورت قابل واخواهی یا تجدیدنظر خواهی از دادگاه نخستین صادر شده اند ( احکام غیابی و احکامی که در دعاوی مالی با خواسته بیش از سه میلیون ریال صادر شده اند و نیز احکام صادره در دعاوی غیر مالی ) و در مهلت مقرر نسبت به آنها شکایت نشده است ، می توانند در صورت تحقق یکی از جهات اعاده دادرسی ، مورد درخواست اعاده دادرسی قرار بگیرند .
رأی دادگاه در مرحله اعاده دادرسی:
مطابق ماده 439 قانون آيين دادرسي مدني: چنانچه دادگاه پس از رسيدگی، درخواست اعاده دادرسی را وارد تشخيص دهد، حكم مورد درخواست اعاده دادرسی را نقض و رأی مقتضی صادر می كند. در صورتی كه درخواست اعاده دادرسی در مورد قسمتی از حكم باشد، تنها همان قسمت نقض می شود. در صورتی كه جهت اعاده دادرسی مغايرت دو حكم باشد و دادگاه پس از رسيدگی درخواست اعاده دادرسی را وارد بداند، حكم دوم (مؤخرالصدور) را نقض و حكم نخست درهر حال به قوت خود باقی خواهد بود.
تصحيح رأی:
تصحيح سهو يا اشتباهاتی كه رأی صادره در مرحله اعاده دادرسی متضمن آن است، با توجه به ملاك ماده 309 و تبصره ماده 435 قانون آيين دادرسی مدنی تا قبل از آن كه مورد شكايت قرار گيرد، با دادگاه صادركننده حكم خواهد بود كه رأساً يا بنا به درخواست هر يك از طرفين در اين خصوص اقدام می كند.
چگونگی اجرای رأی صادره در مرحله اعاده دادرسی:
در صورتی كه حكم مورد درخواست اعاده دادرسی نقض شود، اقدامات اجرايی تا حدی كه اجرا شده، بايد به درخواست ذی نفع و با دستور دادگاهی كه اجراييه را صادر كرده است، به حالت پيش از اجرا بازگردد اما اگر چنين حكمی قبلاً اجرا شده باشد، بازگشت عمليات اجرايی به حالت پيش از اجرا با توجه به ماده 39 قانون اجرای احكام مدنی منوط به نهايی شدن حكمی است كه پس از اعاده دادرسی صادر می شود.
آثار اعاده دادرسی:
قابلیت اعاده دادرسی مانع اجرای حکم نیست و به صرف درخواست اعاده دادرسی نسبت به حكم، اجرای آن متوقف نمی شود. بر اساس ماده۴۳۷ قانون آیین دادرسی مدنی اگر قرار قبولی صادر شود در صورتی كه محكوم به، غير مالی مانند تخریب و قلع بنا، باشد اجرای حكم متوقف خواهد شد اما اگر مالی باشد و امكان اخذ تامين و جبران خسارات احتمالی باشد به تشخيص دادگاه از محكوم له، تامين مناسب گرفته می شود و اجرای حكم ادامه می يابد. البته درخواست اعاده دادرسی دارای اثر انتقالی در محدوده جهت ادعا شده است؛ بدين معنی كه دادگاه، در صورت فسخ حكم مورد شكايت بايد مجدداً نسبت به امور موضوعی و حكمی رسيدگی و اتخاذ تصميم كند. البته عملیات اجرایی زمانی متوقف می گردد که حکم در حال اجرا باشد ولی درصورتی که حکم قبلاً اجرا شده، دادگاه تا صدور حکمِ اعاده دادرسی نباید درخصوص اعاده وضعیتِ عملیات اجرایی تصمیم بگیرد. ضمناً باید توجه داشت که دادگاه در این خصوص نباید رأساً اقدام نماید بلکه با تقاضای خواهانِ اعاده دادرسی، دادگاه دستور توقف اجرای حکم را می دهد. پس از توقف عملیات اجرایی تا معلوم شدن نتیجۀ قطعی اعاده دادرسی هم چنان متوقف می ماند مگر اینکه محکوم به مالی باشد و محکوم له درخواست ادامه آن را بنماید که در این صورت با اخذ تأمین، عملیات اجرایی ادامه می یابد.
شرایط دادخواست اعاده دادرسی:
رسیدگی به اعاده دادرسی در صلاحیت دادگاه صادر کننده حکم قطعی است و اعاده دادرسی نسبت احکام قطعی امکان پذیر است یعنی تا قبل از قطعیت حکم امکان اعاده دادرسی وجود ندارد در واقع تا قبل از منتفی شدن روش های عادی شکایت (واخواهی و تجدیدنظر) اعاده دادرسی ممکن نیست. لازم است در دادخواستی که جهت اعاده دادرسی ارائه می شود موارد ذیل رعایت شود:
- نام و نام خانوادگی و محل اقامت متقاضی اعاده دادرسی و نماینده او
- نام و نام خانوادگی و محل اقامت خوانده اعاده دادرسی
- مشخصات حکمی که مورد درخواست اعاده دادرسی است.
- مشخصات دادگاه صادر کننده حکم
- جهاتی که موجب درخواست اعاده دادرسی شده است.
مهلت اعاده دادرسی:
مهلت اعاده دادرسی برای اشخاص مقیم ایران ۲۰ روز و برای اشخاص مقیم خارج ۲ ماه است و ابتدای مهلت اعاده دادرسی نسبت به آرای حضوری قطعی از تاریخ ابلاغ رای و احکام غیابی از تاریخ به پایان رسیدن مهلت واخواهی یا تجدیدنظر است و در صورتی که دلیل واخواهی مغایر بودن دو حکم باشد تاریخ آخرین ابلاغ هر یک از دو حکم می باشد. در صورتی که به دلیل به دست آوردن اسناد و مدارک مکتوم اعاده دادرسی کرده باشد، تاریخ تحصیل این اسناد یا آگاهی از وجود چنین اسنادی شروع مهلت اعاده دادرسی محسوب می شود.