در خصوص فرزندان وسط مخصوصاً اگر در خانواده های سه نفره باشند، به نظر می رسد که کمترین توجه را دریافت می کنند، زیرا وقتی که فرزند دوم هستند و هنوز بعدی نیامده، احتمالاً فرزند اولی نقشی را دارد و به محض اینکه جایگاه و پایگاهی برای خودشان پیدا می کنند اگر سر و کله فرزند سوم پیدا شود، آن توجه و محبت را نخواهند داشت.فرزندان دوم خانواده اغلب قربانی «سندروم فرزند میانی» هستند؛ سندرومی که به احساس به حاشیه رانده شدن فرزند وسط اطلاق می شود.
سندروم فرزند میانی
فرزندان دوم خانواده اغلب درگیر«سندروم فرزند میانی» هستند؛ سندرومی که به احساس به حاشیه رانده شدن فرزند وسط اطلاق می شود. توجه والدین در خانواده بیشتر بر روی فرزند اول و آخر است بنابراین فرزند وسط خانواده مورد توجه قرار نمی گیرد .البته این پدیده، یک اختلال بالینی حقیقی شناخته نمی شود و این فرزندان به تدریج با محیط و جایگاهشان وفق می یابند. کودکانی که تنها دختر یا تنها پسر در خانواده هستند اغلب سندرم فرزند وسط را تجربه نمی کنند.
«سندروم فرزند میانی» چه پیامدهایی دارد؟
بر اساس دانسته های موجود باید گفت که ترتیب تولد در خانواده ها می تواند روی هوش و شخصیت فرزندان تاثیر گذار باشد زیرا رفتار والدین با فرزندان روی شکل گیری احساسات، شخصیت و حتی هوش آن ها بسیار موثر است.به طور مثال، بدنبال یک تحقیق علمی دانشمندان شخصیت ۳۷۷ هزار دانش آموز دبیرستانی در کشور آمریکا را مورد بررسی قرار دادند. نتیجه این مطالعه نشان داد که فرزندان اول خانواده صداقت بیشتری داشته و ویژگی مدیریتی و سرپرستی در آن ها بیشتر است. همچنین اعلام شد که این افراد چندان اجتماعی نیستند و بیشتر از بقیه استرس و اضطراب دارند.فرزندان وسط بسیار کوشا، شریف و با وجدان هستند و این در حالیست که فرزندان آخر خانواده بسیار روشنفکر و اجتماعی بشمار می روند. در مورد افرادی که خواهر یا برادر ندارند هم گفته می شود که عموما عصبی اما اجتماعی و برون گرا هستند.با این توضیحات شاید بد نباشد تمرکز مطلب را روی فرزندان وسط بگذاریم و در مورد پیامدهای سندرم کودک میانی صحبت کنیم.
ویژگی های فرزند وسط خانواده
بچه وسطی خانواده، چون مورد غفلت والدین خود قرار می گیرد، تصور می شود که دچار سندروم فرزند میانی می شود و به واسطه آن، فردی حسود، کم حرف، با جسارت پایین و بی انگیزه است که معمولا دیدگاه منفی نسبت به مسائل دارد و احساس می کند که خانواده به او تعلق خاطری ندارند. اما آیا این موارد حقیقت دارد؟در این بخش به ارائه ویژگی های فرزند وسط خانواده و عوامل تاثیر گذار بر شخصیت وی خواهیم پرداخت .
شخصیت فرزند وسط خانواده
شخصیت فرزندان وسط خانواده عمدتا تحت تاثیر فرزندان دیگر خانواده قرار می گیرد :تحت الشعاع قرار گرفتن فرزند وسط توسط قدرت طلبی فرزند بزرگ تر و بچگی فرزند کوچک خانواده ممکن است منجر به آرام و ساکت شدن او شود .بچه های وسط خانواده، برخلاف آنچه تصور می شود مانند فرزندان اول، دارای انگیزه بالایی هستند با این تفاوت که جهت گیری آن ها معمولا متفاوت است؛ پس احتمالا به جای تمایل برای کسب قدرت و اعتباریابی، به سمت مفاهیمی مانند عدالت و دیگر مسائل اجتماعی تمایل دارید. درک زیربنای بی عدالتی در خانواده، همزمان با رشد فردی و تمکز بر انصاف و درگیری فکری به منظورعدالت خواهی، تمرین مناسبی برای پیشبرد اهداف اجتماعی می شود.
روابط فرزند وسط خانواده
در یک خانواده معمولا فرزندان بزرگ تر به دلیل میزان مسئولیت های بیشتری که دارند و فرزندان کوچک تر نیز بخاطر کوچک تر بودنشان از توجه زیادی از جانب والدین برخوردارند و فرزندان وسط معمولا به اندازه فرزندان بزرگ تر و کوچک تر در معرض توجه والدین قرار نمی گیرند که این امر بر شخصیت این فرزندان تاثیر گذار خواهد بود .
رقابت فرزند وسط خانواده
کودکان وسط خانواده معمولا برای جلب توجه والدین با فرزندان بزرگ تر و کوچک تر رقابت می کنند زیرا از نادیده گرفتن توسط والدین خود واهمه دارند .آدم ها تنها نکات منفی فرزند وسط بودن را می بینند و نقاط قوت این مسأله را نادیده می گیرند، مثلاً اینکه فرزندان وسط از توانایی زیادی در مذاکره، داشتن حس یکدلی با دیگران و انعطاف پذیری برخوردار می شوند و اغلب، افراد خلاقی هستند و متفاوت فکر می کنند.فرزندان وسط وقتی متوجه شوند که به خاطر فرزند وسط بودن چه توانایی های مفیدی پیدا کرده اند، می توانند خود را به گونه ای توانمند سازند که تأثیر مثبتی بر زندگی شان داشته باشند.
با خواهر و برادرها و دوستان شان پیوند مستحکم تری برقرار می کنند تا با والدین شان
محققان در پژوهش های خود پی بردند فرزندان بزرگ تر و کوچک تر خانواده وقتی نیاز به کمک داشته باشند به والدین شان روی می آورند اما برای فرزندان وسط، خواهر و برادرهایشان آن کسانی هستند که در هر شرایطی روی آن ها حساب می کنند. علت این مسأله احتمالاً آن است که آن ها در طی دوران بزرگ شدن شان وقت کمتری با والدین شان سپری می کنند.به علاوه، فرزندان وسط معمولاً دوستان شان را اصلی ترین یاری گر خود در زندگی شان می دانند، مسأله ای که سبب می شود آن ها دوستان وفاداری داشته باشند.
میانجی گر هستند
فرزندان وسط خانواده اغلب از روحیه ی همکاری و قدرت درک دیگران برخوردارند و در عین حال، رعایت انصاف اهمیت زیادی برای آن ها دارد. آن ها از زمان تولد مجبورند همه چیز زندگی خود را با دست کم یک نفر دیگر شریک شوند. همین ویژگی ها از آن ها افرادی توانا در کار مذاکره می سازد.
توانایی درک دیگران را دارند
از آنجایی که فرزندان وسط معمولاً میانجی گران توانایی هستند، آن ها در درک دیگران و پیدا کردن به اصطلاح قلق آن ها هم مهارت پیدا می کنند. این ویژگی می تواند آن ها را به موفقیت شغلی برساند.توانایی هایی همچون میانجی گر بودن، درک دیگران و کنار آمدن با اختلافات، فرزندان وسط را به گزینه ی مناسبی برای رئیس جمهور شدن تبدیل می کند. ۵۲ درصد از رئیس جمهورهای ایالات متحده آمریکا از سال ۱۷۸۷ فرزند وسط بوده اند.
با هر نوع شخصی می توانند کنار بیایند
وقتی در خانواده ی پرجمعیتی بزرگ شوید یاد می گیرید که هر کسی نظر خودش را دارد، بعضی موافقند و بعضی مخالف. این مسأله باعث می شود فرزندان وسط در آینده با کشمکش ها و اختلاف ها به راحتی کنار بیایند چون یاد گرفته اند تا زمانی که افراد برخورد درستی داشته و نیت بدی از مخالفت خود نداشته باشند، این دست کشمکش ها می تواند سازنده هم باشد.
استقلال فرزند وسط خانواده
فرزندان میانی، همانند بچه های دیگر حس تعلق به خانواده ندارند. آنها اغلب بدنبال «احساس ناخواستگی» سعی می کنند مستقل بوده و وابستگی خود از خانواده را تا حد امکان کم کنند. همچنین گفته می شود که آنها وفاداری زیادی نسبت به خانواده دارند.
متفاوت و خلاق بودن
پژوهشگران بر این باور هستند که فرزندان وسط خانواده اغلب سعی می کنند رفتار و خواسته های متفاوت از فرزند اول داشته باشند. به طور مثال، اگر فرزند بزرگتر به ورزش علاقه شدید داشته باشد، احتمال اینکه فرزند وسطی هنری یا دانشگاهی شود بسیار زیادتر خواهد بود. فرزند اول هر کاری بکند، فرزند دوم دنبال کاری کاملا متفاوت می رود.به زبان دیگر، رفتار فرزندان میانی در واقع نتیجه ی واکنش هایی است که به کارهای فرزند اول خانواده نشان می دهند.همچنین این افراد خلاقیت بیشتری در کارهای خود نشان می دهند. چون این کودکان توجه کمتری از سوی والدین دریافت می کنند، حس استقلال قوی تری دارند و ابداع و نوآوری در میان آنها نیز بیشتر مشاهده می شود.
عدم اعتمادبه نفس و انزواطلبی
شاید بتوان گفت یکی از مرسوم ترین نشانه های منفی سندروم فرزند میانی این است که حس ناخواسته بودن، اعتمادبه نفس فرد را کاهش می دهد. هیچ چیز بدتر از آن نیست که فردى احساس کند که خواستنی نیست. ازاین رو این گونه کودکان از فقدان خودباوری در هنگام رشد رنج می برند و در نتیجه، اعتمادبه نفس آنها در سطح پایینی قرار دارد.حتی ممکن است کودک مبتلابه سندرم فرزند وسط بیش ازحد درون گرا یا حتی ضداجتماعی بشود. آن ها خود را همانند یک بیگانه تصور می کنند و درنتیجه، در موارد دیگر زندگی نیز تبدیل به یک منزوی می شوند. این کودکان ترجیح می دهند که وقت خود را به تنهایی و نه با دیگران صرف کنند، چراکه آن ها احساس می کنند به آن ها بی توجهی شده است.
عدم اعتماد به دیگران
کودک وسط، بر اساس احساس نادیده گرفته شدن و ناخواستگی، ممکن است مشکل اعتماد به دیگران را نیز داشته باشند. این کودکان نمی توانند به دیگران اعتماد کنند و حتی گاهی اوقات در حسرت اعتماد و تکیه بر دیگران زندگی را سپری می کنند.در آخر هم اشاره کنیم که مطالعات عزت نفس در کودکان نشان داده که سندرم فرزند وسط ممکن است در احساس ارزش گذاری کودک تأثیر مستقیم داشته باشد. فرزند میانی با توجه به موقعیت تولد خود، گاهی اوقات برای دریافت توجه بیشتر از پدر و مادر و دیگر بزرگ سالان، نسبت به بقیه خانواده به عنوان خواهر و برادر بزرگ تر و خواهر و برادر جوان تر اغلب احساس نامریی بودن دارند. برخی از مطالعات به طور قاطع نشان داده اند که کودکانی که تنها دختر یا تنها پسر در خانواده هستند اغلب سندرم فرزند وسط را تجربه نمی کنند.
تاثیرات فرزند وسط بودن در بزرگسالی
اعتقاد بر این است که عوامل تاثیر گذار بر شخصیت فرزندان وسط خانواده می تواند تا بزرگسالی این کودکان ادامه پیدا کند و باعث بروز تاثیرات منفی در زندگی آن ها شود ، به عنوان مثال؛ فرزندان وسط که احساس می کنند مورد بی توجهی والدین قرار گرفته اند ، ممکن است در بزرگسالی نیز برای جلب توجه اطرافیان دست به انجام هر کاری بزنند و یا دائما به دنبال برقراری صلح در هر شرایطی باشند یا ممکن است این افراد در بزرگسالی دارای شخصیت کمرنگ تری نسبت به سایر هم سن و سالان خود داشته باشند و یا احساس کنند که نمی توانند دوست و یا شریک زندگی خوب و مناسبی برای طرف مقابل خود باشند .
تحقیقات درباره فرزند وسط خانواده چه می گویند ؟
تحقیقات زیادی در حال انجام است تا مشخص شود که آیا فرزند وسط خانواده بودن با ابتلا به بیماری های مختلف مانند افسردگی ، اسکیزوفرنی ، اوتیسم و حتی بی اشتهایی در ارتباط است و یا خیر .یکی از رایج ترین اعتقادات در مورد فرزندان وسط خانواده ها این است که این فرزندان از صمیمت کمتری در ارتباط با والدین خود برخوردارند و احساس راحتی کمتری در مقایسه با فرزندان اول و آخر خانواده برای صحبت کردن در زمینه مسائل جنسی با والدین خود دارند .
این فرزندان همچنین در شرایط استرس زا و پر تنش، کمتر از سایر فرزندان به گفتگو با والدین خود روی می آورند .آن ها کمتر از فرزندان بزرگ تر و کوچک تر خانه خانواده محور هستند و تمایل بیشتری به کمال گرایی دارند و برخی تحقیقات نیز نشان می دهند که فرزندان وسط خانواده 33% بیشتر از سایر فرزندان مرتکب اعمال بزهکارانه می شوند.با این حال این نتایج در مورد همه فرزندان وسط خانواده صدق نکرده و عوامل دیگر مانند شانس نیز در بروز این اتفاقات دخیل بوده اند .تحقیقات مختلف به عمل آمده در این زمینه دارای نتایج متضادی بودند و 100% قابل اتکا نیستند .
کدام بهترین است، فرزند اول، وسط یا آخر؟
بر اساس داده های بدست آمده، محققان ویژگی های ذیل را برای فرزندان عنوان می کنند:
فرزندان اول اغلب بسیار با انگیزه، نوع شخصیتی تیپ A مستعد استرس، بسیار سازگار و تحت تأثیر توجه خاص والدین هستند.
فرزندان وسط از روابط اجتماعی خوبی برخوردار بوده و تمایل بیشتری برای مشارکت در جمع دارند.
فرزندان آخر از بالاترین درجه جامعه پذیری و حس همدلی برخوردار بوده و البته سرکش ترین فرزندان نیز محسوب می شوند.
تک فرزندها در عین برخورداری از هوش بالا دارای مشکلات رفتاری هستند.
روابط عاشقانه در بچه وسطی خانواده چگونه است؟
بچه های وسط خانواده، به دلیل همکاری بالا و تمایل به تجربه موقعیت های جدید، معمولا در روابط جنسی عملکرد خوبی دارند. فرزندان وسط، غالبا وفادار به همسر و دوستان خود هستند و مهارت های بالای تبادل نظر و مذاکره باعث می شود که بتوانند با هر کسی رابطه خوبی برقرار کنند.به طورکلی این افراد در رابطه خود با معشوق خود (فرزندان اول یا آخر خانواده) می توانند شادترین و رضایت بخش ترین روابط را داشته باشند. البته زمانی که شما با فردی مشابه با ترتیب تولد خود ( فرزند وسط خانواده) وارد رابطه عاشقانه می شوید، به دلیل اجتناب از درگیری، ممکن است بسیاری از مشکلات بین شما در دراز مدت ناگفته بماند؛ به همین دلیل شاید رابطه تان دچار مشکلات بیشتری نسبت به ارتباط با افراد با دیگر ترتیب های تولد شود.
عملکرد بچه وسطی خانواده در محیط های شغلی چگونه است؟
شما به عنوان بچه وسطی خانواده، فردی اجتماعی، مستقل و با مهارت های بالابرای کارهای گروهی و توانایی همدلی هستید. پس می توانید معلم، بازیگر، وکیل و دیپلمات خوبی شوید ولی در شغل هایی که نیازمند کار فردی است مانند برنامه نویسی کامپیوتر ممکن است خوب عمل نکنید.
بیان نکاتی برای بهبود شخصیت فرزندان وسط
هم اکنون شما چند ایده کوتاه و مختصر درباره اختلال و بی نظمی شخصیت فرزند وسط و در اصل نکاتی برای برطرف کردن و از بین بردن این اختلالات را خواهید آموخت. در ادامه به بیان بعضی نکات درباره اینکه چگونه اختلال شخصیتی فرزند وسط را می توان درمان کرد، می پردازیم:
- اگر شما دارای 3 فرزند هستید، مطمئن باشید که می توانید به هر سه آنها به صورت کاملا یکسان توجه و محبت داشته باشید. هیچ کدام از فرزند شما لایق این نیستند که نادیده گرفته شده و از طرف شما پس زده شوند بلکه برعکس همه آنها می توانند از عشق و مهربانی و محبت شما به صورت یکسان بهره مند شوند. این اطمینان معمولا باعث می شود که فرزندانتان در زندگی شان پیشرفت داشته باشند و اغلب آنها بدون هیچ گونه اهمال و غفلتی در همه فعالیت های خانوادگی شرکت کنند و در انجام فعالیت با دیگر اعضای خانواده سهیم و شریک شوند.
- اجازه ندهید که فرزند وسطی تان همیشه از رقابت بین خودش و خواهر و برادرش رنج ببرد و برای جلوگیری از بروز این موارد به صورت متناوب پیشنهادها و راه حل هایی را به آنها ارائه دهید. اگر شما تاکنون یک فرصت یا موقعیت را که در آن فرزند وسط توافق و مصالحه داشته باشد، ندیده اید، سعی کنید خودتان این موقعیت را برایش به وجود آورید.
- همیشه به یاد داشته باشید که به هر یک از فرزندانتان زمانی را برای تنهایی و خلوت کردن با خودشان، اختصاص دهید و در این مواقع آنها را به حال خود رها کنید. البته به وجود آوردن این موقعیت در منزل امکان پذیر نیست، بنابراین هر یک از آنها را به صورت جداگانه برای خرید و انجام بقیه کارهای عادی و روزمره به بیرون از منزل ببرید.
- شخصیت فرزندان وسطی خانواده اغلب به دلیل وجود مشکلات رفتاری، می تواند به یک انسداد فکری برای بچه منجر شود. اگر در مراحل اولیه درمان نشود و از پیشرفت اش جلوگیری به عمل نیاید. بنابراین همیشه به یاد داشته باشید که به هر یک از فرزندانتان به صورت یکسان توجه کنید و سعی کنید تا جایی که امکان دارد از یکی از فرزندانتان طرفداری و پشتیبانی نکنید و بین آنها فرق نگذارید تا بتوانید در آینده فرزندان سالمی را از نظر فکری و روحی به جامعه تحویل دهید.
3 سال پیش