گاندو نشان داد که حسن فریدون باید مهمان برادرش حسین فریدون در اوین شود!

  چهارشنبه، 17 شهریور 1400 ID  کد خبر 166698
گاندو نشان داد که حسن فریدون باید مهمان برادرش حسین فریدون در اوین شود!
فصل دوم سریال جنجالی گاندو در حالی به پایان رسید که احزاب مختلف سیاسی واکنش های مختلفی نسبت به این سریال داشتند. رئیس صدا و سیما با قوت تمام از این سریال دفاع کرد و آن را کاری نو در عرصه سریال سازی معرفی نمود. اما محمد حسن قدیری ابیانه سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در مکزیک و استرالیا در گفتگو با ساعدنیوز موضع جنجالی تری درباره این سریال داشت.

گاندو یک سریال خوب بود و یک سری از حقایق را مطرح کرد و یک سری از حقایق را هم به دلیل ملاحظات سیاسی نگفت و متأسفانه، یک سری حقایق را هم وارونه جلوه داد. مثلاً این سریال سعی داشت تا جوری جلوه دهد که حسن روحانی از جرایم و خلاف هایی که برادرش حسین فریدون مرتکب شده اطلاعی نداشته و بی خبر بوده است. این در حالی است که واقعیت های موجود حکایت از آن دارد که آقای روحانی کاملاً از جرایم برادرش مطلع بوده است و حتی در این جرایم مشارکت داشته است. البته، در این مورد شاید خیلی نتوانیم به گاندو خرده بگیریم چرا که ملاحظه رئیس جمهور وقت مملکت را کرده است. رئیس جمهوری که نظام را تهدید کرد که اگر با برادرش برخورد کنند اعلام جنگ خواهد کرد.

واقعیت این است که آقای روحانی شریک جرم حسین فریدون است. همان طور که دست اندرکاران این سریال خودشان در کنفرانس خبری و در گفتگو با مطبوعات و جراید گفته اند، آقای روحانی به خاطر پخش این سریال از صدا و سیما مدتی بودجه این سازمان را قطع کرد! خود این کار آقای روحانی جرم آشکار و قابل محاکمه است چرا که سازمان صدا و سیما از دولت مستقل است! بنابراین، تبرئه آقای روحانی در این سریال کار درستی نبود.

نکته دیگر این است که بنا بر شواهد و مدارکی که در سریال گاندو ارائه شده است، حسین فریدون باید از نو در یک دادگاه دیگر محاکمه شود چرا که جرایم امنیتی او مورد بررسی قرار نگرفته و مدت زندانی در نظر گرفته شده برای او کم است! توجه داشته باشید که دادگاه حسین فریدون در شرایطی برگزار شد که آقای روحانی به قوه قضائیه اعلام جنگ کرده بود و من معتقدم تخلفات حسین فریدون بسیار فراتر از کلاهبرداری و رشوه است. مسائل امنیتی به مراتب مهمتر از این مسائل اقتصادی است که در دادگاه طرح نشده است. علاوه بر این، آقای روحانی هم باید محاکمه شود و مهمان برادرش در اوین شود.

گاندو سریال خوبی بود و بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت ولی در این سریال طوری وانمود می شد که اگر کسی با سرویس های جاسوسی غرب مثل ام آی 6 انگلیس همکاری داشته باشد هم در داخل ایران و هم در خارج از ایران زندگی بسیار مرفهی می تواند داشته باشد. این خلاف واقعیت است. البته باز در همین سریال نشان می دهند که وقتی تاریخ مصرف یک جاسوس تمام می شود و دیگر نمیتواند خدماتی را ارائه بدهد، این جاسوسی عملاً در پروسه حذف قرار می گیرد که در سریال گاندو به آن تاکید شد.
امیدوارم فصل های دیگر گاندو ساخته شود و این واقعیت ها مطرح شود.
یک سندی سری در لانه جاسوسی آمریکا بدست آمد که رهنمود سازمان سیا به شعبش در جهان در مورد چگونگی استخدام و بکادگیری جاسوس بود. طبق این سند، یک روند و چارچوب خاصی برای جذب جاسوس وجود دارد. و تاکید داشت که بر شناسایی علایق و نیازهای فرد مورد نظر. مثلاً می بینند، کسی بدهکار است و مشکل مالی دارد. از همین پنجره وارد می شوند و وانمود میکنند که مشکلشان با همکاری با سازمان سیا حل می شود ولی تاکید می کنند که نباید بگذارید مشکلش حل شود چون انگیزه همکاری را از دست می دهد.
یعنی یک طوری رفتار می کنند که طرف مقابل همیشه احساس اضطرار و نیاز بکند. می آیند در همان اول کار از طرف، سندی مبنی بر دریافت پول و ارائه اطلاعات برای اثبات همکاری او با سرویس مورد نظر دریافت می کنند که کاملاً طرف در منجلاب گرفتار شده باشد و پل های پشت سرش را خراب شده ببیند. این روش خوشبختانه در سریال گاندو مشهود بود. بعد همین اسناد را برای فشار آوردن به جاسوس به کار می برند. اما متأسفانه در سریال طوری مطرح می شود که هر کس با ام ـ آی۶ همکاری کند به رفاه در ایران و خارج می رسد.
متأسفانه ترور دانشمندان هسته ای جمهوری اسلامی ایران توسط همین افراد مزدور صورت گرفته است و باید ما نشان دهیم که همکاری با این سرویس ها عاقبت خوبی ندارد. مردم باید بدانند که وقتی با یک سرویس جاسوسی طرف هستید شما تا وقتی محترمید که برای آن سرویس خدمتی می توانید ارائه دهید بعد از این که این خدمت را کردید و تمام شد دیگر قابل حذفید!
در موارد متعددی به افراد صاحب منصب پیشنهادات مالی بالایی داده می شود مثلاً حقوق ده هزار دلاری در ماه که بسیار وسوسه برانگیز است. ابتدا فرد را تخلیه اطلاعاتی می کنند و بعد به وعده خود عمل نمی کنند.
خود این کشورها می دانند که کسی که به کشور خودش خیانت می کند، قابل اعتماد آنها نیز نمی تواند باشد و نیست و باید حذف شود. امروز شما می بینید که وزیر علوم سابق افغانستان دارد پیتزا پخش می کند یا وزیر علوم شاه یک مغازه نان فروشی در آمریکا باز کرده است! این ها حالا موارد خوب است. خیلی از این افراد که به هوای زندگی بهتر و بهره مندی از دنیای متجدد وارد کشورهای غربی می شوند به فلاکت می افتند.
رسانه های ما افراد برجسته ایرانی موفق در خارج از کشور را معرفی میکنند. مثلاً یک دانشمند فضایی در ناسا یا یک پزشک برجسته در غرب. من زمانی که در استرالیا سفیر بودم، با چشمان خودم دیدم که یک ایرانی که دندانپزشک بود در آنجا شانس آورده بود شده بود راننده تاکسی! یا طرف می شود باربر بازار میوه و تره بار. خوب اینها را متأسفانه رسانه ها نشان نمی دهند. اینها برای مهاجرت مورد حمایت خانواده قرار میگیرند
ولی در نهایت این حمایت بی حاصلی بوده است و ثمره ای نداشته است. فردی را می شناختم که با تحصیلات بالا کارش شده بود روفو کردن فرش! یا در یک جایی در یک کارگاه بسته بندی کار می کرد. این نوع از مهاجرین خیلی تلاش می کنند که خودشان را موفق جلوه دهند. حتی در مواردی واقعیت ها را از خانواده پنهان می کنند یا خود خانواده اجازه نمی دهد این واقعیت ها به بیرون درز کند. روی برگشتن به کشور را هم ندارند. حرف من این است. کسی که عرضه کار کردن دارد، ایران بهترین جا برای کار کردن است. من هم قبل انقلاب در ایتالیا دانشجو بودم و هم بعد از انقلاب در کشورهای مختلف مسئولیت دیپلماتیک داشتم. خیلی از حقایق گفته نمی شود و این اصلاً چیز خوبی نیست

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
نظر خود را به اشتراک بگذارید
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها