چهارشنبه سوری، یکی از جشن های سنتی ایرانی است که در غروب آخرین سه شنبه سال خورشیدی و پیش از فرارسیدن نوروز برگزار می شود و شامل رسوم مختلفی از آتش افروزی و آتش بازی تا خوردن آجیل مشکل گشا، دورهمی های خانوادگی، قاشق زنی و... می شود که برخی از این آداب ورسوم به فراموشی سپرده شده اند.
چهارشنبه سوری از پرشورترین رسوم مقدماتی نوروز در اقصی نقاط ایران است که آتش، مهم ترین عنصر آن به شمار می رود و نامش نیز از شعله های آتش گرفته شده است؛ هرچند که امروزه استفاده از مواد آتش زا و انفجاری، این جشن را به مراسمی پرمخاطره تبدیل کرده است که صدمات جسمی و حتی مرگ افراد را در پی دارد. این جشن وابسته به هیچ مذهب یا قومیتی نیست و از مسلمان تا زرتشتی، مسیحی و... در این جشن شرکت کرده و آن را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کنند. این مراسم در کشورهای دیگری همچون جمهوری آذربایجان، افغانستان، ترکیه و همین طور توسط ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز جشن گرفته می شود.
تاریخچه چهارشنبه سوری
از آنجا که ایرانیان قبل از اسلام، روزهای ماه را با یک نام می خواندند و هفته و اساسا چهارشنبه نداشتند و همین طور پریدن از روی آتش و بی احترامی به آن با آیین زرتشتیان هم خوانی ندارد، برخی معتقدند که نمی توان چهارشنبه سوری را جشنی متعلق به دوران پیش از اسلام دانست.
درباره ارتباط چهارشنبه سوری با آیین زرتشتی می توان به صحبت های کتایون مزداپور، پژوهشگر زرتشتی و نویسنده آثار زرتشتی، استناد کرد که گفته است: جشن ها و آیین های ایرانی به همه ایرانیان تعلق داشته اند و دارند. بسیاری از آن ها به دوران پیش از مهاجرت آریایی ها به این سرزمین بازمی شوند و خیلی از آن ها هرگز زرتشتی نبوده اند، مثل چهارشنبه سوری.
در هر صورت، قدیمی ترین منبعی که به چهارشنبه سوری اشاره کرده، کتاب «تاریخ بخارا» از ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی است که می گوید: چون امیر منصور بن نوح به مُلک بنشست، اندر ماه شوال سال ۳۵۰، به جوی مولیان فرمود تا آن سرای را دیگر بار عمارت کردند و هرچه هلاک و ضایع شده بود بهتر از آن به حاصل کردند. آن گاه امیر به سرای بنشست و هنوز سال تمام نشده بود که چون شب سوری چنان که «عادت قدیم» است، آتشی عظیم افروختند.
شواهد و قرائن نیز نشان می دهد که این جشن، پیشینه بسیار کهنی دارد و قدمت آن حتی به دوران قبل از ظهور مذهب زرتشت در ایران برمی گردد. در واقع همان طور که اشاره شد در ایران باستان هفته وجود نداشت و زمان برگزاری چهارشنبه سوری در فاصله ۱۰ روز پایانی سال بود؛ تا اینکه ظاهرا این جشن در قرون اولیه اسلامی در روز چهارشنبه آخر سال تثبیت می شود و از آن برای رفع نحسی و بلا استفاده می شود.
آتش افروزی بر بام خانه ها، آخرین مراسم از آیین های روزهای پایان سال یا گاهنبار پنجه است که بر اساس آن، افرادی به نام آتش افروزان چند روز پیش از نوروز به شهرها و روستاها می رفتند تا پیام آور این جشن اهورایی باشند. این زنان و مردان هنرمند برای شادی و سرگرمی مردم به اجرای نمایش های خیابانی، سرود و آواز و... می پرداختند. علاوه بر این، از هفت روز قبل از فرارسیدن سال نو تا روز چهاردهم نوروز، هم زمان با تاریکی هوا شروع به روشن کردن آتش در نقاط مختلف شهر و روستا می کردند. این آتش، نمادی از نور و دوستی و مهر بود و هدف از این آتش افروزی، برگرداندن نیروی نیکی به مردم بود تا بتوانند بر غم و افسردگی غلبه کنند.
در شب چهارشنبه سوری این آتش را برای طلب گرما و فراری دادن سرما روی بیشتر بام ها روشن می کردند که به باور نیاکان ما تنوره آتش و دود روی بام ها علاوه بر خوش یمن بودن، فروهر درگذشتگان را به طرف خانه هایشان هدایت می کرد. در آثار تاریخی نظیر کاخ چهلستون نیز می توان اشاره به چهارشنبه سوری را مشاهده کرد. در ضلع جنوبی این کاخ نقاشی جالبی از آیینی شبیه به چهارشنبه سوری به چشم می خورد. این نقاشی عصر صفوی که با نظارت رضا عباسی کشیده شده است، آتش و تجمع افرادی به دور آن را نشان می دهد.
آداب و رسوم چهارشنبه سوری در ایران
چهارشنبه سوری مانند هر جشن دیگری مجموعه ای از آداب و رسوم منحصربه فرد دارد که آن را از دیگر جشن ها متمایز می کند. در شب چهارشنبه کوچک ترها به دیدن بزرگ ترها می روند تا چهارشنبه سوری را در کنار هم خوش بگذرانند. از یک یا دو روز قبل، مردم به جمع آوری هیزم و بوته مشغول می شوند. بعدازظهر سه شنبه آخر سال، هیزم ها در محیط های باز مثل حیاط خانه، خیابان یا میدان روستا به فاصله چند متری از یکدیگر روی هم چیده می شوند. با تاریک شدن هوا، مردم هیزم ها را به آتش می کشند و همه افرادی که دور آتش جمع شده اند، با خواندن «سرخی تو از من، زردی من از تو»، از روی آتش می پرند تا به نوعی با این کار زردی و ضعف بیماری و غم را به آتش بدهند و از خود دور کنند و سلامتی و شادی و سرخی را از آتش بگیرند. "غم برو، شادی بیا، محنت برو، روزی بیا! " از دیگر اشعاری است که هنگام پرش از روی آتش خوانده می شود. آتش بازی فقط گوشه ای از این جشن به شمار می رود؛ دورهمی و در کنار یکدیگر بودن، پایان بخش این مراسم باستانی است. در ادامه به توضیح برخی از رسوم شب چهارشنبه سوری خواهیم پرداخت.
بوته افروزی
در ایران باستان رسم بوده که پیش از غروب آفتاب، هر خانواده بوته های خار را روی بام یا در حیاط خانه جمع کرده و با غروب آفتاب همه اعضاء خانواده جمع شده و بوته ها را آتش می زنند و همه از روی بوته های افروخته می پرند تا بیماری و غم را از خود بزدایند و سلامت و شادی به زندگی خود ببخشند. خاکستر آتش چهارشنبه سوری از دید ایرانیان باستان نحس است. به این دلیل که مردم با پریدن از روی آن زردی و بیماری خود را به آتش می دهند و در عوض سرخی و شادابی و سلامتی را از آتش می گیرند و در هر خانه ای که اتش برپا شده باشد بعد از اتمام کار خاکستر را جمع کرده و در آب روان می ریزند.
مراسم کوزه شکنی
مردم پس از آتش افروزی مقداری نمک به علامت شورچشمی، مقداری زغال به نشانه سیاه بختی و سکه ای به نشانه تنگدستی در کوزه می اندازند و یکی از افراد خانه کوزه را از بام خانه به بیرون می اندازد. مردم باور دارند این کار تیره بختی، شوربختی و تنگدستی را از خانه دور می کند.
فال گوش نشینی
زنان و دختران که آرزو و حاجتی دارند، غروب شب چهارشنبه نیت می کنند و از خانه بیرون می روند و به صحبت رهگذران گوش می کنند. اگر رهگذر به نیکی صحبت کرد به این معنی است که حاجت آن برآورده می شود و اگر سخنان آنها تلخ بود به این معنی است که در سال جدید به مراد و آرزوی خود نمی رسند.
قاشق زنی
زنان و دختران حاجت دار، قاشقی با کاسه ای مسین بر می دارند و در هفت خانه می روند و می ایستند و بدون حرفی پی در پی قاشق بر کاسه می زنند. صاحب خانه نیز شیرینی و آجیل یا مبلغی پول در کاسه های آنها می گذارد. اگر قاشق زنان در آن شب چیزی به دست نیاورند، یعنی به آرزو و حاجت خود نمی رسند.
آش چهارشنبه سوری
خانواده هایی که حاجت یا بیماری دارند برای بهبودی بیمار یا برآورده شدن حاجات، نذر می کنند و در شب چهارشنبه آخر سال آش بیمار می پزند و کمی از آن را به بیمار و بقیه را در بین فقرا تقسیم می کنند.
آتش بازی
آتش بازی از رسم های جذاب هنگام آتش افروزی به شمار می رود که امروزه شکل افراطی به خود گرفته و سایر برنامه های سنتی شب چهارشنبه سوری را تحت الشعاع قرار داده است. واقعا مشخص نیست که آتش بازی (فشفشه، ترقه و...) از چه زمانی وارد جشن چهارشنبه سوری شد؛ اما نشانه های آن را می توان در دوران قاجار پیدا کرد. در آن زمان، آتش بازی در اعیاد و جشن ها کاربرد داشت و از تفریح های سلطنتی و عمومی بود. اشاره به آتش بازی در سفرنامه سیاحان اروپایی که در زمان قاجار از تهران دیدن کرده بودند، خود گواهی بر این مدعا است.
تقسیم آجیل چهارشنبه سوری
زنانی که نذر و نیازی دارند در شب چهارشنبه سوری آخر سال آجیل هفت مغز به نام آجیل چهارشنبه سوری از دکان رو به قبله خریده، پاک کرده و به هنگام پاک کردن آجیل قصه معروف خارکن را نقل می کنند. پس از پاک کردن آجیل، آنرا میان فامیل پخش می کنند. امروز آجیل چهارشنبه سوری جنبه نذری را از دست داده و از تنقلات شب چهارشنبه سوری محسوب می شود.
آب پاشی و آب بازی
در برخی مناطق روستایی ایران، مردم برای رفع آفت و بلا در غروب آخرین سه شنبه سال بدون اینکه با دیگران صحبت کنند، جام یا کوزه خود را برمی داشتند و به طرف رودخانه، نهر یا چشمه می رفتند. پس از پرکردن کوزه با آب، به خانه برمی گشتند و آب را روی در و دیوار وسایل خانه می پاشیدند. گاهی اوقات نیز در راه هر کسی را که می دیدند، از آب کوزه به او می پاشیدند تا سال نو را در سلامتی و شادی به سر ببرد. برخی افراد هم وارد چشمه یا رود می شدند و با چوب دستی آب را به افراد حاضر در کنار چشمه یا رود می ریختند تا متبرک شوند.
بخت گشایی
در گذشته دختران دم بخت در چهارشنبه سوری، مراسم خاص خود را داشتند. در یکی از این رسم ها، از یک عطاری که رو به قبله بود، مقداری نبات و هفت عدد گردو می خریدند و راهی کوزه گری می شدند تا سوار چرخ کوزه گری شوند و آن را هفت بار بچرخانند. آن ها با خواندن شعرهای خاصی، در هر دور یک گردو می شکستند تا بخت شان باز شود. در نهایت، به کوزه گر پول و نبات می دادند و به خانه برمی گشتند. یکی از رسم های مخصوص تهرانی ها، توپ مروارید بود. توپی قدیمی در میدان ارگ تهران وجود داشت که با رسیدن شب چهارشنبه سوری، زنان و دختران برای گشایش در کارها و بازشدن بخت از زیر توپ عبور می کردند یا از آن بالا می رفتند. آن ها معتقد بودند که با انجام این کار حاجت شان برآورده می شود.
فال گرفتن با بولونی
فال گرفتن با بولونی یکی از شیرین ترین آداب قدیمی چهارشنبه سوری محسوب می شود که بیشتر جنبه بازی و تفریح داشته است. بولونی، کوزه دهان گشاد کوچکی بود که برای نگهداری ترشی، مربا، ادویه و غیره به کار می رفت. زنان و دختران جوان دور هم جمع می شدند و هر کسی چیزی را در این کوزه می انداخت. علاوه بر این، اشعاری را نیز روی کاغذ می نوشتند و درون کوزه می ریختند. سپس یکی از آن ها ابتدا کاغذی را از بولونی درمی آورد و شعر روی آن را می خواند و بعد یکی از اشیای درون بولونی را بیرون می کشید. شعری که خوانده می شد، به صاحب آن شیء تعلق داشت و وصف حال و فال او بود.
بالن آرزوها
یکی از رسم هایی که اخیرا جای خود را در مراسم چهارشنبه سوری باز کرده است، فرستادن بالن آرزوها به آسمان است که ریشه در فرهنگ ما ندارد. افراد با روشن کردن این بالن ها و فرستادن آن به آسمان، آرزو می کنند.
چهارشنبه سوری از غروب آخرین سه شنبه اسفند هر سال آغاز می شود و تا نخستین دقایق چهارشنبه ادامه می یابد. چهارشنبه سوری سال 1400 در ایران، 24 اسفند است.