حدیث من عرف نفسه
حدیث در چند کتاب حدیثیِ شیعه و سنی از پیامبر(ص) و امام علی(ع) روایت شده است. عالمان شیعه برای این حدیث اهمیت بسیار قائل اند و می گویند مضمون آن در کتب آسمانی آمده است و از جمله چند آیه قرآن بیان کننده معنای این حدیث اند.
عالمان مسلمان تفسیرهای مختلفی از آن ارائه کرده اند. تفسیر بسیاری از عالمان شیعه این است که با شناخت ویژگی های انسان می توان ویژگی های خدا را هم شناخت؛ چراکه ویژگی های انسان مقابل ویژگی های خداوند است و برای مثال از ممکن بودن و نیازمندبودن او می توان به واجب الوجودبودن و بی نیازی خدا پی برد.
برخی هم گفته اند این حدیث بر برهان نظم دلالت دارد؛ زیرا از شناخت نظم موجود در جسم و روح انسان می توان به وجود ناظم آن پی برد.
پیش گفتار
قدما بر شناخت نفس تأکید فراوان داشته و در سیرۀ علمی و عملی خویش، به معرفت نفس توجه ویژه نموده اند، و به جای معرفت عقول و طبیعت، انسان را به معرفت نفس دعوت کرده اند. چنان که حکیم ربّانی "انباذ قلس" در این باره می گوید:
هر که بخواهد اشیاء را از جواهر نخستین ـ یعنی از عقول مفارق که مبادی آن هایند ـ بشناسد، دشوار است؛ و نیز اگر بخواهد از عالم دانی به عالم اَعلی بشناسد، سخت است؛ چه این که می خواهد از جوهر کثیف ظلمانی ـ عالم دانی ـ به معرفت جوهری که در غایت لطافت است انتقال یابد. و کسی که اشیاء را ـ چه جوهر مفارق و چه جوهر مقارن ـ از متوسط ـ یعنی نفس انسانی ـ طلب کند و متوسط را به کُنه معرفت شناخته باشد، علم طرفین ـ مفارق و مقارن ـ را ادراک کرده و طلب برایش آسان شود.
از شیخ الرئیس در رساله هدیه نقل شده که ارسطو بر وزان گفتار حضرت علی علیه السلام که فرمود: «من عرف نفسه فقد عرف ربّه»، چنین می گوید:
هر کس از معرفت نفس خویش عاجز گردد، وی از معرفت ربّ خود نیز ناتوان خواهد بود.
متن حدیث
حدیث «مَن عَرَفَ نَفسَه» حدیثی مشهور است که در آن شناخت نفس، راهی برای شناخت خدا معرفی شده است. متن حدیث به این شرح است: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»؛ هرکس خود را بشناسد، قطعاً خدایش را خواهد شناخت. این حدیث هم از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است و هم از امام علی(ع).
اعتبار حدیث
در زمینه اعتبار حدیث «من عرف نفسه» میان عالمان شیعه و سنی اختلاف نظر وجود دارد. عالمان اهل سنت از جمله سیوطی حدیث را صحیح ندانسته اند. برخی همچون ابن تیمیه آن را جعلی شمرده اند؛ اما بسیاری از محدثان و محققان شیعه آن را پذیرفته اند. علامه طباطبایی و جوادی آملی هم این حدیث را مشهور دانسته اند. به باور نویسندگان کتاب دانشنامه عقاید اسلامی، حدیث سند متصل به اهل بیت(ع) ندارد و مُرسَل است؛ اما با توجه به اینکه مضمون آن در برخی آیات قرآن آمده است، به بررسی سندی نیاز ندارد.
منابع حدیث
حدیث «من عرف نفسه» در کتب اربعه شیعه و صحاح سته اهل سنت نقل نشده است؛ اما در منابعی همچون «مصباح الشریعه» منسوب به امام صادق(ع)، «عوالی اللئالی العزیزیة» اثر ابن ابی جمهور احسائی از پیامبر اسلام(ص) و در منابعی چون «مطلوب کل طالب» اثر ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ «غرر الحکم و درر الکلم» اثر ابوالفَتح آمدِی و «عیون الحکم و المواعظ» اثر لیثی واسطی از امام علی(ع) نقل شده است.
در حديث فوق احتمالات فراواني وجود دارد که برخي محققين تا دوازده احتمال ذکر کرده اند که به برخي از آنها اشاره ميشود:
1ـ هر کس خود را بشناسد و بفهمد که روحش يکي است و اگر متعدد باشد باعث تعارض و فساد بدن ميشود خواهد فهميد که ربّ هستي نيز يکي است و اگر متعدد باشد باعث فساد آن ميشود.
2ـ کسي که بشناسد که بر روح چيزي از معلومات بدن مخفي نيست بلکه به تمام آن علم دارد، خواهد فهميد که ربّ هستي نيز بر تمام هستي و حتي ذرّات آن علم و احاطه دارد.
3ـ کسي که بشناسد نسبت روح به تمام اعضاي بدن مساوي است و چيزي به او نزديکتر و يا دورتر نيست خواهد فهميد که تمام اشياء نسبت به قدرت و علم خداوند رابطه يکساني دارند.
4ـ هر کسي بشناسد که نفس انسان با حواس ظاهري قابل درک نيست خواهد فهميد که خداوند نيز با حواس ظاهري قابل درک نيست.
5ـ اگر کسي بفهمد که شناخت حقيقي روح امکان ندارد، خواهد فهميد که درک کنه خداوند نيز براي بشر قابل دسترسي نيست.