حدیث من مات:
این حدیث با الفاظ مختلف در منابع شیعه و اهل سنت نقل شده است. شیعیان این حدیث را درباره مسئله امامت می دانند و لزوم شناخت و اطاعت از امام را از آن استنباط می کنند. اهل سنت این روایت را مربوط به بحث ارتباط مردم با حاکم اسلامی و لزوم بیعت با او دانسته اند.
من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتته جاهلیه «کسی که بمیرد و نشناسد امام زمانش را همانا با مرگ در جهالت مرده است »
شناخت موعود آخر الزمان و حجت بر حق زمان، تکلیف همیشه شیعه اهل بیت است.
در این باره روایات بسیاری در منابع روایی مسلمین اعم از شیعیان و برادران اهل تسنن آمده است.
متن حدیث در منابع شیعه و اهل سنت
این حدیث در منابع مختلف شیعه و اهل سنت نقل شده است:
منابع شیعی
در منابع اسلامی روایاتی با عبارت «من مات» نقل شده است. اما مقصود از تعبیر (حدیث «من مات») کلام معروف پیامبر اکرم است: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة؛ هر فردی که بمیرد در حالی که امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است».
ابن ابی یعفور نقل می کند: از امام صادق(ع) درباره گفتار پیامبر اسلام: «مَنْ مَاتَ وَ لَیسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِیتَتُهُ مِیتَةٌ جَاهِلِیةٌ؛ هر فردی که بمیرد در حالی که امامی نداشته باشد، مرگش، مرگ جاهلی است» پرسیدم که آیا مقصود مردن در حالت کفر است؟ امام صادق(ع) فرمود: مردن در حالت گمراهی است. عرض کردم: هر که در این زمان هم بمیرد و او را پیشوائی نباشد، مرگش، مرگ جاهلیت است؟ فرمود: آری. برخی علمای شیعه روایت من مات را متواتر در منابع شیعه و اهل سنت دانسته اند.
سوال :
با توجه به حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» مردم چگونه مى توانند امامى که غایب است را بشناسند در حالى که با دلیل فطرى، حضور امام در جامعه لازم و واجب است؟
جواب اجمالى:
غیبت امام(علیه السلام) دلیل و عذر بر عدم شناخت آن حضرت نمى تواند باشد زیرا:
اولا: منظور از معرفت، شناخت ظاهرى امام نیست بلکه مقصود، شناخت جایگاه امامت وى و اعتقاد به امامت او مى باشد.
ثانیاً: عمده راه هاى چنین معرفت و شناختى دو راه است; نص و معجزه.
جواب تفصیلى:
براى یافتن پاسخ این شبهه ابتدا باید معناى مفاهیم و واژه هاى موجود در روایت فوق روشن گردد، یکى از کلمات مطرح شده در این روایت کلمه «میته جاهلیه» (به مرگ جاهلیت مردن) است، از روایات، بدست مى آید که منظور از «مردن جاهلیت» در کفر و ضلالت مردن است، از امام صادق(علیه السلام) سؤال شد که منظور از مرگ جاهلیت چیست؟ حضرت فرمود: «جاهلیت کفر و و نفاق و گمراهى».
واژه دیگر کلمه «لم یعرف» است، منظور از معرفت چیست؟
با توجه به معنایى که براى «میته جاهلیه» شد پى مى بریم که مقصود از معرفت امام، شناخت شکل ظاهرى او نیست، به عبارت دیگر شناختن با دیدن تفاوت دارد و چه بسیار مسائلى است که انسان نمى بیند ولى مى شناسد مانند ملائکه و سایر مجردات که قابل دیدن نیستند ولى بوسیله دلایل عقلى و نقلى به آنها شناخت پیدا مى کنیم. پس نباید گفته شود امامى که از دیده ها پنهان است چگونه شناخت او ممکن است، چه بسیار افرادى که ائمه اطهار(علیهم السلام)را با چشم خود دیدند و شکل ظاهرى آنها را به خوبى رؤیت کردند، ولى کافر و گمراه بودند، از کلمات بعضى از علماء استفاده مى شود که مقصود از معرفت، شناخت جایگاه و مقام الهى امام و اعتقاد به امامت و ولایت الهى اوست. به عنوان شاهد به توضیحات علامه بهجت افندى از علماى اهل سنت درباره روایت فوق توجه فرمائید:
از آنجا که حدیثى مى فرماید:
«هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت مرده است» مورد اتفاق همه علماى اسلام مى باشد. کمتر مسلمانى پیدا مى شود که معتقد به وجود امام منتظر نباشد و ما معتقدیم که مهدى صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در شهر سامرا متولد گردیده و وراثت نبى اکرم(صلى الله علیه وآله) و وصایت و امامت به او منتهى شده است و اقتضاء حکمت الهى بر حفظ سلسله امامت تا قیامت تعلق گرفته است.