مالیاتستانی پیشبینی شده در بودجه 1403، از آنجایی که خود را در تأمین رفاه عمومی، بهداشت و آموزش و یک کلام بهتر شدن زیست جامعه ایرانی نشان نمیدهد، حمله به جیب مردم است.
بگذارید از منظری دیگر سخن بگوییم. واقعیت این است که مادرِ همه مصائب و مشکلات از شیرخشک تا خودرو در ایران، تحریم است و اگر کاسبی تحریم و اختلاس و فساد اداری هم هست ناشی از عدم شفافیت و ابهامی است که آن را تحریم در نحوه مدیریت جامعه امروز ما تحمیل میکند. از دیگرسو، دورنمایی نیز برای رفع تحریمها در سال 1403 دیده نمیشود. میزان فروش نفت در بودجه آتی این را به خوبی نشان میدهد که سیاستگذاران کلان امیدی به رفع تحریمها نبستهاند و خود را در آن مسیر نمیبینند.
پس با مرور بودجه 1403 میتوان گفت اگر تا دیروز، دست دولت در جیب مردم بود، در سالی که میآید، دیگر فاصله و تمایزی میان جیب دولت و مردم وجود ندارد و دولت از هر چه و هر که؛ مالیات میستاند و بدجور هم میستاند. حالا میان تحریمها، دولت، مالیات و جیب مردم میتوان فرمول بهتری طراحی کرد که واقعیت آنچه رخ خواهد داد را تفسیر کند. آری، 1403 سال سختی خواهد بود. حتی سختتر از چهار سال گذشته که سختترین بودند در 50 سال گذشته.
مردم ایران حداقل 5 سال است که تورم بالای 40 درصد را تحمل میکنند و این از جنگ جهانی دوم تا کنون یک نمونه خاص در یک کشور است که شاهد استمرار چنین تورمی باشیم. حالا در چنین شرایطی، سنوات بازنشستگی از 30 به 35 افزایش مییابد. مالیاتها همه شئون را دربرمیگیرند و سایه خود را بر فرودستان و طبقه متوسط ضعیف جامعه ایرانی میگستراند و تو گویی این سلاخّی مردمی است که نجیبانه به آینده میاندیشند و امیدها و آرزوهایشان را برای مجد و عظمت ایرانجان میپرورانند. چنین مباد.