به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، خشم، یک حالتی احساسی است که ممکن است به قدری کوچک باشد که به آن ناراحتی خفیف بگویند، و یا ممکن است تا حد تندخویی و پرخاشگری هم بالا برود و اتفاقات بسیار ناگواری را رقم بزند.
معمولاً وقتی خشمگین و عصبانی می شویم ضربان قلبمان بالا رفته، افزایش فشار خون پیدا می کنیم و همچنین میزان آدرنالین خونمان هم به میزان قابل توجهی افزایش پیدا می کند. فکر می کنم همه ما بارها و بارها این احساس را تجربه کرده ایم. درست است؟
خشمگین شدن حالتی کاملاً طبیعی است و اصلاً به صورت غریزی در انسان وجود دارد و هیچ مشکلی هم ندارد. اما مشکل اصلی از جایی شروع می شود که نتوانیم آن را کنترل کنیم و اتفاقات جبران ناپذیری برای ما رقم بخورد.
عصبانی شدن برای هر شخصی در هر موقعیت و مکانی متفاوت است. به عنوان مثال ممکن است شخصی جلوی درب پارکینگ شما پارک کرده باشد و شما فقط به او تذکر بدهید که از جلوی درب پارکینگ شما ماشین را جا به جا کند تا شما بتوانید به خواسته خودتان که پارک کردن در پارکینگ است برسید. اما در همین شرایط ممکن است فردی دیگر برعکس عمل کند و شروع به داد و بی داد کردن و اعتراض شدید به آن فرد کند.
درست است که موقعیت ها و اتفاقات رخ داده یکی است. اما دو نوع رفتار در اینجا پیش می آید که مشخص می کند هر فردی در هر موقعیتی رفتارش و واکنشی که نشان می دهد متفاوت است.
تاثیر احساسات سرکوب شده در کنترل خشم
در اینجا تفاوت میان احساسات سرکوب شده و سرکوب نشده است. موضوع بسیار مهمی که باعث می شود شما از احساسی درون خود آگاه باشید یا خیر.
خشم فروخورده یا سرکوب شده زمانی اتفاق می افتد که شما نمی دانید یک موضوع تا چه حد شما را رنجانده است. و آن احساس در لایه ای از ناخودآگاه شما نهادینه می شود. با توجه به علم فیزیک می دانیم که زمانی که چیزی فشرده شود برای مدتی در آن تنش ایجاد می شود. موضوع در مورد احساسات هم حالت مشابهی دارد. زمانی که احساسی در شما سرکوب می شود شما آن را درون خود نگه می دارید و آن را بروز نمی دهید. این احساس معمولا به خودی خود به لایه ی رویی و خودآگاه وارد نمی شود مگر اینکه به اندازه کافی تحریک شود!
مثال
بحث و جدل میان زن و شوهری بالا گرفته است و ناگهان در میان بحث یکی از آنها نبش قبری از خاطره ای می کند که دیگری آن را حتی به سختی به یاد می آورد. یا به موضوعی اشاره می کند که طرف مقابل اصلا تا به حال متوجه آن نبوده است. مثلا زن و شوهر در مورد برخورد سرد برادرزن با شوهر در حال مشاجره هستند که زن ناگهان به این موضوع اشاره می کند که تو هیچ وقت به من توجه نداری و خودخواهی مثل همیشه که حوله ی خیست را روی مبل می اندازی و برایت اصلا مهم نیست که حال من از مبلی که بوی نم گرفته بهم می خورد!
روش کنترل خشم
داشتن مهارتهای ارتباطی یکی از موضوعات بسیار مهمی است که در شرایط مختلف زندگی میتواند کیفیت زیستن ما را بهبود بخشد. بنابر این اگر مهارت بیان درست و به موقع احساساتمان را نداریم، باید یا با کمک مشاور و متخصص این مهارت را در خود ایجاد کنیم و یا با تمرین و مطالعه ی درست بتوانیم به این هدف دست یابیم. ما باید بتوانیم زمانی که موضوعی آزارامان می دهد، به شیوه ی مناسب آن را بیان کنیم طوریکه به کسی آسیبی (چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ جسمی) وارد نکنیم.
بعلاوه در کنار آموختن تکنیک ها و مهارتهای ابراز درست ناراحتی و همچنین کنترل خشم می توانیم از روش هایی که در دستیابی به آرامش ما را کمک می کنند نیز بهره ببریم، مانند:
- مدیتیشن و یوگا
- عبادت کردن
- ورزش کردن
- نوروفیدبک
- پیاده روی
- رفتن به طبیعت
یادمان باشد کنترل خشم و رسیدن به آرامش درون یک مهارت ارزنده است و دست یافتنی است.
