قرآن کلام خدا و کتاب آسمانی مسلمانان است که به وسیله جبرئیل به حضرت محمد(ص)، وحی شد. مسلمانان محتوا و الفاظ قرآن را نازلشده از سوی خداوند میدانند؛ همچنین معتقدند قرآن، معجزه و نشانه پیامبری حضرت محمد(ص) و آخرین کتاب آسمانی است. این کتاب بر معجزهبودن خود تأکید کرده و دلیل اعجازش را آن دانسته است که کسی نمیتواند مانندی برای آن بیاورد.
نخستین آیات قرآن ابتدا در غار حراء، واقع در کوه نور به پیامبر اسلام، وحی شد. دیدگاه مشهور این است که آیات آن، هم از طریق فرشته وحی و هم بدون واسطه و به صورت مستقیم، بر پیامبر نازل میشده است. به باور بیشتر مسلمانان، نزول قرآن به صورت تدریجی صورت گرفته است؛ اما برخی بر این باورند که علاوه بر نزول تدریجی آیات، آنچه قرار بوده است در یک سال بر پیامبر(ص) نازل شود، در شب قدر هم یکجا بر او نازل میشده است.
آیات قرآن در زمان پیامبر(ص) به صورت پراکنده بر روی پوست حیوانات، چوب درخت خرما، کاغذ و پارچه نوشته میشد. پس از رحلت پیامبر(ص)، آیات و سورههای قرآن توسط اصحاب جمعآوری شد؛ اما نسخههای بسیاری تدوین شد که در ترتیب سورهها و قرائت، با هم متفاوت بودند. به دستور عثمان نسخه واحدی از قرآن تهیه شد و دیگر نسخههای موجود را از بین بردند. شیعیان به پیروی از امامان خود، این نسخه را درست و کامل میدانند.
قرآن، فرقان، الکتاب و مُصحَف از مشهورترین نامهای قرآن است. قرآن 114 سوره و بیش از 6000 آیه دارد و به 30 جزء و 120 حزب تقسیم شده است. در قرآن، از موضوعاتی چون توحید، معاد، غزوات پیامبر اسلام(ص)، داستانهای انبیاء، اعمال شرعی دین اسلام، فضایل و رذایل اخلاقی و مبارزه با شرک و نفاق، سخن به میان آمده است.
...
إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ ۚ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا ﴿58﴾ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا ﴿59﴾
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحَاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ وَیُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِیدًا ﴿60﴾ وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَیْتَ الْمُنَافِقِینَ یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُودًا ﴿61﴾ فَکَیْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ ثُمَّ جَاءُوکَ یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِیقًا ﴿62﴾ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ یَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِی أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِیغًا ﴿63﴾ وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا ﴿64﴾ فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ﴿65﴾
وَلَوْ أَنَّا کَتَبْنَا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِیَارِکُمْ مَا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِیلٌ مِنْهُمْ ۖ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا یُوعَظُونَ بِهِ لَکَانَ خَیْرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِیتًا ﴿66﴾ وَإِذًا لَآتَیْنَاهُمْ مِنْ لَدُنَّا أَجْرًا عَظِیمًا ﴿67﴾ وَلَهَدَیْنَاهُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا ﴿68﴾ وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِکَ رَفِیقًا ﴿69﴾ ذَٰلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ ۚ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ عَلِیمًا ﴿70﴾ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانْفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعًا ﴿71﴾ وَإِنَّ مِنْکُمْ لَمَنْ لَیُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْکُمْ مُصِیبَهٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیَّ إِذْ لَمْ أَکُنْ مَعَهُمْ شَهِیدًا ﴿72﴾ وَلَئِنْ أَصَابَکُمْ فَضْلٌ مِنَ اللَّهِ لَیَقُولَنَّ کَأَنْ لَمْ تَکُنْ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُ مَوَدَّهٌ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِیمًا ﴿73﴾ فَلْیُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا بِالْآخِرَهِ ۚ وَمَنْ یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا ﴿74﴾
وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا ﴿75﴾ الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ ۖ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا ﴿76﴾ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَهِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَهً ۚ وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِیبٍ ۗ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ وَالْآخِرَهُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقَىٰ وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِیلًا ﴿77﴾ أَیْنَمَا تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَهٍ ۗ وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَهٌ یَقُولُوا هَٰذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۖ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ یَقُولُوا هَٰذِهِ مِنْ عِنْدِکَ ۚ قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۖ فَمَالِ هَٰؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثًا ﴿78﴾ مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَهٍ فَمِنْ نَفْسِکَ ۚ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا ۚ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِیدًا ﴿79﴾
مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ ۖ وَمَنْ تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا ﴿80﴾ وَیَقُولُونَ طَاعَهٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِکَ بَیَّتَ طَائِفَهٌ مِنْهُمْ غَیْرَ الَّذِی تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ یَکْتُبُ مَا یُبَیِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ وَکِیلًا ﴿81﴾ أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا ﴿82﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیْطَانَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿83﴾ فَقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَا تُکَلَّفُ إِلَّا نَفْسَکَ ۚ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ ۖ عَسَى اللَّهُ أَنْ یَکُفَّ بَأْسَ الَّذِینَ کَفَرُوا ۚ وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنْکِیلًا ﴿84﴾ مَنْ یَشْفَعْ شَفَاعَهً حَسَنَهً یَکُنْ لَهُ نَصِیبٌ مِنْهَا ۖ وَمَنْ یَشْفَعْ شَفَاعَهً سَیِّئَهً یَکُنْ لَهُ کِفْلٌ مِنْهَا ۗ وَکَانَ اللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ مُقِیتًا ﴿85﴾ وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا ﴿86﴾ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَهِ لَا رَیْبَ فِیهِ ۗ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِیثًا ﴿87﴾
...
خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش برگردانید، و چون میان مردم به داوری نشستید به عدالت داوری کنید! [فرمانِ بازگرداندنِ امانت و بهکارگیری عدالت در داوری] نیکو چیزی است که خداوند شما را به آن موعظه میکند، همانا خداوند همواره شنوا و داناست (58) ای مؤمنان! از خداوند اطاعت کنید، و نیز از پیامبر و صاحبان امرتان [که اوصیای بهحق پیامبرند و مثلِ او دارای مقام عصمتند] فرمان ببرید! پس هرگاه دربارۀ چیزی [از احکام و امور مادّی و مسائل خانوادگی و اجتماعی و جنگ و صلح] اختلاف داشتید، اگر به خداوند و قیامت مؤمن هستید [برای خاتمهیافتنِ اختلاف] آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید! این [کار] برای شما بهتر و از نظر عاقبت نیکوتر است (59)
آیا وضع و حال کسانی که ادّعا دارند به آنچه بر تو و پیش از تو نازل شده مؤمن هستند ندانستهای که میخواهند [در مورد اختلافشان] داوری را نزد طاغوت [یعنی هر شیطان فریبنده و بت و هر طغیانگری] برند؟ درحالیکه فرمان یافتهاند به طاغوت کافر باشند، و شیطان [با سوقدادنشان بهسوی طاغوت] میخواهد آنان را به گمراهی دوری [که هرگز در آن دسترسی به هدایت ندارند] دچار کند (60) چون به آنان گویند: [برای داوری و آگاهشدن به حقایق الهی] بهسوی آنچه خداوند نازل کرده، و به محضر پیامبر [اسلام] بیایید. منافقان را میبینی که به شدت از تو رویگردان میشوند (61) پس وضع و حالشان چگونه خواهد بود هنگامی که به سبب عمل زشتِ رفتوآمدشان با طاغوت حادثۀ ناگواری به آنان برسد؟ سپس درحالیکه به خداوند سوگند میخورند به محضرت میآیند که ما [از داوریبردن نزد دیگران] نیتی جز صلح و توافق [میان طرفینِ اختلاف] نداشتیم (62) آنان کسانی هستند که خداوند آنچه [از نیت شوم و حسد و نفاق] در دل دارند میداند، [با این وضعی که دارند اکنون] از مجازاتشان چشم بپوش و پندشان ده، و با بیانی رسا که در دلشان اثر کند [عواقب کارشان را در دنیا و آخرت] برای آنان بیان کن (63) هیچ پیامبری را نفرستادیم جز آنکه به خواست خداوند از او اطاعت شود، اگر آنان هنگامی که [با ارتکاب گناه و رفتوآمد با طاغوت] به خود ستم کردند نزد تو میآمدند و از خداوند درخواست آمرزش میکردند، و پیامبر هم برای آنان خواستار آمرزش میشد مسلّماً خداوند را بسیار توبهپذیر و مهربان مییافتند (64) به پروردگارت سوگند! آنان مؤمن [واقعی] نخواهند بود مگر آنکه تو را در آنچه میان خود اختلاف دارند به داوری بپذیرند، سپس از داوریات در باطنشان هیچ مضیقه و فشاری احساس نکنند و [کاملاً] تسلیم [حکم تو] باشند (65)
اگر بر آنان [مانند برخی از امتهای پیامبران پیشین] واجب میکردیم که [به کفارۀ گناهانتان] یکدیگر را بکشید، یا از شهر و وطنتان [به نقطهای دوردست] کوچ کنید. فقط اندکی از آنان آن کارها را انجام میدادند، اگر به اندرزهایی که به آنان داده میشود عمل میکردند قطعاً برای آنان بهتر، و در جهت تثبیت [ایمان و ثابتقدمی] مؤثرتر بود (66) ما نیز در آن صورت پاداش بزرگی از سوی خود به آنان میبخشیدیم (67) و یقیناً به راه راست هدایتشان میکردیم (68) آنانکه [صادقانه] از خدا و پیامبر اطاعت کنند در گروه پیامبران، و درستکاران بسیار راستگو و شهیدان و شایستگانی میباشند که از نعمتهای کاملِ حق برخوردارند، و [این چهار گروه] برای آنان نیکو همنشینانی هستند (69) این [همنشینی]، احسانی از سوی خداست، و [در استحقاق این پاداشِ بینظیر] کافی است که خدا [به نیات و اعمال مطیعان] داناست (70) ای مؤمنان! [در برابر دشمن آماده باشید!] سلاح و سازوبرگِ جنگی خود را برگرفته، گروهگروه یا بهصورت دستۀ واحد [بهسوی دشمن] کوچ کنید! (71) از میان شما کسانی [چون منافقان] هستند که [از رفتن به جنگ] درنگ [و تخلّف] دارند [و دیگران را هم به درنگ و تخلّف تشویق میکنند]، اگر در میدان جنگ به شما [رزمندگان، شکست و] آسیبی برسد، میگویند: خدا به ما لطف داشت که با آنان [در میدان جنگ] حضور نداشتیم؟! (72) و اگر پیروزی و غنیمتی از سوی خداوند نصیب شما شود، چنانکه گویی میان آنان و شما هرگز دوستی و رفاقتی نبوده [آهِ سردی میکشند و] میگویند: ایکاش با آنان در جنگ حضور داشتیم، و در نهایت به پیروزی و غنیمتی بزرگ میرسیدیم؟! (73) آنانکه [بر اساس آگاهی و معرفتشان به حقایق،] زندگی [زودگذر و فانی] دنیا را با آخرتِ [پرنعمتِ جاودانی] مبادله میکنند البته باید در راه خدا بجنگند، هرکه در راه خدا بجنگد و کشته شود یا [بر دشمن] پیروز گردد بهزودی پاداش بزرگی به او عطا میکنیم (74)
شما را چه شده که در راه خدا، و [برای رهایی] مردان و زنان و کودکانی که [بر اثر ستمکاری طاغوتیان در همۀ امور] به زنجیرِ استضعاف بسته شدهاند [و راه چاره بر آنان مسدود گشته] نمیجنگید؟! آن مستضعفانی که همواره [به پیشگاه خداوند ناله کرده،] میگویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند خارج کن، و از سوی خود سرپرستی [نجاتبخش] و یاوری [دلسوز] برای ما قرار ده! (75) مؤمنان در راه خدا میجنگند، و کافران در راه طاغوت[یعنی هر شیطان فریبنده و بت و هر طغیانگری] پیکار میکنند؛ بنابراین با یاران شیطان بجنگید! که یقیناً توطئه و نیرنگ شیطان [در برابر ارادۀ خدا و استقامت شما] بیپایه و سست است (76) آیا ندانستهای وضع و حال کسانی که [پیش از نزول حکمِ جهاد] به آنان گفته شد: دست [از جنگ] باز دارید، و [فعلاً در این موقعیت،] نماز را [با شرایط ویژهاش] بخوانید و زکات بپردازید [که بهخاطر نبودن فرصت جنگ رنجیدهخاطر شدند،] و چون جنگ بر آنان واجب گشت ناگهان گروهی از آنان مانند ترس از [عقوبت] خدا، یا ترسی سختتر از آن، از دشمن ترسیدند و [معترضانه] گفتند: پروردگارا! چرا جنگ را بر ما واجب کردی؟ و چرا ما را تا زمانی نزدیک مهلت ندادی [که به امورمان سر و سامان دهیم]؟ بگو: کالای دنیا [که به آن دل بستهاید و به این علت نمیخواهید از ترس کشتهشدن به جنگ بروید] اندک [و فانی] است، و آخرت برای آنانکه [از خدا اطاعت کرده و از محرّماتش] اجتناب داشتند بهتر است، و به اندازۀ رشتۀ میان هستۀ خرما مورد ستم قرار نمیگیرند (77) هرکجا باشید مرگ شما را درمییابد؛ هرچند در قلعههای محکم و استوار باشید، اگر خیری [چون پیروزی و غنیمت] به آنان [که منافق سستاراده و ترسو هستند] برسد میگویند: این از سوی خداست. و اگر حادثهای [چون شکست و ناکامی] دچارشان گردد میگویند: این از ناحیۀ [سوء تدبیر و مدیریتِ] توست. بگو: همۀ [خوبیها و آسیبها] از ناحیۀ خداست [که بهصورت نتیجۀ اعمالِ درست و نادرست تحقق مییابد.] این گروه را چه شده که نمیخواهند [معارف الهی و حقایق را] بفهمند؟! (78) [ای انسان!] آنچه از خوبیها به تو میرسد از سوی خداست، و هرچه از آسیبها دامنگیر تو میشود از ناحیۀ خودِ توست. [ای پیامبر!] و [از خوبیهایی که از سوی ماست این است که] تو را برای مردم به پیامبری فرستادیم، و شاهد بودنِ خدا [بر پیامبری تو] بس است (79)
هرکه از پیامبر اطاعت کند در حقیقت از خداوند اطاعت کرده است، و هرکه [از پیامبر] روی برتابد [حسابِ کارش بر عهدۀ ماست،] ما تو را بر آنان به عنوان مسئول [اعمالشان که به اجبار از نافرمانی حفظشان کنی] نفرستادیم (80) آنان [در حضور تو] میگویند: [وظیفۀ ما] اطاعت [از توست]. ولی چون از نزد تو بیرون میروند گروهی از آنان در شبنشینیها[ی مخفیانه] بر خلاف آنچه تو [بر اساس وحی] میگویی اظهار نظر کرده و تدبیر میکنند، خداوند آنچه را در شبنشینیها[ی مخفیانه] میگویند [در پروندۀ اعمالشان] مینویسد. از آنان روی برتاب و بر خداوند توکل کن! کارسازبودنِ خداوند [برای بندگان] بس است (81) آیا در [معانی] قرآن تأمل نمیکنند [و با دیدۀ بصیرت به آن نظر نمیاندازند]؟ چنانچه از سوی غیر خدا بود مسلّماً اختلافات فراوانی در آن مییافتند (82) چون خبری از ایمنی و ترس [مانند پیروزی و شکست] به آنان [که مردمی سستایمان یا منافقند] برسد، آن را [تحقیق نکرده در میان مردم] شایع میکنند، درحالیکه اگر [پیش از شایعکردنش] آن را به پیامبر و اولیای امورشان [که صاحبان درایت و بینشند] ارجاع میدادند آنان [با دلایل و قرائن، درستی و نادرستیاش را مییافتند و] شما را به اصل موضوع آگاه میساختند، چنانچه احسان و رحمت خداوند بر شما نبود جز عدۀ اندکی همه از شیطان پیروی میکردید، [و از حق و انجام تکالیف بهویژه جهاد در راه خدا فاصله میگرفتید] (83) [اکنون که بسیاری از مردم به دنبال شایعات بیاساس و دلهرهآور، از رفتن به جنگ امتناع میکنند] خودت در راه خدا به جنگ برو! تو نسبت به خودت مکلف هستی، مؤمنان را نیز [به جنگ با دشمن] تشویق کن! امید است خداوند آسیب و گزند کافران را [از تو و مؤمنانی که به مسئولیتهای خود پایبند هستند] باز دارد، خداوند قدرتش شدیدتر و عذابش سختتر است (84) هرکس [برای انجام گرفتن هرکار خیری] وساطتی نیکو کند بهرۀ فراوانی از آن برایش خواهد بود، و هرکس [برای پدیدآوردن هر شرّی] وساطتی ناپسند به میان آورد سهمی از وزر و وبالش نصیب اوست، خداوند همواره نگهبان بر هرچیزی است (85) هرگاه از سوی کسی سخن پسندیدهای [چون سلام یا عمل نیکی] به شما میرسد، نیکوتر از آن یا همانندش را برای او تلافی کنید، همواره خداوند محاسبهکنندۀ همهچیز [حتی سخن پسندیده] است (86)خدای یکتاست که هیچ معبودی جز او نیست، یقیناً همه شما را در روز قیامت که در [فرارسیدن] آن هیچ شکی نیست [برای محاسبۀ اعمال] جمع میکند، راستگوتر از خداوند از جهت گفتار کیست؟ (87)
در هنگام خواندن آیه 86 سوره ی نساء از حزب هجدهم قرآن کریم می خوانیم که می فرماید:
« وَإِذَا حُیِّیْتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّواْ بِاءَحْسَنَ مِنْهَآ اءَوْ رُدُّوهَآ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَىْءٍ حَسِیباً
ترجمه :
وهرگاه شما را به درودى ستایش گفتند، پس شما به بهتر از آن تحیّت گویید یا (لااقّل ) همانند آن را (در پاسخ ) باز گویید که خداوند همواره بر هر چیزى حسابرس است .
نکته ها
O مراد از ((تحیّت ))، سلام کردن به دیگران ، یا هر امر دیگرى است (تفسیر قمى ، ج 1، ص 145.) که با آرزوى حیات و سلامتى و شادى دیگران همراه باشد، همچون هدیه دادن . چنانکه وقتى کنیزى به امام حسن علیه السّلام دسته گلى هدیه داد، امام او را آزاد کرد و در پاسخ سؤ ال مردم ، همین آیه را قرائت فرمود.
در اسلام ، تشویق به سلام به دیگران شده ، چه آنان را بشناسیم یا نشناسیم . و بخیل کسى شمرده شده که در سلام بخل ورزد. و پیامبر به هر کس مى رسید حتّى به کودکان ، سلام مى داد.
O در نظام تربیتى اسلام ، تحیّت تنها از کوچک نسبت به بزرگ نیست ، خدا، پیامبر و فرشتگان ، به مؤمنان سلام مى دهند.( *) (به آداب سلام در روایات مراجعه شود).
پیام ها
1- رابطه ى عاطفى خود را نسبت به یکدیگر گرم تر کنید. (فحیّوا باَحسن )
2- ردّ احسانِ مردم نارواست ، باید آن را پذیرفت و به نحوى جبران کرد. (حیّوا باحسن منها)
3- پاسخ محبّت ها و هدایا را نباید تاءخیر انداخت . حرف فاء در کلمه (فحیوا)
4- پاداش بهتر در اسلام استحباب دارد. (فحیّوا باحسن منها)
5-در پاسخ نیکى هاى دیگران ، ابتدا به سراغ پاسخ بهتر روید، اگر نشد، پاسخى مشابه . (باحسن منها او ردّوها)
6- در جنگ هم اگر دشمن پیشنهاد صلح کرد، شما با رحمت بیشترى بپذیرید، یا مقابله به مثل آن را بپذیرید. (حییتم بتحیّه فحیّوا باحسن منها)
7- از تحیّت هاى بى جواب نگران باشید، که اگر مردم پاسخ ندهند، خداوند حساب آن را دارد و نه عواطف مردم را بى جواب گذارید، که خداوند به حساب شما مى رسد. (انّ اللّه کان على کلّ شیى ء حسیباً)
نسخه خطی ایالت «بادن وورتمبرگ» آلمان
نسخه خطی «اندلسی» قرآن در تایلند
نسخه خطی قرآن «مسجد جامع» یمن
نسخه خطی دانشگاه بیرمنگام» انگلیس