جامعه پزشکی یکی از مهمترین و اساسی ترین بخش از کشور عزیزمان است که زحمت های بسیاری برای سلامت مردم متحمل می شوند. مردم همیشه قدردان زحمات این قشر هستند. با این حال ارسال جوک پزشکی حتی به پزشکان عزیز نیز می تواند سرگرم کننده و خنده دار باشد.
لطیفه های خنده دار پزشکی
دکتر اول : امروز یکی از بیمارهام می گفت که ، پدر پدر پدر پدربزرگ خودش رو دیده!!
دکتر دوم : از دو حال خارج نیست ، یا دروغ میگه ، یا سایکوز حاد داره!
دکتر اول : نه ، فقط لکنت زبون داره !!!
بیمار: دکتر جون دستم به دامنت ، دیگه تحمل این درد رو ندارم ، بکش منو ، راحت بشم.
دکتر : آقا جان من خودم کارمو بلدم ، شما لازم نیست یادآوری کنی !؟
دکتر بعد از معاینه و دیدن آزمایشات بیمار میگه: پدر جان ، شما بیماری قلبی دارین . داروهایی رو که براتون نوشتم مصرف کنید . سعی کنید استراحت داشته باشید . به خصوص از پله بالا و پایین نرید . سه ماه دیگه هم بیاید من ببینمتون .
سه ماه بعد که بیمار میره پیش دکتر .دکتر دوباره آزمایشش میکنه و میگه: تبریک میگم ، وضع قلبتون خیلی بهتره .
طرف میگه: یعنی حالا میتونم از پله بالا و پایین برم.
دکتره میگه: البته .
طرف می پره هوا و میگه: خدا خیرتون بده آقای دکتر، پدرم در اومد از بسکه توی این سه ماه از ناودون رفتم بالا و از پنجره پریدم پایین!!
بیمار« آقای دكتر! انگشتم هنوز به شدت درد می كند!» دكتر: «مگر نسخه دیروز را نپیچیدی؟» بیمار: «چرا، پیچیدم دور انگشتم، ولی اثر نداشت!»
دکتر اشتباها برای مریضش به جای شربت سرفه، مسهل تجویز میکنه. بعد از دو روز دکتر مریض رو می بینه و میپرسه “خب، هنوزم سرفه می کنی؟”
مریض جواب میده “نه آقای دکتر، دیگه جرئت نمی کنم”
مردی به داروخانه رفت و پرسید “کمی شکر دارید؟”
داروخانچی رفت و با یک کیسه شکر برگشت.
“آیا یک قاشق هم دارید؟”
داروخانچی زیر پیشخوان رفت و یک قاشق در آورد. مرد یک قاشق پر شکر را از کیسه در آورد، یک بطری کوچک از جیبش در آورد و با دقت 20 قطره از محلول آن را روی شکر ریخت.
به بعد به داروخانچی گفت “این را امتحان می کنی؟”
داروخانچی شکر خیس شده را گرفت و خورد (امتحان کرد)، و پرسید “حالا این کار چه معنایی می دهد؟”
“اوه، هیچی، دکتر به من گفت به داروخانه برو و بگذار شکر توی ادرارت را امتحان کنند…”
بیمار: واقعا عجيبه آقای دکتر! از وقتی شروع کردم به صحبت با شما و دردها و مشکلاتمو براتون گفتم، سردردم کلا از بين رفته.
دکتر: از بين نرفته خانم، به من منتقل شده!
یارو میشه پیش دکتر و میگه: آقای دکتر، آقای دکتر! من فکر میکنم، من یه ماشینم. بروووم، بروووم، برووووم.”
دکتر میگه “یه بار دیگه انجام بده”
“بروووم، بروووم، بروووم”
“فکر می کنم کاربراتت خراب شده!”
طرف میره دندونپزشکی، دندونپزشک بهش میگه لازم نیست انقدر دهنت رو باز کنی
طرف میگه مگه نمی خواید دندونمو بکشید، میگه چرا ولی خودم بیرون می مونم!
آقای دکتر سوزش معده دارم
+ رانتیدین واست می نویسم خوب میشی
– نه فاموتیدین بنویسین بهتر به معده م میسازه، یه شربت آلومنیوم ام جی هم بنویسین خوشمزس
یه روز عادی در مطب دکتر هاي عمومی کشور