به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعد نیوز به نقل از روزنامه همشهری، پس از ناکام ماندن فضاسازی ها با کلیدواژه «قطع گاز» و «زمستان سخت ایران»، جریان های معاند در روزهای اخیر پرده دیگری از نمایش های مضحک سیاسی خود را با محوریت «وکالت دادن به رضا پهلوی برای گذار از جمهوری اسلامی» کلید زده اند؛ کارزاری مجازی که بیش از هرچیز زمینه ساز بروز اختلاف های درونی در به اصطلاح جریان اپوزیسیون جمهوری اسلامی شده است.
به گزارش همشهری، ماجرا از جایی آغاز شد که رضا پهلوی در ادامه رویکرد معرفی خود به عنوان «تنها آلترناتیو جمهوری اسلامی» که در ماه های اخیر و به دنبال بروز اغتشاشات در ایران، به صورت پررنگ تری ازسوی وی دنبال شد، کوشید در قامت رهبر جریان اپوزیسیون، بار دیگر موضوع «گذار از جمهوری اسلامی» را مطرح و خود را به عنوان تنها فرد مطلوب برای پیشبرد این راهبرد مجعول معرفی کند.
به دنبال این گفت وگوی رسانه ای، شماری از کاربران شبکه های اجتماعی با به راه انداختن هشتگی با عنوان «من وکالت می دهم»، اعتماد خود را به رضا پهلوی به منظور رهبری جریان براندازی اعلام کردند؛ کارزاری که اگرچه با استقبال ازسوی کاربران داخل کشور شبکه های اجتماعی مواجه نشد، اما در مقابل انتقادهای گسترده ای را به همراه داشت؛ تا جایی که صدای دیگر عناصر ضدانقلاب را نیز درآورد.
ادعای «رهبری» از کدام جایگاه؟
رضا پهلوی درحالی در گفت وگوی اخیر خود تلاش کرد اینگونه وانمود کند که در مسیر براندازی «نقش بی طرفانه خود و جدایی از هرگونه کار تشکیلاتی و عقیدتی» را حفظ خواهد کرد که اساسا ابهام ها درباره نقش آفرینی وی درجریان برانداز همچنان باقی است. بررسی مواضع و رویکردهای فرقه ها و جریان های مختلف ضدانقلاب نشان می دهد به طورکلی در خود جریان سیاسی سلطنت طلب نیز توافقی در به رهبری پذیرفتن رضا پهلوی وجود ندارد و اساسا به جز بخشی از وابستگان به دربار سابق و خاندان پهلوی، حساب ویژه ای روی نقش آفرینی وی گشوده نشده است. این درحالی است که وی تاکنون بارها به سوژه طنز فعالان سیاسی و کاربران شبکه های اجتماعی تبدیل شده و به طورکلی ازسوی جریان های برانداز نیز چندان جدی گرفته نمی شود. رؤیای احیای سلطنت در ایران آنقدر تمسخرآمیز بود که روح الله زم، مدیر رسانه خبری آمریکایی - صهیونیستی آمدنیوز که چندی قبل دستگیر و به دار مجازات آویخته شد، در بخشی از مستند «ایستگاه پایانی دروغ» به افشاگری علیه رضا پهلوی پرداخت و عنوان کرد که رضا پهلوی که خود را رهبر به اصطلاح اپوزیسیون ایران می داند، شب ها در منزل شخصی اش با رویاهایش زندگی و مقابل آینه «سان دیدن» را تمرین می کند.
زندگی شاهانه با اموال مردم ایران
نسخه پیچی مبهم و پرتناقض رضا پهلوی برای «گذار از جمهوری اسلامی» در شرایطی است که افکارعمومی ایرانیان پس از گذشت بیش از 43سال از سقوط رژیم پهلوی، همچنان فسادها، جنایت ها و خیانت های سران این رژیم و خاندان پهلوی به کشور را فراموش نکرده است. علاوه بر اینها، غارت سرمایه ایرانیان، یکی از موضوع هایی است که رضا پهلوی پیش از هرگونه فعالیت سیاسی، باید درباره آنها توضیحات قانع کننده ای به مردم ایران بدهد؛ خارج کردن مقدار قابل توجهی از سرمایه و اموال ایرانیان در آستانه انقلاب اسلامی که 35میلیارد دلار از پول مردم، بیش از 380چمدان جواهرآلات و... تنها بخشی از آنهاست که در روزهای اخیر بار دیگر سرزبان ها افتاده ، ازجمله خیانت هایی است که هرگز از اذهان جامعه ایرانی پاک نخواهد شد. ازسوی دیگر کارشناسان حقوقی نیز معتقدند موضوع مسئولیت حقوقی (مدنی) او نسبت به اموال نامشروعی که از طریق پدر و به نام «سهم الارث» به او و سایر اعضای خانواده اش رسیده، کاملا جدی و قابل بررسی است. به عنوان نمونه، فقط یک قلم وجه نقد به میزان ۶۲میلیون دلار، که براساس اظهارنظر خودش، ۴۲سال پیش به او رسیده و البته این مبلغ «ناچیز» وجه نقد، غیر از سایر املاک و اموال غیرمنقول و منقول و انواع اوراق بهادار و اشیا و جواهراتی است که به او و هریک از وراث دیگر آخرین شاه ایران رسیده و از طریق آنها توانسته است یک عمر زندگی شاهانه خود را سپری کند. براساس قانون، «استقرار مالکیت وراث بر سهم الارث خود، منوط است به ادای حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق گرفته است.» بر این اساس اگر دولت و صندوق بودجه مملکت قانونا طلبکار باشد، باید قبل از هرگونه تقسیم ارث و تمتع و انتفاع، به انجام تعهدها و پرداخت بدهی ها اقدام شود. در نتیجه اگر مالی از اموال کشور و بودجه عمومی (که صرفا «در اختیار» پدرش بوده، آن هم بدون اینکه قانونا مالکیت شخصی بر آن اموال داشته باشد)، به سببی غیراز اسباب قانونی انتقال مالکیت، در ید و تصرف او قرار گرفته باشد، قابل استرداد خواهد بود.
رهبری که مورد قبول هیچ کس نیست
رضا پهلوی درحالی در روزهای اخیر به رویابافی پیرامون شرایط «گذار از جمهوری اسلامی» می پردازد که کارزار «من وکالت می دهم» بیش از هرچیز، از اختلاف های ریشه ای جریان های ضدانقلاب خارج نشین پرده برداشت. اگرچه حامیان رضا پهلوی در هفته های اخیر تلاش های گسترده ای را برای جمع کردن همه گروه های سیاسی ضدانقلاب زیر چتر او به کار گرفتند، اما مصاحبه اخیر رضا پهلوی و عدم حمایت دیگر چهره های داعیه دار جلوداری جریان ضدانقلاب، ازجمله حامد اسماعیلیون، مسیح علی نژاد، نازنین بنیادی و... از راهبردهای او برای گذار، نشان دهنده عمق اختلاف ها در جریان برانداز است. ازسوی دیگر مصاحبه اخیر رضا پهلوی و سخنان او درباره گروهک منافقین، واکنش این سازمان تروریستی را به همراه داشت و سخنگوی این گروهک، پهلوی را به دیکتاتور بودن متهم کرد. .ضمن اینکه هشتگ«من وکالت نمی دهم» هم از سوی برخی براندازان در حال توئیت شدن است.
کدام گذار؟
گذشته از رویکردهای متوهمانه رضا پهلوی پیرامون براندازی، که نمودی از آن در مصاحبه اخیرش با یک شبکه ضدانقلاب قابل مشاهده بود، ابهام های اساسی موجود در موضوع «گذار از جمهوری اسلامی»، انتقادهای زیادی را در شبکه های اجتماعی به همراه داشته است. او درحالی «حفظ تمامیت ارضی ایران» و «جدایی دین از سیاست» را به عنوان 2 پیش شرط گذار از جمهوری اسلامی مطرح می کند که حتی در داخل جریان های ضدانقلاب نیز شاهد توافق حداقلی روی این موضوع ها نیستیم. در جریان اغتشاشات اخیر که با حمایت های گسترده ای ازسوی رضا پهلوی همراه شد، گروهک های تجزیه طلب و قومیت گرا نقش مخرب گسترده ای را ایفا کردند؛ موضوعی که نشان می دهد پیش شرط «حفظ تمامیت ارضی ایران» برای گذار از گزاره های اختلاف برانگیز در اپوزیسیون به حساب می آید. ازسوی دیگر بحث «جدایی دین از سیاست» نیز از دیگر ابهام های موجود در مدل گذار ارائه شده ازسوی رضا پهلوی است و نادیده انگاری اکثریت جامعه ایران از سوی وی و جریان های برانداز را به اثبات می رساند. استفاده گنگ و مبهم از مفاهیمی مانند «دمکراسی» و «حقوق بشر» ازسوی رضا پهلوی در چارچوب بحث گذار، از دیگر انتقادهایی است که به کرات در روزهای اخیر ازسوی کاربران فضای مجازی و کارشناسان مطرح شده است.