موجی (آنتونی پاول مو یانمگ) در تاریخ 29 ژانویهی 1954 در جامائیکا متولد شد. دوران نوجوانیاش را در بریکستونِ لندن گذراند و همانجا کارش را در جایگاه نقاش خیابانها آغاز کرد؛ موجی سپس در یک دانشگاه بومی استاد درس هنر شد. در سال 1987، وقتی موجی با یک عارف مسیحی آشنا شد، تحول شگرفی در وجودش شکل گرفت. او در سال 1993 به کشور هند سفر کرد و بهصورت اتفاقی با استادش، یعنی اچ. دبلیو. آل. پونجا یا پاپاجیف، دیدار کرد. موجی موفق شد در محضر پاپاجی، باقیماندهی نفس خودش را هم ریشهکن کند. او سالها، در تنهایی زندگی کرد و غرق در وجود درونیاش شد. چند سال بعد وقتی مردم میتوانستند تلألؤ درونی موجی را ببینند، جذبش شدند و در کمال سکوت کنارش مینشستند. اما بعد از مدتی مریدان او شروع کردند به سؤال پرسیدن درمورد ماهیت خودآگاهی و خودِ حقیقی انسان؛ اما موجی ترجیح میداد سکوت پیشه کند. تمام مریدانش به او میگفتند: «پدر، شما باعث جمعشدن اینهمه آدم شدهاید. اکنون وقت آن است که به پرسشهایشان پاسخ بدهید.» بعد از گذشت مدتزمان اندکی، قدرت پاسخدادن به حضار بهصورت خودجوش در موجی ایجاد شد؛ آنهم نه با زبان، بلکه با روح خویش. موجی از آن موقع تا به امروز، به هدایتگری مریدانش میپردازد. وجود موجی، سرشار از عشق و فداکاری است و پیوند یگانهی او با حقیقت، خودپرسشگری را به ارمغان میآورد. هرکس که موجی را از نزدیک میبیند، میل شدیدی برای آزادی، درک خالصانه و عشقی بیقیدوشرط پیدا میکند. طالبان در محضر او، به شناخت خودِ بینهایتشان دست پیدا میکنند.
برای یافتن آرامش درونی و عشق حقیقی، آموزهها و دیدگاههای موجی (Mooji) بسیار ساده و کاربردی هستند و ما را به نقطهای فراتر از تصوراتمان هدایت میکنند. درواقع شما نیازی به یادگیری فنون خاصی ندارید. خودپرسشگری، مثل نگاه به آینه و شناختن چهرهی واقعیتان است. با اینحال، داستان موجی نشان میدهد که شاید در ابتدای درونگرایی خودتان به چالش کشیده شوید، چون برای خو گرفتن با زبان، قدرت و سرعت واقعیت، به زمان احتیاج دارید. موجی با زبان خاص خود شما را دعوت میکند تا ذات حقیقی خود را کشف کنید. هنگام مطالعهی کتاب وسیعتر از آسمان، عظیمتر از فضا (Vaster Than Sky, Greater Than Space) انرژی تکتک واژهها را وارد بدنتان کنید و هرگز از ذهنتان برای ارزیابی و تفسیر آنها استفاده نکنید. درواقع سعی کنید تا خودتان را به جریان طبیعی اتفاقات بسپارید. نکاتی اصلی بهصورت تعمدی در سراسر کتاب حاضر آورده شدهاند تا شرایط برای رشد و کمال به حداکثر برسد. با اینکه موجی در این کتاب به موضوعات مختلفی اشاره میکند، اما اساس صحبتهایش به کشف ذات حقیقیمان مربوط میشود. او اغلب اوقات روی این موضوع تأکید میکند که وقتی در جستوجوی حقیقت هستیم، نیازی نیست که چیزهای زیادی بدانیم. از همین رو تأکید بر آموزش یا یادگیری نیست، بلکه تمام تمرکز باید روی کسب تجربهای مستقیم باشد. اگر با پدیدهای روبهرو شدید که برایتان قابل هضم نیست، حس بدی به دلتان راه ندهید. فقط بگذارید پروندهاش باز باشد. مهمتر اینکه وقتی با پدیدهای مهم روبهرو میشوید، زمانی را به آن اختصاص دهید تا درکش کنید. باید بگذارید در سرتاسر وجودتان پخش شود. موجی همه را به این موضوع تشویق میکند که پدیدههای مهم را با قلبشان درک کنند تا آثار مثبتش همیشه همراهشان باشد. همچنین کتاب وسیعتر از آسمان، عظیمتر از فضا راهنماییهای برای کشف وجود دربردارد. درواقع بیان کتاب به شکلی است که اگر شما اطلاعات کافی در این زمینه هم نداشته باشید، باز هم هیچ مشکلی برای درک آموزههای آن نخواهید داشت. همچنین افرادی هم که با این مقولات آشنا هستند، فرصتی عالی برای عمیقتر کردن درک و فهمشان در اختیار خواهند داشت. موجی در بخش اول این کتاب آموزهها و دیدگاههای اصلی خود را بیان میکند. در ادامه فصل اول کتاب به خودیابی میپردازد و شما برای قدرت آزادی نهایی باید مطالب این فصل را به خوبی درک کنید.
بخش دوم که زندگی پویا نام دارد، براساس پرسشهایی درمورد موقعیت، روابط، خانواده، کار، سختیهای زندگی و غیره در دنیا شکل گرفته است. موجی قصد ندارد روی این موضوعات تمرکز کند، اما مجبور بوده آنها را برای افراد تازهکاری که با این مشکلات دستبهگریبان هستند، بیان کند. موجی به منبع وجودیمان اشاره و روی این موضوع تأکید میکند که حقیقت، به شدت کاربردی است و از زندگی روزمره جدا نیست. هدف از تألیف کتاب وسیعتر از آسمان، عظیمتر از فضا، پدیدآوردنِ ذهنی منطقی و شرطی نیست. موجی هم این موضوع را میداند و با هوشیاری عمیق و ذاتیای که در هر انسان وجود دارد، ارتباط برقرار میکند. از همین رو، هر انسانی که قابلیت بیدار کردن شناخت خودش را داشته باشد جذب آموزهها و سخنان موجی میشود. او ارزش یادگیری، رشد و بزرگ شدن ناشی از وجودی آگاه را میداند.
موجی امکان تحقق بالاترین پتانسیل زندگی انسان را فراهم میکند. استاد با ما عاشقانه، بیوقفه همراه میشود و مستقیماً حقیقت بدیهی و در عین حال نادیده گرفته شده را به ما نشان میدهد. (لاکشمی پیس، شاگرد مستقیم موجی)
راهنمای معنوی روشنگر موجی در این کتاب با خرد عمیق نافذی ارائه شده است. وسیعتر از آسمان، عظیمتر از فضا این فرصت نادر را به شما میدهد تا عمیقاً در ماهیت وجود خود تحقیق کنید. (ساجون داورلی، نویسنده)
تجربه خواندن موجی صمیمی و شیرین است. من این کتاب را مشتاقانه توصیه میکنم! (گنگاجی، نویسنده)
آنچه از خودمان تصور میکنیم بدنمان، ذهنمان و احساساتمان اساساً خود واقعیمان نیست.
هر کسی از جایگاه کنونیاش میتواند به خودِ حقیقیاش دست پیدا کند و در این مسیر، باید حقایق پدیدهها را کشف کند.
افرادی که حقیقت درونی خودشان را کشف میکنند، سراسر وجودشان را حس لذت، عشق، خردمندی و رضایت فرامیگیرد.
عمل خودپرسشگری بهقدری قدرتمند است که شما را از هویت جسمی بهسمت آرامش ابدی و غیرقابلتغییر سوق میدهد.
اگر با تمام وجودتان به جستار درونتان بپردازید، شاهد تغییرات شدیدی در هویت جسمی و شرطیسازیهای اجتماعی خواهید بود. این تغییرات در زمینهی ایدهی «من هستم» به وجود میآیند. در واقع، شما از یک موجود شرطی و از «من این جسم هستم، من این شخص هستم، من فرزند فلانی هستم، من مادر فلانی هستم و...» بهسمت شاهدبودن، کسی که اعتقادهای خاص خودش را دارد، کسی که میتواند تمام اتفاقات را از نزدیک شاهد باشد، گام برمیدارید. به این درک خواهید رسید که شما فقط مسرت هستید، و هر کاری که انجام میدهید، از این شادی، عشق، فراخی و پرتو نشئت گرفته است. وقتی از لباس یک شخصیت خاص بیرون آمدید، دید وسیعتری نسبت به دنیا پیدا میکنید. در ابتدا ممکن است خودتان را به عنوان «منی» در نظر بگیرید که تصمیمات خاصی میگیرد و زندگی خودش را دارد. در مرحلهی بعد، زندگی را بهشکل یک بازی میبینید که بدون هیچ زحمتی، جلوی چشمانتان ظاهر میشود. در نهایت، به مرحلهای میرسید که چیزی بهجز وجودداشتن نمیبینید. هدف از این مشاهدات، گیجکردن ذهن شما نیست، بلکه میخواهیم آن را به اوج سادگی برسانیم. در این مجلس، نحوهی حرفزدنم به همین شکل است، اما وقتی به زندگی روزمرهام میپردازم اصلاً به این چیزها فکر نمیکنم. وقتی شبها روی تختم دراز کشیدهام، اصلاً در افکارم دروغ نمیگویم. راستی، یادم نبود که شما از ذهن و خودآگاهی، باخبرید. اما مجبورم برای کسانی که هنوز نتوانستهاند در حقیقت زندگی کنند، این صحبتها را ادامه دهم.
دربارهی نویسنده
مقدمه
این کتاب را نباید با عقل خواند
پیشگفتار
عظمت وجودی انسان
فصل اول: ورود به یگانگی
این تمام چیزی است که میبینید؟
قدرت به چالش کشیدن نفس
آرامش داشته باشید
وجودتان را رها کنید
آسانترین گام
ما فقط گمان میکنیم که جسم هستیم
در قالب «من هستم» باقی بمانید
ثمرههای خودپرسشگری
من نیازی به زندگیکردن یا نکردن ندارم. من، خودِ زندگیام
شما هیچ چیز قابل درکی نیستید
فراتر از وجود
مسیر قلب بهسمت حقیقت
ندای درون
دعا، انسان و دوگانگی
از هیچ آموزهای، خالکوبی نکنید
فراتر از ذهن
مسیر قلب به سمت حقیقت
مسیر بدون زحمت
عبور از شرطیشدن
عبور از شرطیسازیهای فرهنگی
حرکتِ فراتر از قبیلهگرایی مذهبی
غرق در اقیانوس وحدت
درهمشکستن طلسم شخصیت
با حقیقت بینهایت، یکی شوید
کار شما در نقش یک «شخص» به اتمام نرسیده است
آیا شما از قبل، پولدار آفریده شدهاید؟
تئاتر خودآگاهی
اعتقاد باید تبدیل به واقعیت شود
دو پرنده
هدف از مشاهده
هویت، دلالت بر تمامیت «من» دارد
سختیکشیدن اصلاً لازم نیست
دفع باقیماندهی ذهن
بهدنبال سم «فردبودن» نروید
اعتماد به زندگی
پادشاه و مشاورش
از شیر هم استقبال کنید
تهی باقی بمانید
یک زمانی بر این باور بودم که...
مسیر را بپیمایید
مقاومت در برابر آزادی
فراتر از باز و بستهشدن
وقتی از فروغ شخصی کاسته میشود
وجود افکار مختلف، لزوماً به معنای فکرکردن نیست
تفکر بدون باور، قدرتی ندارد
غذادادن به کبوترها را متوقف کنید
وارد بیشهزار ذهن نشوید
آزادی رایگان است، اما ارزان به دست نمیآید
معدنچی و جواهر آسمانی
حقیقت نهایی، در قالب یک تجربهی خاص برای شما پدیدار نمیشود
وسوسههای یک مرتاض بزرگ
فضل الهی، طرف شماست
دور از نیروانا
واکنش شدید نفس
راهنمایی یک استاد
سنجاب اسیر
بیرونآمدن از پیله
فصل دوم: زندگی و شکل پویای آن
زندگی شما یک اکتشاف است
در جهان باش، اما نه بخشی از آن
وقتی شما خواهان حقیقت و موفقیت دنیوی هستید
جایگاه شما در دنیا
ماهیگیر راضی
هیچچیز باعث حواسپرتیتان نمیشود
مرا از درون، دنبال کن
گزینههای فراوان روی میز
چهکسی انتخاب میکند؟
انتخاب با رهاکردن
آنچه را قرار است بیاید، ببینید
روابط حول محور حقیقت
بگذارید عشق در زمان حال ریشه بدواند
بحث
ارتباط فراتر از نیاز
مشاهدهی بدون انحراف
مواجهه با منِ رنجدیده
آیا کسی حرف از رابطهی جنسی زد؟
وقتی روابط به پایان خودشان میرسند
مجردبودن
خودتان را درگیر ابدیت کنید
حقیقت و خانواده
برای کشف حقیقت نامحدود، اندکی وقت بگذارید
سرِ من در پاهای شما
باید احساس خوبی از زندگی داشته باشید
پلهی پنجم
وقتی زندگی، شما را هُل میدهد
هیچچیزی برای من نیست
بهبود حال از طریق برتری بر نفس
در آگاهی باقی بمانید
پایان رنجش
پیرزنی در کمد
باید بپذیرید و تأیید کنید
در زمان حال باشید و به آینده فکر نکنید
وجودتان را به هستی واگذار کنید
وقتی دنیا، روی ظالمانهی خودش را نشان میدهد
چرخش مجدد بهسمت شفقت
عشق، عطر وجود شماست
تنها خود، واقعی است
بیدارشدن از حالت بیداری
فراتر از «من در زمان حال هستم»
فقط بنشینید
نویسنده: موجی
مترجم: محمدامین جندقیان بیدگلی
زبان: فارسی
ناشر چاپی: انتشارات ترنگ
تعداد صفحات: 304
موضوع کتاب: کتابهای ادیان، کتابهای عرفان و تصوف
نسخه الکترونیکی: دارد
نسخه صوتی: ندارد
بنابراین اگر به دنبال خرسندی، آرامش و عشق دائمی هستید، خواندن این کتاب به شما پیشنهاد میشود. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب مرتبط دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.