خلاصه داستان فیلم دندان مار
رضا کارگر چاپ خانه، پس از فوت مادرش یادگاری های مادر و پلاک برادر گمشده اش را بر می دارد و در مسافرخانه ای ساکن می شود. هم اتاق او جوان جنوبی جنگ زده ای است به نام احمد. بین آن دو روابط صمیمانه ای برقرار می شود. روز بعد رضا در ساک دستی خود یادگاری های مادر را نمی بیند. به احمد مشکوک می شود، اما احمد او را متقاعد می سازد که ممکن است...
نکاتی درباره فیلم دندان مار
بین فیلم های مسعود کیمیایی، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن، همیشه توافقی عمومی وجود داشته است که دو یا سه فیلم در هر دوره با اختلافی فاحش از باقی فیلم های کارگردان بهتر و قابل توجه تر هستند. پیش از انقلاب «قیصر»، «گوزن ها»، «داش آکل» و برای سلیقه های خاص تر «غزل» این جایگاه را داشته اند و در آثار دوره بعد از انقلاب، «دندان مار» Snake Fang، «سرب» و «سلطان» آن فیلم هایی بوده اند که اکثر تماشاگران و منتقدان بر سرش اتفاق نظر داشته اند.«دندان مار» فیلم خاصی در کارنامه مسعود کیمیایی است. بعد از توقیف «خط قرمز» چندسالی در فعالیت فیلمسازی کیمیایی وقفه ایجاد می شود. «تیغ وابریشم» فیلمی است که بعد از این چند سال به سراغ ساخت آن می رود و به نوعی آغازگر مسیر جدید فیلمسازی او است. فیلمی که سانسور و ممیزی بخش زیادی از آن را در خود می بلعد و به نوعی ناقص الخلقه اش می کند و در نهایت یک شیر بی یال و دم از فیلم باقی می ماند.بعد از «تیغ و ابریشم»، کیمیایی به سراغ «سرب» می رود. فیلمی که می توان آن را رجعت استاد به فضای فیلم های قبل از انقلابش دانست. ظاهر و روبنای «سرب» متاثر از فیلم های گنگستری آمریکایی است و البته ادای دینی جانانه به آثاری مانند «روزی روزگاری در آمریکا».
«دندان مار» بعد از «سرب» ساخته می شود و کیمیایی باز هم در رجعتی به آثارش قبل از انقلاب، به بازسازی فضای شهری در فیلم دست می زند. «دندان مار» فیلمی شهری است که مختصات شهر و قواعد و مناسباتش تاثیری مستقیم در روند روایی آن می گذارد. چیزی که «دندان مار» را خاص و ویژه می کند، اینست که جر اولین نمونه های “تصویر شهر” در سینمای بعد از انقلاب است. در سال هایی که عموم فیلم ها خارج از مختصات شهری ساخته می شدند (مگر فیلم های محسن مخلباف)، کیمیایی به دل شهر می زند. فیلمساز قدیمی و کهنه کار سینمای ایران سعی می کند از طریق دوربین خود شهر را کشف کند و به تصویر بکشد.«دندان مار» درباره تهران جنگ زده است و البته جنگ زدگان بینوایی که عموما از جنوب مهاجرت کرده و به پایتخت آمده اند. این اولین فیلم جنگی کیمیایی یا به تعبیر دیگر اولین واکنش فیلمساز به جنگ تحمیلی هم محسوب می شود. این یکی از دیگر نکاتی است که حکم یک ارزش افزوده را هم در «دندان مار» پیدا می کند. چراکه از میان فیلمسازان منسوب به موج نو، «دندان مار» در کنار «باشو غریبه کوچک» بهرام بیضایی، اولین فیلم های کارگردانان قدیمی هستند که درباره جنگ لب به سخن می گشایند، البته که فیلم ها با تماشاگر خود حرف می زنند.«دندان مار» شبیه به بهترین موقعیت های کیمیایی وار در آثار کارگردان (که حول محور یک رفاقت ناب مردانه می گذرند، از دو رفیق بازیافته «گوزن ها» تا دو برادر در «غزل» و…) شرح یک رابطه خاص میان دو مرد تنها با بازی احمد نجفی و فرامرز صدیقی است: احمد و رضا. احمد یک جنگ زده جنوبی ست که به تهران آمده و درگیر یکسری مشکلات و مسائل مالی شده و رضا که از بیماری قلبی رنج می برد و دلش آکنده از اندوه از دست دادن مادر است.یک ساعت ابتدایی «دندان مار» بهترین چیزی است که کیمیایی به لحاظ کارگردانی، انسجام و فضاسازی بعد از «قیصر» ساخته است. خصوصا فضاسازی فیلم بسیار قوی است و غمگنانه ترین لحظات سینمای کیمیایی بعد از انقلاب را در خود می پروراند. حتی غمگین تر از «قیصر» چراکه در آن جا تم اصلی یک خروش قهرمانانه است و غم در جایگاهی فرعی حضور دارد. اما «دندان مار» شرح یک اندوه عمیق است. درباره فقدان ها و کمبودهای زیست مردانه است.فیلم اساسا با یک فقدان بزرگ یعنی مرگ مادر آغاز می شود. خواهر رضا که در همان اوایل فیلم به تماشاگر نشان داده می شود، مورد بی توجهی و بدرفتاری از جانب همسرش است و فقدان عشق، همراه و پشتیبان را نمایندگی می کند. از سوی دیگر احمد دچار فقدان خانه، کاشانه و وطن است و فریبا کوثری هم که به وابسته فضای بسته و محدود و سخت گیری های پدر مجبور به فرار شده و از تهران سردرآورده، با فقدان خانواده دست و پنجه نرم می کند. همه این آدم ها دچار کمبودهایی هستند و اوج این کمبودها و فقدان ها در صحنه ای به نمایش گذاشته می شود که رضا دختر جنوبی را نزد جلال مقدم، دوست قدیمی خود می گذارد.مردی خسته و تنها (شبیه به خود «دندان مار») که هرگز ازدواج نکرده و گویی در گذشته خود زندگی می کند. فردا که رضا برای برداشتن دختر وارد محیط اکباتان می شود، به یک آمبولانس برمی خورد و هم تماشاگر و هم رضا می فهمند که جلال مقدم مرده و از دست رفته است. رضا پشت آمبولانس می زند زیر گریه و احمد او را در آغوش می کشد. یکی از ناب ترین صحنه ها در تمام کارنامه مسعود کیمیایی.اما بعد از یک ساعت درخشان اولیه بازهم شلختگی ها و بی منطقی های روایی و داستانی که همواره در آثار کیمیایی سرو کله شان پیدا می شوند، بروز می یابند و در به سرانجام رساندن داستان سکته های شدید ایجاد می کنند. مشکلی که عموما دامنگیر فیلم های کیمیایی می شوند. هرچند او ایده های همیشه درست و درمانی برای تعریف داستان و شکل بخشیدن به فیلم دارد اما در به سرانجام رساندن و نقطه پایان بر ایده اولیه گذاشتن، یک جای کارش همیشه می لنگد. گویی فیلم ها ناگهان جاده اصلی را گم می کنند و در شمار زیادی فرعی و جاده خاکی سرگردان می شوند تا به مقصد نهایی خود برسند. در «دندان مار» هم همین اتفاق می افتد.
کارگردان فیلم دندان مار
مسعود کیمیایی متولد 1320 تهران است. وی حرفه فیلمسازی را با دستیاری ساموئل خاچیکیان در فیلم «خداحافظ تهران» آغاز کرد. او نخستین تجربه حرفه ای خود را در فیلم «بیگانه بیا» آموخت. کیمیایی با ساختن فیلم «قیصر» گام در مسیر دیگر نهاد، در حقیقت کیمیایی را می توان آغازگر موج نوی سینمای ایران نامید. وی جزو فیلمسازانی است که به سینمای داستان پرداز تعلق دارد. شاخصه کیمیایی معرفی تعداد زیادی بازیگر به سینمای ایران است. از دیگر فعالیت های وی می توان به داستان نویسی نیز اشاره کرد.
بازیگران فیلم دندان مار
فرامرز صدیقی ،گلچهره سجادیه ،احمد نجفی ،فریبا کوثری ،حسن رفیعی ،واختانگ نرسی کرکیا ،سعید پیردوست ،محمدرضا خندان ،نصرت کریمی ،محمد عبدالهی ،فرزین ،مردوخ ،شاهد احمدلو ،سعید کریمی ،جلال مقدم
سایر عوامل فیلم دندان مار
- کارگردان: مسعود کیمیایی
- تهیه کننده:مجید مدرسی،محمدمهدی دادگو
- نویسنده: مسعود کیمیایی
- فیلمبردار:ایرج صادقپور
- تدوینگر: مهدی رجاییان
- موسیقی: فریبرز لاچینی
مشخصات فیلم دندان مار
- ژانر :اجتماعی
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 6.3 از 10