خلاصه داستان لتیان
لتیان یک سد است. سدی بر روابط انسانی. رودخانه های روابط پشت سدی ایستاده اند و راه بن بست است. یک نفر می خواهد این سد را بشکند اما خوب می داند که شکستن سد به این سادگی نیست. شهر خراب خواهد شد. تکلیف چیست؟
نکاتی درباره فیلم لتیان
به طور عادی ابتذال ویژه سینمای کمدی نیست و ملودرام های ایرانی نیز از این آفت مستثنی نیستند. «لتیان» در این ژانر به معنای درست کلمه یک فاجعه محسوب می شود. قطعاً فیلمسازِ تازه کار، علی تیموری قصد داشته از ملودرام های موفق کپی برداری کند برای همین تمِ اثر شباهت به فیلم هایی مثل «درباره الی» یا «سعادت آباد» دارد، اما لتیان به لحاظ محتوایی در خوشبینانه ترین حالت ممکن می تواند یک فیلم کوتاهِ تجربی ۱۰ دقیقه ای باشد. ایده فیلم کپی دست چندم از موضوعی منسوخ شده است که شاید در دهه ۷۰ یا ۸۰ باید ساخته می شد. فیلمساز سعی داشته با یک دورهمی روشنفکرانه اثری معمایی یا تأثیرگذار خلق کند، اما لتیان به دلیل روند فاجعه باری که در محتوا دارد، تبدیل به یک فیلم بی سروشکل شده که نگاه فیلمسازش به شدت ضدانسانی است، این ضدانسانی بودن از همان سکانس های ابتدایی نمایان است. طا ها و سلما گزینه ازدواج یکدیگرند، اما با ورود مانی به داستان شاکله اصلی ماجرا رو می شود. اینجا یاسی همان سپیده «درباره الی» است که می خواهد رابطه اشتباهی را شکل بدهد، یعنی فیلمساز الگوبرداری یا همان تقلید مو به مو را رعایت کرده، اما این تقلید غلط در لتیان تبدیل به ولنگاری شده است. آدم های فیلم نه تیپ هستند و نه شخصیت، هیچ گذشته و هیچ تعریفی از آن ها نمی شود. طا ها به عنوان هسته مرکزی و یک غریبه داخل این دورهمی می شود و باید موتور محرک درام باشد که نیست، چرا؟ او بیشتر از اینکه عاشق دل خسته باشد، یک آدم آهنی است. باید فردی درون گرا باشد که بتواند به وقتش طغیان کند، اما از او چه می بینیم؟ یعنی فیلمساز تا این حد نابلد بوده که آقازادگی طا ها را اینگونه الکن نشان دهد؟ آقازادگی در چیست؟ در کلام طاهاست که می گوید الهی شکر یا در ماشین شاسی بلند و ورزش کردن صبحگاهی اش؟ در ادامه چه چیز مهمی به عنوان گره افکنی وجود دارد، اکتای براهنی به عنوان نویسنده در لتیان مثل فیلم اولش یعنی «پل خواب» سعی داشته روند قصه اش را در موقعیتی تعلیق آمیز و وهم آلود نگه دارد که در این فیلم جواب نداده است. مخاطب در لتیان دانای کل است و در این میان طاهاست که قضیه را نمی داند، کنکاش او برای جواب گرفتن بی شباهت به نامزد الی در «درباره الی» نیست. اینجا هم سلما مهم ترین اتفاق زندگی اش را از کسی که می خواهد شریک زندگی اش باشد، مخفی کرده و در اواخر به بحث تراژیک دیگری می رسیم که یاسی عاشق مانی بوده، مگر می شود این همه بی بند و باری که در سریال های شبکه «جم» شاهد هستیم در یک فیلم سینمایی ایرانی ببینیم؟ رضا شوهر یاسی به عنوان یک هنرمند معلوم نیست چرا باید مشروب خور باشد و درباره همسرش تا این حد بی غیرت (سکانس های اول در ماشین خطاب به مانی). دلیل همراهی مانی در این سفر چیست؟ سکانس کنار سد را به یاد بیاورید، مانی چه چیز مهمی را به سلما می گوید؟ هیچ، آیا نمی توانست این حرف های ساده انگارانه را همان تهران، حضوری یا تلفنی به سلما بگوید؟ در شیوه داستانگویی سینمایی و روایت پردازی باید منطقی برای حضور یک فرد باشد، اما مانی و تمامی آدم های فیلم غیر از مریم که او هم از حسادت موضوع را به طا ها می گوید، منفعل و بی کارکردند، به طور مثال حضور امید به چه درد فیلم می خورد، جز همان دهن لقی؟ جلو عقب کردن ماشین کنار سد یا مهمانی مریم چه کارکردی برای فیلم دارد؟ جز پُر کردن تایم فیلم.پایان فیلم رازگشایی سلما به طا ها از زندگی گذشته اش از لحاظ محتوایی و فرمیک فاجعه است و دوباره باید بگویم که فیلمساز گره افکنی فیلمش را فرهادی وار ساخته است و چه جالب مانی در سوی دیگر اتاق گریه می کند و بعد از چند دقیقه همه چیز درست و مرتب می شود، همه می خوابند تا طا ها پایان فیلم را با یک موقعیت آبزورد پیوند بزند، مگر می شود فیلمساز حتی در اولین فیلمش تا این حد سینما را شوخی بگیرد؟ «لتیان» از ایده آسیب دیده است، به همین دلیل عناصر ساختاری اثر نتوانسته به استاندارد های حداقلی برسد. زمانی که فیلم تمام می شود، مخاطب می گوید خب که چی؟ واقعاً دلیل ساخت چنین شبه فیلمی چیست؟ به طور مثال به نام فیلم فکر کنید، اگر به جای لتیان، چالوس یا طالقان بود، فرقی می کرد؟! ضعف اساسی در بازی ها نمایان است، فکر می کردیم امیر جدیدی بعد از هت تریک خودش را پیدا کرده، اما او در نقش طا ها از تمام نقش هایش عقب تر است و شبیه نوید محمدزاده بازی می کند. نه جدیدی بلکه تمامی بازیگران جایگاه خودشان را در فیلم نمی دانند، زمانی که مخاطب اسامی بازیگران را می بیند، فکر می کند قرار است با اثر ویژه ای مواجه شود، اما ایزدیار، معجونی، بهرامی و پسیانی همان نقش های همیشگی شان را در لتیان فارغ از تغییری کوچک ایفا کرده اند. لتیان چند کادر درست در کنار تدوین یکدست دارد، اگر چه موسیقی بنا به شرایط تمِ اثر ساخته شده، اما به شدت بی منطق به نظر می رسد چراکه موسیقی به تنهایی نمی تواند محیط را وهم آلود جلوه دهد.لتیان به عنوان اولین تجربه یک فیلمساز اثری غیرقابل قبول است و چقدر خوب که این فیلم اکران آنلاین شد. این فیلم را فقط می شود در صفحه ای کوچک تماشا کرد چراکه لتیان روی پرده سینما نابلدی فیلمسازش را لو می دهد.
کارگردان فیلم لتیان
علی تیموری کارگردان و دستیار کارگردان اهل ایران است. او به عنوان دستیار کارگردان در فیلم های پل خواب، سایه روشن، انتهای خیابان هشتم، هفت دقیقه تا پاییز، شبانه روز و نسل جادویی حضور داشته است.تیموری کارگردانی فیلم کوتاه داستایوفسکی ، آنتن و چند داستان دیگر و نویسندگی فیلم سینمایی آی پارا را نیز در کارنامه هنری خود دارد.
امیر جدیدی، پریناز ایزدیار، حسن معجونی، ستاره پسیانی، علیرضا ثانی فر، سارا بهرامی
ساير عوامل فیلم لتیان
مجید مطلبی، سامان مقدم، مهدی بدرلو، ادیب سبحانی، محسن نصرالهی ، ایمان امیدواری، سارا خالدی، غزل رشیدی، مهدی ابراهیم زاده، فرزاد رحمانی، آرش صالحی، آریان امیرخان، محمد بدرلو
مشخصات فیلم لتیان
- ژانر :اجتماعی
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 4.9 از 10