خلاصه داستان فیلم پوزه چرمی
دو زن و مرد جوان روشنفکر امروزی، در بیغوله ای کثیف و خفه، به نام خانه زندگی مشترک دارند. قصه از آن جا آغاز می شود که مرد در غیاب زن، در حال دیدن فیلم ژانر خشونت و وحشت است و
نکاتی درباره فیلم پوزه چرمی
«کشتار اره برقی در تگزاس»، عنوان مجموعه فیلمی است در پرونده ژانر وحشت که نخستین نمونه آن در سال 1974 و به کارگردانی توب هوپر ساخته شد. فیلم، بر پایه زندگی واقعی قاتلی به اسم اِدگین تولید شده که بین سالهای 1968 تا 1973 مرتکب قتل های زیادی شد و گویا لباس هایش را از پوست انسان هایی که آنها را به قتل می رساند، تهیه می کرد. اِدگین همیشه یک ماسک چرمی، از پوست قربانیانش روی صورتش داشت و برای همین به « صورت چرمی» معروف شده بود.این فیلم، تبدیل به دستمایه ای برای هلموت کراوزر شد تا نمایشنامه «پوزه چرمی» را بر اساس آن خلق کند. «پوزه چرمی»، روایت گر زندگی زوج جوانی است که در تعارض کامل با جامعه ای هستند که در آن زندگی می کنند. مرد جوان ارتباطش را به طور کامل با جامعه قطع کرده است و مدام در خانه می ماند و در دنیای اوهام و خیالات، از جامعه ای که او را طرد کرده است، انتقام می گیرد. زن جوان هم دچار ارتباطی شکسته بسته و معیوب با جامعه است. او که به مواد مخدر و الکل اعتیاد دارد، مدام از کار اخراج می شود، مورد تحقیر و توهین قرار می گیرد و با پیشنهادهای غیراخلاقی مواجه می گردد. یک شب وقتی زن جوان، که دوباره اخراج شده، به خانه باز می گردد، با صحنه عجیبی مواجه می شود. مرد جوان تحت تاثیر فیلم «کشتار اره برقی در تگزاس»، یک ماسک چرمی به صورت زده و با پیش بندی خون آلود و یک اره برقی، نمایشِ انتقامی خیالی را از جامعه ترتیب داده است، که گویا تمرینی است برای یک اجرای واقعی، آن هم بر صحنه جامعه.یونگ در کتاب «مشکلات روانی انسان مدرن» می گوید: «دلیل کشف علم روانشناسی در چند دهه اخیر، نیاز عصر ما به آن است. هرچند مردمان قرون قبل، به حد کفایت در مورد روح مطالعه کرده و به قدر کافی برای شناخت حقایق روانشناسی با هوش بوده اند، اما نیازی به آن نداشتند. به عنوان مثال، رومیان به مبانی مکانیک و قوانین فیزیک آگاهی داشتند و حتی یک ماشین بخار ساخته بودند، البته کارشان از مرحله اسباب بازی فراتر نرفت چون به آن نیازی نداشتند. این نیاز در قرن 19 و با تقسیم کار و تخصصی شدن امور شکل گرفت. آشفتگی روانی عصر ما نیز باعث شد نیاز به کشف روانشناسی احساس شود.بی شک، در هیچ دورانی، عواملی که انسان را را از نظر عصبی و روانی تحت فشارهای ویران گر قرار می دهند، به اندازه روزگار ما فراهم نبوده اند. احتیاجات روزافزون آدمی و رقابت بیمار و غیر اخلاقی که برای ارضای زیاده خواهی های انسان مدرن شکل گرفته، موانعی که غالبا همین جوامع بشری در مقابل ارضای نیازهایی که خودشان برای انسان تراشیده اند قرار می دهند، رقابت ها، جنگ های سرد و از سوی دیگر، توجه به عظمت جهان بیکران و اسرار بی شمار آن که دامنه اش بر اثر پیشرفت علم روز به روز فراخ تر می گردد و انسان را هر روز بهت زده تر می سازد، همه عواملی هستند که می توانند تعادل روانی انسان را بر هم بزنند. عامل دیگری که اگر از دیگر عوامل مهم تر نباشد، کم اهمیت تر هم نیست، ظهور مداوم فلسفه ها و ایدئولوژی های جدید است که با واژگون کردن اصول و ارزش های اخلاقی، انسان را سرگردان تر و پریشان تر می نمایند و پناهگاه امن اعتقادات و باورها را نیز از او دریغ می کنند. مجموع این عوامل، مسبب اختلالات و بیماری های نوینی در انسان مدرن شده که نیاز به تحقیق و مطالعه آنها و یافتن راه های درمانشان، شعبه های جدیدی در روانشناسی، زیر عنوان روانشناسی رفتار غیر عادی یا مرضی، بوجود آورده است. بدیهی است در چنین جامعه ای فیلم ها و نمایشنامه هایی که در آنها، انگیزه ها و اختلالات روانی موضوع اصلی است، بسیار مکرر و مقبول است، چرا که اینگونه آثار بازتاب دهنده روح زمانه خویش اند. «پوزه چرمی» هم به همین جریان تعلق دارد. حکایتی است از انسان هایی که توان رویارویی با مسائل و مشکلات زندگی مدرن را نداشته و در مقابل آنها، در قالب یک واحد تعدیل نیافته و ناسازگار با جامعه، دچار تشویش، نگرانی، بی کفایتی و حتی علائم شدیدتری می شوند. اما آیا انتخاب چنین موضوعی برای خلق یک نمایشنامه قابل اعتنا کفایت می کند؟«پوزه چرمی» یک نمایشنامه مدرن و سیاه است که قصد دارد با به چالش کشیدن جامعه ای که در آن معیارهای انسانیت به فراموشی سپرده شده است، به نقد شرایطی بپردازد که از انسان ها، هیولاهایی می سازد که قادرند بی هیچ ترحمی، هم نوعان خود را سلاخی کنند. در چنین جامعه ای، انسان ها در پیله های تنهایی شان اسیرند و اگر هم رابطه ای بینشان شکل می گیرد، رابطه ای بیمارگونه است. همین تنهایی و روابط منجمد، تولید کننده خشونتی است که قربانیان، آن را تنها راه انتقام جویی از جامعه ای می دانند که توسطش پس زده شده اند. شخصیت مرد نمایشنامه، سرشار از حس نا امیدی و میل به انتقام، چه از خود و چه از دیگران، خود را در مسابقه بی امان و نفس گیر، برای رسیدن به «جایگاهی شایسته» در جامعه، بسیار عقب می بیند و تنها راه را برای اثبات خود به این جامعه، در مقابل آن قرار گرفتن، می داند. مثل اِروسترات، شخصی از اهالی افسس یعنی شهر باستانی ایاصلوغ، که برای کسب شهرت، معبد قمر، که در این شهر بوده و یکی از عجائب سبعه دنیای قدیم به شمار می رفته را آتش زد و به مجازات این عمل او را سوزاندند. مرد، در انزوای جنون آمیزش، غرق در جادوی تصاویر متحرک فیلم«کشتار اره برقی در تگزاس»، تمام پس اندازشان، که حاصل کار سخت همسرش است را برای خرید یک اره برقی هزینه می کند، تا با تکیه بر قدرت آن، آنچه حق خود می داند و جامعه از او دریغ کرده را به زور باز پس گیرد. ایده اولیه نمایشنامه و بستر جامعه شناختی و روانشناختی که این خط داستانی در اختیار نمایشنامه نویس قرار می دهد، همه عناصر لازم برای شکل گیری یک درام درگیر کننده و قابل اعتنا را فراهم می آورد ولی نتیجه کار- یا لااقل آنچه از نمایشنامه در قالب اجرای کوشک جلالی به ما عرضه می شود- چیزی فراتر از یک نمایشنامه میان مایه نیست. با مروری اجمالی بر نمونه های درخشان نمایشنامه نویسی از سراسر جهان، در فضا و موضوعی مشابه، می توان به وضوح دریافت که این نمایشنامه از منظر تبحر در پرداخت شخصیت ها و پیشبرد دراماتیک داستان و میزان درگیر کردن مخاطب، با فاجعه خزنده زیر پوست داستان، نمی تواند به آثار برتر این طبقه بندی نزدیک شود و در بندِ میان مایه گی، اسیر می ماند. البته نیاز به توضیح ندارد که قرار نیست همه نمایشنامه ها، به شاهکارهای ماندگار تبدیل شوند و شاید در هر قرن تنها چند اثر انگشت شمار لیاقت برخورداری از عناوینی مثل شاهکار یا اَبَر نمایشنامه را داشته باشند ولی بی شک آثار قابل اعتنای بسیاری در ادبیات نمایشی آلمان وجود دارد که هنوز به پارسی برگردانده نشده و پارسی زبانان از نعمت آشنایی با آنها محرومند، ای کاش کوشک جلالی وقت و انرژی که صرف ترجمه این اثر کرده را برای برگردان اثری برجسته و قابل اعتنا تر مصرف می کرد تا برای جریان نمایشنامه نویسی ایرانی هم مفید واقع شود.«پوزه چرمی» جذاب و گیرا آغاز می شود. پس از پخش بخش هایی از فیلم «کشتار اره برقی در تگزاس»، بازیگر مرد نمایش با پوشیدن ماسک چرمی و دستکش ها و پیش بندِ آغشته به خون، به همرا موسیقی- که به خوبی انتخاب شده- می رقصد و تصویری وحشی و منحصر به فرد از خشونت خلق می کند، در ادامه این رقص سراغ جعبه بزرگی می رود، یک اره برقی واقعی از آن بیرون می کشد، روشنش می کند و صدای غرش ترسناک اره برقی در مخلوطی از بوی دود موتور بنزینی اش، به خلق فضایی کمک می کند که فشرده ای از اختلالات روانی مرد را به مخاطب انتقال می دهد. مرد در این والسِ باشکوهِ اره برقی، در خیالش دست به کشتار مردم جامعه میزند. چنین آغازی انتظار مخاطب را از اثر نمایشی بالا می برد اما، این انتظاری است که هرگز برآورده نمی شود. با ورود شخصیت زن نمایشنامه، ما قرار است به دنیای روانی شخصیت ها و تنش های ذهنی آنها وارد شویم و آرام آرام ، شاهد خلق فاجعه ای باشیم که متاثرمان کند. اتفاقاتی که هیچ کدامشان در سطح قابل قبولی رخ نمی دهد و این ها همه انگار میراث نمایشنامه برای این اجراست. بازی ها هم درگیر همان میراث نمایشنامه، یعنی میان مایه گی شده اند، نه آنقدر بد هستند که متعجبت کنند و نه آنقدر خوب که به هیجانت آورند. بعضی سهل انگاری ها نیز به احساس کلی مخاطب، درباره اثر، ضربه می زنند، برای مثال فیلمی که در ابتدای نمایش و از طریق پروژکشن نمایش داده می شود، دو آرم در دو گوشه بالای صفحه و یک آرم در وسط دارد که معرفِ سایتی هستند که فیلم از آن دانلود شده است، در صورتی که یافتن فیلمی بدون این آرم ها، کار مشکلی نیست و صرف اندکی وقت و حوصله برای یافتن آن، نوعی احترام به شعور مخاطب محسوب می شود. طراحی صحنه هم از چنین سهل انگاری هایی بَری نیست، اما در یک نگاه کلان طراحی صحنه در خدمت خلق فضای مورد نیاز اثر و البته موفق است. طراحی و اجرای ماسک چرمی را هم می توان از نکات مثبت این اثر برشمرد.
کارگردان فیلم پوزه چرمی
نویسنده، کارگردان تاتر، کارگردان فیلم کوتاه، کارگردان تله تاتر ،مترجم، محقق، مدرس، بازیگر. دیپلم ریاضی تهران؛1376-دوره کارگردانی و بازیگری در هنرکده آناهیتا زیر نظر مصطفی اسکوئی و مهدی فتحی 3-1980 - مسافرت به آلمان برای ادامه تحصیل؛ 1984-دوره بازیگری در کرفلد، آلمان، پایان نامه بازیگری - لیسانس 1991-1987-دوره کارگردانی و دراماتورژی در تائتر دولتی شهرهای کلن ، بن ، هاگن 3-1991 -
بازیگران فیلم پوزه چرمی
محمد ولی زادگان، بهار کاتوزی
سایر عوامل فیلم پوزه چرمی
: هلموت کراوزر : علیرضا کوشک جلالی اشکان خطیبی حسن جودکی ایمان یزدی عامر عظیمی ، معصومه حبابی آرش کاظم زاده امیرحسین دوانی علیرضا حبیبی، ایمان علیرضا تبریزی، آرمان خسروی امیرحسین باباییان، احمد باباییان الهام معین جعفری بابک شاه علیزادگان بهمن صنیعی بهمن صنیعی امیر قادری، ساناز زعیمی ارشام مودبیان نیلوفر اسدی علیرضا حسینی و فرید حسینی صداخانه چهل و چهار بهنود فدوی بهنود فدوی و عامر عظیمی اشکان خطیبی کارگاه سایه مهدی آشنا رضا خضرایی، شاهین رحمانعلی، میثم صفری، ابراهیم محمدی پور، کیوان ضیاء پور فرشاد محمدی، علیرضا هدایتی بهزاد خلخالی، حجت الله حاجی پور یگانه، علی مشایخی زاده، امیرحسین عزیزدخت رضا غنایمی، سیامک سمایی
مشخصات فیلم پوزه چرمی
- ژانر :تئاتر،خانوادگی
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 0 از 10