خلاصه داستان فیلم پسرکشی
داستان این فیلم در ۲ دهه ۴۰ و ۷۰ می گذرد و داستانی معمایی از پیچیدگی های روابط خانواده ای است که به خاطر یک باور غلط، دهه ها دچار بحران هستند.
نکاتی درباره فیلم پسرکشی
«پسرکشی» ششمین فیلم محمدهادی کریمی در ادامه پنج اثر قبلی اش فیلمی ضعیف و الکن است، این فیلم به دلیل نارسایی در ایده پردازی و انسجام نداشتن در نگارشِ فیلمنامه نتوانسته در قالب و چارچوب خاصی به یک فیلم سینمایی بدل شود، بنابراین در حد و اندازه یک طرح مانده و تکلیف فیلمساز با خودش مشخص نیست، به طوری که انگار با یک اثر سفارش شده از سوی میراث فرهنگی طرف هستیم، فیلم فاقدِ چفت و بست دراماتیک است و کریمی نتوانسته قصه اش را با جذابیت های مرسوم ژانری پیوند بزند چراکه با فیلمی طرف هستیم که در ژانر معلق مانده است. «پسرکشی» در ژانر های ملودرام و جنایی و وحشت و البته معمایی بلاتکلیف است و اساساً فیلمساز نمی داند چگونه و از چه طریقی روایت پردازی کند و این شگرد کریمی است که طرح مضامین می کند، اما نمی تواند این مضامین را در ابعاد و چارچوب استاندارد گسترش بدهد، بنابراین آنچه در پسرکشی طرح می شود با اینکه آغاز درستی دارد و می توانست کشش لازم را برای یک اثر منسجم داشته باشد توان لازم برای شکل گیری یک فیلم سینمایی را ندارد. «پسرکشی» تا حدودی مخاطب را به یاد فیلم «لیلا» می اندازد، اما خط اصلی فیلم با شکست زمانی از گذشته تا حال به شکلی مجهول در زمان و مکان جلو می رود و فیلمساز به جای شخصیت پروری ترجیح می دهد شمایل اثرش را حفظ کند، به طوری که ما با چند تیپ بی کارکرد که در صحنه رفت و آمد می کنند مواجهیم؛ تیپ هایی که حتی نام هم ندارند و در همان اوایل فیلم مرد فقط چند دیالوگ بی کارکرد ضد زن می گوید و در ادامه مادرِ (نسیم ادبی) این مرد را که فاصله سنی اش هم رعایت نشده است، به علاوه چند گریه و زاری و یک عروسی نصفه و نیمه می بینیم و کات به زمان حال. اساساً فیلمساز می توانست در همان سکانس های اول چارچوب های پرداخت درام و چگونگی بافت موضوعی و درگیری یک زن و هوو را به ساده ترین شکل ممکن بیان کند، اما روند و پیکره شکل گیری آنقدر سست است که ورود دختر (بهاره کیان افشار) به زندگی پسر (آرمان درویش) را نمی توانیم بپذیریم. ورود یک باره دختر به خانه شباهت به یک نظافتچی دارد و چه راحت مادر (ژاله صامتی) حضور دختر را در خانه می پذیرد، دختر هم نمی تواند تبدیل به شخصیت شود؛ او به عنوان یک فرد روان پریش ظاهر می شود، اما انگار به دنبال حق و حقوقش است، اما چرا فیلمساز دختر را به این اندازه عقب افتاده ترسیم کرده است، یعنی تمامی آدم های فیلم به شکلی نارسند و نمی توانند در یک نقش مستقل ظاهر شوند. «پسرکشی» به معنای درست کلمه یک اثر ضدزن است زن ها در این فیلم تحت تاثیر سلطه جویی یک مرد قرار گرفته اند و یک مرد کانون خانواده را بر هم زده است، آن مادر هم که علاقه به مرد بودن دارد هم به شدت کاریکاتوری است، بنابراین فیلمساز با تخریب نقش زن قصد داشته فیلمش را روایت کند، اما این روایت آنقدر سطحی و دست و پاشکسته است که مخاطب نمی تواند فیلم را همراهی کند، به طوری که مقطع حال به دلیل نوع ساختاری و پرورش موضوعی پتانسیل حداقلی برای جذب مخاطب را ندارد و دلیل مهم آن عدم انگیزه فیلمساز در ترسیم یک قصه هدفمند بوده و اینکه چرا هادی کریمی نمی تواند قصه اش را در مسیری منسجم و کلاسیک بیان کند، می تواند یک سؤال مهم باشد. او به شدت سعی دارد با پرداخت مثلاً مینی مالیستی به هدفش برسد که در هیچ کدام از آثارش نرسیده است، او بیشتر سینمای خرده پیرنگ را می پسندد، به طور مثال حضور استاد در این فیلم چه کارکردی دارد؟ چرا خواهر ها از بیشتر نما های مهم حذف شده اند؟ حضور چهار خواهر به طور همزمان می توانست قصه را به سمت و سوی دیگری ببرد.«پسرکشی» در ساختار هم نمی تواند فیلم مهمی باشد، فیلمساز فکر کرده حرکات بی ربط دوربین و فوکوس کشی در هر نما باعث ایجاد فرم یا تکنیک می شود! در یک نمای دونفره دوربین چرا باید زوم یا زوم بک کند؟ فیلمساز در محتوا و اجرا کم گذاشته است؛ استفاده کامپیوتری از فضای شهری قدیم به شدت یک شوخی تلقی می شود و همچنین اتصال نما ها که بی منطق است، این موارد نشانی از عدم ذوق کریمی در فیلمسازی تلقی می شود و البته بازی های ضعیف را نیز به نکات منفی این فیلم اضافه کنید؛ آرمان درویش برای این نقش یک ریسک به نظر می رسد اکت و ری اکشن های احساسی او به شدت تصنعی است و ژاله صامتی در این فیلم همان نقش «درخونگاه» را بازی می کند و مابقی هم فقط حضور دارند، مثل بهاره کیان افشار که بازی اش ضعیف تر از همیشه است. «پسرکشی» اثری فراموش شدنی است که برای فیلمسازش فیلمی خنثی محسوب می شود.
کارگردان فیلم پسرکشی
محمدهادی کریمی پزشک، فیلمساز، نویسنده و شاعر ایرانی است. از دیگر فعالیت های وی می توان به مدیر مسئول و صاحب امتیاز نشریات تصویر روز و سینما جهان اشاره کرد، وی مدرس فیلمنامه نویسی و عضو شورای داوری و هیئت انتخاب جشنواره های فیلم فجر، کودک، مقاومت، یاس، سلامت و جشنواره های موضوعی دیگر بوده است. کتاب شعر او با نام برف و شیروانی داغ در سال ۱۳۹۳ توسط نشر معتبر نگاه عرضه شد و در کمتر از یک سال به چاپ چهارم رسید. وی در سومین دوره جشنواره مطبوعات به عنوان منتقد هنری برتر شد و برای فیلمنامه هایش جوایز داخلی و خارجی متعددی را کسب کرده است.کریمی کارگردانی فیلم های سینمایی پسرکشی، کمدی انسانی (برنده بهترین فیلم از تامیل نروژ)، بشارت به یک شهروند هزاره سوم، برف روی شیروانی داغ، امشب شب مهتابه، غیرمنتظره و نویسندگی فیلم های بسیاری همچون رخساره، ساکن طبقه وسط، انعکاس، شمعی در باد، آدم کش، مارال و... را در کارنامه هنری خود دارد. فیلم مارال به نویسندگی کریمی، برنده جایزه بهترین فیلمنامه در ششمین دوره جشنواره فیلم کرالا و برنده جایزه ادبی سووران چاکرام کشور هند به خاطر پیوند بین ادبیات و سینما شده است.کریمی همچنین جایزه بهترین فیلمنامه چهارمین دوره فستیوال فیلم های ایرانی تورنتو برای فیلمنامه آدمکش را بدست آورد.
بازیگران فیلم پسرکشی
ژاله صامتی، آرمان درویش، بهاره کیان افشار، نسیم ادبی، فرخ نعمتی، گلوریا هاردی، صحرا اسدالهی، زینب قادری، لیلا اوتادی، لیلا زارع، شهناز نصرتی، سهیل قاصدی
ساير عوامل فیلم پسرکشی
صادق یاری، احسان شیبانی، حسن کریمی، عباس رستگارپور، شهرام خلج، حمید بخشی، حمید غفاریان
مشخصات فیلم پسرکشی
- ژانر :اجتماعی
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 4.2 از 10