خلاصه داستان فیلم شایعات
چارلی معاون وزیر در مهمانی سالگرد ازدواج به گوش خودش شلیک کرده و میهمانها تلاش می کنند که از هم این قضیه را پنهان کنند.
نکاتی درباره فیلم شایعات
متن فیلم تئاتر شایعات یکی از کمیک ترین نمایشنامه های نیل سایمون (Neil Marvin Simon) است که به خلق موقعیتی کمدی برای شخصیت هایی کم و بیش جدی دست زده است.اصولا عمده شهرت نیل سایمون به واسطه ی نوشتن نمایشنامه های کمدی بوده که او را به یکی از پرطرفدارترین نمایشنامه نویسان معاصر تبدیل کرده است. اخیرا دسترسی به فیلم تئاتر شایعات به کارگردانی رحمان سیفی آزاد برای مخاطبان فراهم شده تا مخاطبان تئاتر بتوانند فیلم این نمایش را تماشا کنند. تئاتر شایعات علاوه بر متن جذاب به دلیل کارگردانی و بازیگری درخور به یکی از بهترین تئاترهای چند سال اخیر تبدیل شده است.تئاتر شایعات همان طور که از اسمش برمی آید، حول و حوش یک سری پنهان کاری و در نتیجه پدیدار شدن شایعه های مختلف می گردد. شایعاتی که از همان ابتدای نمایش با شنیدن صدای مهیب شلیک آغاز می شود. این شایعات به دلیل آگاهی ناکافی از مسائل پیش آمده و جزییات آن در رفتار و خصوصا دیالوگ ها بیشتر مشخص می شود.یکی از شایعات مربوط به ترک چارلی توسط همسرش مایرا است که مهمانان را با پرسشی بزرگ تنها می گذارد. حتی پیشخدمت ها هم در خانه نیستند و فقط خود چارلی با یک گوش زخمی در اتاقش است و تا پایان داستان هم به این پرسش پاسخی داده نمی شود که چه بلایی به سر چارلی و مایرا آمده اما هم چنان شایعه ی رابطه ی از هم پاشیده بین چارلی و همسرش بین شخصیت های نمایش رد و بدل می شود.در تئاتر شایعات نکته ی مهم این است که گلوله به گوش چارلی برخورد کرده و نه عضو دیگری. چرا که گوش منبع دریافت شایعات است. از طرفی در بخشی از نمایش، کن (با بازی احمد ساعتچیان) با شکیک گلوله دوم شنوایی خود را به طور موقت از دست می دهد. با این تفاسیر به نظر می رسد گوش در این نمایش کارکردی نشانه ای دارد و در حقیقت پیام مخفی آن، گوش نکردن به شایعات است.از طرفی آخرین مهمانان یعنی گلن (با بازی سعید چنگیزیان) و کاس (با بازی فهیمه امن زاده) که از راه می رسند هم با جر و بحثی معرفی می شوند. دیالوگ و رفتار بین آنها نشان می دهد که شایعه شده که گلن که کاندیدای مجلس سنا است، با زنی ارتباط دارد. این موضوع که عامل اصلی اختلاف بین این زن و شوهر است، دیگر شایعه ی فیلم را به خود اختصاص می دهد.در حقیقت نیل سایمون با ساختن این موقعیت در تئاتر شایعات قصد مطرح کردن این موضوع را دارد که زندگی افراد سرشناس همواره با شایعات مختلف همراه است که باعث از بین رفتن اعتماد و در نتیجه از هم پاشیدن روابط بین آن ها می شود. این موضوع نه فقط برای افراد سرشناس یا برای آمریکایی ها مطرح است بلکه یک موضوع جهانی محسوب می شود که در همه جای دنیا ممکن است رخ دهد و همیشه شایعه برای افراد وجود دارد. بنابراین نیل سایمون با نوشتن نمایشنامه ی شایعات روی موضوعی دست گذاشته که مردم سراسر دنیا با آن ارتباط برقرار می کنند و همین مهم، از دلایل موفقیت این نمایشنامه در کل دنیاست تئاتر شایعات یک نمایش تک پرده ای است که شروع آن با یک شوک همراه می شود. این شوک به گوش رسیدن صدایی مهیب در صحنه ای خالی است که در حقیقت گره افکنی داستان و نقطه آغاز آن نیز به حساب می آید. بنابراین تئاتر شایعات بدون هیچ گونه مقدمه چینی و به طرز غافلگیرکننده ای آغاز می شود.بعد از آن بلافاصله اولین شخصیت ها یعنی کن به عنوان وکیل صاحب خانه، چارلی و کریس ( همسر چارلی با بازی رویا میرعلمی) وارد می شوند و مخاطب را متوجه این موضوع می کنند که چارلی به خودش شلیک کرده و گلوله به گوش او اصابت کرده است. در ادامه این موضوع عنوان می شود که در شب مهمانی سالگرد ازدواج چارلی و همسرش، کلیه خدمه خانه نیستند.سپس همه ی مهمانان جداجدا در طول نمایش وارد و هر کدام با این که برای خود ماجرایی دارند، قسمتی از ساختار اصلی می شوند. در نهایت پلیس که به دلیل پیگیری تصادفی با اتومبیل دزدی وارده شده، متوجه شلیک و برای حل معما دست به کار می شود. در این بین همه دست به دست هم می دهند تا پلیس را قانع کنند که چارلی سالم است و بویی از خودکشی ناموفق او که گویا در آمریکا جرم محسوب می شود نبرد تا از این طریق از موقعیت خود و چارلی محافظت کنند.بلافاصله بعد از رفتن پلیس، چارلی که تا به حال گزارش مشخصی از چرایی وضعیت خود نداده است، تلفن زده و از همه می خواهد به اتاق او بروند تا موضوع را برایشات توضیح دهد و این موضوع در حقیقت گره گشایی تئاتر شایعات است. بنابراین مخاطب از ماجرای بین چارلی و همسرش و شلیک آگاه نمی شود ولی آن را می پذیرد.در واقع این پایان بندی به همان اندازه قابل پذیرش است که ماجرای اثابت گلوگه به لاله ی گوش چارلی. با این که ما چیزی از جزییات دستگیرمان نمی شود ولی می پذیریم که با چند فرد نسبتا ابله مواجه هستیم. اگر بپذیریم شخصی به این مسخرگی می تواند خودکشی ناموفقی داشته باشد و می تواند گوش خود را بدون آسیب رساندن به خود با اسلحه زخمی کند. پس مخاطب خیلی هم در مورد پایان بندی آن کنجکاو نمی شود و همین که متوجه می شود چارلی حال مساعدی دارد و برای شخصیت های دیگر قرار است ماجرا را تعریف کند قانع می شود.در این تئاتر شایعات چیزی که اهمیت دارد نحوه ی مواجهه ی شخصیت ها با این موضوع است که هر یک چطور با آن برخورد کرده و سعی می کند آن را مخفی نگه دارد. در تئاتر شایعات موضوع خودکشی چارلی نیست. مسئله واکنش افراد با موقعیت های اجتماعی و شغلی مختلف با این موضوع و چگونگی حل کردن آن است و این که چگونه شایعات می تواند بنیان خانواده را دچار آسیب کند. نیل سایمون به عنوان یک کمدی نویس در تئاتر شایعات از همان ابتدا با خلق موقعیت طنز شروع به خنداندن مخاطب می کند. او شخصیت هایی جدی که بیشترشان سِمَت مهمی در دولت دارند را در موقعیتی طنز قرار می دهد. این موقعیت از همان برخورد گلوله به گوش چارلی شروع می شود که علاوه بر خود ماجرا که عجیب است، باعث می شود شخصیت ها برای ماسمالی کردن این اتفاق دست به کارهای خنده دار بزنند.در خلق این موقعیت ها، دیالوگ های طنز نیز به کمک می آیند و باعث خنداندن بیشتر می شوند. این دیالوگ ها نیز بین تمام شخصیت ها پخش شده و به صورت پینگ پونگی و سوال و جوابی اتفاق می افتد. دیالوگ ها نشان دهنده ی این است که شخصیت ها تا چه حد با قرار گرفتن در موقعیتی مضحک خود را نشان می دهند و این حماقت آن هاست که در قالب دیالوگ به تماشاچی منتقل می شود و آن ها را می خنداند. علاوه بر این ها بازیگران با خلق شوخی هایی فرارتر از دیالوگ های متن به خنده ی بیشتر مخاطب کمک می کنند.همان طور که تا اینجا کم و بیش مشخص شد تئاتر شایعات شخصیت های خاصی دارد که هریک در مواجهه با موقعیت این تئاتر دست به رفتاری می زنند و گفت وگوهایی بینشان درمی گیرد که ما را با وجوه رفتاریشان بیشتر آشنا می کند. بنابراین شخصیت پردازی تئاتر شایعات چشم گیر است. با اینکه تقریبا ما با چند شخصیت احمق روبه روییم اما هر کدام حماقت خاص خود را دارند و این نشان دهنده ی تسلط نیل سایمون به این کار است.اکثر شخصیت های شایعات افراد سرشناسی هستند و در این بین ارنی (با بازی جواد عزتی) نه تنها یک شخصیت جدی نیست بلکه یک شومن است. او دوست دارد با توجه به اینکه یک چهره ی تلویزیونی است بقیه او را بشناسند اما معمولا این اتفاق نمی افتد و او مجبور می شود به همه توضیح دهد. از طرفی گلن که یک کاندیدای مجلس سنا است، برای دوری از شایعات به طرز مسخره ای سعی در پنهان کردن شخصیت خود دارد ولی پلیس او را می شناسد.تماشای تئاتر خوبی مثل تئاتر شایعات تنها مدیون نویسنده ی آن نیست. یک کار هنری چون تئاتر زمانی به اثری درخور تبدیل می شود و به دل مخاطب می نشیند که تقریبا همه ی عوامل آن به کار خود مسلط باشند. این عوامل از کارگردان شروع می شود که باید از متنی خواندنی، نمایشی جذاب بیافریند و رحمان سیفی آزاد در این مقام به خوبی از عهده ی این کار برآمده است. بازیگران هم که هر یک در کار خود استاد هستند به بهترین نحو از عهده ی نقش خود برآمده اند و در این میان از نظر من بهترین بازی ها مربوط به جواد عزتی، بهرام افشاریان و رویا میرعلمی است که نقش خود را بی نقص اجرا کرده اند. طوری که به نظر می رسد واقعا خود شخصیت هستند.عامل مهم دیگر صحنه آرایی است که تاثیر زیادی در بیننده دارد. منوچهر شجاع به عنوان طراح صحنه به سبک مینیمال، صحنه ای به رنگ سفید و با حداقل جزییات پیشِ روی تماشاچی قرار داده است. با این که تئاتر در خانه ی مجلل معاون وزیر آمریکا می گذرد ما هیچ گونه نشانه ای از لوکس بودن به چشم مان نمی آید و در عین حال یک عمارت باشکوه را تصور می کنیم. این جلو زدن ذهن و ادراک از چشم به واسطه ی دیالوگ های رد و بدل شده بین شخصیت ها و حال و هوای نمایش است.به نظر می رسد این صحنه آرایی ساده انتخاب بسیار هوشمندانه ای بوده است. چرا که با توجه به تعدد شخصیت ها و ماکسیمال بودن نمایشنامه، این صحنه ی یکدست باعث به تعادل رسیدن کلیت نمایش شده است. در غیر این صورت شلوغی نمایش آزار دهنده می شد. از طرفی این که تصور یک خانه ی اشرافی را به عهده ی تماشاچی می گذارد و تخیل او را درگیر نمایش می کند نیز خود جالب توجه بوده و از نکات مثبت این تئاتر است. به بیان دیگر تماشاچی چند در و میز و چند مکعب ساده ی سفید می بیند اما یک خانه ی باشکوه را تصور می کند.در تئاتر شایعات چینش صندلی تماشاچیان به گونه ای است که صحنه در وسط است و تماشاگران دورتادور بازیگران و روبه روی هم نشسته اند. این چیدمان علاوه بر اینکه امکان برقراری ارتباط بین مخاطب و بازیگران را فراهم می کند، امکان ارتباط چشمی بین تماشاچیان با هم را نیز فراهم می کند، تا در حین تماشای تئاتر شاهد واکنش های هم باشند.در مورد طراحی لباس نیز می توان به همین نکته اشاره کرد که شخصیت ها با پوشیدن لباس سیاه و سفید به این یکدستی و سادگی اثر کمک کرده اند. علاوه بر این هر شخصیت با توجه به کارکردی که در پیش بردن نمایش دارد، گریم شده و لباس پوشیده که معرف شخصیت خودش است، به طوری که گویا خود شخصیت لباس را انتخاب کرده و نه طراح لباس که گلناز گلشن باشد.از طرفی رنگ لباس بازیگران که اکثرا سیاه است با صحنه ی سفید نمایش کنتراستی برقرار کرده که تا حدی یادآور بازی شطرنج است. در نهایت هم لن (با بازی مجید صالحی) که برای پلیس نقش چارلی را بازی می کند با پوشیدن روبدوشامبر چارلی و با گریمی ونگوگی (پس از بریدن گوش خود) وارد صحنه می شود و نقطه ا ی پایانی بر گریم و طراحی لباس می گذارد.نمایش نامه ی شایعات با ترجمه ی بهروز محمودی بختیاری و مینا رضاپور در بازار وجود دارد که نشر افراز آن را چاپ کرده است. با خواندن نمایش نامه و دیدن تئاتر آن می توان به تفاوت هایی بین آن دو پی برد. اولین تفاوت در مورد نقش شخصیت هاست که در نمایشنامه، چارلی به عنوان معاون شهردار معرفی شده در صورتی که در تئاتر شایعات مخاطب چارلی را به عنوان معاون وزیر می شناسد.صحنه ی نمایش هم با جزییات زیاد توصیف شده که به نظر می رسد این همه جزییات که یک خانه ی پر زرق و برق ویکتوریایی در حومه ی نیویورک را توصیف می کند فقط می تواند در تئاترهایی با امکانات برادوی اتفاق بیفتد. این در حالی است که صحنه ی تئاتر شایعات کوچک و ساده است و حتی پلیس هم به زبان طنز به این موضوع اشاره می کند.تفاوت بعدی در تقسیم بندی بخش های مختلف روایی و پایان بندی تئاتر مشاهده می شود. متن، نمایشنامه ای دو پرده ای است و بعد از تلفن چارلی و با صدای مایرا در زیرزمین که به نظر می رسد آن جا محبوس شده تمام می شود. حال آنکه در اجرا با یک تئاتر تک پرده ای مواجهیم و تماس چارلی پایان تئاتر را اعلام می کند.شخصیتی به نام کوکی هم که به همراه ارنی وارد نمایش می شود از اجرا حذف شده است. در متن نمایشنامه، کوکی برای همه غذا می پزد و این مورد احتمالا به دلیل تعداد بالای شخصیت ها اتفاق افتاده است. علاوه بر موارد بالا تفاوت های ریز و درشتی هم در جزییات وجود دارد. مثل غذا پختن کوکی و غذا خوردن سر یک میز باشکوه که در اجرا به دلیل محدودیت های نمایشی در ایران است که ارنی هم در یک دیالوگ ساختگی طنز آن را مطرح می کند.از آن جایی که در سال های اخیر با شایع شدن ویروس کرونا امکان حضور در تئاتر کمتر شده، وجود فیلم تئاتر های مختلف تا حدی این فرصت را برای افراد علاقه مند به تئاتر فراهم می کند. این موضوع هم برای مخاطب پروپاقرص تئاتر و هم برای افرادی که به دلیل مشغله ی زیاد قادر به رفتن به سالن تئاتر نیستند دلپذیر است. از طرفی با توجه به وضعیت اقتصادی پیش آمده دیدن فیلم تئاتر می تواند به مشتاقان این عرصه که توانایی مالی کافی برای تهیه بلیت تئاتر را ندارند هم کمک بزرگی باشد.درست است که لذت دیدن تئاتر به زنده بودن آن است اما اگر کمی دل به کار دهیم دیری نخواهد گذشت که متوجه می شویم، با تماشاچیان تئاتر-که در فیلم هم مشخص اند-همراه شده ایم و همراه با آن ها در حال خندیدنیم. این تجربه ی خندیدن با بقیه خصوصا در شرایطی که کرونا برایمان مهیا کرده، تجربه ی قابل تاملی است و این حس را ایجاد می کند که ما در سالن تئاتر کنار تماشاچیان دیگر نشسته ایم. درست است که تماشای فیلم تئاتر شبیه تماشای فیلم سینمایی از طریق مانیتور تلویزیون به نظر می رسد اما به دلیل حضور تماشاچیان و تفاوت های فنی بین فیلم و تئاتر تجربه ی کاملا متفاوتی است.در نهایت می توان گفت نیل سایمون در تئاتر شایعات محتوایی جدی که ممکن است برای هر فرد با هر قدرتی پیش بیاید را دست مایه ی طنز قرار داده و رفتار اشخاص مهم را در مواجهه با آن به مخاطب نشان داده است. در این نمایش چارلی به عنوان معاون وزیر به هیچ وجه نشان داده نمی شود و مخاطب فقط از طریق بقیه شخصیت ها از حال او با خبر می شود و این خود نقدی است که سایمون به افراد در قدرت، وارد می کند.روایت رحمان سیفی آزاد از تئاتر شایعات به اجرای رضایت بخشی بدل گشته است. او به عنوان کارگردان این تئاتر با تشخیص درست و انتخاب هوشمندانه برای ابزار و تکنیک به خوبی توانسته محتوای اثر را به نمایش درآورد. این تئاتر در انتخاب صحنه و لباس و همچنین انتخاب بازیگر، همنشینی درستی با جوهره ی کار که همان فرم و روایت باشد داشته است. تنها چیزی که تغییر آن تا حدی، درون مایه اصلی شایعات را ناقص کرده حذف مایرا از گره گشایی است. چرا که مایرایی که دست آخر سر و کله اش از زیرزمین پیدا می شود می تواند نقطه ی پایانی بر همه شایعات باشد.
کارگردان فیلم شایعات
رحمان سیفی آزاد، فعالیت خود در حوزه فرهنگ و هنر را از اواخر دهه هفتاد آغاز کرد، وی در ابتدا مدیر گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما بود، اما بعدها با حکم علی اصغر پورمحمدی (معاون سیما) به سمت مدیر مرکز نمایش سیما منصوب شد. سال ۱۳۸۴ به عنوان ناظر کیفی در فیلم «ابراهیم خلیل الله» فضای سینمایی را نیز تجربه کرد و سال ۱۳۹۰ با نگارش فیلم نامه «من مادر هستم» به همکاری با فریدون جیرانی پرداخت، «خواب زده ها» نیز دومین همکاری سیفی آزاد به عنوان نویسنده با فریدون جیرانی به عنوان کارگردان بود. «ماجان، ۱۳۹۵» با بازی مهتاب کرامتی و سیما تیرانداز نخستین تجربه کارگردانی سیفی آزاد در مدیوم سینما است.
بازیگران فیلم شایعات
احمد ساعتچیان، مجید صالحی، جواد عزتی، سعید چنگیزیان، نگار عابدی، رویا میرعلمی، بهرام افشاری
سایر عوامل فیلم شایعات
- کارگردان:رحمان سیفی آزاد
- تهیه کننده: نیما دهقان
مشخصات فیلم شایعات
- ژانر :تئاتر،کمدی
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 0 از 10