درباره کتاب خدایان تشنه اند
خدایان تشنه اند رمانی نوشته ی آناتول فرانس نویسنده ی مطرح فرانسوی است. عنوان این کتاب به طور دقیق ماهیت آن را که در جریان انقلاب فرانسه اتفاق می افتد به تصویر می کشد. وقایع خدایان تشنه اند در پاریس در سالهای 1793–1794 اتفاق می افتد ، که نزدیک به وقایع خاص انقلاب فرانسه است. هنرمند جوان اواریست گالمن دست راست ژاکوبین ، مارا و روبسپیر است و سرانجام در دوران سلطنت وحشتناک تروریسم به عنوان هیئت منصفه دادگاه انقلاب منصوب می شود. گرچه گاملین کاملا به ایده های انقلاب و آزادی اعتقاد دارد ، اما از موقعیت قدرت خود برای ایجاد رعب و وحشت بر دوستان و خانواده اش که با آرمانهای غیورانه ی او موافق نیستند استفاده می کند. اما همه چیز برای او خوب پیش نمی رود و ...
خدایان تشنه اند در سال 1912 منتشر شد و نویسنده ی آن آناتول فرانس به احترام دستاوردهای ادبی خود جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. این رمان خطرات کشوری را که خشمگینانه عصبانی است را به خوبی و با جزئیات نشان می دهد. همچنین وحشتی که ممکن است ایجاد شود وقتی که افکار عمومی حق دارد عدالت را از منظر خودش و با اعدام های تصادفی به اجرا در آورد، به خوبی به تصویر کشیده شده است.
رمان خدایان تشنه اند عواقب شرایطی را نشان می دهدکه بشریت توسط یک ایده تباه می شود، حتی یک ایده ی خوب. و آن زمانی است که خود آن ایده اهمیت بیشتری نسبت به آدم هایی که آن را دارند پیدا می کند.
خلاصه داستان خدایان تشنه اند
خدایان تشنه اند، داستانی است که بخشی از تاریخ انقلاب فرانسه را روایت می کند. آناتول فرانس در قالب داستان خواندنی و عمیق خدایان تشنه اند ماجراهایی را روایت کرده است که نمونه های فراوانش را می توان در هر جامعه ای به چشم دید. اواریست گاملن یک انقلابی است. او به اصطلاح یک همشهری پاک است که احکام سران انقلاب برایش حکم وحی منزل را دارند. اواریست گاملن بعد از مدتی به عضویت هیئت منصفه ی دادگاه درمی آید و از همینجا است که سیر نزولی او آغاز می شود. او به موجودی خونخوار تبدیل می شود و تا جایی پیش می رود که از صدور حکم اعدام حتی برای خواهرش هم ابایی ندارد... اواریست کم کم به یکی از کسانی تبدیل می شود که کاری کردند که این انقلاب حتی سران خود را ببلعد.
درباره نویسنده کتاب خدایان تشنه اند
ژاک آناتول فرانسوا تیبو ۱۶ آوریل ۱۸۴۴ در پاریس، فرانسه چشم به جهان گشود. آناتول فرانس پسر مرد کتاب فروشی به نام فرانسوا بود و نام مستعار خود را از او گرفت. آناتول فرانس یکی از نویسندگان پرکار فرانسوی است. او اشعار، داستان ها و نمایشنامه های بسیاری دارد. از همین رو لقب پادشاه نثر فرانسه را نیز به او داده اند. نثر آناتول فرانس سنگین، قوی، سهل ممتنع بود و سنت های کلاسیک را رعایت می کرد. با این حال در دهه ۱۹۲۰ برخی از آثار فرانس در فهرست کتاب های ممنوع فرانسه بودند. فرانس تحصیلات دانشگاهی نداشت و خودش شخصا مطالعه می کرد. داستان خدایان تشنه اند را در سال ۱۹۱۲ نوشت. اما قبل از آن در سال ۱۹۰۸ کتاب زندگی ژاندارک را منتشر کرده بود که از لحاظ تاریخی، یک شاهکار به حساب می آید. در نهایت او در ۱۲ اکتبر ۱۹۲۴ در ۸۰ سالگی درتور، فرانسه از دنیا رفت.
قسمتی از کتاب خدایان تشنه اند
پیداست که در امور دنیوی انقلابی ولی در امور اخروی محافظه کار و حتی مرتجع هستید. یک نکته به نظر من سخت عجیب جلوه می کند: فرانسوی ها که شاهِ فانی را تحمل نمی کنند، اصرار دارند که یک شاه سرمدی را که بسیار ستمکارتر و سنگدل تر از اوست نگه دارند. چون زندان باستیل و حتی دخمه های سوزان در برابر دوزخ چه اهمیتی دارد؟ انسان خدایان خود را از روی تصویر حکمرانان خودکامه خود گرته برداری می کند. شما که اصل را دور انداخته اید، رونوشت را نگه می دارید! (کتاب خدایان تشنه اند – صفحه ۸۰)
من خود شیفته خرد هستم، ولی تعصبی به آن ندارم. عقل راهنمای ما و چراغ راه ماست، ولی اگر از عقل خدایی بسازید، کورتان می کند و شما را به راه خطا و جنایت می کشاند. (کتاب خدایان تشنه اند – صفحه ۸۰)
الهیون و حکمایی که خدا را آفریدگار طبیعت و معمار جهان قلمداد می کنند، او را به چشم ما نامعقول و سنگدل جلوه گر می سازند. چون از خدایان می ترسند، آنان را مهربان می خوانند. ولی ناگزیرند اعتراف کنند که خدایان به شیوه ظالمانه ای عمل می کنند. شرارتی به آن ها نسبت می دهند که در نزد انسان هم کم تر دیده می شود و، بدین ترتیب، کاری می کنند که بشر آنان را بپرستد، چرا که اگر نسل تیره روز ما از خدایان دادگر و نیکخواه هراسی نداشته باشد، دیگر آن ها را نخواهد پرستید و در برابر احسان آن ها سپاس بی ثمری ابراز نخواهد داشت. اگر برزخ و دوزخ را هم از خدایان بگیرند، خدایان دیگر بندگان بینوایی بیش نیستند. (کتاب خدایان تشنه اند – صفحه ۸۱)
بزرگ ترین حوادث، پس از نفوذ در روان مردم، به مقیاس روح شان کوچک می شد و همانند آنان مبتذل می گشت. (کتاب خدایان تشنه اند – صفحه ۱۰۰)
همه اعمال جوانمردانه و هر فداکاری و گذشتی ملهم از خودخواهی است. خودخواهی اسبابی فراهم می آورد که آدمی خود را در وجود همه تیره روزان بازشناسد و در تیره روزی دیگران به تیره روزی خود بیندیشد و دل بسوزاند. خودخواهی انسان را برمی انگیزد تا به کسی که طبیعت و سرنوشتی همچون خود او دارد، یاری رساند، به طوری که هنگام یاری به همنوع خود، می پندارد به خود یاری می رساند. (کتاب خدایان تشنه اند – صفحه ۱۵۴)
چه بی گناه، چه مسئول همه گرفتاری ها و جنایت های جمهوری، خودپسند و بی باک، بلندپرواز و در عین حال میانه رو و تندرو، زبون در سرکوب و گذشت، شیفته اعلان جنگ و ناتوان در اداره آن، هرچه بودند اکنون همه به همان شیوه ای خود، مردم را محاکمه می کردند به دادگاه کشانده می شدند. حال آن که همه از جوانان نامدار انقلاب بودند و سرتاسر جاذبه و فخر آن شمرده می شدند. این بازپرسی که هم اکنون با رندی از آنان بازجویی خواهد کرد، این دادستان زردنبویی که آن جا، در برابر میز کوچک خود، نشسته است و وسیله مرگ و بی آبرویی آنان را تدارک می بیند، این اعضای هیئت منصفه که هم اکنون دهان متهمین را خواهند بست و اجازه دفاع به ایشان نخواهند داد، حتی این تماشاگرانی که باران دشنام و ناسزا را بر سر آنان فرومی بارند، یعنی بازجو و هیئت منصفه و تماشاگران، تا همین چندی پیش در تمجید از فصاحت شان کف زده، هنرشان را ستوده و پاکدامنی آنان را ستایش کرده بودند. ولی حالا دیگر یادشان از همه این ها پاک شده بود. (کتاب خدایان تشنه اند – صفحه ۱۸۳)
از دوره هومر تاکنون، جنون غریبی شاعران را مبتلا کرده که سرداران را بستایند. جنگ که هنر نیست. دو سرداری که با هم درگیر نبرد می شوند، اگرچه هر دو ابلهند، ولی به هرحال یکی از آن دو باید پیروز شود. منتظر روزی باشید که یکی از همین قداره بندها که اکنون به عرش اعلا می رسانید همه شما را چون لقمه ای ببلعد! در آن روز، این سردار واقعا خدا می شود، چرا که خدایان را از روی اشتها می شناسند! (کتاب خدایان تشنه اند – صفحه ۲۲۱)
شناسنامه کتاب خدایان تشنه اند
نویسنده: آناتول فرانس
ترجمه: محمدتقی غیاثی
انتشارات: فرهنگ جاوید
تعداد صفحات: ۲۸۱