آن ماری سلینکو
آن ماری سلینکو (به آلمانی: Annemarie Selinko) رمان نویسی اتریشی بود. وی در بین سال های ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۰ رمان های پرفروشی را در آلمان به چاپ رساند. اگر چه او اصلیتی اتریشی داشت ولی در سال ۱۹۳۹، در آغاز جنگ جهانی دوم، به همراه همسر دانمارکی اش به دانمارک پناهنده شد. چهار سال بعد از این واقعه، آن ها دانمارک را به مقصد سوئد ترک کردند و به آنجا پناهنده شدند. در آنجا شروع به نویسندگی و روزنامه نگاری کرد.
درباره کتاب دزیره
دهه ها از نوشتن این کتاب جذاب و خواندنی می گذرد اما داستانی که آن ماری سلینکو (Annemarie Selinko) شرح می دهد همچنان در گروه پرخواننده ترین آثار قرار دارد. به طور حتم تنها دلیل موفقیت رمان دزیره (Desiree) تنها روایت داستان زندگى دختری حریرفروش نیست که روزی ملکه ى سوئد و نروژ می شود. البته داستان زندگى این زن و خانواده اش خالى از لطف نیست و همچنین قلم شیوا و روان سلینکو به این کتاب اهمیت و ارزش ویژه ای می دهد. رمز موفقیت و ماندگاری این رمان را می توان در شخصیت پردازی نویسنده از ناپلئون جست وجو کرد. شاید در نگاه اول تصور کنید لحن ساده، صمیمى و داستان جذاب کتاب آن را جزو کتاب هاى پرفروش کرد، اما حقیقت ماجرا چیز دیگری ست. آن چه این کتاب را از ردیف آثار عامه پسند خارج مى کند، شرح دقیق خصوصیات اخلاقى، روحى، جسمى و بلندپروازى هاى ناپلئون است که با دقت و ظرافت تمام بدون ادعاى تاریخ نگارى، در این رمان آمده است. شما در این کتاب ناپلئون بناپارت را عریان، بدون آن پیرایه هاى حماسى و قهرمانى که فرانسوى ها دوست دارند به او ببندند و فارغ از ابعاد اغراق آمیزى که تاریخ نویس ها به او نسبت می دهند می شناسید. سلینکو او را به عنوان فردى تاریخى با همه ى نقطه ضعف ها، بى رحمى ها، جاه طلبى ها، آن طور که واقعاً بوده برای تان به تصویر می کشد. در حقیقت اگر کسى مى خواهد به شخصیت واقعى پدیده اى به نام ناپلئون بناپارت و خانواده اش پى ببرد، این کتاب پاسخی مناسب برای تمام دغدغه هایش به شمار می آید.
خلاصه کتاب دزیره:
این رمان جذاب درباره ی دختری به نام دزیره کلاری ست که نامزد ناپلئون بناپارت می شود اما دو سال بعد ناپلئون با زیر پا گذاشتن این نامزدی ژوزفین دوبوهارنه را به همسری انتخاب می کند. دزیره که تصور می کند هرگز نمی تواند این شکست را فراموش کند با ژنرال برنادوت آشنا می شود، مردی بادرایت و جنگاور. این آشنایی به ازدواج ختم می شود و برنادوت به دلیل موفقیت ها و خوشنامی هایش در سال 1810 به عنوان پادشاه تاج گذاری می کند و به این ترتیب دزیره نیز به عنوان ملکه ی این کشور پذیرفته می شود. او در سال 1844 همسر خود را از دست می دهد و بارها تلاش می کند تا از مقام خود استعفا بدهد اما هیچ گاه پذیرفته نمی شود. تا این که دزیره در سال 1860 در حالی که 83 سال دارد، از دنیا می رود و در کنار همسرش به خاک سپرده می شود.
نکوداشت های کتاب دزیره:
- داستانی جذاب و فوق العاده درباره ی نخستین نامزد ناپلئون. (Goodreads)
- فرصت خواندن این رمان را از دست ندهید. (Kirkus Reviews)
- این کتاب خیال انگیز، احساسات ناپلئون بناپارت را به تصویر می کشد. (Amazon)
در بخشی از کتاب دزیره می خوانیم:
اسمش ناپلئون است. وقتى صبح بیدار مى شوم، و به او فکر مى کنم و چشم هایم را همان طور بسته نگه مى دارم تا ژولى خیال کند هنوز خوابم، قلبم توى سینه ام سنگینى مى کند، بس که عاشق شده ام. نمى دانستم که آدم حقیقتا مى تواند حضور عشق را در خودش حس کند منظورم در بدنش است، براى من نوعى درد یا جهش است در ناحیه ى قلبم. ولى قرار است در روایتم نظم و ترتیب را رعایت کنم، بنابراین باید از آن بعدازظهرى که برادران بوئوناپارته براى اولین بار به دیدن مان آمدند شروع کنم. همان طور که با ژوزف بوئوناپارته قرار گذاشته بودم، فرداى آن روزى که به ملاقات آلبیت رفته بودیم و من موفق به دیدن او نشده بودم به خانه مان آمدند. یا درست تر بگویم عصر به دیدن مان آمدند. اتى ین که به طور معمول در این ساعت به خانه برنمى گشت، مغازه را زودتر تعطیل کرده و حالا هم با مامان توى سالن پذیرایى است، تا این دو آقا بدانند که کانون خانوادگى ما از حمایت مردانه هم برخوردار است. سراسر روز همه خیلى کم با من حرف زدند تا به من بفهمانند که به خاطر رفتار ناشایستم از دستم عصبانى اند. ژولى پس از ناهار توى آشپزخانه غیبش زد، چون ناگهان به سرش زده بود برود کیک درست کند. درواقع مامان این کار را ضرورى نمى دانست و کلمه هاى «ماجراجوهاى اهل کرس» از ذهنش بیرون نمى رفت، کلمه هایى که اتى ین در ذهنش نشانده بود.
نقد و بررسی کتاب دزیره
دنیای ما عاشقانه های زیادی را به خود دیده است. عاشقانه هایی که بعضی از آن ها سرانجامی خوش داشته اند و بعضی هم تلخ به پایان رسیده اند. بعضی از آن ها در دل زمان گم شده اند و بعضی هم ماندگار شده اند. یکی از این عاشقانه ها داستان ناپلئون بناپارت، ژنرال بزرگ ارتش فرانسه و اوژنی برنادین دزیره کلاری، دختر حریر فروشی اهل مارسی است. عاشقانه ای که با رؤیای کشورگشایی ناپلئون در هم می آمیزد و دزیره را هم به سمت سرنوشتی غیرقابل پیش بینی می برد. آن ماری سلینکو با قلم بی نظیرش این عاشقانه را ماندگار کرده است.
فهرست مطالب کتاب
- پیشگفتار مترجم
- بخش نخست: دختر حریرفروشى اهل مارسى
- فصل اول: مارسى، اوایل ژرمینال سال دوم (یا اواخر مارس 1794، بنا به تقویم منسوخ شده ى مامان)
- فصل دوم: بیست و چهار ساعت بعد (اتفاق هاى زیادى رخ داده است)
- فصل سوم: مارسى در آغاز ماه پره ریال (یا ماه مه که به قول مامان ماه عشق است)
- فصل چهارم: مارسى، در اواسط ترمیدور «بنا به گفته ى مامان اوائل ماه اوت»
- فصل پنجم: مارسى، آخر فروکتوئور (اواسط سپتامبر)
- فصل ششم: پاریس، یک سال بعد. فروکتوئور سال سه (از خانه مان فرار کردم!)
- فصل هفتم: پاریس، 24 ساعت یا شاید هم یک ابدیت بعد
- فصل هشتم: مارسى، سه هفته بعد
- فصل نهم: رُم، سه روز پس از آغاز سال پنجم (این جا در ایتالیا همه همان تقویم پیش از انقلاب را مأخذ قرار مى دهند... )
- فصل دهم: پاریس، آخر ژرمینال سال ششم (همه ى مردم دنیا، سواى جمهورى ما مى نویسند آوریل 1798)
- فصل یازدهم: پاریس، یک ماه بعد
- بخش دوّم: همسر مارشال برنادوت
- فصل دوازدهم: سو، پاییز سال ششم (1798)
- فصل سیزدهم: سو، در شب سال نو: (به سبک قدیم) شب میان سال هفتم و هشتم جمهورى
- فصل چهاردهم: سو، هفدهم مسیدور سال هفتم (مامان اگر بود بى شک مى نوشت پنجم ژوئیه 1799)
- فصل پانزدهم: پاریس، هجدهم برومر سال هفتم: (در کشورهاى دیگر: نهم نوامبر 1799)
- فصل شانزدهم: پاریس، دوم مارس 1804: (فقط ادارات دولتى هنوز تاریخ جمهورى را به کار مى برند... )
- فصل هفدهم: پاریس، 21 مه 1804 (اول پره ریال سال دوازدهم)
- فصل هجدهم: پاریس، نهم فریمر سال دوازدهم (بنا به تقویم کلیسا 30 نوامبر 1804)
- فصل نوزدهم: شب پیش از تاجگذارى ناپلئون (دوم دسامبر 1804)
- فصل بیستم: پاریس، دوهفته پس از تاجگذارى امپراتور
- فصل بیست و یکم: در کالسکه اى پستى، میان هانوور واقع در آلمان و پاریس، سپتامبر 1805.
- فصل بیست و دوم: پاریس، 4 ژوئن 1806
- فصل بیست و سوم: تابستان 1807، در کالسکه اى پستى، جایى در اروپا
- فصل بیست و چهارم: در خانه ى جدیدمان، در کوچه ى آنژو، ژوئیه ى 1809
- فصل بیست و پنجم: ویلا لاگرانژ، پاییز 1809
- فصل بیست و ششم: پاریس، 16 دسامبر 1809
- فصل بیست و هفتم: پاریس، پایان ژوئن 1810
- بخش سوّم: فرشته ى صلح
- فصل بیست و هشتم: پاریس، سپتامبر 1810
- فصل بیست و نهم: پاریس، 30 سپتامبر 1810
- فصل سى ام: السنور در دانمارک در شب بیست و یکم و بیست و دوم دسامبر 1810
- فصل سى و یکم: هالسینبورگ 22 دسامبر 1810 (امروز وارد خاک سوئد شده ام)
- فصل سى و دوم: در کاخ سلطنتى استکهلم در طول زمستان پایان ناپذیر 1811
- فصل سى و سوم: در کاخ دروتنینگ هولم در سوئد آغاز ژوئن 1811
- فصل سى و چهارم: در کالسکه ى سفرى ام در جاده ى سوئد به فرانسه پایان ژوئن 1811
- فصل سى و پنجم: پاریس، اول ژانویه 1812
- فصل سى و ششم: پاریس، آوریل 1812
- فصل سى و هفتم: پاریس، نیمه ى سپتامبر 1812
- فصل سى و هشتم: پاریس، پانزده روز بعد
- فصل سى و نهم: پاریس 16 دسامبر 1812
- فصل چهلم: پاریس، 19 دسامبر 1812
- فصل چهل و یکم: پاریس، پایان ژانویه 1813
- فصل چهل و دوم: پاریس، فوریه 1813
- فصل چهل و سوم: پاریس، اوایل آوریل 1813
- فصل چهل و چهارم: پاریس، تابستان 1813
- فصل چهل و پنجم: پاریس، نوامبر 1813
- فصل چهل و ششم: پاریس، آخرین هفته ى مارس 1814
- فصل چهل و هفتم: آوریل 1814
- فصل چهل و هشتم: پاریس، یکشنبه ى عید پانتکوت 1814 خیلى از شب گذشته
- فصل چهل و نهم: پاریس، پایان پاییز 1814
- فصل پنجاهم: پاریس، پنجم مارس 1815
- فصل پنجاه و یکم: پاریس، 20 مارس 1815
- بخش چهارم: ملکه ى سوئد
- فصل پنجاه و دوم: پاریس، فوریه 1818
- فصل پنجاه و سوم: پاریس، ژوئیه 1821
- فصل پنجاه و چهارم: در اتاق هتلى در اکس لاشاپل، ژوئن 1822
- فصل پنجاه و پنجم: در کاخ سلطنتى استکهلم بهار 1823
- فصل پنجاه و ششم: کاخ دروتنینگ هولم در سوئد اوت 1823
- فصل پنجاه و هفتم: کاخ سلطنتى استکهلم فوریه 1829
- فصل پنجاه و هشتم: کاخ سلطنتى استکهلم مه 1829
- فصل پنجاه و نهم: روز تاج گذارى ام 21 اوت 1829
شناسنامه کتاب دزیره
-
نویسنده: آن ماری سلینکو
-
مترجم: پرویز شهدی
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر مجید
- تعداد صفحات: 776
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان خارجی
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : دارد
امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا به حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.