درباره کتاب کار
تقریبا همه ما این بیت از شعر محمدتقی بهار را خوانده ایم که می گوید: برو کار می کن، مگو چیست کار – که سرمایهٔ جاودانی است کار. در طول سال ها هم در مدرسه و هم در خانواده نیز به اهمیت کار اشاره شده است. اما شاید این موضوعات مربوط به گذشته باشد. در دنیای امروز انجام دادن یک کار و داشتن یک کار تازه شروع ماجرا است.براساس کتاب کار، امروزه انتظار ما از کار کردن بسیار بالا رفته و احتمالا همه ما به دنبال یافتن معنایی بزرگ تر و عمیق تر از مفهوم کار هستیم و اگر این معنا را در کار پیدا نکنیم به احتمال بسیار زیاد به آن کار فقط به چشم یک ابزار نگاه می کنیم. چیزی که شایسته جایگاه ارزشمند کار نیست. ما در دنیای امروز لازم داریم که کار تاثیرگذار و معنی دار انجام دهیم. دوست داریم کار ما نتیجه مطلوبی داشته باشد. معنای خاصی به زندگی خود ما و زندگی دیگران ببخشد. چه بسا اگر این طور نباشد، کار، ما از زندگی خسته کند. آن را چیز بیهوده ای بدانیم که به هیچ وجه سرمایه جاودانی نیست.حتی موضوع فراتر از این است که شما با دستمزد بیشتر به کار علاقه مند شوید. یا با پیشرفت در آن کار به رضایت برسید. کار در دنیای امروز جزئی از هویت ما محسوب می شود و ما لازم داریم خود را در کاری که انجام می دهیم ببینیم.
خلاصه کتاب کار
کتاب «کار» از ۹ فصل تشکیل شده است: از نفرین تا تکلیف تاریخچه مختصر فلسفه کار، کار و معنا، توزیع کار، کار و تفریح، مدیریت شدن، دستمزد، کار در عصر وفور، پایان کار؟ و زندگی و کار .نویسنده در مقدمه کتاب ابتدا به بیان برخی نکات از زندگی شخصی اش و آنچه او را به تفکر در این باره واداشته است می پردازد. او در این کتاب به همه زوایای مختلف کار پرداخته و برای بسیاری از دغدغه های ذهنی که افراد مختلف درباره این مقوله مهم دارند، پاسخ هایی آورده است.
درباره نویسنده کتاب کار
لارس اسوندسن، زاده ی 16 سپتامبر 1970، فیلسوف و نویسنده ای نروژی است.اسوندسن، استاد دپارتمان فلسفه ی دانشگاه برگن در کشورش است. او چندین کتاب به رشته ی تحریر درآورده که همگی با بازخوردهای مثبتی رو به رو شده و به بیست و دو زبان ترجمه شده اند.
قسمتی از کتاب کار
کار می تواند با دستمزد یا بی دستمزد، سرگرم کننده یا کسالت آور، آزادی بخش یا شبیه به بردگی باشد. کار برای بعضی ها نفرین است و برای بعضی دیگر موهبت و برای خیلی از ما، ملغمه ای است از هردو. برتراند راسل در فتح نیکبختی یادآور می شود که: «در کار، هر درجه ای دیده می شود، از طرفا رهایی از کسالت تا عمیق ترین شادی ها، که این بسته به ماهیت کار و توانایی های کارگر است.» (کتاب کار – صفحه ۲۷)
ظاهرا کار برای شکل گیری برداشت ما از هویتمان ضروری است. وقتی آگهی ترحیم کسی را می خوانیم، کار او معمولا در توصیف زندگی اش نقش پررنگی دارد. وقتی آدم ها را برای اولین بار ملاقات می کنیم معمولا می پرسیم که کارشان چیست، به این معنی که برای تامین زندگی چه می کنند، انگار که این آگاهی می تواند فورا به ما بفهماند که آنها چه جور آدمی هستند. (کتاب کار – صفحه ۲۹)
ایمانوئل کانت مدعی است که انسان ها تنها حیواناتی هستند که نیازی وجودی به کار دارند. (کتاب کار – صفحه ۵۹)
یک جنبه از معنایابی در کار، لذت بردن از خودِ آن فعالیت در حین انجام دادنش است. این نوع معنا معمولا خیلی زود از بین می رود. به جز این پرسشی بزرگ تر و وجودی تری هم مطرح است و آن دلیل کاری است که انجام می دهیم. اینکه آیا واقعا زندگی مان غنی و معنادار است؟ دامنه این سوال قطعا گسترده تر از صرفا کار ماست؛ این سوال در مورد کل زندگی ماست. از آنجا که کار بخش بسیار مهمی از زندگی ماست، این پرسش هم پیش می آید که کار ما چقدر با تلاش کلی مان برای برخورداری از یک زندگی پرمعنا سازگار است. (کتاب کار – صفحه ۸۱)
آرزوهای فرد درباره زندگی کاری اش لزوما با نیازهای جامعه سازگار نیستند. اگر از بچه ها بپرسید که وقتی بزرگ شدند می خواهند چه کاره شوند، بعید است که جوابشان کار کردن در فاضلاب یا چیدن اجناس در قفسه های سوپرمارکت باشد. با اینکه آدم ها وقتی بزرگ می شوند ناگزیر به طیف وسیع تری از شغل های مطلوب و نامطلوب تن در می دهند، باز هم اولویت های دوران کودکی شان تا حدی با آنها باقی می ماند. بعضی از آنها در نهایت سر از کاری درمی آورند که اصلا تمایلی به انجام دادنش ندارد. چه کسی نامطلوب ترین کارها را انجام می دهد؟ بالاخره یکی باید این کار را بکند. نمی گوییم کار کردن در فاضلاب یا چیدن اجناس در قفسه های سوپرمارکت شغل های «پستی» هستند. فقط می خواهم بگویم که این شغل ها نوعا نصیب آنهایی می شود که دامنه انتخابشان نسبت به بقیه محدودتر است و تا حدی «گرفتار» شغل هایی شده اند که مزایای درونی و بیرونی کمتری دارند. (کتاب کار – صفحه ۹۳)
دوست دارید چقدر دستمزد بگیرید؟ پاسخ بدیهی ظاهرا این است: هرچه بیشتر بهتر. تقریبا همه دستمزد بالاتر را به دستمزد کمتر ترجیح می دهند چون ما تصور می کنیم به نحوی از دستمزد بالاتر به رضایت بیشتری دست می یابیم. اما تحقیقات درباره نیکبختی – یا اسمی که اینگونه تحقیقات روی آن گذاشته اند، یعنی سعادت درونی – نشان می دهد که این ارتباط میان دستمزدِ بالاتر و رضایتِ بیشتر چندان هم بدیهی نیست. (کتاب کار – صفحه ۱۴۹)
اگر هدف ما رسیدن به سعادت در زندگی باشد – و ادعای ارسطو درست باشد که سعادت تنها چیزی است که ما فی نفسه هدف می دانیم – آنگاه کار احتمالا نقش مهمی در جستجوی ما به دنبال سعادت ایفا می کند. پس باید آگاه باشیم که جنبه هایی از کار – مثل دستمزد بالاتر و ترفیع – عموما تاثیر بسیار اندکی بر رضایت کلی ما دارند. به نظر می رسد که مزایای درونی کار خیلی مهم تر از مزایای بیرونی آن است. (کتاب کار – صفحه ۲۰۲)
شناسنامه کتاب کار
- نویسنده: لارس اسوندسن
- ترجمه: فرزانه سالمی
- انتشارات: گمان
- تعداد صفحات: ۲۲۸
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد