درباره کتاب مرگ در آند
کتاب مرگ در آند را می توان ادامه ی کتاب «چه کسی پالومینو مولرو را کشت» دانست. داستان در کوهستان های رمز آلود و دور دست کشور پرو اتفاق می افتد. محور اصلی کتاب بر ماجرای زندگی دو نیروی پلیس استوار شده است. گروهبان لیتوما نقش اصلی این داستان را به دوش می کشد. یک پروژه ی جاده سازی نیمه کاره و ناپدید شدن سه نفر از اعضای آن منطقه، تکمیل کننده ی معماهای داستان مرگ در آند است. او در نگارش این کتاب از سنت و فرهنگ پرو به خوبی بهره برده و با تلفیق مشکلات سیاسی و تحرکات خودجوش مردم بومی، فضایی جذاب و شاخص از پرو را به مخاطب ارائه می دهد.داستان نقاط اوج و خیز زیادی را تجربه می کند. که آن را می توان به توانایی های بی نظیر ماریو بارگای یوسا دانست. او در طراحی معما های ترسناک و پیچیده استعداد ویژه ای دارد. تعلیق نیز یکی از مهم ترین ویژگی های قلم ماریو بارگاس یوسا است که در اغلب داستان های او به چشم می خورد. عشق نیز جایگاه ویژه ای در داستان های ماریو بارگاس یوسا دارد. داستان «مرگ در آند» ملغمه ای از خشونت های سیاسی، فرهنگ بومی و آشوب جدال های اجتماعی است. این کتاب جذاب و خواندنی توسط عبدالله کوثری به فارسی برگردانده شده است. ترجمه ی دقیق و روان او همانند پلی به دنیای دوست داشتنتی ادبیات لاتین محسوب می شود. کتاب مرگ در آند توسط نشر آگاه در 322 صفحه منتشر شده است.
خلاصه کتاب مرگ در آند
بارگاس یوسا در این رمان تاریک و در عین حال امیدبخش، ترس های کهنه و نو را در هم آمیخته و مستقیم ترین بررسی و کنکاش خود از مشکلات سیاسی پیچیده ی کشورش پرو را به مخاطبین پرشمار و بین المللی اش ارائه می کند. در مکانی دوردست واقع در کوه های آند، دو مأمور امنیتی به نام های لیتوما و کارنو به تحقیق درباره ی ناپدید شدن سه مرد می پردازند که دوتای آن ها، کارگران پروژه ی ساخت اتوبان بوده اند؛ پروژه ای که به خاطر بی ثباتی فزاینده ی سیاسی در منطقه، احتمالا هیچ وقت به پایان نخواهد رسید. چریک های تحت فرمان سندرو لومینوسو به چندین شهر و محله ی مجاور یورش برده اند؛ نیروهایی خشن که در بخش ابتدایی کتاب، دو توریست ناشی فرانسوی را که در حال عبور از این منطقه ی خطرناک هستند، با پرتاب سنگ به کام مرگ می کشانند. فعالیت های سندرو لومینوسو و اقرار کارنو به جنایات نیروی امنیتی ،اتمسفری آکنده از تهدید و خطر ایجاد کرده است که در بخشی دیگر با عدم توانایی این مأمورین امنیتی در تعامل و برقراری ارتباط با شبه نظامیانی کج خلق و متخاصم، به خوبی به تصویر کشیده شده است. این مردم کوه نشین با لیتوما طوری رفتار می کنند که انگار از مریخ آمده است. درواقع، کشور سرمایه دار و ساحلی پرو می تواند برای سرخ پوست های فقیر کوه سیرا، مریخ به نظر برسد؛ مردمی که چاپلوسی های دو مأمور محلی اسرارآمیز را بیشتر از شعار های مارکسیستی نیروهای چریک پذیرا هستند. بارگاس یوسا در رمان مرگ در آند، ماهیت همیشگی و غیرقابل شناسایی خشونت در آمریکای لاتین را به شکلی بسیار غیرمستقیم به مخاطب عرضه می کند. داستان سرایی استوار این نویسنده و ساختار پیچیده و جذاب کتاب[آمیزش گذشته و حال در روایت شخصیت های متفاوت] حسی از رضایت عمیق و واقعی در خواننده ی این اثر ایجاد می کند.
درباره نویسنده کتاب مرگ در آند
ماریو بارگاس یوسا، در ۲۸ مارس سال ۱۹۳۶ در آرکیپای پرو به دنیا آمد. وی تنها فرزند پدر و مادرش بود و والدینش پنج ماه بعد از ازدواج از هم جدا شدند. ۱۰ سال اول زندگیش را در بولیوی و با مادرش گذراند. پس از آن که پدربزرگش مقام دولتی مهمی در پرو به دست آورد، همراه مادرش در سال ۱۹۴۶ به سرزمینش بازگشت. دوران کودکی او با سختی سپری شد.در ۱۴ سالگی پدرش وی را به دبیرستان نظام فرستاد که تأثیری ژرف و پایا بر او نهاد و ایده ی نخستین رمانش را در ذهنش پروراند. نگرش داروین گرایانه ی او نسبت به زندگی حاصل تجربه ی همین دو سال است. بارگاس یوسا در رشته ی هنرهای آزاد دانشگاه لیما فارغ التحصیل شد و سپس از دانشگاه مادرید در رشته ی ادبیات درجه ی دکترا گرفت. وی در نوزده سالگی با خولیا اورکیدی، که یکی از نزدیکانش و هجده سال از او بزرگ تر بود، ازدواج کرد. ماریو بارگاس یوسا بیست ساله بود که اولین داستانش منتشر شد؛ داستان کوتاهی بود به اسم «سر-دسته ها» که در یکی از نشریات پایتخت به چاپ رسید. اما راه درازی را در پیش داشت و شاید خودش هم آن قدر جاه طلبی نداشت که روزگاری نامش را در میان سه نویسنده ی بزرگ آمریکایی جنوبی ببیند. امروز اما ادبیات پررونق آمریکای لاتین مدیون مارکز، فوئنتس و یوسا است.شهرت یوسا با نخستین رمانش، زندگی سگی آغاز شد. رمانی که در آن به تجربه های سختش در خدمت نظامی پرداخت. بدین ترتیب جهان خیلی زود با دوره ی طلایی ادبیات آمریکای لاتین آشنا شد. سرانجام، خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا در سال 2010 توانست جایزه ی ادبی نوبل را از آن خود کند.

قسمتی از کتاب مرگ در آند
کار جاده سازی خوب پیش می رفت؟ لیتوما احساس می کرد جاده به جای این که جلو برود عقب می آید. در چند ماهی که اینجا بود کار سه بار تعطیل شده بود و هر بار مراحلی مشابه، مثل صفحه خط افتاده تکرار شده بود. قرار بود این طرح آخر همین هفته یا همین ماه متوقف بشود. دولت پیشاپیش به شرکت سازنده اخطار داده بود. اتحادیه دعوت به تشکیل جلسه کرده بود و کارگرها تأسیسات و تجهیزات را گرو گرفته و خواهان تضمین بودند. تا مدتی هیچ اتفاقی نمی افتاد. مهندس ها می رفتند و کارگاه به دست سرکارگرها و حسابدار شرکت می افتاد که با کارگران اعتصابی نشست و برخاست داشتند و از همان غذایی می خوردند که شب ها در میدانی وسط خوابگاه ها می پختند. هیچ وقت کار به خشونت نمی کشید و گروهبان و معاونش ناچار نبودند دخالت کنند. توقف کار به شکلی اسرارآمیز به سر می رسید. بی آنکه آینده کار جاده مشخص شده باشد. شرکت یا نمایندگان وزارت راه که برای حل اختلافات می آمدند. موافقت می کردند که کسی اخراج نشود و کارگرها مزد روزهای اعتصاب را هم بگيرند. اما لیتوما هميشه احساس می کرد کارگرها به جای جلو رفتن از نقطه ای که کار را رها کرده بودند. رو به عقب حرکت می کنند. به علت لغزش زمین در تپه هایی که منفجر می کردند. يا به علت سیل بعد از باران که جاده را می شست و می برد. یا به هرعلت دیگر, گروهبان به نظرش می آمد کارگرها هنوز مشغول حفاری و دینامیت گذاری و غلتك زدن لایه شن و قیر در قسمتی از جاده هستند که وقتی او به ناکوس آمده بود در دست ساختمان بود.
بر بلندیی ایستاده بود که يك کیلومتر و نیم با کارگاه فاصله داشت. و در آن پایین در هوای پاك سپیده، سقف فلزی خوابگاه ها را می دید که زیر آفتاب صبح می درخشید. آن مرد به توماسیتو گفته بود«نزديك معدن متروك.، همان جا بود.» تبرهای پوسیده که زمانی دهنه تونل را مشخص می کرد. اما حالا افتاده بود نیمی از دهانه معدن را می پوشاند. همچنین سنگ هایی که از قله کوه غلتیده بود سه چهارم دهانه معدن را گرفته بود...
شناسنامه کتاب مرگ در آند
- نویسنده: ماریو بارگاس یوسا
- ترجمه: عبدالله کوثری
- انتشارات: آگه
- تعداد صفحات: 322
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد
معرفی کتاب قصه گو اثر ماریو وارگاس یوسا










































