درباره میلان کوندرا
میلان کوندِرا (به چکی: Milan Kundera) (زاده ۱ آوریل ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی) نویسنده اهل جمهوری چک است که از سال ۱۹۷۵ به فرانسه تبعید شد و در سال ۱۹۸۱ به تابعیت آن کشور درآمد. او خود را نویسنده ای فرانسوی می داند و پس از نوشتن جاودانگی به زبان چکی در دهه ۱۹۹۰ (میلادی) کوشش و دقت می کند که واسطه مترجم را حذف کند و مستقیماً به فرانسه بنویسد. یکی از بهترین آثار کوندرا سَبُکیِ تحمل ناپذیر هستی است. پیش از انقلاب مخملی در چکسلواکی ۱۹۸۹، حکومت کمونیستی کتاب های وی را در چک ممنوع کرد. او کمتر با رسانه ها گفتگو می کند. میلان کوندرا تاکنون چندین بار نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات بوده است. تابعیت چک میلان کوندرا پس ۴۰ سال به او بازگردانده شد.
درباره کتاب سبکی تحمل ناپذیری هستی
میلان کوندرا کتاب سَبُکی تحمل ناپذیر هستی (The unbearable lightness of being) را در سال 1968، در پراگ و در دوره ای نوشت که با نام «بهار پراگ» شناخته می شود. دوره ای که در آن آزادی های فردی و اجتماعی در چکسلواکی گسترش یافت و در پایان آن شوروی به این کشور حمله کرد. توما پزشکی است که به خاطر گرایش ضد کمونیستی اش، شغلش را از دست می هد. او که یک بار در زندگی عاطفی شکست خورده، با ترزا آشنا می شود و با هم ازدواج می کنند. ترزا عاشق توما است ولی توما روابط دیگری هم دارد. ترزا از این روابط آگاه می شود و خودش را در میان کوهی از سوالات بی پاسخ مانده درباره زندگی می بیند. سابینا، یک هنرمند نقاش و دوست توما است، که مانند توما زندگی را سبک می خواهد و هیچ چیز را زیباتر از به سو ی نامعلوم رفتن نمی داند. فرانز یک روشن فکر چپ گرا، متأهل و دوست سابینا است، شیفته ی وفاداری است و آن را مایه ی وحدت زندگی تعریف می کند. وقتی روسیه به چک حمله کرد، سابینا به ژنو رفت و در یک جمع سیاسی و روشنفکرانه با فرانز آشنا شد. در بخش کلمه های نامفهوم به شکل زیبایی، تفاوت ذهنی و دنیای واژگان در رابطه ها و بنیان آن به تصویر کشیده می شود. از نظر سابینا زن بودن اختیاری نیست و چون بدون اراده ی خودش زن خلق شده است، نه آن را مایه ی افتخار می داند، نه باعث شرمندگی و عصیان زنانه را نکوهش می کند. در صورتی که زن در ذهن فرانز مادرش است و به زن بودن مادرش احترام می گذارد، چون در دوازده سالگی پدرش آن ها را ترک کرده و مادرش در کلماتش آن را پنهان می کند. کلمه ی دیگر، خیانت است که در ذهن سابینا به علت آنکه پدرش در نوجوانی با رابطه او با کسی که دوست داشت مخالفت کرد، عادی است ولی فرانز آن را نکوهش می کند. کوندرا در این کتاب سعی دارد بگوید از انسان ها اشتباه و خطایی سر نمی زند چون اساسا راه و مسیر اشتباهی وجود ندارد. دلیل این فکر او این است که معتقد است تشخیص راه درست و غلط برای انسان ها ناممکن است و نمی توان با صراحت بیان کرد که کدام مسیر اشتباه است بنابراین انتخاب اشتباهی وجود ندارد. کتاب سبکی تحمل ناپذیر هستی خواننده را به تفکر عمیق و درک بهتر از هستی وا می دارد و به حق زبان گیرایی دارد و سوالات زیادی را در ذهن مخاطب ایجاد می کند و او را وا می دارد که قدم در راه پیدا کردن جواب های این سوالات بگذارد. میلان کوندرا (Milan Kundera) در این رمان روان کاوانه، دغدغه ها و درگیری های ذهنی و روحی شخصیت هایش درباره زندگی و مرگ و آنچه «سبکی تحمل ناپذیر هستی» می نامد را با زبانی روشن بیان کرده است. شخصیت های این رمان با حالاتی که دارند، تنهایی ها، اضطراب ها و حیرت هایشان، سرگشتگی انسان در برابر هستی را نشان می دهند. کوندرا در این رمان با پیوند زدن شخصیت ها با مفاهیم و برداشت های درونیشان از زندگی، تصویری زیبا و عمیق از هستی بشر را نشان می دهد. این اثر را می توان بهترین و تأثیرگذارترین اثر این نویسنده دانست. در سال 1998 فیلمی جذاب با بازی ژولیت بینوش و دنیل دی لوئیس بر اساس این اثر ساخته شد. نویسنده درباره قهرمان کتابش می گوید: «شخصیت رمانی که نوشته ام، امکانات خود من هستند که تحقق نیافته اند. بدین سبب تمام آنان را هم دوست دارم و هم هراسانم می کنند. آنان هرکدام از مرزی گذر کرده اند که من فقط آن را دور زده ام. آنچه مرا مجذوب می کند، مرزی است که از آن گذشته ام، مرزی که فراسوی آن خویشتن من وجود ندارد». این رمان فاقد روایت خطی است و ماجراها طبق قاعده زمانی پیش نمی روند. منظور از بار هستی در این کتاب بار روح انسان است و سبکی این بار اشاره به فلسفه پارمنیدس دارد و در مقابل سنگینی بار هستی را داریم که اشاره دارد به موسیقی بتهوون. این اثر ترکیبی از نگاهی فلسفی، سیاسی و روانشناختی است. او با بررسی تمام ابعاد چهار شخصیت اصلی داستان، توما، ترزا، سابینا و فرانز، در برابر مقوله های هستی تنها به پرسش می پردازد و با نسبی دانستن چیزهای بشر، هیچ چیز را پیش داوری نمی کند. کوندرا می نویسد: اگر خواننده فقط یک سطر از رمانم را نخوانده بگذارد، هیچ چیز از آن نخواهد فهمید. میلان کوندرا متولد 1929 چکسلواکی است. او در سال 1975 به فرانسه تبعید شد. میلان مصرانه خود را یک نویسنده فرانسوی می داند. سبکی تحمل ناپذیر هستی با مفاهیم فلسفی گیرا یکی از بهترین کتاب های او به شمار می رود. کوندرا تا به امروز چندین بار نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات گشته است. پدر او پیانیست خوبی بود و ریاست آکادمی موسیقی برنو را بر عهده داشت و شاید علاقه میلان به موسیقی که در اکثر کتاب هایش مشهود است از همین جا نشات گرفته باشد. میلان کوندرا دو مجموعه شعر به نام های (انسان، بوستان پهناور) و (تک گویی) دارد. او چندین نمایش نامه را هم به رشته تحریر درآورده. از چند رمان او ازجمله شوخی و بار هستی فیلم هایی با همین نام ساخته شده و اگرچه خود او معتقد است کتاب هایش برای ساخت فیلم مناسب نیستند اما در برخی از این فیلم ها به عنوان مشاور حضورداشته است. اکثر رمان های او درون مایه ای فلسفی دارند و مفاهیم عمیقی را در خود جای داده اند. کوندرا مجموعه مقالاتی به نام های هنر، رمان، وصایای تحریف شده و پرده را هم به چاپ رسانده. شخصیت های رمان های کوندرا معمولا غیرواقعی هستند اما عقاید و گفتار و رفتار آن ها بسیار مهم تر از ویژگی های ظاهری آن ها است و به افکار آن ها بیشتر بها داده شده. کتاب های کوندرا معمولا سوال هایی را در ذهن مخاطب پدید می آورند که او را مجبور می کند به دنبال جواب آن ها برود و همین مسئله باعث نزدیک تر شدن هرچه بیشتر نویسنده به مخاطب می شود و گویی آن ها ذهن یکدیگر را تکامل می بخشند. کوندرا معتقد است که نویسنده باید پشت آثار خود پنهان شود و می گوید: رمان نویس خانه زندگی اش را ویران می کند تا با سنگ های آن خانه رمان خود را بسازد. به عقیده او زندگی نامه نویسنده باید از مخاطب پنهان بماند زیرا که بر ماهیت آثار او تاثیر مخربی خواهد داشت.
در بخشی از کتاب سبکی تحمل ناپذیر هستی می خوانیم:
سابینا پس از چهار سال اقامت در ژنو، به پاریس رفت، ولی نتوانست از مالیخولیایش فرار کند. اگر کسی از او می پرسید که این چه حالی است، باید به خود فشار بسیاری می آورد تا کلمه ای برای آن پیدا کند. وقتی می خواهیم موقعیتی دراماتیک را در زندگی مان بیان کنیم، از اصطلاح «سنگینی» استفاده می کنیم. می گوییم آن چیز بار سنگینی بر دوش مان است. یا بار را تحمل می کنیم و یا زیر آن کمر خم می کنیم؛ با آن می جنگیم و در این جنگ یا پیروز می شویم و یا شکست می خوریم. اما سابینا چه حالی داشت؟ هیچ. او مردی را ترک کرده بود و احساسش این بود که مردی را ترک کرده است. آیا آن مرد سابینا را آزار می داد؟ آیا آن مرد سعی داشت از او انتقام بگیرد؟ نه. درام سابینا درام «سنگینی» نبود؛ بلکه درام «سبکی» بود. او باری را بر دوشش احساس نمی کرد، بلکه از سبکی تحمل ناپذیر هستی رنج می برد. تا پیش از این خیانت های سابینا هیجان و شادی را برایش به همراه داشتند؛ زیرا هر کدام از آن ها راهی جدید به خیانت ماجراجویانه ی دیگری باز می کردند. ولی اگر این راه ها به پایان برسند چه؟ انسان می تواند به پدر و مادر، همسر، کشور و عشقش خیانت کند؛ ولی وقتی پدر و مادر، همسر، کشور و عشق بروند، دیگر چه چیزی برای خیانت کردن باقی می ماند؟ سابینا احساس می کرد اطرافش خالی شده است. اگر هدف خیانت هایش همین خالی بودن باشد چه؟ طبیعتاً او این مسئله را تا به امروز درک نکرده بود؛ البته چطور می توانست آن را درک کند؟ هدفی که به دنبال آن هستیم، همیشه در حجاب است. یک دختر در پی ازدواج است، یعنی به دنبال چیزی است که اصلاً شناختی از آن ندارد. پسری که در آرزوی شهرت است، هیچ شناختی از اینکه شهرت چیست، ندارد. چیزی که در هر گامی که برمی داریم معنایش را گام به گام به ما می دهد، همیشه به طور کلی برایمان ناشناخته است. سابینا از هدفی که در پس خیانت هایش نهفته بود، آگاهی نداشت. سبکی تحمل ناپذیر هستی آیا هدف این بود؟ دور شدن از ژنو او را به این هدف نزدیک تر کرد.
فهرست مطالب کتاب
- بخش نخست: سبکی و سنگینی
- بخش دوم: نفس و بدن
- بخش سوم: کلمات نامفهوم
- بخش چهارم: نفس و بدن
- بخش پنجم: سبکی و سنگینی
- بخش ششم: راهپیمایی بزرگ
- بخش هفتم: لبخند کارنین
شناسنامه کتاب سبکی تحمل ناپذیر هستی
- نویسنده: میلان کوندرا
- مترجم: حسین کاظمی یزدی
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر نیکو نشر
- تعداد صفحات: 319
- موضوع کتاب:کتاب رمان و داستان خارجی
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : دارد
بنابراین این کتاب اثری خواندنی برای تمام علاقه مندان به مطالعه رمان های با درونمایه فلسفی و روانشناسی است. اگر آثار دیگر میلان کوندرا را خوانده و دوست داشتید، از خواندن کتاب سبکی تحمل ناپذیر هستی غافل نشوید. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.