درباره کتاب همزاد
کتاب «همزاد» دومین اثر «فیودور داستایفسکی» در سال 1846 پس از پانزده رو از اولین اثر این نویسنده منتشر شد. این کتاب بانام انگلیسی The Double داستان مردی به نام «آقای گالیادکین»، کارمند یکی از ادارات شهر است. او همراه پیش خدمتش، خانم پتروشکا زندگی می کند و در ابتدای داستان خود را برای حضور در مهمانی مهمی آماده می کند. «آقای گالیادکین» برای این مراسم کالسکه ای اجاره می کند و بالباس فاخری به سمت مهمانی می رود. او در شروع این مراسم با همکاران و مدیرش روبه رو می شود درحالی که هیچ علاقه ای به معاشرت با آن ها ندارد. او با تصمیمات فوری و گاهی قطعی داستان را تندوتیز پیش می برد و خواننده را وارد فضاهای مختلف قصه می کند.داستان «همزاد» داستان یک شخصیت در لایه های مختلف زندگی است. او باکسی شبیه خودش یا بهتر است بگوییم او با فردی عین خودش روبه رو است که در میان شرایط مختلف زندگی قرارگرفته است. گروهی معتقد هستند «آقای گالیادکین» در فضایی از رئالیسم جادویی قرار دارد و گروهی معتقد هستند او بیمار است و دچار توهم شده است. همزاد ازنظر روانشناسی بیماری است که فرد به دلیل تنهایی و افسردگی در آستانه ی جنون قرار می گیرد. «آقای گالیادکین» هم در داستان کتاب «همزاد» در مسیر تکوین و تحول جنون حرکت می کند. او در داستان با پزشکش، «کریستیان ایوانوویچ» ملاقات می کند و از این سرگشتگی ها و حضور فردی شبیه خودش صحبت می کند.
خلاصه کتاب همزاد
این کتاب داستان مردی به نام «آقای گالیادکین»، کارمند یکی از ادارات شهر است. او همراه پیش خدمتش، خانم پتروشکا زندگی می کند و در ابتدای داستان خود را برای حضور در مهمانی مهمی آماده می کند. «آقای گالیادکین» برای این مراسم کالسکه ای اجاره می کند و بالباس فاخری به سمت مهمانی می رود. او در شروع این مراسم با همکاران و مدیرش روبه رو می شود درحالی که هیچ علاقه ای به معاشرت با آن ها ندارد. او با تصمیمات فوری و گاهی قطعی داستان را تندوتیز پیش می برد و خواننده را وارد فضاهای مختلف قصه می کند.داستان «همزاد» داستان یک شخصیت در لایه های مختلف زندگی است. او باکسی شبیه خودش یا بهتر است بگوییم او با فردی عین خودش روبه رو است که در میان شرایط مختلف زندگی قرارگرفته است. گروهی معتقد هستند «آقای گالیادکین» در فضایی از رئالیسم جادویی قرار دارد و گروهی معتقد هستند او بیمار است و دچار توهم شده است. همزاد ازنظر روانشناسی بیماری است که فرد به دلیل تنهایی و افسردگی در آستانه ی جنون قرار می گیرد. «آقای گالیادکین» هم در داستان کتاب «همزاد» در مسیر تکوین و تحول جنون حرکت می کند. او در داستان با پزشکش، «کریستیان ایوانوویچ» ملاقات می کند و از این سرگشتگی ها و حضور فردی شبیه خودش صحبت می کند.
درباره نویسنده کتاب همزاد
فئودور میخایلاویچ داستایوفسکی، زاده ی ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ و درگذشته ی ۹ فوریه ی ۱۸۸۱، نویسنده ی مشهور و تأثیرگذار روس بود. پدر داستایفسکی پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش، دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. او در ۱۸۳۴ همراه با برادرش به مدرسه ی شبانه روزی منتقل شدند و سه سال آن جا ماندند. داستایفسکی در پانزده سالگی مادر خود را از دست داد. او در همان سال امتحانات ورودی دانشکده ی مهندسی نظامی را در سن پترزبورگ با موفقیت پشت سر گذاشت و در ژانویه ی ۱۸۳۸ وارد این دانشکده شد. در تابستان ۱۸۳۹ نیز، خبر فوت پدرش به او رسید.داستایفسکی در سال ۱۸۴۳ با درجه ی افسری از دانشکده ی نظامی فارغ التحصیل شد و شغلی در اداره ی مهندسی وزارت جنگ به دست آورد. او در زمستان ۱۸۴۵ رمان کوتاه بیچارگان را نوشت و از این طریق وارد محافل نویسندگان رادیکال و ساختارشکن بزرگ سن پترزبورگ شد و برای خود شهرتی کسب کرد. یک جاسوس پلیس در این محفل رخنه کرده بود و موضوعات بحث این روشنفکران را به مقامات امنیتی روسیه گزارش می داد. از همین رو، پلیس مخفی در روز ۲۲ آوریل ۱۸۴۹ او را به جرم براندازی حکومت دستگیر کرد.داستایفسکی در آغاز سال ۱۸۷۳ سردبیر مجله ی «گراژ دانین» شد و تا ماه مارس سال بعد به این کار ادامه داد. فئودور داستایفسکی در جشن سه روزه ی بزرگداشت پوشکین در پی سخنرانی اش به اوج شهرت و افتخار در زمان حیاتش رسید و سرانجام در اوایل فوریه ی سال ۱۸۸۱ در اثر خون ریزی ریه درگذشت.
ترجمه کتاب همزاد به فارسی
کتاب «همزاد» را «سروش حبیبی» به فارسی ترجمه کرده و «نشر ماهی» آن را در سال 1391 منتشر کرده است. «سروش حبیبی» مترجم به نام ایرانی در سال 1312 در تهران متولد شد. او تحصیلاتش را در آلمان دنبال کرد و به زبان های روسی، آلمانی و فرانسوی تسلط دارد. «سروش حبيبي» یکی از مترجم هاي مطرح کشور است که آثار برجسته ی متعددی را به فارسی ترجمه کرده است. ازجمله کتاب های ترجمه شده ی او می توان به «خداحافظ گاری کوپر» اثر «رومن گاری»، «ژرمینال» اثر «امیل زولا»، «مرگ ایوان ایلیچ» اثر «لئو تولستوی» و «مروارید» اثر «جان اشتاین بک» اشاره کرداز اولین ترجمه های کتاب «همزاد» اثر «فيودور داستایفسکی» می توان به ترجمه ی «ناصر موذن» در دهه ی شصت اشاره کرد که آن را «انتشارات نگاه» راهی بازار کرده است. همچنین این اثر با ترجمه ی «نسرین مجیدی» نیز موجود است. کتاب «همزاد» را «طوبی مردانی» هم ترجمه کرده و آن را «نشر بهبود» منتشر کرده است.«قاسم شكري» نویسنده ی ایرانی هم اثری بانام «همزاد» نگاشته که آن را «نشر چشمه» منتشر کرده است. این اثر تنها تشابه اسمی با اثر «فیودور داستایفسکی» دارد و ارتباط معنایی با یکدیگر ندارند. نویسندگان برجسته ی دیگر هم ازجمله «اتو رانک» و «ژوزه ساراماگو» نیز هم نام با این اثر روسی کتاب هایی منتشر کرده اند.
قسمتی از کتاب همزاد
آقای گالیادکین، هرچند هوا گرفته و بارانی بود، پنجره های دو طرف کالسکه را پایین کشیده و با توجه و علاقه ی بسیار رهگذران را از راست و چپ تماشا می کرد و همین که می دید نگاه کسی را به سوی خود جلب کرده است، باد به غبغب می انداخت و راست می نشست و حالتی بسیار محترمانه و باوقتار اختیار می کرد. (رمان همزاد – صفحه ۱۲)
من می خواستم دوستانه یک چیزی برایتان بگویم. شما، آقایان، همه مرا می شناسید. ولی تا امروز فقط با یک جنبه از شخصیت من آشنا شده اید. (رمان همزاد – صفحه ۳۴)
هیچ دری نیست که روی آدم جسور باز نشود. (رمان همزاد – صفحه ۴۸)
آقای گالیادکین همچنان درجا ایستاده، چشمش به دنبال او بود. اما رفته رفته به خود آمد. با غیظ در دل گفت: «یعنی چه؟ چه شده؟ یعنی من واقعا دیوانه شده ام؟» (رمان همزاد – صفحه ۶۱)
مثل این بود که همه چیز، حتی طبیعت، علیه آقای گالیادکین شمشیر کشیده بود، اما او هنوز برپا بود و مغلوب نشده بود. احساس می کرد که شکست خورده است. آماده ی نبرد بود. وقتی بحران بهتش گذشت و به خود آمد، با چنان شور و نیرویی دست بر هم مالید که هرکس او را می دید یقین می یافت که او اهل تسلیم نیست. (رمان همزاد – صفحه ۱۱۳)
صحبت حماقت که باشد گاهی ده دیوانه را حریفم. (رمان همزاد – صفحه ۱۱۶)
قدرت مرد بی گناه از همان بی گناهی اوست. (رمان همزاد – صفحه ۱۷۳)
شناسنامه کتاب همزاد
- نویسنده: فیودور داستایفسکی
- ترجمه: سروش حبیبی
- انتشارات: ماهی
- تعداد صفحات:۲۱۶
- نسخه صوتی:دارد
- نسخه الکترونیکی: دارد