درباره کتاب تسلی ناپذیر
رمان تسلی ناپذیر، یک داستان معمایی و روانشناسانه ی هیجان انگیز، هجوی تلخ از فرقه ای هنری و پژوهشی گزنده درباره ی مردی است که زندگی اجتماعی اش از کنترل خارج شده است. پیانیستی مشهور به نام رایدر، به شهری اروپایی قدم می گذارد که قادر به شناختن آن نیست و قرار است کنسرتی برگزار کند که جزئیات موافقت با آن را به یاد نمی آورد. اما او زمانی که در حال عبور از مسیری عجیب، متغیر، طنزآمیز و رویاگونه است، به یقین درمی یابد که مهم ترین اجرای زندگی اش در این شهر انتظارش را می کشد. رمان تسلی ناپذیر، داستان فوق العاده و بدیع مردی را به تصویر می کشد که در حال گذشتن از خطیرترین پیچ در مسیر زندگی خود است. کازوئو ایشی گورو با مهارت و دقتی موشکافانه، بار دیگر استعداد کم نظیر خود در خلق داستان های جذاب را به کتاب دوستان در سرتاسر جهان به اثبات رسانده است.
خلاصه داستان تسلی ناپذیر
رمان تسلی ناپذیر، داستان آهنگساز مشهوری است که برای اجرای کنسرت به اروپا دعوت شده اما به مرور وجود او شکل منجی و برنامه ای که قرار است اجرا کند، شکل نوعی مراسم ظهور به خود می گیرد. حالا او در این شهر لامکانی و لازمانی مهمترین ویژگی اش است حوادثی را تجربه می کند که برای خودش و خواننده بسیار عجیب است.
شیرازه ی سیر خطی زمان_گذشته به آینده در این کتاب از هم پاشیده می شود و خواب و بیداری در هم می آمیزد و داستان شکل معمایی و روانشناسانه به خود می گیرد.
گورو درگیری درونی یک انسان را چنان عمیق روایت می کند که معلوم نیست همه ی این اتفاق ها در ذهن شخصیت جریان دارد یا در دنیای بیرون.
تسلی ناپذیر یکی از متفاوت ترین فرم های روایی در ادبیات داستانی معاصر است. داستان را گاهی راوی اول شخص به پیش می برد و گاهی این راوی سوم شخص و دانای کل به خود می گیرد و به ذکر جزئیات ماجراهایی می پردازد که در حضور نداشته نداشته و درباره اش چیزی نشنیده. و این روایت سیال چنان هنرمندانه انجام می پذیرد و در خدمت هدفی است که او از روایت چنین داستانی دارد که آدمی از هوش نویسنده انگشت به دهان می ماند.
درباره نویسنده کتاب تسلی ناپذیر
کازوئو ایشی گورو (زاده ۸ نوامبر ۱۹۵۴ درناگازاکی) نویسندهٔ انگلیسی ژاپنی تبار است. آقای ایشی گورو در دانشگاه کنت ادبیات انگلیسی و فلسفه خواند؛ و فوق لیسانس خود را در رشته ادبیات و نویسندگی از دانشگاه "ایست انگلیا" گرفت.
کازوئو ایشی گورو در سال ۱۹۵۴ در شهر ناگاساکی ژاپن متولد شده است. پدر و مادرش شاید فکر نمی کردند که مهاجرت به انگلستان همیشگی باشد و به همین خاطر کازوئوی پنج ساله که به زبان ژاپنی مسلط بود، کاملا با دو زبان و فرهنگ تربیت شد. زبان و فرهنگ ژاپنی در خانواده ی ایشی گورو در کنار فرهنگ انگلیسی همیشه حضور داشت اما کازوئو که درواقع زندگی را بیشتر با زبان انگلیسی تجربه کرده بود، به ادبیات انگلیسی جذب شد و در این رشته تحصیل کرد. در مقطع کارشناسی ارشد هم نویسندگی خلاق را دنبال کرد تا با بن مایه ی پشتکار ژاپنی که در تربیتش لحاظ شده بود، در انگلستان نویسنده ی موفقی شود.
او در ژانرهای علمی و تخیلی و آینده نگر چند رمان نوشته و در عین حال آثاری واقع گرایانه با پیش زمینه تاریخی هم دارد. شاید او تعمدا نمی خواهد نویسنده ای مرتبط با یک ژانر خاص باشد اما به هرحال او در نوشتن سبک خودش را دارد. بیشتر آثار او با زبان اول شخص روایت می شوند و در این روایت، هوشمندی نویسنده هم حضور پررنگی دارد. چرا که معمولا محدودیت هایی درمورد راوی وجود دارد که نویسنده سخت به آن ها پایبند است.
کار بزرگی است که با زبانی غیر از زبان مادری ات داستان نویس باشی و به زودی تبدیل به یکی از بزرگترین نویسندگان معاصر در کشوری شوی که زادگاه تو نیست. کازوئو ایشی گورو این کار بزرگ را انجام داده و در شصت ودو سالگی برنده جایزه نوبل ادبیات شده است.
او یکی از شناخته شده ترین نویسندگان معاصر انگلستان است و در سال ۱۹۸۶ برای کتاب هنرمندی از جهان شناور برندهٔ جایزهٔ وایت برِدو در سال ۱۹۸۹ برای کتاب بازماندهٔ روز برندهٔ جایزهٔ بوکر شد. از بین آثار او کتاب های وقتی یتیم بودیم و هرگز رهایم مکن نیز به فهرست نهایی جایزهٔ بوکر راه یافتند. در سال ۲۰۰۸، مجله تایمز او را در رده ۳۲ در بین ۵۰ نویسنده برتر انگلیسی از سال ۱۹۴۵ قرار داده است. ایشی گورو در سال ۲۰۱۷ برنده جایزه نوبل ادبیات شد.
آکادمی نوبل در سوئد گفته است که داستانها و رمانهای آقای ایشی گورو دارای قدرتی عاطفی است و توانسته است پرده از دنیای پر رمز و رازی بردارد که احساس وهم آمیز ارتباط ما با جهان بیرون بر آن بنا شده است.
آقای ایشی گورو در واکنش به این جایزه آن را "افتخاری تکان دهنده" برای خود خوانده است.
قسمتی از کتاب تسلی ناپذیر
گفتم: به دعوت شما دقیقا فکر می کنم، خانم کالینز. اما همه اش فکر می کنم که شما منو با یه نفر دیگه عوضی گرفتین. اینو به این دلیل می گم که دنیا پر از آدمای جورواجوریه که ادعای نابغه بودن دارن، اما تنها خصوصیت قابل ملاحظه شون ناتوانی عظیمشون در سازماندهی زندگی هاشونه. اما به دلیلی، همیشه یه سری آدم مثل شما هستن، خانم کالینز – آدمایی که قصدشون واقعا خیره – که با اشتیاق به کمک این طور آدما می رن. شاید دارم زیادی به خودم می بالم، اما به جرئت می گم که من یکی از اونا نیستم. در واقع، می تونم با اعتماد به نفس در این برهه از زمان بهتون بگم که نیازی ندارم کسی نجاتم بده. (کتاب تسلی ناپذیر – صفحه ۲۰۶)
تمام چیزایی رو که قبلا بهم گفتی، می دونم. و همون طور که گفتم، دلم نمیخواد دخالت کنم. اما در کمال احترام، توی زندگی آدم یه لحظاتی می رسه که آدم باید سر حرف و تصمیمش بایسته. یه زمانی می آد که آدم باید بگه: این منم، این کاریه که می خوام انجام بدم. (کتاب تسلی ناپذیر – صفحه ۲۰۹)
پی حرفم را گرفتم و گفتم: وسوسه توسل به این ترفند ها رو درک می کنم. همیشه یه ترس طبیعی وجود داره که موسیقی مثل سیل منابع موسیقیدانا رو بکوبه و بروبه. اما مسلما کار درست تن دادن به این چالشه، نه رو آوردن به محدودیت و خودداری. البته این چالش خیلی بزرگه، که در این حالت، جواب کار رها کردن کازانه. در هر حال، آدم نباید محدودیت های خودش رو فضیلت جلوه بده. (کتاب تسلی ناپذیر – صفحه ۲۸۲)
مردم طوری رفتار می کنن که انگار همیشه وقت دارن. (کتاب تسلی ناپذیر – صفحه ۶۲۶)
بعد از مدتی، برگشتم و دوباره به طرف صندلی ام رفتم. برق کار با خوشحالی لبخند زد. دوباره در مقابلش نشستم. بعد دیدم خم شد، دستی به شانه ام کشید. بی اختیار زار زدم. داشت می گفت: گوش کن، همیشه وقتی اتفاق بدی می افته، همون لحظه به نظر خیلی تلخ می آد. اما همه اش می گذره، هیچی نیست که به قدر ظاهرش بد باشه. خوشحال باش. (کتاب تسلی ناپذیر – صفحه ۷۳۳)
شناسنامه کتاب تسلی ناپذیر
نویسنده: کازوئو ایشی گورو
مترجم: سهیل سُمی
ناشر: ققنوس
تعداد صفحات: 736